بازگشت به خانه  |   فهرست مقالات سايت   |    فهرست نام نويسندگان

دوشنبه 21 تير  1389 ـ  12 جولای 2010

 

جنبش سبز: یک رژیم حکومتی و یا جبههء مبارزاتی ؟

آوندان

مطلبی در جرس منتشر شده بود با عنوان « هویت طبقاتی جنبش سبز و کارگران یقه سفید» که بر اين نکته تأکيد می کرد که جنبش سبز نیازمند احیای هویت طبقاتی و احترام به «الزامات انسجام تشکیلاتی» می باشد. ضمن تحسین بینش نگارندهء آن مطلب، جسارتاً مطالبی را اضافه بر آن و از همان موضع تقدیم می دارد.

آنچنان که در مطلب فوق الذکر آمده، به نظر می رسد که الزامات و همچنین اتهاماتی که غالبا خارج نشینان متوجه جنبش می کنند، جدا از انگیزه های منفعت طلبانه و به قول معروف یارکشی ها، ناشی از عدم شناخت ماهیت جنبش و مختصات تقابل میان طبقهء حاکم با جنبش سبز می باشد.

از یک سو هموطنان خارج نشین موسوی و کروبی و همراهانشان را وصله نا چسب جنبش معرفی می کنند و، از سوی دیگر، اصلاح طلبان باز هم خارج نشین کسانی را به بهانه های مختلف از حلقهء عضویت در جنبش می رانند و از آنها خلع صلاحیت می کنند!

گاهی یکی با مدح انقلاب اسلامی و جایگاه آیت الله خمینی این می کند و دیگری با ذم آن سابقه و منش باز هم همین کار را انجام می دهد!

باید گفت که جنبش سبز نیازمند همدلی و یکپارچگی تمام کسانی است که، در طلب احقاق حقوق مدنی شهروندان، شرایط حاکم را نفی کرده و در صدد انداختن طرحی نو هستند. حال آنکه اینان به جان هم افتاده اند و در این میانه یکپارچگی جنبش را قربانی خودخواهی ها و تفسیر های شخصی خويش کرده اند.

به نظر می رسد که اگرچه دوستان تحصیل کرده و فرهیختهء ما به راستی دغدغهء ایرانی آباد را دارند اما آنها نه تنها لزوم انسجام جنبش را ناديده می گيرند بلکه ماهیت جنبش سبز را هم به اشتباه تفسیر می کنند. و اگر چه دغدغهء اين دوستان حاکمیت ارزش های دموکراتیک است اما آن ارزش ها را در عجولانه جنبش سبز به عنوان جبههء مبارزان دموکراسی خواه جستجو می کنند.

آنچنان که سامویل هانتینگتون در کتابی به نام «سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی» گفته، دموکراسی همان «توزیع قدرت» است و باید، با همين منطق، پرسید که مگر ماهیت قدرت در جنبش سبز چگونه معنا شده که اینک در پی توزیع آنید؟

جنبش سبز یک رژیم و حکومت نیست که قدرت در آن هویتی ملموس داشته و احیاناً متمرکز شده و یا پراکنده و ناعادلانه توزیع شده باشد و ما اکنون در پی توزیع عادلانهء آن در میان اقشار مردم و نتیجتاً برقراری دموکراسی و ارزش های آن در جنبش سبز باشیم.

اساساً فعل و انفعالات درونی جنبش سبز مقوله ای با محوریت « قدرت» نیست. قدرت بر بستر مناسبات قدرت مداری شکل می گيرد حال آنکه در مورد جنبش سبز باید انگیزه های کنشگری در آن را منبعث از رویکرد «مسئولیت مداری»  و حق طلبی دانست.

در سایه این تعبیر است که آزادگی شهدای مان بدیهی و پذیرفتنی می باشد.

جنبش سبز را به تعبیری، و با تسامح، می توان به ارتشی توصیف کرد که اهدافش را با سلاح بی خشونت تعقیب می کند. هر چند که این ارتش گاهاً بصورت چریکی و نامتقارن هم می جنگد اما، در شرایط مطلوب، با شکل گیری هویت طبقاتی جنبش، و به تعبیر مارکس با «ایجاد طبقهء برای خود»، همهء کنشگران را در خود می گنجاند.

در هیچ جبهه ای نمی توان متصور بود که تمامی سربازان نسبت به مسایل یک بینش و دیدگاه یکسان داشته باشند، اما مسلماً هدف مشترکی دارند که حول آن مجتمع شده و برای نیل به آن سربازی می کنند.

می توان با احترام به عقاید مختلف و حتی متضاد در سایه هدفی مقدس، در جبهه ای مشترک در برابر دشمنی واحد، همسنگر شده و یکدیگر را حمایت و پشتیبانی کرد.

اگر اختلاف صرفاً در شیوه و مشی مبارزه و تاکتیک های آن باشد، به نظر می رسد که مجال تبادل نظرها و ارائهء راهکارها گسترده است و می توان فارغ از طرد کردن مخالف و بر اساس منطق پیشنهادات خود را در فضایی آرام به محک پذیرش عمومی گذاشت. اما در سر انجام انتظار آن است که همگی به راهکارهای واقع بینانه گردن نهاده و به تعبیری حداقلی از دموکراسی بسنده کرده و نظر اکثریت را بپذیرند!

اینکه راهبری جنبش را معطوف به مسئولیت یکایک اعضای جنبش بدانیم نه تنها یک تعارف نیست بلکه الزامی گریز ناپذیر است برای احتراز از جدل دربارهء منصب فرماندهی و حفظ اتحاد جنبش.

شاید کسانی این ویژگی را دور از واقعیت توانایی های اعضاء تلقی کرده و در جستجوی یک شخص به عنوان رهبر بر آیند. اما اگر ما در انتهای مبارزه مان تحقق جامعه ای مردم سالار را تصویر می کنیم باید به این امر نیز قایل باشیم که جامعهء مردم سالار لزوماً مردمی آگاه و مسئول را می طلبد؛ آن مردمی که کنشگری شان موکول به ارادهء يک شخص در ردای راهبر و قیم باشد نمی توانند مردمسالاری را محقق کنند.

باور کنيد، آنگاه که برای آشتی دادن و مصالحه مابين بزرگانی در مقام و منزلت پدر و مادر خود تقلا می کنم و آرزویم تحمل نظرات مخالف از سوی آنان است، در ذهن جوان و بی تجربه ام، احساساتی غریب رقم می خورد. بیایید به احترام و یاد جانبازان راه آزادی در قالب جنبش سبز همدل و یکصدا فریادهایمان را بر سر حاکمان ستمگر فرود آوریم.

باور کنيد که این اشارات نیز حاصل تلّمذ در محضر همين بزرگان است و من از بد حادثه خود را ناچار از تذکر به ایشان دیده ام.

امیدوارم مشق را درست و کم غلط تحویل داده باشم.  

سیزدهم تیرماه هشتاد و نه

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com