|
چهارشنبه 16 تير 1389 ـ 7 جولای 2010 |
با ريزش ناخالصی ها، جنبش سبز اندک اندک ناب مي شود
آريوبرزن داريوش
از آن روزي که مردم به جان آمده و رويگردان از عملکردهای حکومت مذهبی در کشورمان، به مناسبت وقوع رويدادهای متقلبانه در انتخابات رياست جمهوری، در خرداد 1388 بپا خاستند تا طومار اين رژيم اهريمنی را درهم بپيچند، تا به امروز، اين جماعت اصلاح طلبان طرد شده از حکومت بوده اند که با برخورد انحصار طلبانه و خودکامه با روند اين وقايع اعتراضی، کوشش دارند تا اين جنبش ملی را به نفع خود مصادره و از اين طريق خودشان را بعنوان اپوزيسيون خودی قدرتمندی، همراه و يکدل با ملايان به سردمداران جمهوری اسلامی به نمايانند و از آنان دوباره کسب مشروعيت کرده و شريک حکومتگران شوند.
درطول اين يک سال، «اتاق فکر» اين جماعت در خارج از کشور بهر مناسبت و سببی کوشيده است تا به ترتيبی از طريق مصاحبه های رسانه ای، صدور بيانيه و يا انجام سخنراني های اجتماعی، اين نيت را به مردم بقبولاند که جنبش سبز متعلق به آرمانهای اصلاح طلبان حکومتی است و لاغير، و دیگران در اين خصوص فقط يک حق انتخاب دارند، یا برای تحقق آرمانهای ايشان باید تلاش و کوشش کنند و در غير اينصورت آنها را اساساً عضو جنبش سبز نمی دانند.
اکنون وجود غش و ناخالصی در انديشه ها، بيان و عملکرد تاريک اينگونه متفکران اصلاح طلب و تباين نقشۀ راهشان با آرمان های واقعی مردم به اصطلاح دستشان را برای همه رو کرده است. پس از سخنان انحصار طلبانۀ آقای گنجی و اظهارات آشکار وی در عدم تمايلش بر تغيير رژيم جمهوری اسلامی، سپس منشورکذائی آقای مهندس موسوی و دروغگوئی های آشکار آخوند محسن کديور دربارۀ شعارهای روشن ارائه شدۀ ايرانی توسط مردم، اينک آقای مهاجرانی از ياوران و مدکاران ملايان حاکم است که به روشنی خواسته های انحصار طلبانۀ اصلاح طلبان را به روشنی افشا مي نمايد. ابراز اين سخنان توسط آقای عطاالله مهاجرانی که «افرادی که با انقلاب مخالف بودند، با نظام جمهوری اسلامی مخالف بودند، با مرحوم امام خمینی مخالف بودند، با نهاد روحانیت مخالف بودند، عیبی هم ندارد سی سال مخالفت کردند، می توانند در واقع به این مخالفت ادامه بدهند، ولی این مجموعه نمی توانند مدعی جنبش سبز باشند»، نشأت گرفته از تفکرات خودمحورانه ای است که ايشان پیش از این ابراز و بطور روشن جنبش سبز را پای بند به "قانون اساسی واصل ولایت فقیه" دانسته بود. بيان و ابراز اين نظرات تماميت خواهانه و تحکم آميز، تلاش برای القای مالکيت جنبش اصيل مردم ايران، چه نتيجه ای جز انحصار طلبی و خود محوری را به ذهن ملت ايران متبادر مي نمايد؟ وی با همۀ ادعاهائی که بر شناخت ماهيت جنبش سبز دارد، يا هنوز درک نکرده است که اين حرکت ملی منحصراً متعلق به همۀ مردم ايران است يا آنکه ميداند و به علت روح خودکامگی اعتراف به اين اصل بديهی را شکستی فاحش برای خود ودوستانش تلقی مينمايد.
بايد به ايشان و همفکرانشان يادآوری نمود که جذابيت جنبش سبز بدون هيچگونه وابستگی سياسی و ايدئولوژيک و بدون داشتن هيچ رهبر، سخنگو و مسئولی بطور غيرانحصاری و فراگير همه را بسمت خود به جلو مي کشاند. آقای مهاجرانی و ياران هم انديش وی که بطور يقين از پيروان راستين باصطلاح « خط امام» ميباشند تلاش بسیاری برای ايجاد مرزبندی و استفاده از تاکتيک اصلی اين خط يعنی ايجادجناح های «خودی و غیر خودی» نيز در جنبش سبز، آن را به نابودی به کشانند.
اين آقايان بايد آگاه باشند که همۀ ايرانيانی شرکت کننده در اين حرکت ملی همه گونه مرزبندی و محدويت ها را در جنبش پشت سر گذاشته و اينک خواهان يک حکومت اصيل ايرانی اند.
ملت آزادی خواه ایران در تمامی گردهمائی ها، تظاهرات و راهپیمایی های برگزارشده، برخلاف نصايح این آقایان انحصارطلب، به روشنی و وضوح حکومت ولايت فقیه ـ يعنی ريشۀ فتنه موجود ـ را نشانه رفته و خواستار تغییر رژيم و به کنارنهادن قانون اساسی ارتجاعی اين حکومت اند. آقای مهاجرانی بعلت حشر و نشر فراوان با دستاربرسران، به صفت ايشان، مردم ايران را صغير می پندارند و برای اين ملت حکم سياسی صادر مينمايند، وی که امروز واقعاً با احترام به اصل رواداری در بين ايرانيان برون مرزی تحمل مي شود حتی قادر به فهم الفبای اوليۀ دمکراسی نبوده و اصولاً حقی برای ديگرانديشان هموطن خويش قائل نيستند.
ادامۀ ابراز اين نظرات و تفکرات بی محتوا توسط آقای مهاجرانی و دوستان به اصطلاح نوانديش دينی ايشان در آينده نزديک، اندک اندک موجبات طردشان از سوی مردم و از صحنۀ اصيل مبارزۀ رهائی بخش خواهد شد. انجام اين رويداداجتناب ناپذير به معنی ريزش ناخالصی های انديشه ای درجنبش سبز تلقی گرديده و اين حرکت ملی را به تدريج ناب و خالص خواهد ساخت.
پنجشنبه دهمين روز تيرماه 2569
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|