|
چهارشنبه 19 خرداد 1389 ـ 9 جون 2010 |
تشدید هر چه بیش تر سرکوب سیستماتیک زنان!
بهرام رحمانی
مقدمه
حکومت اسلامی ایران، ویژگی های خاص خود را دارد... این حکومت و به خصوص بنیان گذار آن روح الله خمینی، رسما و علنا اشاعه دهنده تروریسم دولتی بوده و هست. او، دشمن درجه یک آزادی های فردی و اجتماعی، آزادی بیان و اندیشه و برابری زن و مرد بود. او، از همه عوامل و عناصر و ارگان های دولتی می خواست که دشمنان اسلام و حکومت را هر جا یافتند به قتل برسانند. او، طرفدار سرسخت جنگ و خونریزی بود و به همين دلیل به ادامه جنگ ایران و عراق با شعار «راه قدس از کربلا می گذرد» تاکید کرد و ده ها هزار انسان را به قتل گاه جنگ فرستاد و حتا هنگامی که در حال شکست و عقب نشینی مجبور شد قطعنامه 598 سازمان ملل مبنی بر آتش بس جنگ ایران و عراق را بپذیرد رسما اعلام کرد که «جام زهر را سر می کشد». او، مشوق ازدواج دختران 9 ساله بود و به همین دلیل جشن تکلیف را در مدارس مرسوم کرد. در حالی که در قوانین این حکومت، دختر تا 18 سالگی نمی تواند حساب بانکی باز کند. او، به سنگسار و قوانین غیرانسانی قصاص چشم در مقابل چشم تاکید می کرد و از اعدام و ترور مخالفین لذت سادیسمی می برد. به فرمان او، زندانیان سیاسی، به ویژه در بهار و تابستان 1367 قتل عام شدند. دختری که باکره بود و به اعدام محکوم شده بود، نخست به عقد پاسداری درمی آوردند و پس از تجاوز به این زندانی او را اعدام می کردند و در برخی مواقع بی شرمانه پاسدار متجاوز با یک قوطی شیرینی به در خانه دختر اعدام شده می فرستادند تا از این طریق خبر تجاوز به دخترشان و اعدام او را به خانواده اش اطلاع دهد. چون که در اسلام، اگر دختری باکره اعدام شود مستقیما به «بهشت» می رود به همین دلیل باید نخست باکره گی او را از بین برد و سپس اعدام کرد.
در یک کلام خمینی، پایه های حکومت اسلامی را بر روی جهل و جنایت، ترور و آدم کشی، جنگ و خونریزی، دزدی و غارت اموال مردم و ثروت های طبیعی کشور، تجاوزگر به جان و مال مردم، شکنجه و تجاوز زندانیان، اعدام و سنگسار و قصاص گذاشت.
حکومتی که پایه هایش با جهل و جنایت و تجاوز گذاشته شده است تا آخر حاکمیت خود همین مسیر را طی خواهد کرد و رفرم و اصلاحات در آن تاثیر چندانی ندارد چرا که ماهیت و پایه های آن ارتجاعی فاسد است. به طوری که حتا هر آدمی و جریانی به آن نزدیک شود بلافاصله جامعه او طرد می کند. بنابراین، جامعه ایران، به دست یک مشت جنایت کار افتاده و مردم یک مشت آدم کش و متجاوز اسیر است.
در این سه دهه، فقط بحث بر سر ستم و استثمار نیروی کار و آفرینندگان نیازهای جامعه نیست. زیرا این ستم و استثمار کمابیش در همه کشورها جهان وجود دارد. اما در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، مثلا اگر دختری و زنی مورد تجاوز قرار گیرد و به مقامات قضایی و دادرسی حکومت مراجعه نماید قبل از این که به شکایت او رسیدگی شود محکوم است. به همین دلیل دست همه مردسالاران و متجاوزان باز گذاشته شده است تا هر جنایتی از جمله تجاوز به زنان و دختران و پسران خواستند، بدون کم ترین نگرانی قانونی و پیگرد قضایی مرتکب شوند. تاکنون هزاران نمونه از این دست تجاوزها و کشتن زنان و دختران در رسانه ها منعکس شده است. یک نمونه تجاوز به زندانیان در قتل گاه کهریزک آن هم با تجاوز به یکی از فرزندان مقامات عالی رتبه حکومتی علنی شد. شکنجه گران این زندان، تعدادی از زندانیان را در زیر تجاوز و شکنجه به قتل رساندند به طوری که سیدعلی خامنه ای این سردسته جنایت کاران و متجاوزان و دزدان با عجله دستور تعطیلی آن را صادر کرد بدون این که عاملان تجاوز به زندانیان و کشتن آن ها را به جامعه معرفی و محاکمه کنند. اخیرا اعلام شده است که این زندان دوباره فعال شده است.
طرح های امنيتی پليس به اشکال مختلف و نام های گوناگون طی اين چند سال اجرا شده است. از سويی بسياری از مسئولان و مقامات حکومت اسلامی، برای اجرای طرح گسترش حجاب در سازمان های دولتی مثل صدا و سيما و آموزش و پرورش و دانشگا ها تلاش می کنند و از سوی ديگر، نيروی انتظامی اقدام به دستگيری افراد «بدحجاب» کرده است.
سردار روزبهانی، در گفتگو با ايسنا، با اشاره به اين كه ماموران پليس هميشه در تفرجگاه ها، پارك ها حضور دارند، گفت: «طی سال گذشته حدود 70 هزار نيروی پليس امنيت اخلاقی برای ايجاد امنيت در حاشيه رودخانه ها، پارك ها، جنگل ها و... حضور داشتند.» او، افزود: «از اوايل خرداد ماه امسال شدت حضور پليس در تفرجگاه ها، بيش تر خواهد شد و ماموران پليس شناسايی اراذل و اوباش، مواد فروشان، توزيع كنندگان سی دی های مبتذل و افرادی كه اقدام به فروش مشروبات الكلی می كنند، را شناسايی و با آن ها برخورد خواهند كرد.» روزبهانی، ادامه داد: «ماموران پليس امنيت اخلاقی در برخی از تفرجگاه ها در ايستگاه های سيار پليس و در برخی از مناطق هم به صورت گشتی حضور خواهند داشت.»
سئوال این است در حال که مملکت با صدها معضل و مشکل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی روبروست و میلیون ها انسان در این مملکت خدایان سرمایه، حتا با گرسنگی دست و پنجه نرم می کنند چرا این همه هزینه صرف سرکوب زنان می شود؟ آیا واقعا هدف با بدحجابی و بزهکاری است یا حکومت از این طریق می خواهد کل خانواده ها را درگیر افکار ارتجاعی مردسالاری و ناموس پرستی و تفرقه نماید تا از یک سو کنترل بیش تری بر جامعه داشته باشد و از سوی دیگر، حضور زنان در جامعه و به ویژه تظاهرات های خیابانی را بگیرد. در اعتراضات خودجوش مردمی سال گذشته، زنان و به ویژه دختران جوانان شهامت و جسارت و استقامت فوق العاده و بی نظیری از خود در مقابل نیروهای سرکوبگر حکومت نشان دادند.
اکنون از رهبر و رییس جمهروی گرفته تا قوه قضائیه، مجلس، امام جمعه و پلیس و انصار حزب الله بسیج شده اند تا با «بدحجابی» و «تامین امنیت اجتماعی»، یعنی سرکوب آزادی های مردم و درگیر کردن خانواده ها با مشکلات درون خانواده و تفرقه اندازی بین رن و مرد، خواهر و برادر، والدین و فرزندان، کنترل پلیسی خود را در جامعه افزایش دهند.
در واقع می توان گفت که سران حکومت اسلامی، برای حفظ حاکمیت غیرانسانی خود، با صرف هزینه های کلان تمام نیروهای سرکوبگر و ارتجاعی خود را در خیابان ها، اماکن عمومی، مدارس، دانشگاه ها، کارخانه ها و کارگاه ها، ادارات دولتی و خصوصی و حتا پارک ها و دیگر مکان های تفریحی به جان زنان و دختران و جوانان انداخته اند. از سوی دیگر، به دلیل که هیچ مرجع قانونی و دولتی و غیردولتی برای دفاع از زنان و دختران که مرود تجاوز قرار گرفته اند وجود ندارد و از سویی به دلایل ناموس پرستی و عوامل دیگر، فضایی به وجود آورده که دست مقامات قضایی، اجرایی، قانون گذاری و هم چنین امنیتی - پلیسی حکومتی برای تجاوز به زنان و دختران کاملا باز است.
در دفاع از اسلام عزیز و ائمه و اطهار و به ویژه حکومت اسلامی، سران و مقامات و مسئولان ریز و درشت حکومت اسلامی به عنوان نمایندگان خدا در ایران، مجازند به هرگونه جنایتی بر علیه بشریت دست بزنند.
در این جا، به سه نمونه از تجاوز حکومتیان به زنان را بازخوانی می کنیم. تصور کنید در یک کشور 75 میلیونی با آن همه قوانین ارتجاعی و غیرانسانی روزانه چند هزار جنایت و تجاوز توسط حکومتیان و عوامل آن در بخش های مختلف جامعه، صورت می گیرد؟ آن هم در شرایطی که هیچ کس نه جرات بیان آن را دارد و نه از حمایت قانونی برخوردار است. صدای زنان به رسانه ها نمی رسد. بر این اساس، سرنوشت زنان و دختران مورد تجاوز قرار گرفته در ایران، بسیار دردناک است و به احتمال زیاد با ناراحتی روحی و جسمی و حتا قتل و خودکشی همراه است. این سه نمونه اخیر که در سایت های اینترنتی منتشر شده است تنها مشتی از خروار است. درباره هر کدام از آن ها می توان سناریوی فیلم، تئاتر و کتاب تکان دهنده و وحشتناکی نوشت. علاوه بر این، به بسیج حکومت و ارگان های سرکوب آن در جهت سرکوب هر چه شدیدتر زنان می پردازیم.
1- ترانه موسوی
سایت جــرس، دوشنبه بیست و هفتم اردیبهشت 1389، در رابطه با نقش حسین طائب در تجاوز به ترانه موسوی، نوشت: با گذشت نه ماه از انتشار خبر ربایش، تجاوز و قتل ترانه موسوی، در جریان بازداشت های پس از انتخابات ریاست جمهوری و کتمان و صحنه سازی های حکومت برای جعلی نشان دادن تمام این ماجرا، منابع خبری موثق از نقش مستقیم حسین طائب، رییس وقت بسیج و معاونت اطلاعات فعلی سپاه در این رابطه خبر می دهند.
ترانه موسوی، نام دختر جوانی بود که منابع خبری و شاهدان عینی اعلام کردند در جریان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری و در حاشیه تجمعات هفتم تیر در اطراف مسجد قبای تهران توسط نیروهای لباس شخصی دستگیر و پس از بازجویی های شدید، مورد تجاوز جنسی قرار گرفته و در نهایت به قتل رسیده است. منابع خبری خاطرنشان کرده بودند که خانواده این دختر جوان پس از تماسی تلفنی از یک بیمارستان مبنی بر بستری شدن او به علت جراحت در دستگاه تناسلی به بیمارستان مراجعه می کنند، ولی دخترشان را در آن جا نیافته و مدتی بعد جسد سوزانده شده او را در منطقهای دیگر می یابند.
همان زمان مهدی کروبی، در جریان نامه تاریخی خود به هاشمی رفسنجانی و هم چنین نامه هایی که در این زمینه به مراجع مختلف ارسال کرد، اشاره ای واضح به ترانه موسوی کرده بود.
به گزارش منابع خبری جرس، در جریان بالا گرفتن اختلافات اخیر میان سپاه و وزارت اطلاعات که یکی از نتایج فوری آن انتقال تمامی افرادد تحت بازداشت سپاه به وزارت اطلاعات بوده، وزیر اطلاعات با پرونده بسیار محرمانه طائب مسئول فعلی اطلاعات سپاه و فرمانده اسبق بسیج مواجه گشت که برابر این پرونده، «در مقر طائب در خیابان سئول تهران، در جریان بازداشت های معترضان خیابانی به چند دختر از جمله ترانه موسوی تجاوز شده است.»
لازم به ذکر است همان زمان و در زمان افشای اولیه این قضیه، طائب به کمک دستگاههای امنیتیِ نزدیک به خود و عواملی در سپاه، مدعی شد که ترانه موسوی در کاناداست...
منبع خبری جرس، هم چنین خاطرنشان کرد شاهدان
عینی از میان کسانی که با ترانه موسوی در بازداشتگاه مقر طائب با وی بوده اند، حضور
و زاری های وی در جریان بازجویی را به مسئولان ستاد تحقیق ستاد موسوی و کروبی شهادت
داده بودند، که نکته جالب توجه این است که «تمام اعضای ستاد تحقیق که شنونده این
شهادت ها بوده اند، توسط سپاه بازداشت و تحت فشار قرار گرفتند.»
این منبع خبری تصریح کرد به نظر برخی کارشناسان وزارت اطلاعات، وقوع چند
فقره تجاوز در مقر سابق حسین طائب در خیابان سئول تهران حتمی بوده؛ اما نکته قابل
توجه تر این که طائب پس از اطلاع از پرونده یادشده، به حیدر مصلحی هشدار می دهد که
پرونده اخلاقیِ دهه شصت وی در اصفهان، هم اکنون در حفاظت اطلاعات سپاه در دست
مطالعه می باشد.
گفتنی است طائب سال ها با نام میثم، در بخش ضدجاسوسی وزارت اطلاعات مشغول به کار بوده است.
گزارش مذکور هم چنین می افزاید در حالی که اختلاف بین این دو نهاد قدرتمند بسیار بالا گرفته و در مواردی کار به جاهای حساس و گروکشی کشیده، این موضوعات احتمالا با پا درمیانی آقای خامنه ای و صدور حکم حکومتی وی خاتمه یابد. طائب پاییز سال گذشته به طور ناگهانی از فرماندهی بسیج عزل شد.
بعد از انتشار خبر ترانه موسوی و پس از ارسال نامه افشاگرانه کروبی به هاشمی و ارجاع این نامه توسط هاشمی به شاهرودی رییس وقت قوه قضائیه، طائب در جریان این پیگیری قرار می گیرد. او که بشدت وحشت کرده، در صدد چاره جویی بر می آید و با یاری گرفتن از خانواده باجناقش به عنوان بازیگر، تلاش می نماید در جمعی خصوصی و خانوادگی صورت مساله ای به نام ترانه موسوی را پاک کند.
این سناریو در برنامه سیمای جمهوری اسلامی عملی می شود که طی برنامه ای، ضمن شایعه دانستن خبر تجاوز و قتل ترانه موسوی، ترانه را زنی چهل ساله، زنده و ساکن کانادا معرفی شد و در این خصوص با اشخاصی که خانواده ترانه موسوی معرفی شدند، مصاحبه گردید. پس از پخش این گزارش انتقاداتی در مورد صحت آن بیان گردید و ادعای صدا و سیما در خصوص تحقیق و هماهنگی با ثبت احوال و نیروی انتظامی و وجود تنها سه شخص به نام «ترانه موسوی» با پیدا شدن افراد دیگری با همین نام به چالش کشیده شد.
گفتنی است صدا و سیما در آن برنامه ابتدا فردی که به بنا به شهادت منابع موثق از پرسنل نیروی انتظامی بود را، به عنوان کارشناس ثبت احوال معرفی می کند که وی بطور قاطع می گوید که فقط سه ترانه موسوی وجود دارد؛ بجز یکی که دو ساله است، دو نفر دیگر یکی در فرانسه متولد و همانجا زندگی می کند و ترانه موسوی سوم نیز از کشور خارج و دیگر بازنگشته است. بلافاصله گزارشگر، برنامه را با مصاحبه با مادر یکی از ترانه موسوی ها ادامه می دهد و وی می گوید که دخترش در کانادا زندگی می کند و آخرین بار نیز سال گذشته به ایران سفر داشته است.
کروبی بلافاصله نامه ای به حجت الاسلام شاهمرادی برادر شوهر ترانه همان ترانه موسوی که مقيم کانادا معرفی شده بود، از نقش طائب در پرده پوشی قتل ترانه پرده برداشت و افشا کرد که وی باجناق حسین طائب است و در جهت سناریو سازی گام برداشته است. کروبی خاطرنشان کرده بود «آقای شاهمرادی برادر عزیز من! ما نمی توانیم جنایتی که در حق این مردم شده است را نادیده بگیریم و این خواست پروردگار بوده که این جنایات برملا شود.»
و در نهایت مرتضی الویری عضو «کمیته پیگیری حقوق بازداشت شدگان و آسیب دیدگان حوادث پس از انتخابات»، اعلام کرد که ترانه موسوی یکی از جان باختگان است و نیز از صدا و سیما به دلیل انتشار اخبار کذب انتقاد کرد.
بنا به گزارش منابع خبری، روز هفتم تیرماه سال گذشته، ترانه موسوی که در تقاطع میرداماد و شریعتی کلاس آرایشگری داشت، ماشین خود را در یکی از خیابان های فرعی بین حسینیه ارشاد و میرداماد پارک کرده بود و در تماسی تلفنی با یکی از دوستان خود قرار گذاشته بود. قبل از رفتن به آموزشگاه به مسجد قبا که مراسم هفتم تیر توسط سبزها برگزار شده بود سر بزند و آنجا یکدیگر را ببینند. هنگامی که دوست ترانه به محل قرارشان رسید دید ترانه دستگیر شده و سوار یک ون شد. ترانه موسوی در محل بازداشت موقتش که ساختمانی در نزدیکی پاسداران بود، شماره تلفن خود را به دستگیر شدگان دیگر داده و از آنان می خواهد در صورتی که آزاد شدند با خانوادهاش تماس بگیرند و دستگیری او را به خانوادهاش اطلاع دهند.
پس از حدود سه هفته که خانواده ترانه از وی بی خبر بودند، فردی ناشناس در تماس تلفنی به مادر ترانه گفت دخترش در بیمارستان امام خمینی کرج بستری است. آن ها دلیل بستری بودن وی در بیمارستان را تصادف و خونریزی عنوان کردند. در پی این تماس تلفنی، خانواده ترانه موسوی به آن بیمارستان مراجعه کردند اما نتوانستند او را بیابند. مسئولان بیمارستان گفتند شخصی با این نام در این بیمارستان بستری نیست. اما یکی از کارکنان بیمارستان به آن ها گفت لباس شخصیها خانمی با مشخصات ظاهری ترانه را در حالی که بیهوش بود به بیمارستان آوردند و در همان حالت بیهوش او را برگرداندند. بعدها خبر کشف جسد سوزانده شده ترانه در بیابان های اطراف کرج انتشار یافت .
چندی پیش محمد مطهری، از فرزندان آیت الله مطهری در این زمینه نوشته بود: «شربینی که توسط یک «شهروند» آلمانی در یک کشور سکولار کشته شد و در بیش از دویست بخش خبری در کشورمان از او یاد شد بسیار مظلوم بود، اما آیا یک جوان ایرانی که در یک اعتراض آرام خیابانی دستگیر شده و بعد جنازه اش در سانسور کامل خبری ـ آن هم در کشوری که خود را پرچمدار استقرار عدالت در جهان می داند ـ از بازداشتگاه بیرون می آید صدها بار مظلوم تر از شربینی نیست؟... به سبب سیاست خبری موجود، کسی نمی داند آیا مثلا آن چه در مورد افراد بیکسی مانند «ترانه موسوی» دهان به دهان میگردد راست است؟ خانواده وی که ظاهرا در اطراف مسجد قبا دستگیر شده به کجا باید مراجعه کنند؟ متاسفانه سیاست خبری رسانه ملی هر خبری را باورپذیر کردهاست. آیا رسانه ملی در مورد آن چه بر او گذشتهاست خبر موثقی خواهد داد و در صورت اثبات جرم، مجرمین را معرفی خواهد کرد؟ اگر چنین باشد امیدی به عدم تکرار این گونه فجایع هست اما به نظر می رسد این رسانه، فعلا موظف به رصد کردن ظلم در جهان به جز ایران است آن هم در مورد کشورهایی که با ایران مشکل سیاسی دارند.»
سرکوب تظاهرات مسجد قبا (هفتم تیر ماه ۸۸) توسط قرارگاه ثارالله که زیر نظر طائب فعالیت می کرد، صورت گرفت. بنا به گزارش های موثق، دستگیرشدگان آنروز با ون های سیاه رنگی از صحنه منتقل شدند که این ون های سیاه انحصارا متعلق به قرارگاه ثارالله می باشد. بازداشتی ها از محل دستگیری به مرکز قرارگاه ثارالله در خیابان سئول انتقال داده شدند.
گزارش های متعدد تاکید داشتند که طائب شخصا بازجویی برخی از این افراد را بر عهده داشته و به قول خودشان دنبال رهبران و سر خط های تظاهرات بودند تا از طریق آن ها شبکه سازماندهی کننده پشت تظاهرات را کشف کنند. در بین بازداشتی ها ترانه موسوی بدلیل تشابه اسمی با میرحسین موسوی مورد توجه طائب قرار گرفته و از نیروهایش می خواهد که وی را برای بازجویی به اطاق خاصی ببرند.
این گزارش ها خاطرنشان ساخته بودند «محوطه بازداشتگاه از اطاق های شکنجه و بازجویی جدا بوده و زندانی ها در درب ورودی ساختمان بازجویی به بازجویان تحویل داده می شدند و به جز بازجویان، هیچ یک از زندانبانان و پرسنل بازداشتگاه اجازه ورود به این ساختمان را نداشته و اساسا نمی دانستند که در آن جا چه می گذرد و برای شکنجه از چه تجهیزاتی استفاده می شود.» و ترانه موسوی توسط افرادی که در این مجموعه کار می کردند، برای آخرین بار به هنگام تحویل به ساختمان بازجویی دیده شده و بر خلاف سایر زندانیان که بعد از شکنجه و بازجویی دوباره به بازداشتگاه عودت داده می شوند، هرگز به بازداشتگاه باز گردانده نشد. روز بعد نام وی به دستور طائب از لیست بازداشتی ها حذف می گردد.
هنوز از سرنوشت این ماجرا، هم چون پرونده هایی مانند کهریزک، حمله به کوی دانشگاه، مجتمع سبحان و ...، خبری در دست نیست.
2- خانم بهاره مقامی
بهاره، معلم مدرسه کودکان که در جريان اعتراضات بعد از انتخابات، توسط نيروهای حکومت دستگير و سپس از سوی «حسين طائب»، فرمانده وقت بسيج مورد تجاوز قرار گرفت. وی، به مناسبت روز معلم شرحی از اتفاقاتی که در زمان دستگيری بر او گذشته، نوشته است که بسیار تکان دهنده است.
وی يادآوری کرده است که اين نوشته به بهانه مقاله ای است که روز جمعه 10 اردیبهشت 1389 برابر با 30 آوریل 2010، تحت عنوان «برای معلم کودکان، بهاره مقامی» منتشر شد:
«به مناسبت روز معلم در بلندای انديشه و در انديشه ای بلند بود که حافظ گفت آن يار کز او گشت سر دار بلند؛ جرمش اين بود که اسرار هويدا می کرد. حال پس از گذشت صدها سال از اين اوج به چونان هزيزی رسيده ايم که ریيس دولتمان؛ که بايد دولتمرد باشد؛ مخالفين را بزغاله می خواند و گويندگان اسرار را نه تنها بر سر دار سربلند نمی کند، که در کنج سردابه ها و دخمه های ننگين حرص و هوس به داغی می آلايد که ديگر سری برای بلند کردن باقی نمی ماند. سر می ماند، اما جان گويی که از درون جسم رخت بر بسته است. حالا برای سر بلند کردن عبور از ديوار های سترگ فرهنگی پوسيده و متعصب لازم است. از همه سوی پيام های هم وطنانم را می شنوم که می گويند بهاره سر بلند کن، آري، از بيرون گود گفتنش آسان است؛ همين پيام های روح بخش بود اما که مرا به زندگی باز گرداند، زندگی قبليم نه، يک زندگی جديد، با يک هدف جديد و برای فردايی جديد. نه تکرار وهم آلود قرنها تبعيض و استبداد و سرکوب. جان اما ديگر برايم آن قدرها عزيز نيست، می دانم آن قدر فريادم تکثير شده است که خاموشی نمی پذيرد. در ماه هايی که گذشت بارها آرزوی مرگ کردم، جانم را هم اگر بگيرند به آرزويم رسانده اند، پس می گويم، می گويم چرا که من ديگر شکست ناپذيرم، تبديل به صدايی شده ام که از هزاران حنجره فرياد می شود، هم ميهنم، پروازم را به خاطر بسپار. از حسين می نويسم. دقت کرده ايد که در فيلم ها و سريال های جمهوری اسلامی نام شخصيت جنايت کار و قاچاقچی فيلم هميشه کامبيز است، يا کورش يا جمشيد؟ و در مقابل شخصيت مثبت و نجات دهنده هميشه حسين است، يا علی، يا محمد، ترجيحا ملقب به حاجی و سيد؟ در سرگذشت من اما نقش ها جابه جا شده بود، حسين قصه غصه من، مرا به گور عشق و اميد هدايت کرد. گويی دری از درهای جهنم باز شده بود و موجودی که انگار تجسم هر آن چه زشت و کريه است و منفور پا به جهان گذاشته بود. کوهی از نفرت و توحش که در لباس مردی روحانی به نماز ايستاده بود، و دقايقی پس از پايان نماز در بستر خونين دختری هراسان به تجاوز نشسته.
... نامش را نمی دانستم، عکسش را که در اينترنت ديدم او را شناختم، کابوس شبان و روزهايم را. صورت پوشيده از ريشش را و نفرين ابدی چشم های هرزه اش را. عبای متعفن و خيس از عرق تابستانش را. حسين طائب را. گفت دانش جوی کجايی؟ گفتم دانش جوی دانشگاه تربيت معلم بوده ام، حالا هم درسم تمام شده و کار می کنم، معلمم. گفت به دستور کی به خيابان آمدي؟ ليدرت کی بوده؟ گفتم هيچ کس، ليدر نداشتم. پاسخ دست سنگينش بود که پشت سرم فرود آمد، صورتم خورد به ميز مقابل و صدای دندان هايم را شنيدم که ريخت توی دهنم. خودش ماها را انتخاب کرده بود، من و هشت دختر ديگر را، از ميان گروه ۳۰-۴۰ نفری بازداشت شدگان. نمی دانم بر چه اساسی انتخاب می کرد، هيچ کدام از ما فعال سياسی نبوديم. ما را جدا کرد و برد به يک بند. گويا در زندان خيابان سئول در قرارگاه ثارالله بوديم، اين را از روی شرح حال های ديگرانی که آن جا بوده اند می گويم، چون همه ما را وقتی گرفتند چشم بند زدند و با ماشين های سياه رنگی بردند. همين را می دانم که در زير زمين بوديم. بعد از حدود يک شبانه روز سرگردانی و بی خبری به بندمان آمد. آمد و يکی از ما را که دختر زيبا و مهربانی به اسم مهسا بود همراه برد. تا به حال شده پرنده کوچکی را در دست بگيريد و ببينيد که قلبش چقدر تند می زند؟ قلب مهسا همان طور می طپيد. فکر کرديم شايد می خواهند آزادش کنند، يا شايد خانواده اش آمده اند دنبالش، شايد وثيقه بگذارند و ببرندش. هيچ کس نمی دانست که چه سرنوشتی در انتظار است. يکی از دختران همبند که شوخ طبع و سر خوش بود سعی می کرد که جوک بگويد و بقيه را بخنداند و حال و هوا را کمی عوض کند. همه اما از بی خبری و انتظار در عذاب بودند. ناگهان صدای ضجه جگرخراش مهسا بلند شد. صدای فرياد او آنقدر جانسوز بود که همه ما را در جا ميخکوب کرد. همه در سکوت و بهت و ناباوری به هم خيره شدند. رعب و وحشت بر تن همه مان سايه انداخته بود، ديگر کسی جوک نگفت، ديگر کسی نخنديد، مهسا را ديگر نديدم؛ يادآوری اين صحنه ها هنوز هم برای من سهمگين است، هنوز هم نگاه آخر او را به خاطر دارم، هنوز هم صدايش در گوشم می پيچد،با اين حال در نهايت نا اميدی می نويسم مهسا جان، اگر هستی و اين را می خوانی از خودت پيغامی بده. بگو که هستي، بگو که زنده ای. حسين پس از اين که بازجويی!! را تمام کرد مرا به دست دو زندانبان بی صبری که دم در مراقب بودند سپارد تا آن ها هم به من تفهيم اتهام کنند و محاکمه و حکم، همه را يک جا برگزار کرده باشند.
چه بودم برايشان؟ غنيمت جنگی؟! اما کدام جنگ؟ واجب القتل؟! اما به کدامين جرم؟ مفسد فی الارض؟! برای معلمی؟ خس و خاشاک؟! آری، من خسی بودم در چشم تنگ نظر و متعصب و ذهن متوحش و هرزه آنان؛ ***** دست در دست هم دهيم به مهر ميهن خويش را کنيم آباد يار و غمخوار يکدگر باشيم تا بمانيم خرم و آزاد شعری ساده و کودکانه، که شايد بايد بيش تر بخوانيمش. يک سال پيش در چنين روزی وارد کلاس درس که شدم بوی گل به استقبالم آمد. نوگلان کوچکم را ديدم که هر يک شاخه گلی در دست داشتند و لبخندی به لب. در يک لحظه عالمی را سِير کردم، آينده اين ۳۲ غنچه ی زيبا را ديدم که هر کدام برای خودشان دختر خانمی شده اند و شاهدی يا مادری يا مديری. در همه وجودم لبخند شکفت و شادی غنچه کرد. اين دومين سالی بود که روز معلم را به عنوان يک معلم تجربه می کردم، و امسال سومين سال است؛ امسال اما کلاسم خاليست، از لبخند و غنچه و شکوفه خبری نيست. از خوابی شيرين برخاسته ام انگار، گلستان ايرانم را می بينم که از سياهي، به لجنزاری مانند است، ابرهای تباهی را می بينم که جلوی نور مهرآميز خورشيد ايرانم را گرفته اند و به شهود و ادراک و آزادی اجازه عرض اندام نمی دهند،؛ آری اين ديار سخت به آموزگاران نيازمند است، چرا که در نور معرفت است که لجنزار رنگ می بازد و بهار شکوفه می کند. بهاره مقامی ۱۲ ارديبهشت 1389
3- مهشید
دختری جوان پس از ربوده شدن از سوی سه «مامور»، توسط اين افراد در شمال شرق تهران مورد تجاوز قرار می گیرد.
بنا به گزارش ايسنا، دقايقی پس از بامداد جمعه 10 ارديبهشت 1389، دختری 20 ساله به نام «مهشيد» با مراجعه به پايگاه يكم پليس آگاهی پايتخت از سه مامورنما كه وی را مورد تجاوز قرار داده بودند اعلام شكايت كرد.
اين دختر، گفت: «حدود ساعت پنج بعد از ظهر پنج شنبه از محل كار خود خارج شدم تا به خانه بروم. در حاشيه بزرگراه امام علی منتظر تاكسی بودم كه يك ريوی سفيد رنگ با سه سرنشين جلوی پايم ترمز زد. همه آن ها بی سيم داشتند و سرنشين جلو خود را مامور بسيج معرفی كرد. بعد با اين بهانه كه حجابم نامناسب است گفتند بايد با آن ها به پايگاه بسيج بروم تا با اخذ تعهد، آزادم كنند. من كه ترسيده بودم مشكلی برايم ايجاد شود، سوار خودرو شدم. بعد از طی مسيری، از بزرگراه منحرف شدند و من را به جايی در حوالی لشگرك بردند.
حدود هشت ساعت در يك خانه من را مورد تجاوز قرار دادند. سپس با اتومبيل خود به جايی در حوالی همان منطقه انتقالم دادند و رهايم كردند.»
با طرح اين شكايت، پرونده جهت انجام تحقيقات به اداره يازدهم آگاهی ارجاع شد و قاضی صفر خاكی داديار شعبه سوم دادسرای امور جنايی تهران نيز دستورات قضايی لازم را در اين زمينه صادر كرد.
هیچ کس شکی ندارد که این بررسی ها نتیجه دهد. مگر بررسی قتل ها موسوم به قتل های زنجیره ای که در آن مختاری، پیونده، مجید شریف، فروهر و ده ها تن دیگر توسط ماموین وزارت اطلاعات حکومت اسلایم به فجیع ترین شکلی به قتل رسیدند نتیجه ای داد. تازه آن موقع قدرقدرتی هشت سال ریاست جمهوری محمد خاتمی و اصلاح طلبان بود و همین امروز هم خاتمی حاضر نیست لب باز کند و درباره جنایات وزارت اطلاعات شان سخن بگوید. چون که پای خود را نیز به عنوان رییس جمهور وقت می گیرد. اما در عوض ناصر زرافشان وکیل خانواده های قتل های زنجیره ای را پنج سال در زندان نگاه داشتند تا زهر چشم از همه بگیرند که اگر در مورد قتل و جنایت و تجاوز و دزدی و غارت حکومتیان جمله ای بگویند کم ترین مجازات شان سال ها زندان و شکنجه و محرومیت از هرگونه حق و حقوق شهروندی خویش است. بنابراین، همه جناح ها و عوامل حکومت اسلامی، حتا آن هایی هم که خودشان احیانا مستقیما در قتل و تجاوز و جنایت و غارت نقشی نداشته اند اما به لحاط موقعیت سیاسی و پست و مقام و موقعیت در حکومت جهل و جنایت، شریک جرم محسوب می شوند.
تصوب طرح دو فوریتی امر به معروف و نهی از منکر در مجلس ارتجاع
خبرگزاری فارس، روز یک شنبه 2 خرداد 1389، خبر داد نمايندگان مجلس با فوريت بررسی شدن طرح امر به معروف و نهی از منكر موافقت كردند.
نمايندگان ملت در جلسه علنی امروز يك شنبه يك فوريت طرح امر به معروف و نهی از منكر را بررسی و تصويب كردند.
يك فوريت اين طرح با 172 رای موافق، 12 رای مخالف و 26 رای ممتنع به تصويب مجلس رسيد.
اين طرح مشتمل بر 3 فصل كليات، تعاريف و كليات، حوزه های امر به معروف و تشكيلات و 28 ماده است.
در صورت تصويب نهايی اين طرح، امر به معروف و نهی از منكر در اين قانون ناظر به اعمالی است كه در جامعه علنی بوده و يا بروز احتمالی داشته باشد و يا بدون ضرورت تجسس ثابت شود كه مضر به منافع عمومی و امنيت ملی است.
هم چنين در صورت تصويب نهايی اين طرح امر به معروف و نهی از منكر در مرحله تذكر لسانی، كتبی و ارائه شكايت و گزارش به مراجع ذی ربط وظيفه همگانی است و در مرحله بعدی به حكومت اختصاص دارد.
طراحان اين طرح كه به امضای 103 نفر از نمايندگان رسيده است با سرهم بندی یک مشت خرافات ارتجاعی اسلامی، ادعا كردند از آن جا كه جهت كمال و تعالی انسان ها در رشد و بالندگی و افزايش كارآمدی نظام ضرورت انجام فرضيه الهی امر به معروف و نهی از منكر غيرقابل انكار بوده و از طرفی اصل مترقی 8 قانون اساسی در اين زمينه، فرايض، حدود و كيفيت آنرا منوط به تصويب قانون كرده است طرح مذكور تقديم مجلس می شود.
براساس این طرح، دستگاه جدیدی با نام «شورای سیاست گذاری امر به معروف و نهی از منکر» تشکیل می شود که سازمان دهی امور مربوط به امر به معروف و نهی از منکر، نظارت بر کلیه فعالیت های دولتی، غیردولتی و هماهنگی بین دستگاه ها را بر عهده دارد.
رییس این شورا، از سوی رهبر حکومت اسلامی منصوب می شود و تنها با ارائه گزارش به آیت الله خامنه ای پاسخ گو خواهد بود.
شش عضو دیگر این شورا نیز به ترتیب «یکی از معاونین رییس جمهور به انتخاب رییس جمهور، یکی از معاونین قوه قضائیه به انتخاب رییس قوه قضائیه، یکی از نمایندگان به انتخاب مجلس شورای اسلامی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، رییس سازمان صدا و سیما و یکی از اعضای شورای عالی حوزه علمیه» خواهند بود.
از 7 عضو این شورا، 4 نفر به طور مستقیم از سوی رهبر حکومت اسلامی یا از سوی منصوبان وی از جمله روسای قوه قضائیه، صدا و سیما و شورای عالی حوزه علمیه منصوب می شوند.
ماموریت این شورا، «تصویب سیاست ها در زمینه اجرای امر به معروف و نهی از منکر در کشور، تعیین اولویت های مظاهر و مصادیق معروف و منکر، نظارت بر اجرای سیاست های مصوب، ایجاد هماهنگی برای انجام تبلیغ و اطلاع رسانی در زمینه امر به معروف و نهی از منکر و ارائه گزارش سالانه به مقام رهبری» عنوان شده است.
براساس طرح جدید، هم چنین ستاد فعلی امر به معروف و نهی از منکر به سازمان گسترده تری تبدیل خواهد شد که زیر نظر شورایی مرکب از نمایندگان بالاترین مقام هر دستگاه اجرایی فعالیت خواهد کرد.
در طرح مصوب مجلس، علاوه بر تعارفاتی چون «هیچ شخص یا گروهی حق ندارد به بهانه امر به معروف و نهی از منکر به اعمال مجرمانه از قبیل توهین، افترا، تهدید، جرح، ضرب و قتل مبادرت کند» اما هم زمان تاکید شده است که: «هیچ شخصی حق ندارد مانع اجراء فریضه امر به معروف و نهی از منکر گردد» و چنان چه کسی «مانع انجام امر به معروف و نهی از منکر شود بنا به مورد برای بار اول به پرداخت جریمه از یک میلیون ریال تا پنج میلیون ریال و بار دوم پنج میلیون ریال تا بیست میلیون ریال و بار سوم به زندان یا تبعید از محل سکونت به تشخیص دادگاه محکوم می شود.»
تصویب یک فوریت طرح امر به معروف و نهی از منکر پس از آن، صورت گرفت که در اواسط اردیبهشت ماه سال جاری، «ناصر مکارم شیرازی» از مراجع تقلید نزدیک به حکومت، خواستار تشکیل «سازمان» یا «وزارت امر به معروف و نهی از منکر» شد. او، با اشاره به آن چه «رواج مفاسد اخلاقى» خوانده، گفته بود: «مسائل اخلاقى در حال حاضر متاسفانه متولى ندارد، دستگاه قضائى مى گويد اگر جرمى واقع شد ما جلوگيرى مى كنيم، نيروى انتظامى هم گاهى وقت خود را صرف اين كارها مى كند ولى وظيفه اصلى شان اين نيست.»
مکارم شیرازی، اقدامات وزارت ارشاد اسلامی را هم محدود به «نشريات، كتاب، سينما، فيلم، رسانه ها، روزنامه و نمايشگاه كتاب» عنوان کرده و گفته: «برنامه آن ها مبارزه با اين گونه مفاسد نيست.» او، هم چینن تاکید کرده بود که: «چرا وزارت امر به معروف و نهى از منكر تشكيل نمى شود تا برنامه هاى اخلاقى متولى پيدا كرده و سر و سامان يابد.»
مکارم شیرازی، گفته بود که «اگر اسم اين تشكيلات را وزارت امر به معروف و نهى از منكر گذاشتيم كه خيلى بهتر است وگرنه بايد سازمانى كه زير نظر هر سه قوه اداره شود تشكيل و براى آن بودجه و برنامه ريزى لازم در نظر گرفته شود.»
سه روز بعد از این اظهارات آیت الله مکارم شیرازی، حامیان دولت در مجلس هشتم نامه ای را منتشر کردند که در آن «ضمن تاکید بر ضرورت تامین امنیت اجتماعی و اخلاقی و مبارزه با مفاسد اجتماعی»، از دولت خواستند «لایحه امر به معروف و نهی از منکر را هر چه سریع تر به مجلس شورای اسلامی تقدیم نماید.»
آن ها در این نامه، بر «ضرورت تامین امنیت اجتماعی و اخلاقی و مبارزه با مفاسد اجتماعی از جمله مظاهر مخالف عفاف و حجاب» از سوی نیروی انتظامی و وزارت کشور تاکید کردند و «خواست مورد تاکید رهبر جمهوری اسلامی» معرفی نمودند.
در هفته های اخیر غیر از تصویب فوریت طرح امر به معروف و نهی از منکر در مجلس برخی از مقام های دولتی و از جمله معاون اجتماعی وزیر کشور و برخی از استانداران در جلسات استانی خواستار تشکیل وزارت امر به معروف یا سازمان مشابهی زیر نظر دولت شده اند.
علیرضا افشار، فرمانده سابق بسیج و معاون فعلی بسیج هم گفته که باید از محل بودجه 1500 میلیارد تومانی فرهنگی که در اختیار محمود احمدی نژاد است برای گسترش طرح هایی چون امر به معروف و گسترش حجاب در استان های کشور استفاده شود.
در این میان محمد تقی رهبر، از حامیان دولت احمدی نژاد در مجلس، روز 30 اردیبهشت گفته بود که طرح امر به معروف و نهی از منکر همان طرح تشکیل وزارت امر به معروف و نهی از منکر است. او، به شبکه خبری بسیج دانش جویی یادآوری کرد که: «از مدت ها قبل تاسيس وزارتخانه ای به نام امر به معروف و نهی از منکر مطرح بود، اما متاسفانه توجه کافی به اين طرح نشد، اما قرار بر آن است که نمايندگان مجلس اين مساله را مورد توجه قرار دهند تا امر به معروف و نهی از منکر که به اصل فراموش شده ای تبديل شده، مجددا زنده شود.»
تشدید سرکوب سیستماتیک زنان
طرح های گسترش حجاب، در پنج سال اخیر ریاست پاسدار جمهوری محمود احمدی نژاد، همواره یکی از موضوعات مورد بحث در ارگان های حکومتی، همراه با خشونت پلیس علیه جوانان به ویژه زنان و دختران در خیابان ها بوده است.
اکنون نیز طرح گسترش حجاب و مبارزه با بدحجابی در کشور که از شروع سال جديد و نزديک شدن به فصل تابستان، شدت یافته است، به طور جدی از سوی مسئولان و مقامات و ارگان های سرکوب حکومتی تحت عنوان «امنیت اجتماعی» پيگيری می شود.
هر کدام از مسئولان و امام جمعه و فرماندهان نیروی انتظامی و غیره برای این اقدام غیرانسانی خود داستان هایی سرهم بندی می کنند. یکی زن «بدحجاب» را «پیاده نظام دشمن»، عامل «صهیونیسم»، دیگری عامل انقلاب مخملی و جنگ نرم دشمن و غیره می نامند.
سرکوب سیستماتیک زنان، که عمدتا هدف سرکوب کل جامعه را مدنظر دارد به عناوین و طرح های مختلف از حجاب اجباری اسلامی گرفته تا طرح عفاف، توسط دولت به صحنه سیاسی و اجتماعی جامعه آورده می شود. از جمله این طرح، جداسازی جنسیتی است. اولين محيط هايی که حجاب اجباری و جدا سازی جنسيتی در آن ها آغاز شد ادارات و اماکن دولتی بودند.
ماموین انتظامی - امنیتی، لباس شخصی ها، امام جمعه ها و غیره به شکل چندش آوری به دختران و زنان اهانت می کنند. اخیرا کاظم صدیقی، امام جمعه موقت تهران بدحجابی زنان را یکی از عوامل افزایش زلزله خوانده است.
چندی پیش کاظم صدیقی، امام جمعه موقت تهران در خطبه های نماز جمعه «بد حجابی»، زنان ایران را «تکرار این گناه صغیره به گناه کبیره زنا» خوانده بود.
او در همین اظهارات و در حمایت از سخنان محمود احمدی نژاد که پیش از آن درباره لزوم خروج 5 میلیون نفر از تهران به دلیل احتمال وقوع زلزله هشدار داده بود اعلام داشت که بی حجابی و زنا خطر وقوع زلزله را افزایش می دهد.
این اظهارات واکنش های زیادی را در محافل سیاسی و اجتماعی و مطبوعاتی ایران و حتا در بسیاری از کشورهای دنیا به دنبال داشت.
روز چهارشنبه 8 اردیبهشت گروهی از دانشگاهیان ایرانی در سراسر جهان، با انتشار نامه سرگشاده ای خطاب به بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد، سخنان صدیقی را «جهالت و تعصب دینی» توصیف و نسبت به افزایش این قبیل «خرافات» ابراز تاسف کردند.
در پایان این نامه، امضاء کنندگان از اعضای شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد خواستند که با عضویت ایران در کمیسیون مقام زن در این سازمان مخالفت کند، یا چنان چه به دلایل سهمیه بندی منطقه ای مجبور به پذیرش ایران هستند، این کشور را به پایبندی به «پیمان های بین المللی حقوق برابر» ملزم کنند.
اما این اعتراضات موثر واقع نشد و حکومت اسلامی از سوی نمانیدگان دولت های بورژوازی به کمیسیون «مقام زن شواری امنیت اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل» پذیرفته شد.
آيتالله خاتمی، یکی دیگر از امام جمعه های موقت تهران، در خطبه های نماز جمعه تهران، گفت: ... اين جريان سعی می كند با ابتذال در حوزه فيلم، هنر، تئاتر، ورزش، مجلات خود را نشان بدهد. يكی از اين حوزه ها، فساد و بدحجابی است و در برخی جاها اخيرا برخی كشف حجاب را تجربه می كنند. او، خطاب به خانم هايی كه حجاب را رعايت نمی كنند، تاكيد كرد: بدحجابی امنيت اخلاقی، روانی و اجتماعی را به هم می زند و دودش به چشم خود شما هم می رود. امام جمعه موقت تهران، افزود: به خلاف تصور برخی ها حجاب مساله شخصی نيست و كاملا مساله اجتماعی است و منكر حجاب سازنده ده ها گناه كبيره است. خاتمی، با اشاره به معطل ماندن قانون عفاف و حجاب، افزود: البته اجرای قانون بدون فرهنگ سازی ممكن نيست و هر كاری كه انجام می شود بايد در حوزه و محدوده قانون باشد و كار بدون قانون هرج و مرج و خودش منكر است. او، با بيان اين كه قانون عفاف و حجاب ابتدا به وزارت ارشاد ارجاع شده و اخيرا گويا به وزارت كشور محول شده است، عنوان داشت: كف خواست مردم اجرای قانون عفاف و حجاب است و مردم جانشان به لب رسيده از اين بدحجابی ها و مسئولان بدانند مردم متدين تعلل در اجرای اين قانون را نمی پذيرند.
دبیر کل حزب موتلفه اسلامی مخالفان دولت محمود احمدی نژاد را طیفی «ضدانقلاب» نامید و با اتنقاد از پوشش آزاد زنان، بدحجابی را پدیده ای «نامیمون» خواند...
محمد نبی حبیبی، گفت بدحجابی «یکی از مظاهر جنگ نرم علیه اخلاق جامعه» نمایندگی می کنند...
حبیبی، دبیرکل حزب موتلفه، در ادامه گفته های خود در انتقاد از آزادی پوشش، آن را «این پدیده نامیمون» توصیف کرد که «بهداشت روانی» و اخلاقی جامعه را تهدید می کند. به گفته حبیبی باید با بدحجابی ولو این که به صورت «نادر» هم باشد برخورد کرد.
مدیرکل آموزش فرهنگی دانشگاه آزاد از ابلاغ بخشنامه حجاب به واحدهای این دانشگاه خبر داد و گفت: بخشنامه حجاب دانشگاه آزاد با سیاست گذاری مناسب و توجه به تمامی جوانب امر کاملا منطبق بر مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است.
علیرضا صالحی، در گفتگو با خبرگزاری حکومتی مهر، با اشاره به تفکیک جنسیتی در کلاس های برخی واحدهای دانشگاه آزاد گفت: به دلیل تمایل دانش جویان برای حضور در کلاس های تک جنسیتی هیچ مشکلی ایجاد نشد و حتا با نظرسنجی صورت گرفته مشخص شد که این دانش جویان از لحاظ تحصیلی در وضعیت بسیار مطلوبی قرار دارند.
مدیرکل آموزش فرهنگی دانشگاه آزاد، ادامه داد: به طور کلی محدودیت هایی برای اجرای تفکیک جنسیتی کلاس ها در دانشگاه ها وجود دارد که یکی از آن ها محدودیت آموزشی است چرا که در برخی رشته ها تعداد پذیرفته شدگان دختر و پسر کم بوده و کلاس ها باید به طور مشترک برگزار شود.
وی گفت: باید در زمینه حجاب فرهنگ سازی به درستی شکل گیرد تا دانش جویان با تمایل در کلاس های تفکیک شده حضور یابند چرا که این مسئله با اجبار نتیجه بخش نخواهد بود.
صالحی با بیان این که دانشگاه آزاد در زمینه عفاف و حجاب نیز به برگزاری همایش ها، کارگاه های آموزشی، نمایشنامه ها و اقدامات علمی، فرهنگی، آموزشی و پژوهشی پرداخته است در مورد تاثیرگذار بودن این اقدامات اضافه کرد: دانشگاه به تنهایی نمی تواند متولی بحث حجاب در جامعه باشد. نهادهای دانشگاهی تنها بخشی از مسائل فرهنگی را عهده دار بوده اند در حالی که این مهم در درون خانواده ها و جامعه پیش از ورود دانش جو به دانشگاه شکل گرفته و تاثیرگذاری دانشگاه را سخت تر کرده است.
مدیر کل آموزش فرهنگی دانشگاه آزاد با تاکید بر نقش آموزش و پرورش در نهادینه کردن فرهنگ عفاف و حجاب به مهر گفت: برخی معتقدند دانشگاه ها در این زمینه کم کاری داشته اند. اما این مساله صحت ندارد چرا که دانشگاه ها از لحاظ عمل به آیین نامه و کنترل های فیزیکی وظیفه خود را به انجام می رسانند.
او، چنین اقرار می کند که دختران دانش جو اهمیتی به رعایت حجاب نمی دهند: این که هم چنان بحث حجاب به طور کامل در دانشگاه ها قابل قبول نبوده به این علت است که دانشگاه به تنهایی مسبب آن نیست و در این مساله نقش سایر محیط های اجتماعی دیده نشده است.
بنا به گزارش ایلنا، مديركل دفتر امور كودكان و نوجوانان سازمان بهزيستی كشور، گفت: آموزه های ما نبايد به صورت مفاهيم انتزاعی باشد به اين دليل كه كودكان تصويری از عفاف ندارند، بلكه بايد در غالب بازی و شعرهای كودكانه باشد.
مديركل دفتر امور كودكان و نوجوانان سازمان بهزيستی حکومت اسلامی، در گفتگو با خبرنگار ايلنا، درباره آغاز طرح عفاف و حجاب در مهدكودك ها با اشاره به اين كه 80 درصد رشد كيفی مغز و 70 درصد شخصيت انسان در دوران خردسالی شكل می گيرد، گفت: طبيعی است كه هر چقدر بتوانيم، آموزه های غيرمستقيم دينی به كودكانمان بدهيم، اثرات يادگيری آن در بلندمدت بيش تر است.
محمدحسين جوادی، در اين باره تاكيد كرد: آموزه های ما نبايد به صورت مفاهيم انتزاعي باشد به اين دليل كه كودكان تصويری از عفاف ندارند، بلكه بايد در غالب بازی و شعرهای كودكانه باشد. او، درباره بخش ديگری از اين طرح گفت: 55 هزار نفر از مربيان و مديران مهدهای كودك در برنامه های آموزشی فرهنگ حجاب و پوشش شركت داده شده اند.
او، هم چنين در پايان با اقرار براین که «تنها 20 درصد از كودكان ما از خدمات مهدكودكها استفاده می كنند»، گفت: در نتيجه ما تنها می توانيم اين خدمات و برنامه ريزی ها را برای طيف محدودی از جامعه ارايه دهيم ولی ما حجاب را تنها برای يك طيف نمی خواهيم بلكه می خواهيم در سطح كشور گسترش يابد پس نبايد از 80 درصد ديگر قافل شويم.
مصطفی محمد نجار، در مصاحبه با خبرنگاران در ياسوج، گفت: راهكارهای اجرای اين قانون شورای انقلاب فرهنگی به دستگاه های اجرايی ابلاغ شده است. وزير كشور حکومت اسلامی، اضافه كرد: نيروی انتظامی با گروه هايی كه به صورت سازمان يافته اشاعه فساد می كنند به طور جدی برخورد خواهد كرد.
ایلنا، 17-2-1389 درباره احياء و اجرای طرح امنيت اخلاقی كه توسط نيروی انتظامی به شكل موثری در حال انجام بوده، نوشت: نمازگزاران نماز جمعه امروز پس از اقامه نماز در اعتراض به آنچه كه آن را بی حجابی و رواج روابط لجام گسيخته می خواندند به خيابان ها آمدند و با سر دادن شعارهايی ضمن محكوم كردن بدحجابی خواستار برخورد قوه قضائيه و اقدام عاجل مسئولان اجرايی و انتظامی شدند.
تظاهركنندگان پلاكاردهايی حمل می كردند كه بر روی آن نوشته شده بود: ای حافظ امنيت اخلاقی به پا خيز حمايتت می كنيم، شعار مسئولين انقلابی قيام عليه بدحجابی، شبيه خون فرهنگی خنثی بايد گردد، فساد و بدحجابی اصلاح بايد گردد. هم چنين تظاهرات كنندگان شعارهای الله اكبر، ماشاءالله حزبالله، حزبالله بیداره از بی حجاب بی زاره، منافق بدحجاب عامل استكباره، فرموده رهبری اجرا بايد گردد تذكر لسانی احياء بايد گردد، فساد بی حجابی خواسته استكبار است فحشا و بی عفتی حربه استكبار است، نقشه بی حجابی توطئه انگليس، مرگ بر بی حجاب، بی حجاب ننگت باد، نيروی انتظامی اقدام انقلابی، نيروی انتظامی تو مجری قانونی، مانكن بی حيايی لكه ننگ مايی، منافق بدحجاب عامل استكبار است، حفظ حجاب و عفت از آيات قرآن است فساد و بی حجابی وسوسه شيطان است را فرياد می زدند. اين تظاهرات كنندگان در شعارهای ديگری از دولت خواستار پاسخ انقلابی به رواج بدحجابی شدند و هم چنين صدا و سيما را موظف به تبليغ عفاف و معروف دانستند.
در بخشی از بيانيه که چماقداران حزب الله با اشاره به نقش جدی قوه قضائيه در كندی و سستی يا جديت در امر مبارزه با فساد تاکید شده، آمده است: حمايت از نيروی انتظامی در برخورد با مظاهر بدحجابی، فساد اخلاقی، برخورد با مراكز قدرتی كه پنهان يا آشكار از مفسدان و متظاهران به بدحجابی و بی بند و باری حمايت می كنند برخورد با عوامل پشت صحنه داخلی و خارجی مروجان فساد، فحشاء و بی بند و باری و نهايتا حمايت از ضابطان اين حوزه و عوامل امر به معروف و نهی از منكر مورد تقاضا از ریيس قوه قضائيه است. در اين بيانيه هم چنين خطاب به مجلس شورای اسلامی آمده بود كه با تحقيق و تفحص دلايل عدم اجرای قانون گسترش فرهنگ عفاف و حجاب را در دستور كار قرار داده و سنگ اندازان و مخالفين آن به مردم معرفی كند. در بخش ديگری از اين بيانيه آمده است: احياء و اجرای طرح امنيت اخلاقی كه توسط نيروی انتظامی به شكل موثری در حال انجام بوده و آثار مثبت آن به خوبی مشهود بود و با توطئه های دست های نفاق پوشيده در لفافه دل سوزی و اصول گرايی برخی مسئولين اجرايی خودباخته متوقف شد و مورد توجه و تاكيد مقام معظم رهبری نيز هست قاطعانه مورد تقاضای امت حزب الله و ولايت مدار ايرانی است.
خبرگزاری فارس، وابسته به وزارت اطلاعات نیز «فرهنگ عفاف و حجاب» را اخیرا منتشر کرده است: قانون راهكارهای اجرايی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب 13 دی 1384 به تصويب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسيده اما با گذشت بيش از 4 سال هنوز گام جدی براي اجرای آن برداشته نشده است. (در پایین ضمیمه است)
در ادامه طرح های سرکوبگرانه امنيتی و اخلاقی پليس حکومت اسلامی، نه تنها در تهران، بلکه در استان ها نيز از سوی نيروهای انتظامی در جریان است.
بنا به گزارش ايسنا، امام جمعه مشهد گفت: «مساله اصلی مبارزه با پديده بدحجابی است كه علاوه بر ناهنجاری و فساد، يك انحراف سياسی است.»
روز جمعه ۲۴ اردیبهشت، بار دیگر از بلندگوهای نماز جمعه تهران و شهرستان ها، درباره آنچه رواج بدحجابی در جامعه نامیده می شود، هشدار داده شد.
حجتالاسلام کاظم صدیقی، امام جمعه موقت تهران، در خطبه دوم نماز جمعه این هفته با بیان این که «برهنگی، بی تمدنی و بازگشت به قهقراست»، بدحجابی را «امری وارداتی» نامید.
او، گفت: «بدحجابی امری وارداتی از سوی كسانی است كه با ما سر سازش ندارند و دشمنان قسم خورده ما هستند» و تاکید کرد که مقابله با «بدحجابی» در حقیقت مقابله با «جنگ نرمی» است كه «دشمن» بر ایران تحمیل کرده است.
بنا به گزارش رسانه های ایران، پس از پایان نماز جمعه، «نمازگزاران تهرانی که در مقابل دانشگاه تهران تجمع کرده بودند، شعار «مرگ بر بدحجاب» و «مرگ بر بیحجاب» سردادند.
پیش از این نیز، اظهارات صدیقی درباره ارتباط نوع پوشش زنان و وقوع زلزله بازتاب گسترده بین المللی یافته بود.
با این همه صحبت از «جنگ نرم علیه ایران» از طریق آن چه که «بدحجابی» خوانده می شود به خطبه های امام جمعه موقت تهران محدود نبوده و یک سیاست سراسری حکومت اسلامی است.
به گزارش ایسنا، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دو روز پیش از نماز جمعه این هفته، در دانشگاه امام صادق، ادعا کرد که «بعضی سازمان دهی شده بی حجابی را ترویج می كنند.»
سایت «رجانیوز» نیز که به دولت احمدی نژاد نزدیک است، نوشته است: «مساله صرفا رعایت حجاب به عنوان یک حکم اسلامی نیست. این مساله یک سیرتی هم دارد که مربوط می شود به جنگ نرم دشمن و به تعبیر رهبری شبیخون او در حوزه فرهنگ.»
علم الهدی، امام جمعه مشهد، گفته است: این را باید بدانید که حجاب شما حفظ کننده رنگ فاطمی در جامعه است و شما دختران و خواهران! اگر از حجاب خسته شده اید و خدای نکرده رنگارنگی های جامعه غربی در دلتان وجود دارد؛ بدان! عقب رفتن روسری تو و بیرون گذاشتن موی سر تو در حقیقت مقابله با شخص فاطمه زهرا است. پاک کردن رنگ فاطمه زهرا از جامعه است.
به گزارش برنا، حجت الاسلام علم الهدی، «در جمع مردم عزادار فاطمی در میدان هفت تیر در پاسخ به این سئوال که چرا دشمن سعی در توسعه بی حجابی در جامعه ما دارد»، گفت: قبول داریم که حجاب و عفاف یک امر فرهنگی است، اما بی حجابی ناهنجاری است. بی حجابی تهاجم دشمن است. بی حجابی توطئه نابکارانه عناصر ضدولایت و ضدنظام است. چرا می خواهند بی حجابی را در جامعه توسعه بدهند؟ چون هر چقدر این چادرهای مشکی شما خواهران و حجاب شما بانوان بر در و دیوار این کشور ظاهر باشد، رنگ زهرا قوی تر است و رنگ فاطمه نیرو مند تر است. اگر بنا شد این رنگ زدوده شود و رواج بی حجابی در جامعه ما توسعه یابد، رنگ زهرا از جامعه ما پاک می شود. اگر رنگ زهرا از جامعه ما پاک شود آنجا دشمن دستش می رسد که انقلاب را به پرتگاه سقوط نزدیک کند.
امام جمعه مشهد، در پایان گفت: مسئولان ما در این کشور باید توجه کنند مساله بی حجابی مبارزه با یک فرهنگ نیست. دخالت در امور خصوصی مردم نیست. مقابله با یک دشمنی به انقلاب است. هر جریان مدیریتی و هر دستگاه اجرایی و هر محور اقتدار برای این ملت، وظیفه دارد با آفت انقلاب و این جریانی که می خواهد رنگ انقلاب را کمرنگ کند و رنگ زهرا را کمرنگ کند مبارزه و برخورد کند.
حجتالاسلام سيداحمد علمالهدی، هم چنین در جلسه ستاد احيای امر به معروف و نهی از منكر خراسان رضوی، گفت: «عفاف و حجاب يك مساله فرهنگی است و دستگاه های فرهنگی متولی اجرای آن هستند كه نسبت به ترويج آن فعاليت می كنند.» او، از عرضه بی رويه محصولات به اصطلاح فرهنگی در سطح شهر انتقاد كرد و از مسئولان مربوط خواست که نسبت به نظارت، مديريت و كنترل عرضه آن اقدام كنند.
سردار حميد فهيمی راد، فرمانده انتظامی خراسان رضوی نيز در اين جلسه گزارشی از عملكرد اين نيرو ارايه داد و گفت: «در راستای مبارزه با پديده بدحجابی در سال گذشته 478 زن خيابانی، 306 لانه فساد، 456 پارتی و دو هزار ليتر مشروبات الكلی در استان كشف و ضبط شده است.» او، افزود: «در سال گذشته بيش از 31 هزار تذكر لسانی صورت گرفت و هفت هزار گشت ارشاد نيز برای مبارزه با بدحجابی اعزام شد.»
بنا به گزارش خبرگزای حکومتی فارس، دادستان عمومی و انقلاب مشهد گفت: بانوان بدحجاب تا سقف يك ميليون و 300 هزار تومان جريمه می شوند.
محمود ذوقی، بعداز ظهر روز دوم خرداد ۱۳۸۹ برابر با بيست و سوم مه ۲۰۱۰، در نشست خبری خود، گفت: «بدحجابی به موجب قانون جرم است و مقابله با آن ظرافت خاصی را می طلبد.»
دادستان مشهد با بيان اين كه برخی اماكن عمومی نيز وجود دارند كه وضعيت شان در اين ارتباط به هم ريخته است، اظهار داشت: در برخی داروخانه ها به چشم می خورد كه در قسمت فروش لوازم آرايش بانوانی هستند كه حجاب مناسبی نداشته و گويا با آرايش نابه جا به نوعی تبليغات آن لوازم را می كنند كه به دليل رعايت حرمت جامعه داروخانه داران به نظام پزشكی اطلاع داده شد و قرار شد كه نماينده صنف داروخانه داران، اين مستندات را ببينند و به آن افراد تذكر دهند تا اگر رعايت نكردند ضابطين آن ها را دستگير كنند.
او، ادامه داد: دو هفته از اين ماجرا می گذرد اما هنوز نمايندگان صنف نيامده اند و بنا داريم ضابطين و اداره اماكن مراجعه كرده و با افرادی خاطی برخورد قانونی شود؛ اين صرف داروخانه ها نبوده و تمام آژانس های مسافرتی، بنگاه های املاك و ... را نيز كه وضعيت حجاب زننده داشته باشند، شامل می شود.
او، گفت: شعبه ويژه ای در يكی از مجتمع های قضايی ما برای اين منظور ايجاد شده كه پرونده های بدحجابی به آن ارجاع داده می شود.
ذوقی، با اشاره به اين كه در گذشته مجازات بدحجابی 50 هزار تومان جريمه نقدی و دو ماه حبس بوده كه می توانستند با مبلغ كمی حبس را به جريمه نقدی مبدل كنند، گفت: از ابتدای امسال بر اساس تعرفه های ماده 3 وصول برخی درآمدهای دولت اين رقم به يك ميليون و 300 هزار تومان افزايش يافت.
او، ادامه داد: طی دو هفته گذشته ما چندين مورد جريمه 500 هزار تومانی و دو مورد جريمه يك ميليون تومانی را در زمينه بدحجابی شاهد بوديم.
دادستان مشهد يادآور شد: اگر آقايی نيز برخلاف عفت عمومی رفتار كند او نيز مشمول اين جريمه خواهد بود.
ذوقی، در ارتباط با توهين به ماموران حين انجام وظيفه نيز گفت: در صورت توهين افراد بدحجاب و ... به مامور در حين انجام وظيفه، علاوه بر جريمه نقدی بر اساس قانون به شش ماه حبس نيز محكوم می شود.
ریيس گروه علوم اجتماعی دانشگاه پيام نور ساری، مدعی شده است که: بر اساس بررسی های انجام شده، 49 درصد طلاق ها به علت عدم رعايت مسائل عفاف و بدحجابی است.ه
به گزارش خبرگزاری فارس از ساری، دوم خرداد 1389، حسين نازك تبار پيش از ظهر امروز در جلسه كارگروه امور بانوان و خانواده استانداری مازندران در سخنانی با اشاره به اين كه نزديك به نيمی از طلاق های كشور با دليل بدحجابی صورت می گيرد، گفت: با وجود بدحجابی در جامعه، حريم روابط زن و مرد در اجتماع شكسته می شود و افكار انحرافی در جامعه گسترش می يابد و در نتيجه آمار طلاق و فحشا به فزونی می گرايد.
روزنامه رسالت، در تاریخ 29 اردیبهشت 1389، در رابطه با حجاب به نقل از حجت الاسلام شيخ حسين انصاريان، تاکيد کرد: دين. حجاب را امری واجب و ضروری شمرده است و اين امر مستقيما به وسيله پروردگار مطرح شده از اين رو قابل حذف و چشم پوشی نيست و منکر اين وظيفه از دين اسلام خارج است. به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، همايش حجاب و عفاف و نقش آن در پيروزی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس با حضور طلاب و استادان حوزه و دانشگاه، نماينده ولی فقيه در خوزستان و ریيس و اعضای هيات رئيسه دانشگاه شهيد چمران اهواز برگزار شد. در اين همايش يک روزه که با همکاری اداره کل امور اجتماعی استانداری خوزستان در آمفی تئاتر دانشکده علوم دانشگاه شهيد چمران برگزار شد، حجت الاسلام والمسلمين شيخ حسين انصاريان، در سخنانی به تفسير آياتی از قرآن مجيد درباره حجاب پرداخت و گفت: آثار منفی تبرج و نماياندن زيبايی های زن در جامعه بر مردان، جوانان و خانواده ها پوشيده نيست.
حراست وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برخورد با بدحجابی را به دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی ابلاغ کرد که محتوای ابلاغیه ناظر بر اهمیت بحث رعایت حجاب و عفاف در دانشگاه ها و در راستای اجرایی شدن مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است. به گزارش خبرگزاری حکومتی مهر، 29 اردیبهشت 89، طی روزهای اخیر برخی مسئولان فرهنگی و سیاسی خواستار جدیت حراست دانشگاه ها برای برخورد با بدحجابان در دانشگاه ها شدند.
حجت الاسلام داوود رنجبران، معاون فرهنگی نهاد نمایندگی خامنه ای در دانشگاه ها با بیان این که ممکن است تعداد بسیار محدودی در دانشگاه ها باشند که حتا تذکرات مستمر درباره حجاب را نیز نپذیرند در گفتگو با مهر خواستار شد: با این افراد باید از طریق ظرفیت های قانونی و ابزارهای سلبی مانند حراست و کمیته انضباطی برخورد شود و حراست و کمیته های انضباطی دانشگاه ها به عنوان مجموعه هایی که وظیفه دارند باید بدون مسامحه کار خود را انجام دهند.
تذکرات علی مطهری، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی به دانشگاه ها نمونه ای
دیگر از اظهارنظر ارتجاعی مسئولان درباره برخورد با بدحجابی در دانشگاه ها است.
مطهری، به خبرگزاری مهر گفت: دولت باید در مبادی ورودی دانشگاه ها از ورود دانش
جویان بدحجاب جلوگیری کند. دولت باید ساز و کاری فراهم نماید تا در مبادی ورودی
دانشگاه ها از ورود افراد بدحجاب اعم از دختر و پسر جلوگیری شود.
جلیل دارا، مدیرکل امور فرهنگی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ابلاغیه حراست وزارت
علوم، تحقیقات و فناوری برای برخورد با بدحجابی به دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی
را تایید کرد و در این باره گفت: حراست وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ابلاغیه ای به
حراست دانشگاه ها داده که محتوای آن ناظر بر اهمیت بحث رعایت حجاب و عفاف در
دانشگاه ها و در راستای اجرایی شدن مصوبه چند سال گذشته شورای عالی انقلاب فرهنگی
است.
مدیرکل امور فرهنگی وزارت علوم درباره کیفیت این ابلاغیه به مهر گفت: ابلاغیه حراست وزارت علوم در راستای مبارزه با بدحجابی خیلی کلی است و تاکید شده که حجاب در دانشگاه ها جدی گرفته شود.
جلیل دارا، در پاسخ به این که آیا در ابلاغیه حراست وزارت علوم به شکل مشخص دستورالعملی برای برخورد با بدحجابی تعیین شده است یا خیر گفت: متن ابلاغیه را دیده ام. دستورالعمل مشخصی تعیین نشده بلکه به طور کلی گفته شده که در فضای دانشگاه ها در رابطه با برخورد با بدحجابی جدی گرفته شود.
معاون دانش جویی دانشگاه تربیت مدرس، در خصوص مبارزه با بدحجابی در این دانشگاه گفت: طرح مبارزه با بدحجابی در این دانشگاه اجرا می شود اما به دلیل رعایت حجاب و عفاف تنها تعداد معدودی از دانش جویان به کمیته انضباطی فراخوانده شده اند.
محمد حسین یادگاری، در گفتگو با خبرنگار مهر، با اشاره به تهمیدات ویژه دانشگاه تربیت مدرس در خصوص مبارزه با بدحجابی گفت: در صورت احراز مصادیق بدحجابی در این دانشگاه، بدحجابان به کمیته انضباطی ارجاع و با آن ها برخورد لازم خواهد شد.
این سخنان در حالی ابراز می شود که دولت محمود احمدی نژاد، اخیرا بار دیگر طرح های جدیدی را برای «ترویج فرهنگ عفاف و حجاب» آغاز کرده است. در یکی از تصمیمات دولت، قرار است تمامی کارمندان زن شاغل در ادارات و سازمان های دولتی با «پوشش یکسان» بر سر کار حاضر شوند.
سرپرست شورای حل اختلافات خانواده در تهران، اواسط اردیبهشت ماه، گفت: «توقعات بی جای زنان» علت اصلی همه اختلافات خانوادگی است.
فریدون امیرآبادی، سرپرست شورای حل اختلافات خانواده در تهران، بر اساس این آمار از حق طلاق برای مردان دفاع کرد و گفت، اگر حق طلاق را به زنان دهیم همه مردها مجرد خواهند ماند و «هیچ مردی روز خوش نخواهد دید.»
او، اخیرا در برنامه بحث روز رادیو تهران، علت اصلی همه اختلافات خانوادگی را «توقعات نابه جای زن» خواند. او، هم چنین صدور حکم طلاق به خاطر اعتیاد مرد را رد کرده و آن را «یک اصل منسوخ شده» دانست. وی گفت: «بهتر است زنان با این مساله کنار بیایند.»
لازم به یادآوری است که قانون «شوراهای حل اختلاف» در 29 اردیبهشت 1387 در مجلس شورای اسلامی، برای مدت آزمایشی 5 سال تصویب شد. طبق ماده 12 این قانون، در كليه اختلافات و دعاوی خانوادگی و ساير دعاوی مدنی دادگاه رسيدگی كننده می تواند با توجه به كيفيت دعوی يا اختلاف و امكان حل و فصل آن از طريق صلح و سازش فقط يك بار براي مدت حداكثر دو ماه موضوع را به شورای حل اختلاف ارجاع نمايد.
طبق ماده ۱۳، شورا مكلف است در اجرای ماده فوق برای حل و فصل دعوی يا اختلاف و ايجاد صلح و سازش تلاش كند و نتيجه را اعم از حصول يا عدم حصول سازش در مهلت تعيين شده به مرجع قضايی ارجاع كننده اعلام نمايد.
مديرکل امور زنان وزارت آموزش و پرورش با تشريح جزئيات اجرای طرح «شاداب سازی مدارس دخترانه»، گفت: «مدارس دختران بايد از ديد ساختمان های مشرف خارج شوند.»
ارائه حجاب و پوشش مطلوب برای محیط های درمانی و دانش جویی تا مهر 89 معاون دانش جویی و فرهنگی وزیر بهداشت از تشکیل کارگروه عفاف و حجاب در این وزارتخانه با همکاری سه معاونت خبر داد و گفت: «پوشش مطلوب برای محیط های درمانی و دانشگاهی به زودی تعریف شده و در سال تحصیلی جدید به دانش جویان ارائه می شود.»
دکتر فرحناز ترکستانی، در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: کارگروه عفاف و حجاب در وزارت بهداشت با همکاری سه معاونت درمان، آموزشی و دانش جویی - فرهنگی ایجاد شده است و پس از تصویب مصوبه های مربوطه به این حوزه، مسئولیت آن بر عهده معاونت آموزشی قرار می گیرد و تخلف در این بخش نیز در حوزه آموزشی تعریف خواهد شد.
ترکستانی اظهار داشت: پوشش سراسری برای محیط های درمانی و پوشش محیط های دانشگاهی در این کارگروه تعریف می شود و برای سال تحصیلی جدید برای حوزه آموزشی و درمانی ارائه می شود.
مدیرکل امور فرهنگی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری نیز با اشاره به مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص عفاف و حجاب در دانشگاه ها گفت: بر اساس دستورالعمل شورا در جایی که امکان برگزاری کلاس های مجزا وجود داشته باشد تفکیک کلاس ها صورت می گیرد.
جلیل دارا در گفتگو با خبرنگار مهر در پاسخ به این پرسش که طرح دانشگاه ها در خصوص عفاف و حجاب در راستای طرح عفاف و حجاب جامعه است، افزود: نظر وزیر علوم در بحث عفاف و حجاب این است که در این زمینه قانون وجود دارد و تنها مشکل در عدم اجرای آن است از این رو تدوین اساسنامه و دستورالعمل برای عفاف و حجاب در دانشگاه ها ضرورت ندارد و تنها باید دستورالعمل قبلی که مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است اجرایی شود.
وی با تشریح راهکارهای اجرای دستورالعمل شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص عفاف و حجاب اظهار داشت: در بخش عفاف و حجاب باید فضاسازی مطلوبی در دانشگاه ها صورت گیرد و اهمیت آن متذکر شود. هم چنین باید برای دانش جویان تبیین کرد که منظور از پوشش اسلامی چیست.
ايلنا، 25 اردیبهشت 1389، «عضو كميسيون برنامه و بودجه شوراى شهر تهران»، گفت: بايد در راستاى طرح حجاب و عفاف با افراد لجوج و معاند در امر حجاب برخورد شديد شود.
پروين احمدی نژاد، در گفتگو با خبرنگار ايلنا با اعلام اين كه ظهور و بروز بدحجابى در جامعه به سه دسته تقسيم مى شود تاكيد كرد: گروهى با لجاجت و عناد ورزيدن و گروهى به طور ساماندهى شده موظف اند ضمن دريافت پول و با برنامهريزی هاى از پيش تعيين شده، مسيرهايى را درطول روز در شهر طى كنند تا معضل بدحجابى را در جامعه نهادينه كنند. او، با اشاره به گروه سومى كه از روى جهل بدحجاب هستند افزود: گاهى لباس مناسب براى برخى از افراد در بازار پيدا نمی شود و لباس هاى نامناسب قيمت كم ترى دارند كه زنان نيز مجبور می شوند كه اين لباس ها را تهيه كرده و از آن استفاده كنند.
او، با اشاره به لزوم انجام كار فرهنگى براى كسانى كه تبعيت كوركورانه و از روى عادت دارند، ادامه داد: بايد لباس هايى كه در شان يك جامعه مذهبى است، با قيمت هاى ارزان و طرح هاى مناسب در بازار وجود داشته باشد كه غير از آن دسته لجوج، مابقى افراد كه از روى غفلت از اين گونه لباسها استفاده می كنند، در مسير اصلى قرار گيرند.
عضو كميسيون برنامه و بودجه شورای شهر تهران، حجاب را يك حق فردى و اجتماعى دانست و عنوان كرد: رعايت حجاب و عفاف از يكديگر تفكيك ناپذير نبوده و با رعايت اين اصول، آرامش، امنيت، رشد و سازندگى در جامعه به وجود می آيد.
او، طرح حجاب و عفاف را مربوط به مردان نيز دانست و ادامه داد: مرد و زن وقتى وارد اجتماع می شوند بايد جنبه هاى انسانی، روحى و معنوى خود را به جامعه عرضه كنند، نه بعد جسمانی شان را، چرا كه عرضه شدن جسم در جامعه، براى كشور خطرناك است.
عضو كميسيون برنامه و بودجه شوراى شهر تهران، با اشاره به افرادى كه از روى عنان، به دنبال حريم شكنى هستند ادامه داد: براى اين گونه افراد ملاحظات فرهنگى بی اثر است و بايد به شدت با آن ها برخورد شود.
احمدى نژاد، در پاسخ به اين سئوال كه آيا در جريان اجراى طرح حجاب و عفاف، جوانان جامعه از دين و ارزش هاى آن دلزده نمی شوند گفت: قرار نيست خشك و تر در جريان اين طرح بسوزد بلكه با شناسايى متخلفين، اين طرح دنبال می شود.
ایلنا، نوشت: روح الله حسينيان، از عناصر شناخته شده اطلاعاتی حکومت اسلامی و از طرفداران سفت و سخت سعید امامی در ماجرای قتل های موسوم به «قتل های زنجیره ای» بود، در نطق امروز خود گفت: بعد از پيروزي انقلاب اسلامی ايران، مساله حجاب يكی از موضوعات مهمی بوده است كه هر چندگاهی طرح و سپس بی نتيجه مطلوب به دست فراموشی سپرده شده است.
ریيس فراكسيون انقلاب اسلامی با بيان اين كه گاه به بهانه اين كه بايد كار اساسی و فرهنگی صورت گيرد و گاه به بهانه همكاری نكردن يكی از قوا و گاه به بهانه اين كه قشری از جامعه نسبت به دولت بدبين خواهد شد كار را راکد گذاشتند، ادامه داد: همه اين ها نشان آن است كه مسئولان حكومتی به يك ضرورت و يك استراتژی و يك راهبرد نرسيدند. اگر ما اعتقاد داشته باشيم كه انقلاب ما يك انقلاب فرهنگی است، هر كجا يكی از نمادهای فرهنگی به چالش كشيده می شود، بايد از خود عكس العمل نشان دهيم. بيايد از گذر زمان و نقش حجاب و بی حجابی در تاريخ معاصر درس بگيريم.
او، با ادعای اين كه امروز حجاب در غرب به عنوان نماد تمدن اسلامی، فرهنگ غرب را به چالش كشيده است و به همين جهت دولتمردان غربی از حجاب زن مسلمان به وحشت افتاده اند، ادامه داد: بنابراين آيا نبايد از اين عبرت ها، پند بياموزيم و ما هم مانند گذشتگان احساس خطر كنيم؟ آيا نبايد ملت و نظام ايران اسلامی پشتوانه اين نماد چالش برانگيز در غرب باشد؟ اما چگونه و از كجا آغاز كنيم؟ حسينيان با اعتقاد بر اين كه علت اساسي بدحجابی در كشور ما، فرهنگي است، خاطرنشان كرد:
گزارش وزارت اطلاعات از عبور روزانه چند زن بد حجاب در قم و تلاش رسانه های غربی و ترويج بدحجابی و به تمسخر كشيدن حجاب توسط رسانه های ماهواره ای و ضدانقلاب و بدتر شدن وضعيت حجاب بعد از فتنه سال 88 ما را از عوامل سياسی نبايد غافل كند. اما اگر عامل اصلی بدحجابی را فرهنگی بدانيم، بايد كار فرهنگی را اصل قرار دهيم. این عضو كميسيون فرهنگی مجلس ارتجاع، ادامه داد: اين مهم در اولين نگاه متوجه حوزه های علميه، مراجع، روحانيون، طلاب، مجامع روحانی و وعاظ است. مدرسين حوزه بايد بدانند با اخطار كار به نتيجه نمی رسد. بايد در حوزه يك نهضت ايجاد شود. بايد ده ها پژوهش و صدها كتاب و مقاله در رابطه با حجاب منتشر شود، بايد راه های زيبا جلوه كردن حجاب برای دختران را طرح كرد. بايد مساله حجاب يكی از مسائل مهم تبليغات ماه رمضان و محرم و وجهه همت اعزام های طلاب باشد، بايد صدها گروه طلبه را برای تبليغ و توضيح حجاب راهی مدارس و دانشگاه ها كرد. اصلا اگر مساله حجاب برای حوزه ها اهميت دارد، بايد يك تشكيلات و نهاد در حوزه تاسيس كرد. اگر مساله حجاب به عنوان نماد فرهنگ اسلامی برای نظام اسلامی مهم است، بايد آموزش و پرورش بخشی از كتاب های درسی خود را برای تشريح حجاب و ضررهای اجتماعی بی حجابی و متلاشی شدن كانون خانواده در غرب به علت بی حجابی تخصيص داد. حسينيان با اعتقاد بر اين كه صدا و سيما نقش بزرگی در تعظيم حجاب و تمديد بی حجابی می تواند داشته باشد، تصريح كرد: ساخت ده ها فيلم در ارزش گذاری حجاب در دستور كار صدا و سيما بايد قرار گيرد، بايد ده ها ميزگرد برای حجاب از سوی صدا و سيما ترتيب داده شود و بايد نقش حجاب را در حفظ كانون خانواده و نقش اجتماعی و اخلاقی و روانی اين موضوع بايد مورد بحث قرار گيرد...
به گزارش خبرگزاری فارس 22 اردیبهشت 1389 از گرگان، آيت الله سيدكاظم نورمفيدی در نشست ائمه جمعه شيعه و سنی استان پيرامون حجاب اظهار داشت: هيچ يك از معضلات اجتماعی، به اندازه بدحجابی جاذبه و كشش ندارد. او، با اشاره به اين كه اعتياد، قماربازی و می خوارگی از معضلات اجتماعي به شمار می آيند، افزود: اما هيچ يك از معضلات اجتماعی به اندازه بدحجابی جاذبه ندارد. امام جمعه گرگان، خاطرنشان كرد: بدحجابی از طرفی حربه استعمار است كه باندهای صهيونيست و استعماری به دنبال عمومی كردن آن در جامعه ما هستند و اين بهترين راه برای رسيدن به اهداف شان است كه در نظر گرفته اند.
کسب درآمدهای کلان از فروش چادر و روسری و مانتو
برخی از سرمایه داران ایرانی چه خصوصی و چه دولتی سالانه میلیاردها دلار از مصرف چادر کسب سود می کنند. بنا به گفته مسئولان، نياز بازار ايران به چادر مشكی سالانه چيزی حدود 30 ميليون متر مربع است كه تا به امروز يك كارخانه نساجی نيز برای توليد يك صدم اين ميزان نيز تلاشی نكرده است.
براساس گزارشات گران ترین و پرطرفدارترین چادر، توسط شرکت های الگانس و ميتسوبيشی تولید می شوند. گران ترين نوع پارچه الگانس و ميتسوبيشی حدود 100 هزار تومان است و ارزان ترين هم حدود 20 هزار تومان. البته چادرهايی با قواره 250 هزار تومان نيز در بازار يافت می شود اين در حالی است كه قيمت توليدی اين پارچه در كشورهای توليدكننده 3 دلار است.
بی جهت نیست که معاون ریيس جمهور فرهنگ حجاب در جامعه ايرانی را ميراثی گران قدر با عقبه ای مالامال از انديشه و ديانت برشمرد و افزود: «سازمان ميراث فرهنگی بر حسب وظيفه ذاتی خود برای حفظ و صيانت از مواريث گران قدر دينی و معنوی، طی آيينی شايسته و پربار با حضور انديشمندان و شخصيت های فرهنگی، حجاب اقوام ايرانی و هم چنين چادر را به عنوان حجاب كامل، ثبت ملی می كند تا به نوبه خود به شهيدان اين مرز و بوم ادای احترام كرده و گامی برای پاسداشت مبارزات شكوهمند ملت ايران در صيانت از حجاب بردارد.»؟!
جمع بندی
چندی پیش، وزیر کشور از آماده شدن طرح «عفاف و حجاب» و ابلاغ راهکارهای اجرایی این قانون به دستگاه های اجرایی خبر داده بود.
مصطفی پور نجار، وزیر کشور، با قول دادن به مردم برای «بهره مند شدن از برکات اجرای این طرح»، از نیروی انتظامی خواست با بدحجابان و فاسدان برخورد کند. به دنبال اعلام این خبر از سوی وزیر کشور، رییس پلیس تهران نیز بر آمادگی این دستگاه برای اجرای قاطع این طرح برای مبارزه با بی حجابان سطح شهر تاکید کرد.
طرح «عفاف و حجاب» که توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شده است، دنباله طرح غیرانسانی «مبارزه با اراذل و اوباش» است که سال گذشته و با خشونت زیادی از سوی ماموران پلیس اجرا شد. امسال نیز، از گفته های مریم مجتهد زاده، رییس مرکز اموز زنان و خانواده در ریاست جمهوری چنین بر می آید که در اجرای این طرح از «زور» و «گشت های ارشاد» استفاده خواهد شد. به گفته او، جامعه ایران اسلامی است و چنان چه کار فرهنگی در زمینه اشاعه حجاب و عفاف در این جامعه اسلامی جواب نگرفت، برای حفظ ارزش ها باید از ابزار دیگر یعنی زور استفاده کرد.
در اجرای طرح مبارزه با اراذل و اوباش در سال گذشته، خشونت ماموران نیروی انتظامی، به حدی شدید و چندش آور بود که حتا مورد انتقاد بسیاری از «خودی» هایشان نیز قرار گرفت تا جایی که نیروی انتظامی اعلام کرد که این طرح از سوی نهاد ریاست جمهوری معرفی شده و این دستگاه تنها اجرا کننده آن بوده است.
با توجه به این که آیت الله خامنه ای، رهبر حکومت اسلامی ایران بر اجرای این طرح تاکید کرده است، به نظر می رسد این طرح با شدت و دامنه گسترده ای اجرا شود. مسئولان اجرایی و حکومت اسلامی، حتا از اجرای آن در مکان هایی نظیر مهد کودک و مدرسه های ابتدایی سخن رانده اند.
وزیر کشور حکومت اسلامی، وضعیت مهد کودک ها را ناهنجار خوانده و اظهار امیدواری کرده است که با آموزش مربیان و بازی های مناسب به کودکان، فرهنگ اسلامی در مهد کودک ها اجرا شود.
ایجاد مشاغل خانگی نیز یکی از برنامه هایی است که به گفته معاون مرکز امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری قرار است در قالب طرح عفاف و حجاب صورت گیرد. طرحی که بر اساس آن زنان می توانند با اشتغال در خانه های خود، «در محیط امن خانه ها کار کنند.» احتمالا به دنبال این طرح، بی کارسازی گسترده زنان شاغل در پیش است. او، هم چنین به ریشه دار بودن فرهنگ عفاف و حجاب در ایران اشاره کرده و سابقه بحث پوشش در ایران را بیش از «سه هزار سال» عنوان کرده است که باید با فرهنگ اسلامی تجلی یابد و غنی تر شود.
با توجه به تمام مباحثی که در مورد نحوه اجرای این طرح وحشیانه از سوی دولت و مسئولان مطرح می شود، چنین به نظر می رسد در هنگام اجرای طرح عفاف و حجاب، از سویی گشت های ارشاد حضور پررنگ تری در خیابان ها داشته باشند و از سویی دیگر، طرح هایی نظیر نامر به معروف و نهی از منکر»، «مشاغل خانگی» و غیره در پی جلوگیری از خروج زنان از منازل و حضور فعال آنان در اعتراضات خیابانی باشند.
سال گذشته، در راه پیمایی های خودجوش مردم علیه حکومت اسلامی، زنان و دختران با جسارت تحسین برانگیز و فوق العاده ای در صف مقدم این راه پیمایی ها بودند و علاوه بر «ندا آقا سلطان»، دست کم 11 زن دیگر برای احقاق حقوق سیاسی و اجتماعی و مدنی خود و همه مردم ایران، جان باختند.
این جان باختگان عبارتند از: فاطمه رجب پور، پریسا كلی، فهیمه سلحشور، شلیر خضری، مبینا احترامی، فاطمه براتی، ندا اسدی، فاطمه سمسارپور، تینا سودی، ترانه موسوی و مریم مهرآذین.
علاوه بر این، از سال گذشته تاکنون، ده ها تن از فعالین جنبش زنان، از فعالان سیاسی، روزنامه نگار گرفت تا فعالان حقوق بشر و حقوق کودکان، دستگیر و زندانی شده اند.
برخی از این زنان عبارتند از: فاطمه رستگار، لاله حسن پور، مرجان صفری، درسا سبحانی، ژینوس سبحانی، سوسن محمدخانی غیاثوند، زینب جلالیان، فرزانه زینالی، پروین جوادزاده، زهرا جباری، کبری زاغه دوست، عاطفه نبوی، شبنم مددزاده، نازنین فرزان جو،ماه فرید منصوریان، عالیه اقدام دوست، سمیه فرید، آذر منصوری، هنگامه شهیدی، بهاره هدایت، تارا سپهری فر، بدرالسادات مفید، مهدیه گلرو، نیلوفر لاری پور، مریم ضیاء، مریم کریمی، سحر قاسمی نژاد، گلناز توسلی، نگین درخشان، سعیده میرزایی، سما بهمنی، فاطمه سیفی نیا، گلی ابراهیمی، ژیلا اکرم زاده، شیرین علیپناه، نازنین رضا قلی زاده، الهام حسنی، لیلا سیف الهی و نفیسه اکبری.
اخیرا نیز دو تن از زنان جوان کرد به نام های زینب جلالیان و شیرین علم هولی نیز اعدام شدند.
باین ترتیب، ما وقتی درباره ایران و موقعیت زنان سخن می گوییم با حکومتی ضدزن مواجه هستیم. همه قوانین حکومت اسلامی، ضدزن است. از جمله زن ها حق طلاق ندارند؛ جداسازی جنسیتی وجود دارد. آپارتاید جنسیتی در آن، در سطح گسترده ای اعمال می شود.
در حالی که جامعه ایران در همه زمینه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دچار بحران است برجسته کردن مساله حجاب، بسیار فراتر از حجاب می رود و هدف سرکوب هرگونه صدای آزادی خواهی است. براساس گزارش رسمی سازمان بهرهوری آسيا (AOP)، در مقايسه سهم بهرهوری در توليد ناخالص ملی چند کشور وضع ايران بسيار تاسف انگيز است، به طوری که در اين مقايسه سهم بهرهوری در هند ۴۲ درصد، در چين ۴۷ درصد، در کره جنوبی ۴۳ درصد، در ژاپن ۵۳ درصد، و در بنگلادش ۴۶ درصد توليد ناخالص ملی است، ولی سهم بهرهوری در ايران کم تر از ۱۰ درصد توليد ناخالص داخلی است. (تابناک، ۱ خرداد ۱۳۸۷) با توجه به اين که هشتاد در صد اقتصاد کشور در اختيار بخش دولتی است و بخش دولتی بهرهوری کم تری از بخش خصوصی دارد ارقام فوق بيش تر بر بخش دولتی دلالت دارند تا بخش خصوصی.
بنا به گزارش خبرگزاری های داخلی و بین المللی، امروز دوشنبه 3 خرداد 1389 برابر با 24 می 2010، سخن رانى احمدى نژاد به يک اعتراض بی سابقه در خرمشهر تبدیل شد.
بنابر اين گزارشات، دوشنبه هنگامى که احمدى نژاد به مناسبت سالگرد آزادسازى خرمشهر در این شهر سخن رانی مى کرد، مردم سخن رانى او را با فریادهای خود که می گفتند «ما بی کاریم» قطع کردند.
احمدی نژاد روز دوشنبه در حالی که یک حکومت نظامی اعلام نشده در خرمشهر برقرار شده بود و با هدف آفریدن رعب و وحشت در خوزستان و ترساندن مردم و هم چنین استقبال از احمدی نژاد، حتا یک نفر را نیز در ملاء عام در اهواز به دار آویختند. احمدی نژاد، در جمع شماری از نورچشمی های حکومت، در حال سخن رانی بود که مردم به جان آمده خرمشهر، به ویژه کارگران بی کار شده خود را به محل سخن رانی او رساندند و دست به اعتراض زدند. با وجود سانسور شدید در گزارش صدا و سیمای جمهوری اسلامی، اعتراض مردم خرمشهر به گوش مى رسيد و آن ها با شعار «بی كارى، بی كارى»، خشم و اعتراض خود را عليه حکومت جانی نشان دادند. گزارش ها حاکی از آن است که احمدی نژاد، این عنصر منفور و تیرخلاص زن، بلافاصله پس از پایان سخن رانی خود، خرمشهر را ترک کرد و به تهران بازگشت.
باین ترتیب، بحران سیاسی سراسر ایران را فراگرفته است و بحران اقتصادی نیز با بی کارسازی های گسترده، رشد تورم و گرانی در حال گسترش است. در این میان، فشار بر زنان غیرقابل تحمل و کمرشکن است.
لازم به تاکید است که همین حکومت جانی و متجاوز پی در پی قانون و بخشنامه بر علیه زنان تصویب و صادر می کند؛ خط و نشان می کشد و تهدید می کند تا با تفرقه اندازی بین زن و مرد و تقویت گرایش ارتجاعی مردسالاری و با انزوای زنان و در واقع با وادار کردن نصف جامعه به سکوت و تمکین، دهان مردم معترض و برابری طلب و عدالت جو را ببندد. سرکوب سیستماتیک زنان در حکومت اسلامی، در همان روزهای نخست قدرت گیری حکومت اسلامی، با فرمان ارتجاعی خمینی، مبنی بر اجباری شدن حجاب اسلامی، یعنی سنبل اسارت زنان آغاز شد و هم چنان ادامه دارد.
اما این همه تحرک حکومتیان یک واقعیت دیگر را نیز به نمایش می گذارد: همه دم و دستگاه سرکوب و آپارتاید جنسی حکومت، در سرکوب زنان و خانه نشین کردن آن ها در این سه دهه، موفق نبوده اند.
در چنین شرایطی، طبیعی ست که در مقابل این همه وحشی گری حکومت اسلامی، هر انسان مسئول و مبارزی چه زن و چه مرد وظیفه آگاهانه و داوطلبانه دارد از هر طریق ممکن از جمله جنبش زنان را نیز تقویت کند و فعالانه بر علیه سیاست های ضدزن حکومت اسلامی مبارزه نماید. اما نهایتا با سرنگونی کلیت حکومت اسلامی و برپایی یک جامعه آزاد و برابر و انسانی است که جامعه می تواند گام های جدی در جهت محو آثار زن ستیزی و تفکر ارتجاعی مردسالاری بردارد.
سوم خرداد 1389 - بیست و چهارم می 2010
ضمیمه:
بنا به گزارش خبرگزاری فارس، بخش هایی از متن قانون راهكارهای اجرايی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب به شرح ذيل است:
مقدمه:
«حجاب» از ارزندهترين نمودهای فرهنگی، اجتماعی در تمدن ايرانی - اسلامی است كه
پيشينه آن به قبل از ورود اسلام می رسد، اما در فرهنگ اسلامی به اوج تعالی و
منتهای ارزش و اعتبار خود می رسد.
حجاب و عفاف پديده مذهبی - ارزشی مهمی در تعاليم اسلامی است و توجه به زمينه های فرهنگی - اجتماعی به عنوان بستر آن بسيار شايسته و لازم استد و اشاعه و تعميق آن نيازمند آموزش های بنيادين و مداوم در خانواده، مدرسه، دانشگاه و اجتماع است.
بديهی است كه در كنار شرايط مساعد اجتماعی برای ارزش تلقی كردن و الگوپذيری اين فرهنگ، نيازمند درونی و نهادينه شدن آن در وجود افراد است بدون شك رسيدن به اين هدف نيازمند مشاركت و توجه جدی همه نهادها و دستگاه ها به صورت مستمر و هدفمند است.
1- در اولويت قرار دادن موضوع حجاب و عفاف در برنامه های دستگاه های اجرايی كشور برای مقابله با روند فزاينده بدحجابی.
2- ابلاغ روش های اجرايی و تعيين ضوابط و هنجارهای روشن در مورد نوع لباس و پوشش افراد در بخش های رسمی و اداری كشور.
3- نظارت بر رعايت حريم حجاب و عفاف در سازمان های دولتی و عمومی و نظارت و تاكيد بر ضرورت رعايت سادگی و پوشش و فرم های اسلامی و حضور ساده و بی آرايش در محيط كار به دليل تاثير منفی بر مراجعان.
4- تعريف استانداردهای فرهنگی مناسب برای ترويج فرهنگ عفاف منطبق با فرهنگ دينی و ملی و فراهم كردن زمينه های لازم برای ترويج الگوهای مناسب پوشش اسلامی توسط نهادهای الگو ده.
5- ايجاد مراكز و موسسات متعدد با هدف الگوسازی، ارائه مدل های مناسب و متنوع و ايجاد رقابت سالم در زمينه بين افراد.
6- وضع قوانين و مقررات لازم برای اصلاح وضعيت پوشش در جامعه.
7- گسترش و تقويت مراجع قانونی برای ترويج پوشش اسلامی در جامعه.
8- اصالت بخشی به فرهنگ عفاف از طريق محصولات متنوع فرهنگی، هنری متناسب.
9- رعايت حجاب و حفظ شئون اسلامی از سوی مديران، مسئولان حكومتی و خانواده های آنان و تدوين شاخص هايی در اين زمينه برای گزينش مديران.
10- رفع اشكالات قانونی در نحوه توليد، توزيع و عرضه پوشاك داخلی و خارجی.
11- پيگيری نحوه اجرای طرح گسترش فرهنگ عفاف به صورت مستمر در جلسات شورای فرهنگ عمومی استان ها و ارائه گزارش های منظم به وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی (ریيس كميته).
12- ارزيابی دقيق از اجرای طرح ها توسط دستگاه های فرهنگی، انتظامی و قضايی برای مقابله با مظاهر بدحجابی و يافتن راهكارهای مناسب توسط كميته توسعه و ترويج فرهنگ عفاف.
13- نظارت و ارزيابی عملكرد رسانه ها - خصوصا صدا و سيما - در ارتباط با الگوهای تبليغی آن ها و تاثير آن در جامعه.
14- احياء سنت حسنه «امر به معروف و نهی از منكر» در مورد حجاب و عفاف.
15- فراهم كردن زمينه های لازم برای تهيه كتب، نشريات و توليدات علمی - فرهنگی به منظور ترويج فرهنگ عفاف و پاسخ گويی به شبهات موجود در مورد آن.
16- انجام سياست های تشويقی درباره مديران و كارگزارانی كه در محيط كار خود اصول عفاف و پوشش اسلامی را رعايت می كنند.
وظايف تخصصی دستگاه های قانونگذار و اجرايی
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
1- هماهنگی و نظارت بر رسانه های ارتباط جمعی همانند: روزنامه ها، مجلات و محصولات سمعی و بصری، نمايش ها و ... براي توجه به فرهنگ حجاب و عفاف و رعايت آن.
2- حمايت مادی و معنوی از آثار فرهنگی - هنری همانند تسريع در صدور مجوز، ارايه يارانه و تشويق توليد كنندگان آثار فرهنگی و هنرمندانی كه راهكارهای تازه و جذاب در راستای توسعه فرهنگ عفاف ارائه می كنند.
3- جلوگيری از انتشار و تبليغ كالاهای فرهنگی كه با فرهنگ عفاف و حجاب مغايرت داشته باشد مانند (كتاب، فيلم، نشريات، تئاتر و ...)
4- ترويج الگوهای مناسب برای عفاف و حجاب و ممانعت از ترويج فرهنگ مدگرايی منفی در محصولات و كالاهای فرهنگی.
5- هماهنگی و همكاری با رسانه های جمعی برای ايجاد حساسيت لازم در خانواده ها نسبت به اهميت فرهنگ حجاب و عفاف.
6- توليد سمفونی و آثار موسيقايی متناسب با موضوع عفاف و حجاب.
7- برگزاری جشنواره های فرهنگی - هنری، منطقه ای، ملی و بين المللی برای رواج فرهنگ عفاف و حجاب.
8- استفاده از ظرفيت سازمان های فرهنگی غيردولتی و خصوصی جهت ترويج فرهنگ عفاف و حجاب.
9- نظارت فرهنگي بر اينترنت و ايجاد سياست های حمايتی و هدايتی به منظور تعميق فرهنگ عفاف و حجاب و جلوگيری از ورود و گسترش مظاهر تهاجم فرهنگی.
10- تبيين و تحليل ريشه های دينی و اعتقادی فرهنگ عفاف و حجاب - به ويژه برای نسل جوان - از طريق توليدات ملی، برگزاری نشست های فكری - فرهنگی، ايجاد باشگاه انديشه و مانند آن.
11- نظارت بر تشكل های هنری - مردمی، نمايشگاه های هنری و محافل هنری عمومی مانند: كنسرت ها و نمايشگاه ها در جهت رعايت عفاف و حجاب.
12- اهتمام لازم برای اجرای قانون «منع استفاده ابزاری از تصاوير زنان در مطبوعات».
13- به عضويت پذيرفتن خانم های متعهد و مطلع از مسائل عفاف و حجاب در هيئت های نظارت بر بازبينی فيلم، كتاب و ...
14- تهيه فيلم های سينمايی در مورد تاريخچه كشف حجاب در ايران و بررسی علل و عوامل آن.
15- استفاده مناسب از لباس های اسلامی - ملی (حجاب و حجاب برتر) در فيلم های سينمايی و استفاده نكردن از اين پوشش توسط شخصيت های منفی و منفور در فيلم ها.
16- ارزيابی مستمر وضعيت حضور زنان در فيلم های سينمايی و مطبوعات.
17- نظارت دقيق و اصولی بر وضعيت فرهنگی - اخلاقی سالن های سينما و مراكز مربوط به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
18- حمايت از انتشار نشريات تخصصی و پوشاك اسلامی و سعي در جهانی كردن اين نشريات از طريق اينترنت.
19- ارتباط مستمر و تبليغ در جهت گسترش فرهنگ و سنن ايرانی - اسلامی در بين ايرانيان مقيم خارج از كشور به وسيله رايزنی های فرهنگی در سفارتخانه های ج.اسلامی ايران در سراسر دنيا (با همكاری سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی)
20- همكاری و هماهنگی درجهت اعزام گروه های فرهنگی جهت ترويج و تبليغ فرهنگ و آداب اسلامی - ملی برای ساير ملل- خصوصا ايرانيان مقيم خارج از كشور - (با همكاری سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی)
21- توسعه و گسترش ارتباط فرهنگی - اسلامی و ملی بين سفارتخانه های كشورهای اسلامی در ايران ( با همكاری سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی).
وزارت بازرگانی
1- حمايت عملی از طراحان و توليدكنندگان پوشاك های ساده و اسلامی در جهت ايجاد تنوع در الگوهای پوشش اسلامی.
2- نظارت مستمر و موثر بر عملكرد واحدهای توليدی پوشاك از طريق سازمان های مربوطه.
3- حمايت كامل - حتا يارانه ای - از واحدهای توليدی پارچه های چادری.
4- كنترل اماكن تجاری عمومی (شامل فروشگاه ها، مجتمع های تجاری، نمايشگاه ها و ...) از نظر پوشش و بدحجابی.
5- تدوين قوانينی برای ممنوعيت عرضه لباس دست دوم خارجی در كشور.
6- اجرای شيوه نامه و ملزم ساختن، واحدهای توليدی جهت نصب نام تجاری (Brand) بر روی پوشاك توليد شده در داخل.
7- اطلاع رسانی و ارتقاء سطح دانش و بينش واحدهای توليدی، توزيعی، آرايشگاه ها، دستگاه های عرضه لوازم بانوان در مورد حجاب و عفاف.
8- حمايتهاي همه جانبه از برگزاری جشنواره های ادواری و نمايشگاه های عرضه البسه و لوازم زنان منطبق با الگوهای ارزشی اسلامی و معرفی واحدهای نمونه در سطح كشور و خارج از كشور.
9- پيشنهاد قوانين مشخص در مدت 3 ماه برای نظارت بهتر بر توليد و توزيع پوشاك و نحوه برخورد با متخلفان واحدهای توليدی و استانداردسازی آن به شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی.
10- اهتمام برای اجرای مناسب تر مقررات درچيدمان آرايش - تزيين ويترين ها و استفاده از مانكن ها جهت حفظ عفت عمومی.
11- نظارت بر رعايت اصل عفاف در نوع بسته بندی و عدم استفاده از تصويرهای نامناسب در تبليغات تجاری كالا.
12- تهيه احكام شرعی مرتبط با اسناد و آموزش آن به اصناف توسط وزارت بازرگانی قبل از اخذ مجوز فعاليت.
13- برگزاری نمايشگاه های لباس - ملی و مذهبی - جهت ارائه الگوهای اسلامی و سالم به توليدكنندگان و مصرف كنندگان.
سازمان صدا و سيما
1- اهتمام ويژه در خصوص معرفی و ترويج فرهنگ عفاف به منظور نهادينه سازی و جذاب نمودن آن.
2- تبيين نقش حجاب و عفاف در افزايش سلامت جامعه و بهره وری آن از طريق توليد برنامه های مختلف.
3- فرهنگ سازی در زمينه اصلاح پوشش نامناسب و ارائه راه حل های موثر و فوری از طريق توليد برنامه های كارشناسی، گفتمان، توليد فيلم، تيزرهای تلويزيونی و ...
4- تبيين و آموزش احكام شرعی حجاب و عفاف و رعايت حريم عفاف در خانه و اجتماع و آموزش معيارهای رفتار صحيح زن و مرد جهت برقراری روابط متعادل اجتماعی.
5- به تصوير كشيدن ابعاد شخصيت های الهی اسلام چون حضرت زهرا (س)، حضرت زينب (س) و زنان نمونه از صدر اسلام تا دوران معاصر در مناسبت های مذهبی و ملی و تاثير آن در فرهنگ سازی و گسترش ارزش های اسلامی به صورت جذاب.
6- ترويج الگوهای مناسب حجاب از طريق توليد فيلم و سريال و ساير برنامه های تلويزيونی و انجام مناظره علمی، فرهنگی و هنری در خصوص فلسفه حجاب و عفاف به منظور استحكام بنيه اعتقادی و فرهنگی جوانان.
7- به تصوير كشيدن چهره بانوان محجبه كشورهای خارجي در زمينه های مختلف فرهنگی، هنری، اجتماعی و سياسی از طريق برنامه های تلويزيونی و تهيه فيلم از زندگی آنان.
8- تهيه فيلم و ارايه تصوير روشن از تاريخچه و خاستگاه كشف حجاب در ايران به عنوان يك حركت سياسی با هدف تخريب بنيان های فكری و عقيدتی و رفتاری زنان در جامعه.
9- آموزش و ترويج احكام شرعی حجاب و پوشش بومی (منطقه ای) در جغرافيای جمهوری اسلامی ايران.
10- به تصوير كشيدن زنان تحصيلكرده، ممتاز، متعهد و باحجاب در فيلمها و مجموعه های هنری و پرهيز از نشان دادن آنان در نقش ها و شخصيت های عامه و كمسواد.
11- نشان دادن وضعيت حقوقی، فرهنگی و اجتماعی زنان در غرب و مقايسه آن با وضعيت زنان در غرب و مقايسه آن با وضعيت زنان در ايران به منظور ايجاد احساس رضايت خاطر زنان ايراني از فرهنگ دينی و پايبندی آگاهانه تر آنان به عفاف و حجاب.
12- نشان دادن اثرات منفی فرهنگ مبتذل و غيراخلاقی غرب در زندگی اجتماعی و خانوادگی.
13- انجام تمهيدات لازم براي كاهش تاثيرات منفي سريال ها و فيلم های خارجی متضاد با فرهنگ اسلامی از طريق نقد و بررسی فيلم ها و سريال ها.
14- معرفی نمونه های عينی از اساتيد، مربيان، نفرات اول كنكور، المپيادی ها و خانواده های ايثارگران و .. از نظر مظاهر عفاف و حجاب و ساده زيستی.
15- انعكاس موفقيت های جوانان - خصوصا دختران - در ابعاد مختلف با هدف احيا و تقويت شخصيت و منزلت اجتماعی آن ها.
16- تهيه فيلم و گزارش از زندگی زنان فعال در عرصه های خانوادگی، مديريتی، علمی، فرهنگی و هنری با محوريت موضوع «عفاف و پوشش».
17- آشنا كردن خانواده ها و جوانان نسبت به برگزاری ازدواج كم هزينه و ساده با توجه به شرايط اقتصادي جامعه.
18- بازنگری در شرايط انتخاب فيلم ها و سريال های خارجي بر اساس ملاك های حجاب و عفاف.
19- تهيه برنامه های متناسب با فرهنگ حجاب و عفاف برای كودكان و استفاده از قهرمان های عروسكي مطرح در كارتون ها و برنامه های كودك نظير (علی كوچولو، كلاه قرمزی و ... در ترويج فرهنگ عفاف و حجاب با همكاری كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان)
20- تهيه برنامه های مختلف در خصوص تاريخچه و جايگاه پوشش و حجاب در غرب، تبيين علل و عوامل آن و چگونگی رواج فرهنگ برهنگی در سده های اخير در آن جوامع.
21- نظارت مستمر بر تبليغات تجاری به منظور جلوگيری از ايجاد روحيه مصرف گرايی و تجمل پرستی به عنوان عوامل ترويج بی مبالاتی اخلاقی و سرق آن به سوی تبليغات و آگهی ها فرهنگی و اخلاقی.
22- تدوين سياست های روش و مشخص در مورد سبك لباس و آرايش هنرمندان، مجريان زن و مرد و ... در برنامه ها، فيلم های سينمايی، تاثير و ... با محوريت عفاف و حجاب.
23 - اطلاع رساني مناسب و دقيق به خانواده ها در مورد علل آسيب های اجتماعی و انحرافات در خصوص زنان بي سرپرست، كودكان خيابانی، طلاق، اعتياد، فرار دختران و نشان دادن عدم رعايت عفاف و حجاب در بروز اين آسيب ها.
24- انعكاس عواقب منفی استفاده از فيلم ها، نوارهای مبتذل و حضور در گروه های منحرف بر زندگی فردی - اجتماعی از طريق برنامه های مناسب به صورت طبيعی و غيرعمدی.
25- نشان دادن اثرات منفی تاثير فرهنگ مبتذل و غيراخلاقی غرب در زندگی اجتماعی نوجوانان به صورت طبيعی.
26- بيان آيات و روايات و توصيه های دينی در مورد مسئوليت مشترك زن و مرد در رعايت نگاه، رفتار و گفتار.
27 اتخاذ سياست های انضباطی در خصوص بازيگران زن صدا و سيما و جلوگيری از تجليل و تبليغ چهره هايی كه در مناظر اجتماعی و عمومي با ظاهر و پوشش بد حضور پيدا می كنند.
28- ترغيب و تشويق توليد كنندگان آثار فرهنگی كه راهكارهای بديع و جذاب در راستای تعميق و توسعه فرهنگ عفاف ارائه نمايند.
29- تجليل از هنرمندان و فرهنگسازان متعهد كه در اشاعه فرهنگ عفاف و حجاب صاحب اثر و نظر هستند.
30 - افزايش سطح آگاهی خانواده ها از طريق رسانه ملی در مورد اهميت فرهنگی عفاف و حجاب.
31- سفارش ساخت و توليد آثار برجسته و تاثير گذار در موضوع حجاب...
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|