درد اهل ذمه نگرشی بر زندگی اجتماعی اقليت های مذهبی در اواخر عصر صفوی نوشتهء يوسف شريفی |
فصل ششم
جزیهء اهل ذمه
قسمت دوم
شورش ایرانیان بر ضد اعراب و پرداخت جزیه و خراج
جور و تعدی و خشونتی که اعراب همراه با تحقیری که برای گرفتن خراج و جزیه از ایرانیان اعمال می کردند ، سبب شورش و مقاومت های بسیاری در نقاط مختلف ایران شد. ایرانیان که مورد این تجاوزات و تحقیرها واقع می شدند بر ضد اعراب دست به شورش و قیام می زدند و هنگامی که به سختی سرکوب و قتل عام می شدند راهی به جز قبول اسلام نداشتند تا بتوانند تا حدودی از این تجاوزها و تحقیرها بکاهند.
در بسیاری از موارد اشاره شده است که ایرانیان از روی دلبستگی به اسلام روی نیاوردند، بلکه به خاطر فرار و تنفر از جزیه بود که مجبور شدند که قبول اسلام کنند.
در تاریخ طبری در زیر حوادث سال صد هجری آمده است:
عمر بن عبدالعزیز خلیفه اسلامی به جراح بن عبدالله حاکم عرب خراسان نوشت که: بنگر هر که در قلمرو تو سوی قبله نماز می برد جزیه از او بردار. عاملان جراح حاکم عرب خراسان به او گزارش دادند که:
".....مردم به اسلام روی آورده اند و این سبب نفرت از جزیه دادن است، آن ها را امتحان کن که ختنه کرده اند یا نه؟"
در تاریخ طبری آمده است که این مساله را حاکم عرب خراسان به عمر خلیفه عرب گزارش کرد. خلیفه در جواب او نوشت: محمد به دعوتگری فرستاد و نه ختنه گری.([1])
طبری در زیر وقایع سال صد و دهم هجری آورده است که ابولصیدا فرستاده عرب خلیفه که ماموریت او دعوت مردم به اسلام بود، مردم سمرقند را به اسلام خواند و مردم برای فرار از جزیه به شتاب به مسلمانی روی آوردند، با برداشتن جزیه و خراج درآمد دستگاه خلیفه اسلامی کاهش یافت و اشرش ولایت دار عرب خراسان، به حسن ابن العمرطۀ کندی عامل عرب سمرقند، نوشت: که خراج منبع درآمد مسلمانان است و آنان که مسلمان شده اند از روی دلبستگی، به اسلام روی نیاوردند بلکه برای فرار از جزیه بوده است، به همین دلیل آلت مردان تازه مسلمان را نگاه کن آیا ختنه کرده اند یا نه، آزمایش کن آیا تازه مسلمانان سوره ای از قرآن را یاد گرفته اند، در آن صورت خراج را از آنان بردار.
"ابوالصیدا سوی سمرقند رفت که حسن ابن ابی العمرطۀ کندی عامل آن جا بود، بر جنگ و خراج.
گویند: پس ابوالصیدا مردم سمرقند و اطراف آن را به اسلام خواند به شرط آن که جزیه از آن ها برداشته شود، و کسان به شتاب به مسلمانی روی آوردند، غوزک به اشرش نوشت که خراج کاستی گرفته، اشرش به العمرطۀ نوشت که خراج مایه قوت مسلمانان است، شنیده ام که مردم سغد و امثال آن ها از روی دل بستگی اسلام نیاورده اند، بلکه برای فرار از جزیه به مسلمانی روی آورده اند، بنگر هر که ختنه کرده و فرایض را به پا داشته و اسلامش نکو شده [ختنه کرده است] و سوره ای از قرآن را آموخته خراج از او بردار."([2])
اشرش - ولایت دار عرب خراسان
ابوالصیدا - فرستاده خلیفه برای دعوت مردم به اسلام
حسن ابن العمرطۀ کندی – عامل عرب سمرقند برای جنگ و خراج.
ظلم و تعدی و تجاوزی که حکمرانان عرب بر ایرانیان وارد کردند باعث شورش هایی در نقاط مختلفی از ایران شد. این شورش ها از طرف اعراب و سرسپردگانشان به شدت سرکوب می شد. در تاریخ طبری و سایر منابع تاریخی به این شورش ها و قیام ها اشاره های بسیاری شده است.
در سال 24 قمری پس از مرگ عمر مردم کابل بر ضد اعراب قیام کردند.([3])
در سال 29 قمری پس از ازاینکه مردم خراسان مطلع شدند که عثمان کشته شده است بر ضد اعراب شوریدند.([4])
در سال 30 قمری مردم گرگان قیام کردند.([5])
در سال 37 هجری مردم فارس و کرمان بر ضد عاملان عرب شوریدند و سهل بن حنیف عامل علی ابن ابی طالب را از فارس بیرون کردند و از پرداخت خراج سر باز زدند. ابن عباس، عامل علی با گروه بسیاری به سوی فارس رفت و شورش مردم فارس را سرکوب کرد.([6])
در سال 37 قمری در زمان خلافت علی ابن ابی طالب مردم خراسان و نیشابور قیام کردند. علی خلیدة بن فره میربوعی را برای سرکوب مردم نیشابور فرستاد.([7])
شورش هایی هم در استخر(39 هجری/659-660 میلادی) و در باد غیس، هرات و پوشنگ (41 هجری/661-662 میلادی) و ری در سال 64 هجری (683-684 میلادی) و خراسان سال های 61 و 66 هجری بر ضد اعراب و مسلمانان انجام گرفت.([8])
ژونتیل در سال 63 هجری (682-683 میلادی) در کابل بر ضد قوای مسلمانان قیام کرد و در جنزه سپاه مسلمانان را شکست سختی داد.([9])
پس از اینکه حدود صد سال از اشغال ایران گذشت، شورش ها و مقاومت های پراکنده ای که ایرانیان بر ضد اعراب انجام می دادند به صورت منسجم تری شروع شد. ابو مسلم در سال 130 قمری مخالفت با خلفا را در خراسان شروع کرد و او عملا از اطاعت خلفا سرپیچی کرد. او در سال 138 قمری به دست خلیفه به قتل رسید.([10])
سندباد زرتشتی که از یاران ابومسلم بود، قیام ابومسلم را دنبال کرد، ولی او هم در سال 138 قمری به قتل رسید.([11])
استاد سیس در سال های 150 یا 151 قمری (767 یا 768 میلادی) بر ضد اعراب قیام کرد.([12])
شروع قیام بابک در سال 201 هجری / 816 میلادی بود.([13]) پس از حدود بیست سال مقاومت و جنگ عاقبت بابک به دست افشین گرفتار آمد و به دربار معتصم خلیفه عرب فرستاده شد. معتصم، بابک دلاور ایرانی را در سال 223 قمری / 838 میلادی به قتل رساند.([14])
در سال 247 هجری / 861 میلادی، مردم سیستان با یعقوب لیث بیعت کردند و او را امیر سیستان نامیدند.([15]) او عملا سلسله مستقل صفاریان را در سیستان پایه گذاری کرد.
[1] - تاریخ طبری ، جلد نهم صفحه 3960 زیر وقایع سال صد و دهم هجری.
[2] - تاریخ طبری ، جلد نهم صفحه 4093.
[3] - تاریخ طبری ، جلد پنجم صفحه 2089 در زیر وقایع سال 24 قمری.
[4] - تاریخ طبری ، جلد پنجم صفحه های 2112 و 2113 زیر وقایع سال 29 قمری.
[5] - تاریخ طبری ، جلد پنجم صفحه 2118 زیر وقایع سال 30 قمری.
[6] - تاریخ طبری، جلد ششم صفحه 2674 زیز وقایع سال 37 قمری.
[7] - تاریخ طبری ، جلد ششم صفحه 2582 زیز وقایع سال 37 قمری.
[8] - اشپولر . برتولد، تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی: ترجمه جواد فلاطوری، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم 1364، صفحه 35.
[9] - تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، صفحه 35.
[10] - تاریخ طبری، جلد یازدهم صفحه 4691 زیر حوادث سال 138 قمری.
[11] - تاریخ طبری، جلد یازدهم صفحه 4715 زیر حوادث سال 138 قمری.
[12] - ایران در قرون نخستین اسلامی، صفحه 84.
[13] - تاریخ طبری، جلد سیزدهم صفحه 5804.
[14] - تاریخ طبری، جلد سیزدهم صفحه های 5855 و 5856.
برای مطالعه جزئیات قیام بابک می توان به دو منبع زیر مراجعه کرد:
1- بابک خرمدین دلاور آذربایجان، نوشته استاد سعید نفیسی، تهران انتشارات فروغی، سال 1342
2- بابک (رمان شمشیر آخته) نوشته جلال برگشاد، ترجمه رحیم رئیس نیا- رضا انزابی، انتشارات نشر تندرو انتشارات نگاه ، تهران ، چاپ 1365
[15] - یزدانیان . حسین ، زندگی یعقوب لیث: تهران، انتشارات طوس، چاپ سوم 2536 (1356 خورشیدی)، صفحه 54.
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد: |
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |