پيوند به سابقهء بحث

سه اظهار نظر در مورد آيت الله بروجردی

** با درود خدمت آقای نوری علا و دست اندرکاران سایت سکولاریسم نو. از اینکه می بینم در سایت شما همه گونه نظری جای ارائه و انتشار دارد خوشحالم و این را نشانه پایبندی شما به اصول دمکراتیک میدانم. من سابق بر این مقالهء آیت الله بروجردی بر رد ولایت فقیه را خوانده بودم و آن زمان خیلی تأسف خوردم که چرا چنین نوشته ای در سی سال قبل توسط آیت الله های دیگری که مخالف حکومت بودند منتشر نشد، تا مردمی که لزوم اتکا به ولایت فقیه را دستور الهی می دانستند، فرصتی برای مطالعه نظر و برداشت دیگری از آیات قرآن و احادیث را نیافتند، شاید آنوقت چنین اجتماع یکدست و یک صدایی در حمایت از ولایت فقیه شکل نمیگرفت، هر چند هنوز هم دیر نیست و از حق نگذریم که تفکر و قدرت استدلالات نسل امروز ایران به مراتب فراتر از نسل گذشته است و بهتر میشود حقیقت را برای جوانان کشورمان روشن کرد. اینکه آیت الله بروجردی در خصوص سکولاریسم هم نظراتی ارائه کرده باشند را نخوانده بودم، که این مقاله به من فرصتی داد تا آن نامه را مطالعه کنم. اینکه یک شخص مذهبی حکومت را متعلق به مردم میداند جای بسی خوشحالی است. من نمیدانم دقیقاً کجای نظرات ایشان در تضاد با تفکرات شماست، اما این را می توانم تشخیص دهم که حداقل نقطه نظرات مشترک شما بیشتر از اختلافات فکری شماست که این میتواند نقطه عطف مهمی باشد. اتحاد و یکدلی میتواند جبهه مخالف حکومت را قوی و قویتر کند و امروز به نظر من روز اتحاد است و نباید اجازه داد تشویش ها و شکیّات ذهنیمان موجب بروز تفرقه در بین مخالفان حکومت شود . این را هم معتقدم که حساب ها و دیدگاهها باید از قبل مشخص باشند و به اصطلاح سنگ ها واکنده شود. اعتقاد به جدایی دین از حکومت و پایبندی به اصول دمکراتیک میتواند نقطه اتحاد قابل قبولی باشد . البته برای مخالفان داخل کشور باید تخفیفات ویژه ای هم قائل شد چرا که این اعتقادات را نمیتوان در داخل کشور به زبان آورد چرا که نتیجه اش مشخص است، البته کسانی که با وجود تنگناها و فشارها و خطرات موجود در داخل کشور از ابراز عقیده ابایی نداشته و اسارت و شکنجه را به جان خریده اند باید از حمایت بیشتری برخوردار شوند. امثال آقای طبرزدی و ایت الله بروجردی می توانند جایگاه بهتری در میان اپوزیسیون داشته باشند. من هم با نویسنده این مقاله موافقم؛ که اینگونه افراد باید حمایت شوند نه اینکه بدنبال کشیدن مو از ماست سخنانشان باشیم . الان وقت به میان کشیدن این مباحث نیست. با تشکر ـ علی مصلح (پوريا)

** با سلام.  مسلماً برای افراد تحصیل کرده و آشنا به مسائل سیاسی- بشرط اینکه در حکومت های مذهبی منافع شخصی خود را نیافته و یا دنبال نکرده باشند- لزوم روی آوردن به حکومتی سکولار تنها راه نجات از چنگال حکومتهای ایدئولوژیک است. اما سئوال اینجاست چند درصد از مردم ایران تحصیل کرده و حداقل آشنا با مفهوم سکولار هستند؟ چند درصد از مردم ایران قدرت مقایسه حکومتی سکولار با حکومت حال حاضر در ایران را دارند و میتوانند مزایای یک حکومت سکولار، نسبت به حکومتی مذهبی را تشخیص دهند؟ در کشوری که خفقان و سانسور و ابراز نظر جرم نابخشودنی و در بعضی موارد منجر به تکفیر میشود چگونه می شود اذهان را روشن و آماده پذیرش حکومتی دیگر نمود؟ من می توانم به اینترنت دسترسی داشته باشم و مقالات سایت شما و دیگر وبلاگ های آگاهی دهنده را مطالعه کنم و معلومات خودم و بعضاً برخی اطرافیانم را به روز نمایم. ولی با مشکلات موجود در کشور و بدتر از همه حجم عظیم تبلیغات، رژیم  ذهن اکثریت مردم را شستشو داده. به مخالفت ها و درگیری های اخیر توجه نکنید، این مخالفت ها همانگونه که در شعارهایشان بگوش می رسد برای بازگشت به انقلاب خمینی و تن دادن به قانون اساسی حکومت اسلامی است. حکومت دینی را فقط می شود با ابزار دین از پای درآورد. حکومتی که دین را بازیچه رسیدن به مطامع خود کرده و و از نام آیت الله ها تابویی غیر قابل نقد ساخته و مقدسات ساختگی را به خورد مردم عامی داده و به رأی و هورای آنان دل بسته، با نقد علمی و بیانیه های این گروه و آن حزب از پای نمی افتد. تا زمانی که عامه مردم میان حقیقت دین و مذهبی که به آن معتقد هستند و دین مورد نظر حکومت تفاوتی نبینند دین تبلیغی حکومت، وحی مُنزَل و تابوهای ساخته شده بدست حکومت را هم ردیف پیامبر و امامان شیعه بدانند ، کاسه همین کاسه و آش همان آش خواهد بود. اینجاست که من معتقدم روحانیتی که معتقد به جدایی دین از دولت است میتواند نقش تاریخی خود را بازی کند و و برای حفظ آبروی دین و حیثیت اسلام هم که شده پرده از چهره این حکومت و ولایتش بردارد و با روشنگری عمومی اذهان را برای پذیرش حکومتی آماده کند که از اعتقادات مردم سوءاستفاده نکند و حرمت ادیان و مذاهب را حفظ کند و به نام دین و مذهب کسی را مورد آزار و اذیت قرار ندهد. نقش امثال آقای بروجردی می توانست بسیار پررنگ تر از این باشد. اما گویا حکومت از اپوزسیون زرنگتر و روشنتر بود چرا که قبل از اینکه گروههای مخالف بدانند که همسنگری در لباس روحانیت دارند حکومت بود که فهمید مخالفی هم لباس دارد. (عارف حسنی)

** در مورد مطلبي كه درباره آيت الله بروجردي نوشته بوديد و جواب هوادارايشان بايد عرض كنم من با جواب موافقم زيرا هدف ما رهايي ايران است و با حمايت كردن از تمام آزاديخواهان به اين مهم ميتوانيم سريعتر دست يابيملذا بايد تفكرات جنين افرادي را بيشتر منتشر و به عموم معرفي كرد. با تشكر ـ  آرمان از ايران

 https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه