|
دوشنبه 274 ارديبهشت 1389 ـ 17 مه 2010 |
نامه ای در مورد آيت الله بروجردی به سکولاريسم نو
از جانب يکی از هواداران ايشان
توضيح سکولاريسم نو: همگان مطلع اند که آيت الله سيد حسين بروجردی بعلت مخالفت با ولايت فقيه و حکومت مذهبی و خواستاری حکومتی سکولار در زندان حکومت اسلامی بسر برده و دچار مصائب و شکنجه های فراوان هستند. ايشان چندی پيش در زندان مقاله ای دربارهء ضرورت برقراری حکومتی سکولار در ايران نوشته و برای کنفرانسی در آمريکا ارسال داشته بودند. اين مقاله از جانب ياران متعدد ايشان برای انتشار در سکولاريسم نو نيز ارسال شده بود. ما در پاسخ ارسال کنندگان مقاله مزبور توضيح خواسته بوديم که چرا آيت الله بروجردی، در گفتارها و مصاحبه ها و پيام های خود، که همگی بر روی اينترنت قرار دارند، همواره از ايران بعنوان «کشور امام حسين» نام می برند، چرا که امام حسين شخصيتی متعلق به مذهب شيعه است حال آنکه ايران متعلق به همهء ايرانيان شيعه و غيرشيعه، خداشناس و خدانشناس، نيز هست و بکار بردن اين اصطلاح عملی غير سکولار و حتی ضد سکولار است و مواضع سکولاری ايشان را نقص می کند. بالاخره يکی از ياران ايشان به پرسش ما پاسخی داده اند که آن را در شماره امروز می خوانيد.
با درود به شما جناب نوري علا
در علم خطابت و کلام
، همواره سعی فرد سخنور بر
این نکته است که با
توجه به توان فکری و قلمي و قدرت
درک مخاطبین
، دیدگاهها و نظرات خود را
بیان کند تا اهداف مورد
نظر، بازدهي لازم را داشته باشد . بیان مثالها و
ذکر موارد تاریخی در یک
سخنرانی همه در این راستا قرار دارد و هدفش چیزی
جز
ملموس تر کردن و نظريه را به
اندازه فهم مخاطب نزديكتر و عيان تر كردن ، نيست . هم اینک ما در کشوری زندگی
ميكنيم ( چه بخواهیم و چه نخواهیم ) اکثریت قاطع
مردم آن شیعه دوازده امامی
بوده و دارای اعتقادات مذهبی غیر قابل انکاری میباشند اعتقاداتی که نه با سکولار
شدن حکومت ایران رنگ میبازد و نه حتی
با روی کار آمدن حکومتی ضد
دین !! و اینها واقعیتهایی است که هر جامعه شناس
منصفی که جامعه ایران را
مورد تجزیه و تحلیل قرارميدهد بدان اعتراف خواهد
نمود . همین اعتقادات
اکثریت مردم ایران بود که سی سال قبل مورد سوء
استفاده قرار گرفت و موجب
روی کار آمدن حکومتی ظاهراً دینی گردید
.
در بسیاری موارد سخنوران از
بزرگان حوزه های سلف یاد کرده و مثالها
می آورند و به تجلیل از
نظرات و تفکرات و شخصیت آنان می پردازند همانگونه که ذکر نام کورش کبیر برای
ایرانیان نمادی از عدالت و قانونمندی
و اقتدار و راستی است برای
ایرانیان مسلمان نام امام حسین مساوی با ظلم
ستیزی و عدم تحمل ظالم است
. کسی منکر این واقعیت نیست که حکومتهايی كه بنام دین بر سر كار آمدن ،
مظاهر ظلم وستم بودند ولی
همواره شخصیتهای مذهبی نیز بوده اند که با این
تجاوزات مخالفت مي كردند .
روایات شیعه به این مهم اشاره دارد که در هر روز
عاشورا و هر مکان میتواند
کربلا باشد ، نه برای گریه ، بلکه برای ایستادگی
در برابر ظلم وستم ، لذا
آقای بروجردی اشاره به این دارد: در کشوری که چنین
الگوی ظلم ستیزی دارد تا
ابد زیر سایه استبداد و ظلم نخواهد ماند. امام
حسین یک نماد ایستادگی و
مقاومت در برابر دیکتاتوران زمان است و شخصیتی اصلاح
طلب است که در برابر حکومت
بظاهر دینی آن زمان، خواهان اصلاحات شد.
آقای بروجردی در بسیاری از
موارد حاکمان و شاهان گذشته را به دلیل انجام برخی اعمال مورد ستایش قرار داده و
همواره به فرهنگ ایرانیان احترام
نموده و تبریکاتی فرستاده
اند که میتوان بدانها نیز توجه کرد!!
اگر آقای بروجردی
گفته اند: در اینجا مملکت امام حسین است ، وقتی از امام حسین سخن میگویم نباید مورد
آزار و اذیت قرار بگیریم ، نباید به زندان
برویم ؛ منظور این نیست که
مملکت مال امام حسین است بلکه ماهیت رژیم را
نشان میدهد و اشاره به این
دارد که این حکومت با استفاده از احساسات
مذهبی مردم سی سال پیش بر
سر کار آمده و بساط
استبداد را گسترانده است .
این اشارات نه فقط بی اشکال است بلکه میتواند
بر اقشار مذهبی جامعه که
اکثریت جامعه را تشکیل میدهند تأثیر عمیقی داشته
باشد . مشکل حال حاضر
بروجردی و گذشته امام حسین این است که این آزاد اندیشان در برابر مستبدینی اعتراض
کرده اند که در لباس دين و اسلام هم شکل آنها
بودن و هستند ولی در فرهنگ
و عقیده متضاد هم اند و متأسفانه متفکران خارج از
کشور به لباس اهمیت بیشتر
می گذارند تا به فرهنگ واندیشه یک شخص دینی، و با
این نوع برداشت غلط خود
بجاي حمايت از چنين شخصيتهايي مثل آقاي بروجردي به نقد و سركوب اين اشخاص ميپردازند
اين همه كارهاي بزرگ و شجاعانه آقاي بروجردي به دست فراموشي سپرده مي شود و دست به
طرح چنين سوالاتي در مورد ايشان ميشود كه چرا ايشان ميگويد كشور ما ، كشور امام
حسين است ، اين كشور ، كشور همه ست بروجردي در داخل وطن است و به حمايت انسانيت و
بشريت پرداخته ، ايشان در مركز ظلم و شكنجه و خفقان نداي آزادي را سر ميدهد و
خواهان آزادي همه جوره براي مردم ايران و جهان است ، ايشان رودررو و جلوي چشم
ظالمان ، ظالم را معرفي ميكند و خواهان عدالت و مساوات و برابري براي همه ميباشد ،
ايشان در درون زندان است يعني در دست مستبدين و ظالمان و فاجران قرار دارد و در
همان حال شخص اول مملكت را مورد انتقاد شديد قرار ميدهد و شجاعانه مقاله اي به نام
رساله اي در رد ولايت فقيه انتشار ميدهد و اين رساله در حال حاضر در كشور و جهان
خصوصا در اينترنت منتشر شده ايشان دست بر نقطه حساس اين رژيم گذاشته و با ادله و
براهين عقلي و روايي به طور واضح و شفاف رد كرده و شخص اول مملكت را ظالم و زورگو
معرفي كرده ، آيا با چنين شخص مثل آقاي بروجردي چگونه بايد برخورد كرد ؟ حمايت ؟ يا
.....
(نامه فاقد امضاء است)
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|