|
دوشنبه 13 ارديبهشت 1389 ـ 3 مه 2010 |
گرگ ها
محسن ذاکری
جنبش سبز دستاوردهای کوتاه مدت و دراز مدت فراوانی داشته است. این دستاوردها هم در داخل کشور، هم در خارج کشور نشان از باور ژرف این جنبش و هواداران آن به آینده ی آبستن دگرگونی ها دارد. سبزها با استراتژی های متفاوت تلاش می کنند انحراف از افق دستیابی به آرمان های سبز را پیشگیری کنند. به یقین می توان گفت پس از آنکه این جنبش اعلام موجودیت کرد، روش های مبارزه، راه های اطلاع رسانی و جلب حمایت جهانی این جنبش برای آرمان ستیزان جهان قابل تعمق و با ارزنده شد.
سبزها اما از بیست و پنجم خرداد ماه در جریان پیچیده ای قرار گرفتند که با درایت کامل توانستند همایه حماسی را از خود به نمایش گذارند. از یکسو با سرکوبی کم نظیر از سوی حاکمان جمهوری اسلامی روبرو شدند و با شجاعتی صادقانه این سرکوب را وادار کردند چهره ی بیشرم و بیرحم خویش را آشکار سازد. از سوی دیگر با ایستادگی و پافشاری بر موجودیت خود، حاکمان را به اخذ استراتژی ها نامعقول و بن بستی کشاندند. این استراتژی ها را می توان از درون سخنان و اظهارات سرکرده های سرکوبگران و شخصیت های اصلاح طلب استتنتاج کرد. در مجموع این استراتژی ها آدمی را بیاد نظم یک گله می اندازد.
'استراتژی دروغ و حاشا' نخست از سوی علی خامنه ای و بدنبال او از سوی همه ی کسانی که سال ها آرزوی ایامی را داشتند که بی پروا و بدون باز خواست بتوانند با کتمان راستی و بذر دروغ مخالفان خود را مایوس نمایند. از سال ها پیش پیشتاز و از طراحان اصلی این استراتژی بی شک حسین شریعتمداری سردبیر کیهان جمهوری اسلامی است. استراتژی دروغ بر ترس، تهدید و اطاعت بی چون و چرا سوار است. سرپوش بر فاجعه کهریزک آغاز این استراتژی است و بزودی سرپوش نهائی روی افتضاح 'خیابان فاطمی' هم گذاشته خواهد شد.
'استراتژی تبعیض' که سال ها با عنوان دهن پر کن امت تبلیغ می شد در سال هشتاد و هشت کاملاً علنی گشت. طرفداران سرکوب مورد محبت و تشویق و پذیرایی قرار گرفتند و سبزها را توهین، خوار شمردن شدن و حبس و شکنجه آشکار در انتظار بود. با چسباندن اسم آشوبگر و مزدور به پیشانی مخالفان، جمهوری اسلامی به سوی یک رژیم 'آپارتاید' می دود و راهی جز آن هم ندارد. قوی تر ها می خندند و ضعیف ها می گریند.
'استراتژی فقیر پروری' دیگر نه در حد شعارهای تو خالی حکومت مستضعفین که در قالب پذیرفته شده تقسیم مواد خوراکی، وعده ی پاداش های نا چیز و پذیرفتن اختلاف های کلان طبقاتی و اذعان به دزدی و فساد مالی در حیطه حکومت امام زمان نیز در حال گسترش است. در حکومت اسلامی فقیر باید باشد تا کسی شب ها گونی خرما تقسیم نماید.
و سر انجام 'استراتژی خواب گرگ'(1) که تا حد زیادی آرامش سرکوبگران را بر هم زده است. می دانیم که حاکمان جمهوری اسلامی پس از قربانی کردن ثروت ها و آرمان های ملی و انسانی ایرانیان، اکنون دندان بهم نشان می دهند و اعتماد بین شان مدام بی رنگ تر می شود. این استراتژی از آنجایی ریشه گرفت که پس از خروش جنبش سبز، این حاکمان تن به قبول قربانی ندادند. بر کناری سیستماتیک و یا حذف احمدی نژاد برای رژیم کار مشکلی نبود، اما جرات این کار و پیامد های آنرا نداشتند. البته احمدی نژاد هم خیلی کم لیاقت تر از این حرف هاست که برای هواداران خود فروخته و نادانش 'مظلوم' و 'قهرمان' گردد. اما این سناریو در مجموع به نفع همه بود. حال که بها و حفظ 'استراتژی خواب گرگ' سنگین می نماید می شنویم که احمدی نژاد منصوب امام زمان، حرف از استعفا می زند، مجلس زیر بار حذف یارانه ها نمی رود، و اتهام فساد مالی سنگین، کمتر از یکسال پس از مناظره های تلویزیونی کاندیداهای ریاست جمهور، به دولت کودتا زده می شود و حرف از مقابله با تهدید نظامی از خارج است. احمدی نژاد باید قربانی این گله سرگردان گرگ ها می شد اما نشد. حالا او را پله پله به زیر خواهند کشید و به اسف السافلین خواهند سپرد.
تمامی استراتژی های جدید علی خامنه ای و سر کردگان او محکوم به فنا ست. حتی دیگر تهاجم نظامی خارجی هم این استراتژی ها را نمی تواند حذف کند و ادامهء این راه دویدن بسوی پرتگاهی است که ریزش آن برای دو طرف فراریان و تعقیب کنندگان مرگبار خواهد بود.
فروردین 1389
1 - گرگ ها، پس از دریدن قربانی، چشم در چشم هم دارند و به بلعیدن طعمه مشغولند و تمام وقت بهم نیش نشان می دهند. پس از سیر شدن شکم نیز روبروی هم می خوابند و چشم از هم بر نمی دارند. می گویند آنها با یک چشم می خوابند.
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|