|
دو شنبه 5 بهمن 1388 ـ 25 ژانويه 2010 |
تمامیت ارضی، رمز اتحاد فرزندان ِ «ملت حاکم»
رحمت عزیزی
توضيح سردبير سکولاريسم نو: حق اين بود که اين مطلب کوتاه را منتشر نکنيم؛ چرا که نه تنها مبنای منطقی آن سست است و فقط حکايت از نوعی «نا اميدی مزمن» برای اصلاح وضعيت اقوام مختلف ساکن ايران می کند، بلکه از لحاظ کاربرد الفاظ سياسی و مفروضاتی که در اين کار وجود دارد نيز نهايت بی اعتنائی به زبان علمی صورت گرفته است. مطابق رسم بين المللی، در درون هر مرز سياسی فقط يک «ملت» زندگی می کند و بديهی است که چنين ملتی می تواند از اقوام، فرهنگ ها، مذاهب و زبان های مختلفی ترکيیب شده باشد. هنگامی هم که در زبان نهادها و کنوانسيون های بين المللی از «کشورهای کثيرالمله» نام برده می شود اشاره به جمعی از کشورها است که قبلاً مستقل بوده و سپس ـ از راه های مختلفی ـ به لحاظ سياسی يکی شده اند. اتحاد جماهير شوروی يک کشور «کثيرالملله» بود. اما مناطق مختلف ايران هرگز از «کشور» های مستقل بوجود نيامده اند که اکنون از «مليت ها» ی ايرانی نام ببريم و يک «ملت اختراعی» به نام «ملت حاکم» (که «ملت فارس» هم نام دارد) را مسئوول جور و ستم بر ساير «ملل» کنيم. ب
يانيهء «پشتيبانان سکولار جنبش سبز ايران»، با اعتراف به اينکه نسبت به بخش های مختلف ساکنان کشور ايران تبعيض های گوناگونی روا شده است، خواستار آن است که اين تبعيض ها از بين رفته و اصل عدم تمرکز در ساختار کشور جاری شود. در نتيجه، اگر براستی شعار اصلی «کنگرهء ملیت های ایران فدرال»، به طور روشن و بی پرده، «برقراری حکومتی دمکراتیک و فدرال در چهارچوب مزرهای کنونی ایران است»، اعضاء اين کنگره نبايد دغدغه ای نسبت به پيوستن به سکولارهای سبز داشته باشند. اما استفادهء مکرر از لفظ «ملت ها» و ملت «حاکم» نشان از تمايلات صريج تجزيه طلبی دارد و، در نتيجه، اعضاء اين کنگره را از بقيهء ايرانی هائی که می خواهند به اين درد تاريخی پايان دهند جدا می سازد. بيانيهء سکولارها، برای پرهيز از معناهای ناهنجاری که نويسنده در مورد عبارت «تماميت ارضی» مطرح می سازد، پيشاپيش، استفاده از اين عبارت را کنار گذاشته و از عبارت «ايران ِ يکپارچه» سخن گفته است. و جالب اينکه برخی از بيسودان شوونيست همين فقدان عبارت «تماميت ارضی» را بهانه ای برای جمله به بيانيه کرده اند.
باری؛ دليل انتشار اين مطلب ارائه دادن نمونه ای از کژانديشی های بدآموز است که صرفاً بر بنياد يک سوء تفاهم ساخته شده اند. من بشخصه اميدوارم نويسندهء محترم اين مقاله مراتب حسن نيت کامل مرا در مورد وجود مشکلات تبعيض زادهء قومی در ايران پذيرفته و اجازه دهد که برای اين مشکل «راه حلی» ملی يافت شود. تجزيه طلبان البته هر وقت دستشان و ووقتش برسد دست به کار خواهند شد و منتظر موافقت من و شما نمی مانند. اما آيا چها تا و نصفی تجزيه طلب نمايندگان بر حق قوميت های ايرانی نيز هستند؟ اين را آطنده روشن ساخت.
اسماعيل نوری علا
######################################
ترکیب "دفاع از تمامیت ارضی کشور" یکی از ترکیباتی است که دیرزمانی است وارد ادبیات سیاسی ایران شده است. گرچه ازاین ترکیب در نگاه اول تنها مفهومی همسو با دفاع از مرزهای کشور در برابر تهدیدات خارجی استنباط می شود، اما با درنگ و تاملی کوتاه در موراد گسترده و مختلف بکارگیری و معنای مستتر در آن به این نتیجه می رسیم که این ترکیب جز نفی ابتدایی ترین حقوق انسانی ملیت های غیرفارس، در برگیرندهء مفهوم دیگری نیست. نگاهی به موارد بکارگیری این ترکیب در احکام صادره از سوی بیدادگاهای حکومت های شاهنشاهی و جمهوری اسلامی علیه فعالان حقوق بشر ملیت های تحت ستم ایران، گویا و اثبات کنندهء این حقیقت است که «دفاع از تمامیت ارضی کشور» در برابر تهدیدات خارجی، تنها بخش ناچیزی از مفهوم این ترکیب را به خود اختصاص داده است. حکومت های شاهنشاهی و جمهوری اسلامی در طول حاکمیت خود ده ها هزار نفر از فرزندان ملیت های غیر فارس و به ویژه ملت کرد را تنها به اتهام واهی و انتزاعی «اقدام علیه تمامیت ارضی کشور» اعدام و یا زندانی کرده اند. این مجازات ها شامل کمترین فعالیت سیاسی، برای مثال خواندن یک شبنامه یا یک بیانیهء گروه های سیاسی مخالف حکومت، تا دفاع مشروع ملیت ها غیر فارس در برابر سرکوب وحشیانه نیروهای نظامی دولت مرکزی را شامل می شود.
در سی سال گذشته، در راستای نزدیکی ِ نیروهای اپوزيسیون جمهوری اسلامی، تلاش های زیادی صورت گرفته است. بخش زیادی از این نیروها شامل احزاب و سازمان های ملیت های غیرفارس در چهار چوب «کنگرهء ملیت های ایران فدرال» به توافقاتی دست یافته اند. گرچه شعار اصلی این کنگره، به طور روشن و بی پرده، «برقراری حکومتی دمکراتیک و فدرال در چهارچوب مزرهای کنونی ایران است» اما، با کمال تاسف، شاهد آن هستیم که تا به حال هیچیک از نیروهای سراسری و به طور مشخص هیچکدام از احزاب و سازمان های ملت حاکم در این ائتلاف شرکت نکرده اند. عدم شرکت در این ائتلاف، که بر پایهء دو اصل اساسی دمکراسی و فدارلیسم برای آیندهء ایران بنا شده است می تواند نشانگر عدم اعتقاد و باور نیروهای سراسری به ابتدائی ترین حقوق ملیت های غیرفارس باشد.
اعتراضات گستردهء مردم در تهران و شمار دیگری از شهرهای بزرگ به نتایج انتخابات، و رادیکالتر شدن این اعتراضات تا حد مخالفت کامل با تمامیت حکومت جمهوری اسلامی، سبب شده است که گروه ها و سازمان های سیاسی اپوزسیون سراسری با انتشار بیانیه های مختلفی، پیشنهادات و خط مشی سیاسی خود را برای آیندهء سیستم سیاسی ایران اعلام کنند. یکی از بندهای اصلی و مشترک تمامی این بیانیه ها تاکید بر «حفظ تمامیت ارضی کشور» است. سئوال اساسی که در این میان قد علم می کند این است که آیا اصولاً عنوان کردن این بند در چنین موضع گیری ها و بیانیه هایی، محلی از اعراب دارد یا خیر؟ آیا یک امر عقلایی به نظر می رسد که گروه هایی از فعالین و احزاب سیاسی بیایند و بیانیه ای صادر کنند و در آن عنوان کنند که ما امضا کنندگان این بیانیه خواهان آینده ای سیاسی برای ایران هستیم که تمامیت ارضی آن مخدوش باشد؟ و یا بنویسند که ما از سیستمی حمایت می کنیم که موافق و همسو با تهدیدات خارجی علیه تمامیت ارضی کشور باشد؟ مسلماً پاسخ به این سئوالات منفی است و هیچ گروه یا سازمان سیاسی خواهان چنین سرنوشتی برای اینده کشورش نیست.
سئوالی که نیاز به پاسخ دارد این است که چرا با وجود بدیهی بودن این موضوع اما همچنان براین بند ـ حفظ تمامیت ارضی کشور ـ تا این حد تاکید می شود؟ پاسخ این است که شخصیت ها، گروه ها و سازمان های سیاسی ِ «ملت حاکم» از عنوان کردن گاه و بی گاه این ترکیب نه تهدید خارجی، بلکه عدم اعتقاد به احقاق حقوق انسانی و سیاسی ملیت های غیرفارس ایران را مد نظر دارند، و در این موضوع تمامی آنان ـ از چپ چپ گرفته تا راست راست و از اسلامی گرفته تا سکولار و همه و همه ـ به این اصل معتقد و پایبندند که نباید اجازه بدهند سیستمی در ایران شکل بگیرد که در آن ملیت های ایران به کمترین حقوق انسانی و ملی خود دست یابند.
در یک کلام باید گفت که پیام اصلی و تاکید بر «حفظ تمامیت ارضی کشور» در ادبیات سیاسی ایران، نه مخالفت با تهدیدات خارجی و بیگانگان، بلکه رمزاتحاد و پیمان نانوشتهء فرزندان ملت حاکم علیه دیگر ملیت های ساکن ایران است و از این اتحاد نتیجه و برایندی جز سرکوب خواسته های برحق این ملیت ها متصور نیست.
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|