|
شنبه 12 دی 1388 ـ 2 ژانويه 2010 |
قمار بزرگ موسوی؟
شبیر ایرانی
بیانیهء میر حسین موسوی در رابطه با وقایع روز عاشورا به همراه پنج پیشنهاد برای برون رفت از بحران سیاسی امروز منتشر شد. نکته ای که به صورت حیرت انگیزی در این بیانیه به چشم نمی آید، مساله پیگرد تقلب انتخاباتی و مجازات عاملین جنایت های پس از آن است. کیست که نداند مردم معترض از اولین روز اعلام نتایج تنها برای اعتراض به آنچه توهین به شعور خویش و دزدیده شدن نتایج یک انتخابات می دانستند به خیابان ها آمدند. تنها رویکرد خشن و نابخردانهء حکومتی که به سرعت خود را در پناه عالیترین مقام قانونی کشور، علی خامنه ای، قرار داد باعث شد که سطح مطالبات مردم به نقطه ای برسد که «مرگ بر خامنه ای» شعار غالب تجمعات اعتراضی گردد.
آنچه مسلم است این است که جنبش معترض خواهان تغییرات بنیادین در ساختار سیاسی و اجتماعی کشور ایران می باشد. برای این نسل، خون شهدای جنبش بیش از مصالح نظام یا اوامر رهبری اهمیت دارد و آنان جز به برآورده شدن این خواسته ها رضایت نخواهند داد. سطح مطالبات در حال حاضر از آنچه در فردای روز انتخابات بود بسی بالاتر رفته و تقریبا تمام صاحبنظران اذعان دارند که این سطح مطالبات را دیگر نمی توان به جای اول برگرداند. گرچه پیشنهادات پنجگانه مهندس موسوی شاید به طریقی خردمندانه و مسالمت آمیز این مطالبات را پوشش بدهند، اما مطالبه اول و اصلی جنبش سبز به قدرت رسیدن رئیس جمهور منتخب واقعی مردم ایران و یا با کمی ارفاق، برپایی انتخابات مجدد با نظارت نمایندگان مردمی و بین المللی و به دور از شرایط تقلب بوده و هست.
در کنار این خواستهء اصلی، پیگیرد و مجازات عاملان خونریزی ها و شکنجه ها و ستم هایی که دراین چند ماه بر مردم رفته غیر قابل چشم پوشی به نظر می رسد. در بیانیه میر حسین موسوی اما نه از این نشانی است و نه از آن.
به گمان نگارنده، موسوی با توجه و علم به تجربه رفتارهای حکومتیان در ماه های گذشته دست به قمار سیاسی بزرگی زده است. او با صرف نظر از دعوی خود برای پست ریاست جمهوری و عدم اشاره به پیگرد عاملین جنایت هایی که سر رشته شان به احتمال قوی به بیت «خواص» ختم می شود، امتیازات بزرگی به صاحبان قدرت داده و در مقابل در پیشنهادات خود آنچه برای اصلاح واقعی امور و گذر مسالمت آمیز به یک جمهوری مورد نیاز است را مطالبه نموده.
به باور من، فرض مهندس موسوی بر این است که حاکمیت این آخرین پرچم سفید را نخواهد پذیرفت. در شرایطی که تحرکات و تبلیغات حکومتی خبر از قریب الوقوع بودن مرحلهء جدیدی از سرکوب وسیع مخالفین و به احتمال قوی دستگیری چهره های درجهء اول اصلاح طلبان در داخل کشور می دهد، رد شدن این پیشنهادات به منزلهء اتمام حجت شناخته شده ترین رهبر سبزها با حاکمیت خودکامه و آغاز فاز جدیدی در مبارزات جنبش برای اصلاح امور بطور قطعی و بنیادی خواهد بود. فاز جدیدی که می توان آنرا نبرد نهایی و سرنوشت ساز دو قطب درگیر در بحران کنونی دانست.
اما اگر چنین نشود و سید علی خامنه ای این پیشنهادات را بپذیرد، طبعاً این مساله باعث کاهش شدید محبوبیت و نفوذ میر حسین موسوی در شبکهء اجتماعی جنبش سبز خواهد شد، چرا که مردمی که خون داده اند اکنون اصلی ترین خواستهء خود را فراموش شده و خون شهدای خود را پایمال شده خواهند دید.
از آنجا که حتی در صورت پذیرش این پیشنهادها از سوی حاکمیت، مساله ضمانت اجرای آنها به هیچ عنوان شفاف نیست، در کل می توان پذیرش دست دوستی آقای موسوی از سوی حاکمیت را در صورتی که این راهکارها در عمل انجام نشوند، به عنوان ضربهء مهلکی بر پیکر جنبش سبز به شمار آورد. پیش بینی حوادث در چنین حالتی بسیار دشوار است و قدر مسلم باعث رادیکال تر شدن رویکرد بخشی از جنبش و ریزش بخشی دیگر خواهد شد.
اما با شناخت و تجربه ای که نویسنده این سطور از رفتارهای حکومت در سه دههء اخیر و به خصوص چند ماه اخیر به دست آورده، بعید به نظر می رسد که سرکوبگران چنین مصالحه ای را بپذیرند و شق اول که همانا رد شدن پیشنهادات موسوی از طرف حاکمیت است محتمل تر به نظر می رسد و این مساله البته به زودی روشن خواهد شد.
آنچه مسلم است، بزودی روند تحولات مسیر جدیدی را در پیش خواهند گرفت و لازم است که همه ما برای مواجهه با آینده آماده باشیم. نگارنده این نوشتار تنها از یک مساله اطمینان دارد: روند تحولات به هر سو که بروند، جنبش سبز مردمی ایران نهالی است که همچنان به بالندگی خویش تحت هر شرایطی ادامه خواهد داد.
11 دی 1388
برگرفته از يادداشت های نويسنده در فيس بوک
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|