|
دو شنبه 30 آذر 1388 ـ 21 دسامبر 2009 |
بازار محرم جان ميگيرد
گزارش سايت ايران ـ ايران
در كنار بازارهاي ثابتي كه پاسخگوي نيازهاي روزمره مردم است، بازارهايي هم هستند كه به صورت مقطعي و فصلي شكل ميگيرند و فعالان اين بازار، به حول و حوش زمان آن بازار كه برسد، بهخاطر منفعت بالاي نهفته در اين بازار، از صنوف ديگر و حتي غيرمرتبط، دور هم جمع ميشوند و بازاري موقت را شكل ميدهند.
قديميترهاي فعالان هياتهاي عزاداري امامحسين به جوانترهايشان براي خريد طبل و
زنجير هيات، مسجد امام خميني يا چهارراه مولوي را توصيه ميكنند و براي خريد پرچم
و هيكلي، نشاني ناصرخسرو را به آنها ميدهند. اگرچه به هر كدام از اين نقاط كه پايت
بيفتد، نه در ناصرخسرو از طبل و دهل و زنجير بينصيب ميماني و نه در مسجد امام
خميني يا چهارراه مولوي از پرچم. يكي از دلايل تبديل ناصرخسرو به بازار موقت محرم،
استقرار بورس پرچم و اقلام مذهبي مثل مهر و جانماز در اين نقطه است.
بازار زنجير داغ است
يکي از مغازهداران در خيابان ناصرخسرو، در رابطه با قيمت انواع زنجير ميگويد:
«زنجير به انواع ساده و طلايي تقسيم ميشود که زنجيرهاي طلايي در مقايسه با انواع
ساده از قيمت بالاتري برخوردارند. هرچه تعداد حلقههاي زنجير بيشتر بوده و اندازه
آنها کوچکتر باشد، زنجير از کيفيت بالاتري برخوردار است. هماکنون انواع زنجير
بچگانه با قيمتي بين پانصد تا هزار و پانصد تومان به فروش ميرسد و نوع بزرگ آن نيز
قيمتي بين دو هزار و پانصد تا بيش از هفتهزار تومان دارد.» او ادامه ميدهد:
«زنجيرهايي که قيمتي بيش از هفت هزار تومان دارند معمولا سفارشي بوده و غالبا به
عنوان دکور مورد استفاده قرار ميگيرند.» از وسايل و اقلام مورد استفاده در
عزاداريهاي حسيني، برخي اقلام به دليل جذابيتهاي ويژه مذهبي و ظاهري، بازارهاي
خاصي نيز داشته و قيمتهاي بالايي هم براي تهيه و سفارششان وجود دارد. قيمت
چلچراغها در ارزانترين نوع از حداقل يک ميليون تومان شروع ميشود و با توجه به
ابعاد و اندازه آن افزايش پيدا ميکند.
عشق به امام حسين براي كسبوكار
وقتي به راسته فروشندگان سياهي در شماليترين بخش ميدان ارگ يعني پشت وزارت دارايي
كنوني ميرسيد، با جمعيت كمنظير خيل سياهپوشان محرم مواجه ميشويد و باخود فكر
ميكنيد كه فروشندگان سياهي، عجب كار پرسودي دارند اما اشتباه نكنيد، خيلي از اين
اقلام بهصورت رايگان در اختيار هياتهاي مذهبي قرار ميگيرند يا قيمت نازلي دارند.
يكي از فروشنده كتيبههاي محرم ميگويد: «عشق به اباعبدالله تنها انگيزه من براي
فروش اين اقلام است. در اين راسته چند مغازه قرار دارد كه تمام سود حاصل از فروش
اقلام ويژه محرم را به هيات خاصي در جنوب تهران اختصاص ميدهند.» كار براي
امامحسين سود نميخواهد. ما براي فروش اين وسايل كه عموما از واسطهها در خيابان
مولوي خريداري ميكنيم، سودي نميبريم. يكي ديگر از فروشندگان ميگويد: «فروش اين
اقلام بهخاطر اعتقادي است كه به پربركت بودن اين كار دارم. من با فروش وسايل محرم
در پانزده روز از سال كار خود را تا يك سال بيمه ميكنم.»
به ياد علمكشان بيعلامت
هر سال در اين ايام وقتي فرشتهها سياهپوش دردانهء خلقت ميشوند، كاروان عزاداران در محرم از خيابانهاي دود گرفتهء تهران عبور ميكند. خيابانهايي از جنس آسفالت و شهري كه در ميان دود و اشباح ساختمانهاي سربه فلك كشيده و آدمياني كه نميدانند در كجاي تاريخ هستند، خاكستري است. علقمه دوباره تكرار ميشود و نيز ظهر عاشورا كه پيوسته داغ است.هر سال پير و جوان بهياد ابوالفضل علامت بردوش ميگيرند. براي علمدار بودن و علمدارشدن بايد ساقي باشي و تشنه، جوانمرد باشي و فروتن تا بتواني علمكش كاروان عزاداران امام حسين شوي. اينها را عبدالله ميگويد. عبدالله يكي از علم كشهاي قديمي خيابان پيروزي است. او ميگويد:«در قديم وقتي يك علمكش ميخواست علامت بلند كند از همه حلاليت ميطلبيد، با نيت خالص و تواضع نسبت به قمربني هاشم زير علامت ميرفت اما حالا...» از مرام علمكشها ميگويد. از اينكه بايد پاك باشند و متواضع.
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|