|
چهار شنبه 25 آذر 1388 ـ 16 دسامبر 2009 |
بعد از عکس خمینی، نوبت به آتش کشیدن حجاب است!
مهرنوش موسوی
پاره کردن عکس خمینی تازه اولین قدم مردم ایران است. اولین قدم برای رژه رفتن روی مقدسات این حکومت جنایتکار است. اولین قدم برای اینکه ایران صحنه هجوم ضد مذهبی و عدالتخواهانه مردم باشد. پاره کردن عکس خمینی هشدار مردم ایران به کلیت این نظام، به سمبلهای این حکومت است. این اقدام مردم ایران، بیشتر از هرکسی خیرمقدم گفتن همزمان به جنبش برابری طلبی برای ورود به مرکز جدال بر سر آینده ایران است. اگر خمینی یکی از سمبلهای این حکومت جنایتکار است، حجاب ستون و سمبل دیگر این مقدسات منحوس و لمپنیسم حاکم بر جامعه است. حجاب را خمینی و همراهان جنایتکار دیروز و امروز وی با اسید، با پونز، با اعدامهای گروهی و تعرض خیابانی به زنان تحمیل کردند. مردم ایران نه خمینی و نه حجاب را داوطلبانه برنگزیدند. برای تحمیل خمینی، الله و اکبر و حجاب، به انقلاب 57 خون پاشیدند. روی دریایی از خون نسل جوان آن دوره این سمبلها را به جامعه ایران تحمیل کردند! جمهوری اسلامی بدون خمینی، بدون شعار الله و اکبر و حجاب یک روز سر پا نمی ماند. بیهوده نیست که درست به موازات پاره کردن عکس خمینی توسط مردم، نه فقط خامنه ای که موسوی و خاتمی و کروبی هم از اینهمه تهور، از بلندپروازی و اشتهای مردم ایران برای سرنگون کردن کامل حکومت و رژه رفتن روی سمبلهای دیگر آن نیز به شدت ترسیده اند.
خامنه ای و احمدی نژاد پاره کردن عکس خمینی را به موسوی و جنبش سبز نسبت میدهند، قمه چرخانی میکنند. موسوی و خاتمی مردم را "مشکوک" و "ضد انقلاب" خطاب کرده و عجز و لابه میکنند تا به آنها اجازه داده بشود تمثال خمینی را در خیابانها کول کنند و رژه بروند. معلوم نیست اینها سر پاره کردن عکس خمینی دعوا دارند یا سر مالخود کردن بیشتر این دیکتاتور خون آشام؟
از روزی که مردم عکس خمینی لمپن و چاقوکش را پاره کرده اند در صف طرفداران موسوی و جنبش سبز برای بیعت با امام و رهبری مسابقه است! نگاهشان کنید! از موسوی تا خاتمی بزدل، از کروبی تا مهاجرانی، از سازگارا تا مخملباف و بقیه ترجیح میدهند پاره کنندگان عکس خمینی را "مشکوک" و "ضد انقلابی" بنامند اما از دفاعشان از خمینی جلاد و هیتلر اسلام کوتاه نیایند. میدانند وقتی پای خمینی وسط بیاید دست همگیشان رو میشود. برای همین تلاش میکنند لااقل بلایی که بر سر خمینی آوردند بر سر بقیه سمبلها آورده نشود. عده ای از این دلقکهای سبزپوش اکنون برای نجات حجاب، روسری پوش شده اند. مسخره است! اگر خمینی با کمک موسویها، کروبیها، گنجیها، خامنه ایها، احمدی نژادها، رفسنجانیها و مخملبافها و مهاجرانیها روی صورت زنان ایران اسید پاشید، اگر آنها روسری را با پونز به صورت ما چسباندند، با شعار یا روسری یا تو سری روی موجی از سرکوب و کشتار مخالفین، حجاب را به مردم ایران تحمیل کردند، امروز صدای آمریکاها، بی بی سیها، سبزها، دو خردادیهای سابق و ورشکستگان امروز تلاش میکنند جلو برچیدن آن را بگیرند. اینها به اسم و بهانه مقابله با "دولت کودتا" نه فقط تلاش کردند سمبلهایی چون الله و اکبر را، عکس خمینی را، جمهوری اسلامی نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر را نجات بدهند/ به مردم در یک بسته بندی جدید حقنه کنند/تلاشی که عبث بود و باعث نفرت مردم از این جماعت شد، بل امروز نوبت حفظ حجاب نیز رسیده است. از صدای آمریکا تا بی بی سی، از سران جنبش سبز تا کسانی که با سر کردن این روسریها عدم آگاهی خود را بر پروژه های اینها به نمایش میگذارند، جنبشی را به نام جنبش مردان محجبه راه انداخته اند. خودشان میگویند هدف از روسری به سر کردن مردان جنبش سبز و نمایش آن در بی بی سی و صدای آمریکا اعتراض به تعرض به مجید توکلی است که برای اختفاء خود روسری به سر کرده بود. اما ما و مردم، ما و همه فعالین حقوق زن میدانیم که این فقط بهانه است. برای مبارزه علیه دستگیری و شکنجه، برای مبارزه علیه بیحقوقی زن و همه آحاد مردم، دست بر قضا باید به این حکومت و سمبلهایش تعرض کرد نه آنکه این سمبلها را روی دست بلند کرد. این فقط کلک و کلوک آخوندی، توده ای و ملی اسلامی بر علیه مردم است. حجاب مظهر بیحقوقی زن است. کسی که به هر دلیلی امروز داوطلبانه حجاب سر میکند، رسمن و علنن جلو مردم ایران ایستاده است. کسی که تلاش میکند الله و اکبر توی دهان مردم بیندازد، کسی که جلو مردم را برای گفتن مرگ بر جمهوری اسلامی میگیرد، کسی که جلو مردم را برای پاره کردن عکس خمینی میگیرد، کسی که افتخارش این است که علاوه بر داشتن ریش و پشم، حجاب نیز بر سر میکند، رسمن، علنن و در روز روشن کنار این نظام و علیه مردم سنگر گرفته است. با چه زبانی باید ملی اسلامیها، راستهای پرو غربی و طرفداران دست بدست شدن بدون سر و صدای قدرت از شاه به آخوند و از آخوند به مکلا فریاد بزنند که خواهان درهم کوبیدن این نظام نیستند؟ خواهان جمع شدن تام و تمام بساط اسلام در این مملکت نیستند. با چه زبانی بگویند که میخواهند تحت لوای موسوی و جنبش سبز برای حجاب آبرو بخرند؟ برای الله و اکبر و نصر من الله آبرو بخرند؟ برای حکومت آبرو بخرند. این حکومت را با جرح و تعدیل از زیر دست و پای مردم به هر شکلی در ببرند یا دست مردم را در پروسه تغییر آن کوتاه کنند؟
جنبش مردان محجبه طرفدار موسوی و سبز یک جریان عمیقن ارتجاعی است. این جنبش امروز به اسم اعتراض، حجاب به سر کرده است، فردا همین مردان محجبه جلو مردم را برای سوزاندن حجاب و برچیدن بساط ستم بر زن به اسم تبری از تندروی خواهند گرفت! علت روسری پوش شدنشان همین است! میخواهند جلو مردم را برای جمع کردن بساط حجاب بگیرند. میخواهند بر برادری و پیوندشان بر خمینی پافشاری کنند. آنقدر از مردم میترسند که دفاعشان را از خمینی و از حجاب و از الله و اکبر و سایر سمبلهای این ارتجاع دینی عتیق تحت لوای مبارزه با دولت کودتا پوشانده اند. اینها فقط کلک آخوندی است. حجاب علامت ستم و بیحقوقی زن است. اگر میشود صلیب شکسته هیتلر را برداشت به گردن آویزان کرد و ادعای مبارزه با فاشیسم داشت، میشود حجاب هم به سر کرد و ادعای مقابله با نظام داشت!
از روزی که جنبش انقلابی مردم ایران در خرداد امسال اوج گرفته است به انحاء مختلف شاهد تحمیل سمبلهای حکومت اسلامی به اشکال این مبارزه هستیم. تحمیل الله و اکبر، تحمیل رنگ سبز سیدی، تحمیل شعائر مردسالارانه و مذهبی، تحمیل بردن اعتراض به جای خیابان در مسجد و منبر، تحمیل و فروش آخوند به اسم آخوند سبز، گرفتن قرآن بر سر دستها، روزه گرفتن سبز و محرم برپا داشتن سبز، رفتن به نماز جمعه و اکنون دفاع از پاره نکردن عکس خمینی و محجبه شدن مردان طرفدار موسوی و جنبش سبز! همه این اقدامات را هم به اسم مبارزه فروخته اند. از قبل و به هزینه مبارزه مردم جای چنین سمبلهایی را باز کرده اند. اگر یکسال پیش در دانشگاه تهران کسی میگفت بگو الله و اکبر، دانشجویان توی گوشش میزند! میگفتند این شعار فاشیستی است! اگر قبل از انتخابات خود موسوی عکس خمینی سر دست میگرفت، کارگران لوله سازی اهواز به جای رضایت دادن به رسوا کردن وی، خودش و عکسش را یکجا وارد زباله دان میکردند، اگر یکسال پیش مردی محجبه میشد تا به این "شیوه" به جایی اعتراض کند همان فمینیستهای سازشکار اسلامی روی سرش میریختند. چه شده که امروز پاره ای نه فقط دفاع میکنند، بل بقیه هم لکنت زبان گرفته اند؟ به نظر من به این خاطر که همه کسانی که یا ساکتند، یا دفاع میکنند این حب را قورت داده اند که سرنوشت این جنبش گویا به انتربازی و دلقک بازی موسوی بستگی دارد. گویا باید به همین خاطر با موسوی راه آمد. گویا اینکه بر عکس نیست. یعنی اینکه این موسوی نیست که باید با مردم راه بیاید. این مبارزه مردم است که اینها را به جان هم انداخته و نه بر عکس! موسوی و کروبی و جنبش سبز هیچ خاصیتی به جز تلاش برای تحمیل افق ارتجاعی خود برای کنترل مبارزه مردم ندارند. همین! به همین خاطر به موازات و پابپای زدن نظام باید موسوی و جنبش سبز را نیز افشا کرد و زد. این تفاوت اوضاع امروز ایران با انقلاب 57 است. هرگونه آوانسی به موسوی و جنبش سبز دست بر قضا باعث تحمیل سرکوب و شکست به مردم ایران میشود. در ثانی ما جنبش خودمان را داریم. همانطور که ملی/اسلامی تلاش میکند روش و سمبلهای خود را به مردم غالب کند و ما نمیگذاریم، ما هم باید روش و سمبلهای خودمان را به مردم عرضه و تلاش کنیم مالخود کنند!
به همین خاطرما باید جنبش را دقیقن روی وجه ضد مذهبی و زنانه آن در مقابل اینها تقویت کنیم. از همین رو من از همه فعالین حقوق زن، فعالین کارگری، چپ دانشگاه، دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب، فعالین اپوزیسیون در داخل و خارج کشور، خداناباوران، ضد مذهبیها، آته ایستها و سکولاریستها میخواهم که برای کمک به مبارزه انقلابی مردم ایران و پیروزی آلترناتیو ضد مذهبی و برابری سالار بر علیه حجاب وارد میدان بشوند. حال که هم موسوی و هم خامنه ای به پاره کنندگان عکس خمینی دشنام داده قمه هایشان را نشان مردم میدهند، چپ جامعه ایران باید جلو آمده خود را صاحب این اقدام بکند. به باور من به موازات پاره کردن عکس خمینی و به آتش کشیدنش، باید حجابها نیز زیر پا افتاده، به آتش کشیده شود. هیچ آزاد اندیش و انقلابی، هیچ فعال حقوق اجتماعی نباید در ایران اجازه بدهد که روی مبارزه حق طلبانه مردم، این جریانات جلو آمده و برای ارتجاع اسلامی و سمبلهایش آبرو بخرند. نباید گذاشت روشهای آخوندی و اسلامی به مبارزه برحق مردم تحمیل شود. چون سازش و فروختن مبارزه مردم از همین امروز و از همین جا آغاز میشود. از طریق این جنبشها آغاز میشود. الان بزرگترین مسئله مبارزه مردم ایران جلوگیری از تزریق اسلام به اشکال و نحوه مبارزه مردم است. مبارزه ای که به نفس خود ضد مذهبی است. الان فقط با کهریزک نیست که جلو این مبارزه ایستاده اند. شعار الله و اکبر و محجبه شدن مردان روی دیگر سکه کهریزک است. یکی میزند، یکی همان سیاست و سمبلها را با کلک حوزه علمیه قم به اسم مبارزه میفروشد. هدف این جناح از رژیم اسلامی ساختن تصویر یک نوع اسلام میانه رو برای فردای اوضاع سیاسی ایران در دل تحرکات مردم است. اینها میخواهند سرنوشت افغانستان دوره کرزای را بعد از طالبان در افغانستان برای ما رقم بزنند. همین برادران حزب الهی و پرو غربی اینها در افغانستان نگذاشتند بساط حجاب و برقع در این کشور وربیفتد. اینها نگذاشتند در عراق بساط اسلام جمع بشود. همین خواب را برای ایران هم دیده اند. از الان مردانشان حجاب به سر میکنند تا در فردای تحولات سیاسی جلو "زیاده روی" زنان و مردم را بگیرند! نباید گذاشت! باید دستشان را نه فردا، که همین امروز قطع کرد!
از همین رو من از همه فعالین حقوق زن میخواهم به هر نحویی شده صدای خود را همزمان بر علیه حجاب، بر علیه زن ستیزی حاکم بلند کرده، در همه همایشهای خود به هر نحویی میتوانند حجاب را پرت کرده، به آتش بکشند و در عین حال جنبش ارتجاعی مردان محجبه سبز را نیز سر جایش بنشانند. باید رسمن و علنن صدای آمریکا و بی بی سی، موسوی و سران جنبش سبز را وادار به عقب نشینی و رسوا کرد. سرپا کردن این جنبش و نمایش آن از این رسانه ها توطئه آشکار علیه مردم ایران است. اگر محجبه شدن مردان سبز و نمایش آن در صدای آمریکا و بی بی سی مشروع است، آیا آقای اوباما حاضر است برای حسن نیست خود در رابطه با مسئله فلسطین صلیب شکسته هیتلر به گردن کند؟
عکس خمینی را به همراه حجابها به آتش بکشید!
http://rowzane.com/fa/articles-archiev/54-mernush-m/310-151209-mehrnush.html
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|