|
شنبه 21 آذر 1388 ـ 12 دسامبر 2009 |
پذيرش هزینه های آقای احمدی نژاد، چرا؟
حسین باستانی
سخنان آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، در نخستین خطبه های نماز جمعه پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، نقطهء عطفی در جریان وقایع پس از انتخابات بود.
وی "11 میلیون" تقلب در انتخابات را غیر ممکن دانست و هشدار داد که اگر سیاستمداران منتقد انتخابات به تظاهرات و راهپیمایی های خیابانی خاتمه ندهند، "فرماندهان پشت صحنه" این اعتراضات تلقی خواهند شد و مسئول خونریزی های احتمالی خواهند بود؛ هشداری که با وجود صراحت، به عقب نشینی معترضان منجر نشد و یک روز بعد، تهران و سایر شهرهای ایران شاهد گسترده ترین درگیری های خیابانی میان معترضان و نیروهای امنیتی در مقایسه با روزهای قبل بودند.
آیت الله خامنه ای، البته همچنین در سخنان خود خواستار رسیدگی به ابهامات مربوط به انتخابات در شورای نگهبان شد، اما این سخنان کمکی به مهار التهابات عمومی نکرد، چرا که ظاهراً منتقدین انتخابات اخیر، و از جمله کاندیداهای اصلاح طلب، گمان نمی کردند که شورای نگهبان، پس از مدتی بررسی شکایات کاندیداها، رای به نادرستی تصریحات شخص اول حکومت بدهد.
در نتیجه، به نظر می رسد که رهبر جمهوری اسلامی، ترجیح داده که با دفاع از نتایج انتخابات ریاست جمهوری دهم، در شرایطی که اعتراضات گسترده منتقدان این نتایج در جریان است، هزینهء حمایت از تداوم ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد را – اگرچه بالا – بپذیرد.
هزینه آفرینی های محمود احمدی نژاد برای حکومت ایران، با "افشاگری" های بی سابقه وی علیه شخصیت های موثر نظام جمهوری اسلامی در جریان مبارزات انتخاباتی شروع شد و با برگزاری انتخاباتی که به بیشترین حجم از اعتراضات خیابانی پس از انقلاب اسلامی ایران دامن زد ادامه یافت.
در پی انتخابات نیز، تجمعات چند صد هزار نفری اعتراضی و نیز خشونت نیروهای مدافع دولت علیه معترضان، بارها و بارها به "خبر یک" رسانه های معتبر دنیا تبدیل شد؛ تحولی که نه تنها افکار عمومی جهان را علیه تهران برانگیخت، بلکه ابراز تردیدهای جامعه بین المللی را در مورد مشروعیت دولت جمهوری اسلامی به دنبال داشت و به زعم برخی ناظران رسانه ای در عرض یک هفته بیش از تمام دوران پس از جنگ "تصاویر مستند" علیه جمهوری اسلامی تولید کرد.
در چنین شرایطی، دورنمای پیش روی حکومت و رهبری آن در ارتباط با نا آرامی های اخیر نیز می تواند در بر گیرنده هزینه های شدید باشد.
با توجه به آنکه ظاهراً موضع گیری هشدارآمیز رهبری در خصوص منتقدان انتخابات باعث پایان اعتراضات خیابانی نشد، باید تداوم شدت عمل را علیه معترضان به انتخابات انتظار داشت.
این اقدام، می تواند مستندات مورد استفاده برای فشار بر تهران در داخل و خارج را، در سطوحی غیر قابل مقایسه با هر دوران دیگری از حیات جمهوری اسلامی، افزایش دهد و از سوی دیگر، بحران میان تهران و جامعهء بین المللی بر سر "مشروعیت" دولت جمهوری اسلامی را، در شرایطی که حکومت در بحبوحهء بحران هسته ای انتظار مشکلات جدید را با جهان ندارد، تشدید کند.
از آنجا که تمام اینها، هزینه هایی هستند که رهبر و نظام جمهوری اسلامی ایران، برای حمایت از "یک" نفر متحمل می شوند، پرسش از انگیزه های تحمل این هزینه ها، از اهمیت بسیاری برخوردار می شود.
به عبارت دیگر، درک اینکه چرا آیت الله خامنه ای برای دفاع از محمود احمدی نژاد و همکارانش حاضر به پذیرش هزینه هایی نامحدود و به گونه ای نامتعارف بالاست، می تواند توضیح دهندهء بخش مهمی از اتفاقاتی باشد که در دوران پیش و پس از انتخابات به وقوع پیوسته است.
در مورد دلایل آیت الله خامنه ای برای این حمایت، تحلیل های متنوعی مطرح می شوند. اما به طور کلی می توان گفت، تا آنجا که در برخی سخنان رهبر نظام بیان شده، دلیل اصلی حمایت از آقای احمدی نژاد، "ایستادگی" شدید او در مقابل دشمنانی است که به عقیدهء رهبری، حیات نظام جمهوری اسلامی را تهدید می کنند.
رهبر ایران، در شهریور ماه گذشته، در دیدار با اعضای هیات دولت یادآور شد که دولت های قبل از احمدی نژاد، در مواجهه با اتهامات قدرت های بیگانه، می کوشیدند ثابت کنند که نظام متهم نیست؛ اما دولت نهم، در مواجهه با حملات دشمنان، به حمله متقابل می پردازد و شیوهء درست همین است.
مقام اول حکومت ایران در مناسبت های مختلف دیگر نیز "قاطعیت" دولت نهم در مقابل دشمنان را مورد تاکید قرار داده است، ويژگی ای که رییس این دولت هم برای اثبات موثر بودن آن، مستندات مشخصی را مورد تاکید قرار داده و می دهد.
مثلاً، اینکه نتیجهء سیاست تنش زدایی خاتمی، قرار گرفتن ایران در لیست کشورهای "محور شرارت" توسط ایالات متحده بود، اما نتیجهء سیاست های سرسختانهء دولت بعدی – به گفتهء وی – درخواست های مکرر واشنگتن برای مذاکره با ایران است.
آقای احمدی نژاد در مقابله با "دشمنان داخلی" هم از چنین الگوی سازش ناپذیری تبعیت می کند و ظاهراً دلیل دیگر حمایت رهبری از وی همین است. دیگر برای کمتر کسی تردیدی در این نکته باقی مانده که رهبر جمهوری اسلامی ایران، به هر دلیل، متقاعد شده است که اصلاح طلبان، به دلیل حرکت آگاهانه یا ناآگاهانه در مسیر خواسته های قدرت های جهانی در ابعاد سیاسی، امنیتی و بین المللی، برای بقای نظام جمهوری اسلامی ایران خطرناک هستند و، بنابراین، ملاحظات مربوط به حفظ نظام ایجاب می کند که با قاطعیت در مقابل تحرکات آنها و ورود مجددشان به قدرت جلوگیری شود.
این در حالی است که اگرچه بسیاری از محافظه کاران در تبعیت از رهبری و مخالفت با اصلاح طلبان به آقای احمدی نژاد شباهت دارند، اما به اندازهء رئیس دولت نهم در مقابله با دشمنان داخلی و خارجی "سرسختی" و "سازش ناپذیری" نشان نداده اند.
بدین ترتیب، می توان فهمید که، از دیدگاه آیت الله خامنه ای، مزایای مهار دشمنان حکومت ایران در داخل و خارج به حدی بالاست که حداقل تا این لحظه، به هزینه های فزایندهء حمایت از محمود احمدی نژاد می ارزد.
اما آیا نتیجهء این محاسبه «هزینه – منفعت» همواره از نظر آیت الله خامنه ای به همین شکل خواهد بود؟ تردید نیست که جهت و فرجام اعتراضات اجتماعی به نتایج انتخابات 22 خرداد، در تعیین پاسخ سوال فوق نقش تعیین کننده ای خواهد داشت.
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2009/06/090622_mm_khamenei_rigged.shtml
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|