بازگشت به خانه  |   فهرست مقالات سايت   |    فهرست نام نويسندگان

دو شنبه 13 مهر 1388 ـ  5 اکتبر 2009

تأملی بر تعامل جنبش دانشجویی وجنبش عام

محمد مسعود سلامتی

 

وقتی، پانزده سال پیش، از بطن جنبش دانشجویی نشریه ای متولد شد تا دغدغه های سیاسیاجتماعی بخشی از دانشجویان را در قالب یک هفته نامه به تصویر کشد و پیام رسان نابسامانی های موجود و علاج یابی ها ازقلم شماری از فعالین دانشجویی به نقد و نظر آحاد ملت تا عمق شهرها و روستاهای کشورگردد. در واقع گامی هرچند بدیع و نوپا برداشته شد تا آرزوی دیرین پیوند بین جنبش دانشجویی و توده های ملت را عملیاتی سازد. این روی آوری البته دستاوردی دوسویه هم داشت. به همان درجه که بر میزان اثرگذاری جنبش دانشجویی بر تحولات اجتماعی می افزود انتظارات جامعه از جنبش دانشجویی را نیز بالا می برد. تا جاییکه در رخداد 2 خرداد 76 بخش قابل توجهی از اقشارجامعه واکنشی معطوف به حرکت دانشجویان داشته و دو سال بعد در18 تیر78 سطح انتظارات بازهم ارتقا بیشتری یافت و توقع عمومی آن بود تا جنبش دانشجویی یک تنه بارهمه جنبش های دیگراجتماعی رابردوش کشد. این درحالی بود که جنبش دانشجویی نه ازچنان ظرفیتی برخوردار بود و نه چنین باوری در کنشگران این جنبش وجود داشت. بلکه درآن برهه یک سطح تحلیل درمیان تشکل های دانشجویی آن بود که اکنون زمان آن است تا برای پیوند بین جنبش دانشجویی ودیگر جنبش های اجتماعی یک گام دیگری برداشته شود. البته به دلیل ناهمگونی نگرش ها و برداشت ها این اقدام درآن مرحله به ثمر نرسید.

رخ دادهای چند ماهه اخیر نشان داد که مردم ایران با پشت سر نهادن یک دهه پرفرازو نشیب در مسیر استقرار حاکمیت دمکراتیک و دستیابی به حقوق شهروندی پا به دوران تازه ای نهادند. مرحله ای که با رشد یافتگی بیشتر سیاسیاجتماعی توده مردم و پختگی بیش از پیش تشکل های سیاسی توام است. نمود رشد سیاسی مردم را می توان در شیوهء تظاهرات خیابانی و موقعیت سنجی بجای آنان که بارها حاکمیت را در وضعیت آچمز قرار داده شاهد بود. از 25 ، 27 و 30 خرداد گرفته تا 18 تیر، 8 مرداد و 27 شهریور جملگی مبین فراست و فرادستی ملت در مصاف سیاسی با هیات حاکمه کنونی است. تشکل های سیاسی نیز ـ به رغم دارا بودن اهداف و استراتژی معین خود که در جای خود نیز به ابراز آن پرداختند ـ در حفظ یک پارچگی جنبش و اصلی نکردن فرعیات بلوغ سیاسی قابل تحسینی را به نمایش نهادند.

در این زمان جنبش دانشجویی نیز ازمسیر تند باد تغییر بیرون نبوده است. پاره ای ازعوامل این تغییرات رامی توان ماحصل آزموده های دیروز و تغییرات نسلی امروز برشمرد.اما این همه ی مولفه ها نیست.

جنبش دانشجویی در سه دههء اخیر از چند گذرگاه عبور کرده است. نخست حاکمیت تکصدایی بر فضای دانشگاه را شکست. سپس با کنار نهادن پوستهء دانشگاه سعی کرد تا صداهای متفاوت را به گوش جامعه برساند. آنگاه به نظر رسید عزم خود را برای رهبری جنبش های اجتماعی جزم کرده است. سپس خوانش های خفته یا کم سوی سیاسی را در منظر عمومی بیدار و فروزان کرد. اما به نظر می رسد از هجده تیر امسال جنبش دانشجویی در شرف عبور از گذرگاه تازه ای است. درشرایطی که بیش از هر زمانی موقعیت برای پیشتازی جنبش دانشجویی فراهم بود این جنبش فراتر ازحرکت عمومی ظهور نیافت. در  هجده تیر امسال دانشجویان و مردم دوشادوش هم درخیابان ها حضور یافتند، بدون آنکه دانشجویان، در شکل گیری یا ظهور اعتراضات، نقشی فراتر ازجنبش عمومی عهده دارگردند.

در آغاز سال تحصیلی هم در کوران تهدید و تنبیه های حکومت وقتی تظاهرات دانشجویی دردانشگاه ها شکل گرفت، یکی ازنکات مورد توجه نوع شعارهایی بود که دانشجویان سردادند. با توجه به سوابق این جنبش به نظرمی رسد اکنون سمت وسوی اجتماعی شعارها درسطح مطالبات عامه متوقف شده است. گرچه شاید هنوز زود باشد تا ارزیابی کاملی ازاین وقایع مطرح شود. اما نکات پیش گفته موجد این ذهنیت است که آیا این پدیده به معنای آن است که شتاب جنبش عمومی درسطحی است که جنبش های صنفی را تحت شعاع خود قرارداده است. آیا مقایسه سطح مطالبات دانشجویی درروزهای پیش ازانتخابات وآنچه که مردم در22 خرداد به نمایش گذاردند (که البته حاکمیت سعی کرد آنرا مصادره به مطلوب نماید) با واکنش جنبش دانشجویی پس ازانتخابات مرتبط است؟

گرچه جنبش دانشجویی ـ بلکه هیچ جنبش اجتماعی ـ نمی تواند بی سر باشد و آنچه که آفت این جنبش است حضور قیم مابانه احزاب و جریان ها ی سیاسی   جهت گیری یا نفس حضور موثر تشکل های دانشجویی است. اما به نظر می رسد جدی ترین تهدید این جنبش آن است که، به جای نقش آوانگارد، خود درصدد تقلیل مطالبات در سطح جنبش عام باشد. جنبش دانشجویی و احزاب در یک جایگاه قرار ندارند. توقع جامعه نیز نباید چنین باشد. این می تواند دستاورد تجربیات گذشته باشد. اما اگر در جامعه ای جنبش ها و نهادهایی نباشند که دامنهء مطالبات اجتماعی را رو به پیش نگاه دارند خطر درجا زدن و بدتر از آن واپسگرایی آفتی است که می تواند هر جنبشی را از پویایی به ایستایی و ارتجاع تقلیل دهد. در چشم انداز روشن آینده ایران به درستی سکولار دمکراسی درمان جراحات عمیقی است که استبداد دینی بر روح و کالبد این جامعه برجای نهاده است . اگر قرار باشد جنبش و حرکتی آوانگارد این نیاز باشد هیچ جایی شایسته ترازدانشگاه وجنبش دانشجویی نیست. اگربرایند سه دهه آزموده های جنبش دانشجویی آن باشد که درتعامل با حرکت های عام تنها به نقش رله کردن همان سطح مطالبات بسنده کند در واقع ان تهدیدی را به جان خریده که می تواندرودخانه را به مرداب تبدیل کند.

http://mohandestabarzadi.blogfa.com/post-1646.aspx

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630