بازگشت به خانه | فهرست مقالات سايت | فهرست نام نويسندگان | آدرس اين صفحه با فيلترشکن: https://newsecul.ipower.com/2009/09/15.Tuesday/091509-Hosseinali-Montazeri-Letter-to-ulama.htm |
سه شنبه 24 شهريور 1388 ـ 15 سپتامبر 2009 |
در مقابل کارهای خلاف به نام دين و مذهب، سکوت نکنيد
پيام آيت الله منتظری به مراجع تقليد، علما و حوزههای علميه
بسم الله الرحمن الرحيم
عن رسول الله (ص): "اذا ظهرت البدع فی امتی فليظهر العالم علمه..." (الکافی، ج ۱، ص ۵۴)
حضرات مراجع عظام تقليد و علمای اعلام قم، نجف، مشهد مقدس، تهران، اصفهان، تبريز، شيراز و ساير بلاد اسلامی، دامت برکاتهم؛
پس از سلام و تحيت، اين جانب با توجه به شرايط جاری در کشور و مظالمی که هر روز شاهد آن هستيم و کارهای خلافی که به نام دين و مذهب تشيع انجام میشود شرعا خود را موظف میدانم از روی خيرخواهی و احساس خطر جدی نسبت به مصالح دين و کشور، و از باب (و ذکر فان الذکری تنفع المومنين) اموری را يادآور شوم :
1. همه میدانيم که انقلاب ما يک انقلاب دينی و ارزشی بود و هدف اصلی از آن با تحمل آن همه مصيبت ها، سختی ها، تبعيدها، زندان ها و شکنجه ها، تنها تغيير اشخاص حقيقی حاکميت و تغيير صوری در بعضی امور جزئی نبود؛ بلکه مقصود حاکميتی بود که در تمام عرصه ها به عقائد، اخلاق و احکام شرع مبين پايبند بوده و معتقد و عامل به آنها باشد؛ و در پرتو آن حاکميت، ايمان، مکارم اخلاق، عدالت و آزادی از استبداد و خفقان، محقق شده، حقوق اقشار مختلف مردم تأمين گرديده و مظالم و تجاوز به حقوق آنان ريشه کن شود، و ملت ما از اين جهات احساس راحتی و آسايش نمايد و در مقابل ساير ملتها سربلند و الگوی تحقق عدالت، عزت، کرامت و ارزش های انسانی باشد. هدف اين نبود که فقط نام و نشان و شعارها تغيير کند ولی عملاً همان مظالم و انحرافات رژيم گذشته و تجاوزات به حقوق به شکل ديگری به عنوان حاکميت دينی و ولايت فقيه جريان پيدا کند.
اين جانب که همه میدانند مدافع سرسخت حاکميت دينی و از پايه گذاران ولايت فقيه - البته نه به شکل مرسوم فعلی، بلکه به گونه ای که مردم او را انتخاب نمايند و بر کارهای او نظارت داشته باشند - بوده ام و در راه تحقق آن در بعد علمی و عملی تلاش زيادی نموده ام، اکنون در مقابل مردم آگاه ايران به خاطر ستم هايی که تحت اين نام و عنوان بر آنان میرود احساس شرمندگی کرده و خودم را در پيشگاه خداوند بزرگ مسئول و در مقابل خون های ريخته شدهء شهدای عزيز و تجاوزات به حقوق مردم بيگناه مورد عتاب میبينم. بسياری از افراد با سابقه در انقلاب از طريق نامه، ايميل و يا حضوراً به من میگويند: حاکميت دينی که شما وعده آن را به مردم میداديد و ولايت فقيه را مجری آن میدانستيد و میخواستيد آن را به پا داريد همين است که امروز ما آن را مشاهده میکنيم؟ در حالی که آنچه مشاهده میشود در واقع حکومت ولايت نظامی است نه ولايت فقيه .
2. حضرات مراجع و علمای اعلام، خوب میدانند که در طول تاريخ پيوسته آنان ملجأ و پناهگاه مردم در مقابل تجاوزات و مظالم حکومت ها بوده اند، و اين افتخار را داشته اند که در مقابل حکومت های جائر و در کنار مردم و مدافع شريعت و حقوق اقشار ستم ديده باشند و در اين راه صدمات و محروميت هايی را متحمل شده اند. جزاهم الله عن الاسلام خير الجزاء.
البته پس از پيروزی انقلاب، متأسفانه اين سابقهء درخشان و نورانی به واسطهء اعمال خلافی که در حکومت انجام گرفت و چه بسا روحانيت هم در آن نقش نداشت ولی به علت کوتاهی در نهی از منکر در معرض تحول و خطر جدی قرار گرفت و با دور شدن از اخلاق و گاه در عمل با تحکيم تئوری "هدف وسيله را توجيه میکند" انحراف در مسير انقلاب و دور شدن از اهداف اوليه آن، آغاز و اين خطر جدی تر شد؛ تا آنجا که امروز با تأسف بايد گفت به پايگاه معنوی و مردمی روحانيت و مرجعيت و به تبع آن به اسلام و مذهب که به طور سنتی متکی به روحانيت و عجين با آن بوده و از آن راه ترويج میگرديده، ضربه زيادی وارد شده است که معلوم نيست چگونه و چه زمانی قابل جبران میباشد!
عجين بودن مذهب و عالمان و متخصصان دينی که امری مقبول و معقول و مورد تأييد مردم مسلمان است موجب شده است که هر آسيب وارد بر روحانيت، قهراً متوجه اسلام و مذهب نيز باشد.
در چنين وضعيتی مسئوليت مراجع محترم و روحانيت شيعه سنگين تر خواهد بود؛ زيرا علاوه بر وظايف عمومی آنان که لازمهء رشتهء تخصصی آنان و توجه مردم به روحانيت و مرجعيت است، وظيفهء دفاع از حيثيت مذهب و تطهير دامن آن از کارهای خلافی که حاکميت به نام مذهب انجام داده و میدهد نيز بر عهده آنان خواهد بود؛ زيرا کارهای خلاف شرعی که خلاف اهداف اوليه انقلاب هم میباشد و به نام دين و مذهب انجام میگيرد از مصاديق بارز بدعت است. بدعت منحصر به تشريع و وارد کردن رسمی حکم غير دينی در دين نيست، بلکه شامل هر کار خلاف شرعی که به نام شرع و مذهب انجام گردد نيز خواهد بود.
در آيهء ۷۱ سورهء توبه میخوانيم : (والمومنون والمومنات بعضهم اولياء بعض، یأمرون بالمعروف و ينهون عن المنکر) به مقتضای جمع محلی به الف و لام استغراق، همهء مومنين و مومنات نسبت به يکديگر در حد امر به معروف و نهی از منکر ولايت دارند؛ پس علماء اعلام به طريق اولی دارای اين ولايت میباشند و نبايد ساکت باشند. و در وصيت مولا اميرالمومنين (ع ) میخوانيم : "لا تترکوا الامر بالمعروف والنهی عن المنکر فيولی عليکم شرارکم ثم تدعون فلا يستجاب لکم " (نهج البلاغه، نامه ۴۷) ترک امر به معروف و نهی از منکر و بی تفاوت بودن مردم در برابر کارهای خلاف، طبعاً موجب سلطهء اشرار است و دعاء فقط دردی را دوا نمی کند.
3. با توجه به آنچه گفته شد متذکر میشوم: حوادث و فجايع ماه های اخير که پس از انتخابات رياست جمهوری در کشور و در مرئی و مسمع حضرات مراجع و علمای محترم رخ داد زنگ خطری است برای روحانيت و مرجعيت. در اين حوادث حق کشی ها، ظلم ها، تخلفات فراوان به نام دين و با تأييد بخش اندکی از روحانيون حکومتی و وابسته انجام شد و به دنبال آن، اقشار وسيعی از مردم معترض طبق حق شرعی و قانونی و بر اساس اصل بيست و هفتم قانون اساسی با انتخاب مسالمت آميزترين راه، اعتراض خود را به حاکميت ابلاغ کردند و حاکميت به جای اين که به ندای حق طلبانه مردم پاسخ مثبت و معقول دهد و در صدد تأمين حقوق تضييع شده آنان برآيد جمعيت چند ميليونی را آشوبگر و اغتشاشگر و عوامل بيگانه ناميد و به بدترين وضع و با خشونت کامل مردان و زنان بی دفاع را مورد ضرب و شتم و سرکوب قرار داد و عده زيادی را بازداشت و گروهی را در خيابانها و عده ای را در زندان های مخوف به شهادت رساند.
عجب اين که حاکميت با تکيه بر نيروی نظامی و انتظامی و کشيدن اسلحه بر روی مردم بی پناه و بی سلاح آنان را شهيد و يا زندانی نموده ولی در نهايت مردم را محارب ناميدند. خود بحران ايجاد کرده و نظام را به مخاطره انداخته ولی مردم و پايه گذاران نظام را اغتشاشگر و مخالف نظام مینامند.
همزمان با سرکوب مردم، تعدادی از فعالان سياسی و نخبگان کشور که هر کدام از آنان سال ها در جمهوری اسلامی خدمات با ارزشی داشته اند را بازداشت و با طرح های از پيش تعيين شده بر خلاف شرع و قانون، شروع به پرونده سازی و گرفتن اعترافات دروغ و سپس نمايش آنها در دادگاه های فرمايشی غير شرعی و غير قانونی نموده و در نتيجه آئين قضايی اسلام را مورد مسخره جهانيان قرار داده است؛ و به جای مجازات جدی آمران و عاملان آن همه جنايت، فقط با وعده دادن مجازات آنان، همچون وعده بر مجازات آمران و عاملان قتل های زنجيره ای، به بازداشت افراد خدمتگزار ديگر و فشار بر دو کانديدای محترم، حجة الاسلام والمسلمين حاج شيخ مهدی کروبی و جناب آقای مهندس ميرحسين موسوی - دام توفيقهما و حفظهما الله تعالی - و بستن دفاتر و روزنامه های آنان و بازداشت همفکران و همکاران معزز آنان و متهم نمودن افراد صديق و خدوم در رسانه های وابسته حکومتی نموده، و حتی از جايگاه مقدس نماز جمعه به امور واهی و دروغ همچنان ادامه میدهند که نهايت اين روند موجب تخريب بيشتر اعتقاد مردم به روحانيت و مرجعيت شيعه و اسلام عزيز خواهد شد.
در چنين شرايطی است که مردم مسلمان ما از امثال حضرات مراجع و علمای محترم و اين حقير انتظاراتی دارند که با توجه به وظيفه سنگينی که شريعت مقدسه بر دوش عالمان دينی قرار داده است و نيز مسئوليت سنتی و تاريخی مرجعيت و روحانيت انتظار بجايی است . مردم میگويند: اين ظلم ها و حق کشی ها و بدعت ها اگر خلاف اسلام است، چرا مراجع محترم و علمای دين که حافظ دين و مذهب و حصن اسلام و شريعت و مدافع حقوق مردم و مبين احکام شريعت و از جمله امر به معروف و نهی از منکر و اظهار مخالفت با خلاف ها و بدعت ها هستند، در مقابل اين همه بدعت ها و کارهای خلافی که به نام دين و مذهب انجام میشود به پيروی از دستور پيامبر اسلام (ص) اظهار علم و مخالفت صريح با بدعت ها نمی کنند؟ و آيا اين همه مظالم و حق کشی ها و جنايات از بيرون آوردن خلخال از پای يک زن يهودی توسط سربازان معاويه کمتر است که مولای متقيان حضرت علی (ع) فرمود: اگر مرد مسلمانی از غصه آن بميرد نبايد ملامت شود؟! (نهج البلاغة، خطبه ۲۷). به يقين حضرات مراجع و علمای محترم قلباً از اين منکراتی که به نام دين و مذهب انجام میشود نگران و ناراحت میباشند و بعضاً اقداماتی نيز نموده اند، اما آيا با توجه به مفاد حديث شريف نبوی که اظهار علم را واجب دانسته، اين مقدار کفايت میکند؟
4. حضرات مراجع محترم به قدرت و نفوذ کلام خود در حاکميت توجه دارند و خوب میدانند که حاکميت در حفظ مشروعيت خود به آنان نياز دارد و از اين رو اينک آنان را هرچند به حسب ظاهر به رسميت میشناسد و از آنان ترويج میکند، و نيز میدانند که حاکميت از سکوت آن حضرات در قبال کارهای خلاف خود بهره برداری میکند، پس آيا سزاوار است در امور مهمه ای که به حيثيت و آبروی دين و مذهب و تأمين حقوق اقشار عظيمی از مردم و نيز دينداری و حفظ اعتقادات مذهبی جوانان مربوط است سکوت کرده به نحوی که بين مردم چنين تلقی شود که خدای ناکرده مراجع و روحانيت موافق و مويد کارهای خلافی هستند که به گوشه ای از آنها اشاره شد؟
در خاتمه يادآور میشوم: اين جانب هنوز از اصلاح امور مأيوس نشده ام و به نظر میرسد مراجع عظام تقليد میتوانند ترتيبی دهند تا با راهنمايی و ارشاد آنان و با همفکری با دو کانديدای محترم رياست جمهوری و نمايندگان عاقل و معتدل و کارشناس متدين و امين از طرف نظام، راه های برون رفت از اين بحران بزرگ را که برای جمهوری اسلامی و مشروعيت آن پيش آمده است بررسی کرده تا آنچه را مصلحت ديدند صادقانه با اشراف حضرات مراجع مورد عمل قرار گيرد. و بالاخره حاکمان، سياست يک بام و دو هوا و به کيش خود خواندن و طرد کردن ديگران را نه به طور موقت، بلکه برای هميشه رها کنند و مردم را که صاحبان اصلی حکومتند از روی صدق و به دور از شعار ارج نهند و آراء آنان را مورد نظر و عمل قرار دهند و اسلاميت و جمهوريت حقيقی و عدالت واقعی را اجرا نمايند. برای انسان اقرار به اشتباه ننگ نيست، زير بار حق نرفتن ننگ است .
عظمت اسلام و مسلمين و عزت و کرامت مردم ايران و سلامتی و توفيق بيشتر شما را از خداوند بزرگ مسألت دارم .
بيست و
سوم رمضان المبارک ۱۴۳۰ - ۱۳۸۸/۶/۲۲
قم
المقدسة -
حسينعلی منتظری
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |