بازگشت به خانه | فهرست مقالات سايت | فهرست نام نويسندگان | پيوند به آرشيو آثار نويسنده در سکولاريسم نو آدرس اين صفحه با فيلترشکن: https://newsecul.ipower.com/2009/09/10.Thursday/091009-Mehrangiz-kaar-Disabled-Jurisprudence.htm |
پنج شنبه 19 شهريور 1388 ـ 10 سپتامبر 2009 |
فقه نا کارآمد
مهرانگیز کار
باری دیگر مردم ایران به پا خاستهاند با هدف برون رفت از کوچهی بنبستی که در آن گرفتار شدهاند. باری دیگر جمعی از فقها آنها را همراهی میکنند. در تاریخ معاصر ایران هرگاه با جنبشهای اجتماعی و سیاسی مواجه میشویم، میبینیم جمعی از فقها به مردم پیوستهاند. حضور شجاعانه مهدی کروبی وسط ماجرایی بزرگ که به انگیزهی اعتراض به نتایج اعلام شده انتخابات دهمین دورهی ریاست جمهوری در جریان است و حمایت بیوقفه جمعی از فقها که حقوق مردم را پاس میدارند، باری دیگر نقش فقیه را در جای یک منبع انرژی برای تقویت روحیه مردم پررنگ کرده است. اما این بار فقیه بر ضدفقیه وارد کارزار شده و فقیه گریبان فقیه را گرفته است. نتیجه هرچه باشد در نهایت به نفع ایرانیانی است که از اختلاط دین و دولت در این سی سال بسیار زخم خوردهاند.
ایرانیان با پرداخت هزینههای گزاف، در صدد برآمدهاند به فقیه برنشسته بر مسند قدرت بباورانند فقه ناکارآمد است و به درد مدیریت سیاسی سرزمینی با مشخصات ایران نمیخورد. اینک فقیه اراده کرده تا ناکارآمدی فقه و ضعفهای خود را زیر پوشش «انرژی هستهای» از نظرها پنهان کند. فقیه مطرح در معادلات جهانی از عهده مدیریت کشوری که بر آن حکم میراند برنیامده و غیر از خشونتورزی با هدف ماندگاری بر مسند قدرت دستمایهای ندارد.
آیتالله خمینی، نخستین فقیه که عرصه حکومت را به روی فقها گشود و آنها را به حکومت فراخواند، به سرعت پی برد فقه ناکارآمد است. پس از تاسیس جمهوری اسلامی دریافت نمیتواند برای حفظ قدرت خود به کارآیی فقه امید ببندد. رهبر انقلاب اسلامی زود فهمید بدون «بانک» نمیشود حکومت کرد. زود فهمید بانک نمیتواند بدون پرداخت بهره (ربا) به صاحبان پسانداز سرپا بماند. زود فهمید باید کاری کرد تا مشکلات حکومتی بدون تاکید بر فقه رفع بشود. باب «مصلحت» را گشود و در پرده اذعان کرد از فقه برای اداره امور کشور کاری بر نمیآید. در آن لحظه تاریخی که امریه صادر کرد برای تشکیل «مجمع تشخیص مصلحت نظام» فقه را ریشه زد. آن را از مسند حکومت تازه تاسیس فقها به زیر کشید. دور از چشم فقه، در مجمع تشخیص مصلحت نظام «ربا» حلال شد فقط در حوزه امور بانکی. مالکیت مردم بر زمین که در اسلام حد و مرزی ندارد محدود شد و بسیاری کارهای دیگر که فقه از عهده آن برنمیآمد اجرایی شد.
با این وصف فقها باور نکردند شالوده را شخص بنیانگذار حکومت فقها سست ساخته است. در نتیجه، مجمع تشخیص مصلحت نظام را به تدریج در چنگال خود از فلسفه وجودیاش تهی کردند و از آن پوستهای باقی گذاشتند برای روز مبادا!
اگر فرصتطلبیها نبود مجمع توانسته بود حکومت را از بسیار بنبستهای فقهی عبور دهد و متناسب با نیازهای عرفی جامعه چارهجویی کند.
اینک جامعهی دردمند ایران به تسکین و نوازش نیازمند است. مهدی کروبی، میرحسین موسوی، آیتالله منتظری، آیتالله صانعی، آیتالله بیات و بسیاری دیگر از مدافعان حکومت فقیه به روشنی دریافتهاند باید با اندامهایی از این حکومت که دست بر مال و جان و شرافت و ناموس مردم دراز کردهاند تسویه حساب بشود. اگر مجمع به تکالیف خود عمل کرده بود، اینک تبدیل می شد به پناهگاه ستمدیدگان.
مهدی کروبی دانسته و آگاهانه به رئیس این مجمع نامه نوشت و کمک خواست برای رسیدگی به آزارهای جنسی در بازداشتگاهها. اما همانگونه که پیشبینی میشد تیرش به سنگ خورد و بدون تحقیق و رسیدگی از او خواستند تا ابراز ندامت کند. ائمه جمعه به جانش افتادند. رئیس مجلس به جانش افتاد. روزنامهی کیهان که سالهاست به تجاوز زبانی و ادبیاتی بر ضد نمایندگان تمام طیفهای فکری ادامه میدهد و حد و مرزی برای تجاوز نمیشناسد، به تصور خود، او را سکهی یک پول کرد. اما مهدی کروبی در محاصره هتاکان و ستمگران دیگر بار نام «فقیه» را در تاریخ تحولات سیاسی ایران اعتبار و آبرو بخشید. پایان کار مهدی کروبی هر چه باشد، شخصیتی است عزیز و ماندگار در قلوب ایرانیانی که سالهاست جمعی از فقها حیثیت و شرافت انسانیشان را به نام اسلام مورد تجاوز قرار میدهند.
مهدی کروبی با عمامهای که سفید است در کنار میرحسین موسوی شخصیتی که ناگهان سر بر کشید و از مردم انرژی گرفت، هر دو مردم را همراهی میکنند. حال آنکه مجمع تشخیص مصلحت نظام همان که میتوانست در این سالها و پیش از آن که بحرانها مشکل انفجاری به خود بگیرد، نیازهای عرفی جامعه را پاسخگو بشود، به درخت خزان زدهای میماند که ثمره ندارد، سایهای هم بر سر ستمدیدگان نمیاندازد. اعضای مجمع، مصلحت عمومی را فدای مصلحت شخصی کردهاند.
آیا فقه ناکارآمد میتواند بحران را مدیریت کند؟
مهدی کروبی و برخی مراجع درصدد برآمدهاند به نظام فقهی با جانبداری از ستمدیدگان اعتبار و آبرو ببخشند. مقصودشان هر چه هست، رفتارشان تحسینبرانگیز است و یکبار دیگر این امید را در دلها برانگیختهاند که شاید فقیه بتواند مردم را از کوچهی بنبستی که در آن گرفتار شدهاند عبور دهد. باری دیگر امیدهای مردم برای رهایی با همراهی جمعی از فقها پیوند خورده است. اما این بار تفاوتها به چشم میآید. مردم از ظلم و جور فقیه به فقیه پناه بردهاند.
باور کردنش آسان نیست، اما واقعیت دارد.
http://www.gozaar.org/template1.php?id=1339&language=persian#36P
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |