بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان   |   پيوند به آرشيو آثار نويسنده در سکولاريسم نو

آدرس اين صفحه با فيلترشکن:  https://newsecul.ipower.com/2009/07/18.Saturday/071809-Shahram-Fereiduni-Ganji-and-Secularism.htm

شنبه 26 تير 1388 ـ 18 جولای 2009

 

اشارهء منفی آقای اکبر گنجی به سکولاريسم

شهرام فريدونی

آقای گنجی اخيراً مقاله ای نوشته اند تحت عنوان "چه باید کرد؟چه نباید کرد؟" و در آن، با دستپاچگی و عجله، چند بار از واژهء سکولاریسم با لحنی منفی نام برده اند:

«جرج بوش با سیاست های نظامی گرایانه ی خود باعث رشد بنیادگرایی در منطقهء خاورمیانه شد. هدف اصلی او عملی کردن طرح خاورمیانهء بزرگ از راه حملهء نظامی به عراق و افغانستان، و حمایت یک جانبه از دولت اسرائیل بود. برگزاری انتخابات آزاد در کشورهای منطقه هم بخشی از این طرح بود. فشار به دولت های سکولار منطقه برای برگزاری انتخابات آزاد به سرعت تغییر کرد و کنار گذارده شد. برای اینکه برگزاری انتخابات آزاد به پیروزی بنیادگرایان منتهی می شد. دلیل این امر تا حدودی روشن است. دولت های مستبد و فاسد و سکولار منطقه مورد حمایت آمریکا و برخی دولت های غربی بوده و هستند".

براستی لقلقهء زبان تا به کجا؟ ايشان از کدام "دولت های مستبد و فاسد و سکولار" منطقه صحبت می کند؟ افغانستان؟ کویت؟ دبی؟ یا عربستان سعودی؟ و یا شاید خدای ناکرده منظور شان آن جمهوری اسلامی است که نام خود را  «پاکستان» گذاشته تا بین خود و هندی های "نجس" وجه تمایزی قائل شود؟

جا دارد که بپرسیم آقای اکبر گنجی از بکار بردن واژهء «سکولار» در اين جملات قصد چه استفاده ای دارد؟ چرا که «کشورهای فاسد منطقه»، به حول و قوهء الهی، همگی  پشت سپر مذهب سنگر گرفته اند و از حربه و چماق "اسلام ناب محمدی" استفاده می کنند و هر کدام سر یا ته خود را به آسمان و دنیای باقی و غیبی نسبت می دهند. در آن منطقه که ايشان از آن صحبت می کنند، تنها کشوری که قدری آزادی دارد و می شود در آن نفسکی کشید ترکیه است؛ آن هم از خیر سر سکولاریسم نیم بندی که در آن کشور یافت می شود. بدبختی تمام کشورهای منطقه، بدون استثنا، بخاطر این است که جملگی آنها تشکیل شده اند از مردمی گرفتار در چنگال مذهب / ایدئولوژی و دور از پناهگاه سکولاریسم؛ و اسير چنگ رهبرانی مخوف، ایدوئولوژی گرا، دینکار و دین پناه.  گويا مطالب را به اشتباه به عرض جناب گنجی رسانده اند! 

برای اطلاع ايشان باید بگویم که  بدبختی مردم منطقه از سکولاریسم نیست، بلکه از فقدان و یا کمبود سکولاریسم است. هدف سکولاریسم قطع کردن دست مفتخوران، پیروان و مسخ شدگان در ایدئولوژی و دینفروشان از حیطهء حکومت است. امروز هر انسان با هوشی امکان این را دارد تا خود در مقام امتحان این ادعا بر آید که درجهء بدبختی مردم هر سرزمینی رابطهء مستقیم دارد با میزان قدرت سياسی دینکاران / ایدئولوژیگرایان در حکومت آن سرزمین. افقانستان، سومالی، عربستان، پاکستان (بگذارید فاکتور بگیرم و بگویم کل جهان اسلام) در یک سو، و سوئد، فرانسه، دانمارک و کل دنیای متمدن در سویی دیگر،  مثال های روشنی برای اثبات این ادعا هستند.

شما یک کشور را بیاورید که سکولار نباشد و در نکبت غوطه نخورد، تا من هم 10 کشور غیر سکولار با شرایطی جهنمی را برای سرکار نام ببرم. حتی در اروپای مرفه هم که نظر کنیم، می بینیم هر کجا که دینکاران اش نان دین می خورند و از نفوذی برخوردارند، مردم اش زندگی سخت تری دارند. ایرلند را نگاه کنید، نروژ را هم ببینید. روسیه را ببینید و دانمارک را هم نگاه کنید. فرانسه را نگاه کنید و لهستان را هم ببینید.

واقعیت اینجا است که  نه از اسلام ناب محمدی آقای گنجی خیری بلند می شود و نه از اسلام ناب محمدی خمینی؛ و هر دوی آنها متعلق به گذشته اند. سکولاریسم یکبار اروپا را از نکبت حکومت کلیسا و دینکاران نجات داد و امروز هم  جهان آزاد و دنیای علم هر چه که دارد از برکت سکولاریسمی است که آخوندهای مسیحی را به کلیساهایشان باز گرداند و دستشان را از سرنوشت مردم بیچاره آن زمان کوتاه کرد.

امروز هم نوبت ایران است. در ایران 30 سال است که دینکاران و دکانداران دین، هر کدام به سهم خود سرگرم فریب مردم هستند. لذا مجددا می توان پرسيد که اين آقای گنجی طی این سی ساله کجا بودید؟ باید یگویم که ايشان سوراخ دعا را بکلی اشتباه گرفته اند! 30 سال است که ماشین دینکاران و این هیولای جمهوری اسلامی، ایرانیان شریف را به  بهای پر کردن جیب های گروهی مفتخوار و پارازیت از دم تیغ خود می گذراند، بسیاری از این دکترها و تئوریسین های ده شاهی و فیلسوفان اسلامی، نان یومیه شان را مدیون وجود این رژیم ننگین و ضد بشری هستند. بالاخره اگر جمهوری اسلامی نبود که کرسی دانشگاه را به حاج فرج دباغ نمی دادند!

بسیار متأسفم که لازم می بینم که به کسانی که هنوز از این  جریان دفاع می کنند، مصرانه توصیه کنم که بجای مهمل نگاری در خصوص سکولاریسم، تمرکز خود را بر روی نکبت و گندابی که این دکان مذهب و دکانداران آن به جهان و بخصوص ایرانیان شریف تحمیل کرده اند قرار بدهند.  بالاخره 30 سال حکومت دینکاران و همکاران شان (بخوانید دو زیستانی که خود را فیلسوفان و روشنفکران دینی می خوانند)،  زمانی است بسیار بسیار دراز و کافی! البته و صد البته  برای کسانی که  تمایلی برای یادگیری داشته باشند.

آری، راه رهایی ایران در برگشت مذهب به جایگاه واقعی خود، یعنی قلوب انسان ها و کوتاه شدن دست دینکاران از مقدرات ملت ایران است، این است مفهوم سکولاریسم!

 در پایان باید بگویم که  از جمهوری اسلامی بیرون آمدن کاری ندارد، شما اگر راست می گویید جمهوری اسلامی را از خود بیرون کنيد!

بسوزند چوب درختان بی‌بر

سزا خود همین است مر بی‌بری را

با درود مجدد به ایران و ایرانی

ایران هرگز نمیمیرد

اسلو ـ 21 تیر 1388/ 12 ژوئيه 2009

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630