بازگشت به خانه | فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان | پيوند به آرشيو آثار نويسنده در سکولاريسم نو آدرس اين صفحه با فيلترشکن: https://newsecul.ipower.com/061109-Bijan-Karamati-Zamaan-e-MirHossein |
21 تير 1388 ـ 12 جولای 2009 |
آقای نوری علا، نگران رهبری جنبش نباشيد!
فرشاد مجاهدی
آقای دکتر نوری علاء عزیز
با درود های فراوان
مقاله اخیرتان را مانند همیشه با علاقه خواندم و کاملاً نگرانی جنابعالی را درک می کنم. نگران از این که یک بار دیگر تاریخ تلخ این بار به صورتی دیگر تکرار شود و باز نسلی را با لطایف الحیل به قربانگاه ببرند. این مقاله را برای آن نوشتید که سالها بعد بگویید من تذکر لازم را دادم و به وظیفه ام عمل کردم.
من نیز فکر کردم شاید بد نباشد نکاتی را با شما در میان بگذارم تا بلکه بتوانم از نظریات ارزشمندتان بهره مند گردم.
به نظر من این حرکت نه تنها ریشه در حکومت سی ساله آقایان دارد بلکه به راه افتادن چرخ جنبشی است که سی سال پیش در 22 بهمن سال 1357 آن را متوقف نمودند. حتی می خواهم بگویم این حرکت در قلب خود همان خواسته هایی را مطرح می کند که در صد سال پیش مشروطه خواهان خواستار آن حقوق بودند. اولاًحکومتی که کفایت لازم را برای سامان دادن به اوضاع کشور به نحو مطلوب داشته باشد و بتواند قوانین مدرنی را که مجلس شورای ملی و نمایندگان مردم آنها را تدوین می نمایند را اجرا کند. دوماً این حکومت از مقبولیت و مشروعیت سیاسی برخوردار بوده و به صورت کاملاً دموکراتیک قدرت را در دست بگیرد.
همانطور که می دانید در سال 1357 سکه تقلبی اسلامی خریدار داشت و اکثریت مردم از محنوای آن بی خبر بودند. فکر می کردند که با برپایی حکومت اسلامی تمامی آمال و آرزوهایی که به خاطر آنها خونها ریخته شده بود به یکباره محقق خواهد شد. حقوق دموکراتیک مردم داده خواهد شد و خوشبختی بر این سرزمین لبخند خواهد زد. حتی اکثریت روشنفکران آن زمان هم درک اندکی از سیستم اسلامی داشتنند و عده قلیلی هم که می دانستند از ابراز آگاهی خود ناتوان بودند. بهرحال آن سکه تقلبی در آن آشفته بازار با استفاده از ابزارهای گوناگون توانست قدرت را به چنگ آورد و شد آنچه که شد.
اما حال بعد از سی سال و برملا شدن چهره واقعی اسلام ناب انقلابی و هویدا شدن اسرار حتی کاندیداهای دستچین شده نیز برای جلب آرای مردمی که سالها بود رای دادن را فراموش کرده بودند مجبور شدند وعده های (اگر چه سرخرمن) مطالبات محور نظیر ساختن نهاد حقوق بشر، توزیع عادلانه درآمد نفت و غیره و ذالک را بدهند.
چرا ؟ برای این که فهمیده اند که حالا مردم پی به حقوق و مطالبات اساسی خود برده اند و باید با اتکا به این عوامل رای جمع کرد (به همین دلیل قبلاً مردم در رای گیری انتخابات قلابی آقایان شرکت نمی کردند).
از طرفی دیگر سیستمهای حکومتی که در سابق بر اساس تکلیف مداری کار می کردند (مکلف کردن مردم به انجام اموری که حکومت تعیین می کند) دیگر نمی توانند کار بکنند و یکی پس از دیگری برچیده می شوند.در عصر حاضر برای پا برجا ماندن حکومتها باید بطور نسبی حق مدار باشند و حقوق ملت را برآورده سازند. این خواست به قدری قوی و قدرتمند است که به هیچ روی نمی توان از زیر ارایه پاسخ مناسب به آن شانه خالی کرد. دیگر نمی توان تحت هر لفافه (حکومت عدل علی، سوسیالیسم ناب و دیگر ترهات) سر مردم را شیره مالید.
می خواهم بگویم که فکر می کنم هر کسی که رهبری این جنبش را در دست بگیرد باید تا به آخر پیگیر این حقوق و مطالبات باشد وگرنه این جریان و خواست نیرومند اجتماعی انتخاب اصلح خواهد کرد و کسی که پست رهبری را غصب نموده به زودی از مدار خارج می کند و کسی یا کسانی را به رهبری بر خواهد گزید که توان و صلاحیت لازم را تا تحقق آمال و آرزوهای تلنبار شده صد سال اخیر مردم را داشته باشد.
با آرزوی سلامتی و شادکامی
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |