بازگشت به خانه

 

آرشيو

 

دوشنبه ها: مکتوبات فدوی

طنزنوشته های هفتگی حميد رضا رحيمی

تير 1388    - جون 2009

پيوند به اين صفحه با فيلتر شکن: 

https://newsecul.ipower.com/2009/06/29.Monday/062909-Hamidreza-Rahimi-Four-Strange-Pieces.htm

 

چهار شلنگ انداز در بهشت عجايب

رقیب

همگان از میزان علاقه ی مبسوط و دیوانه وار فدوی به اسلام عزیز، و آن مقام دل انگیز، سیدعلی خامنه ای نیز، خبر دارند. فدوی هرگز گمان نمی کرد که روزی کسی پیدا شود که روی اورا کم کرده و روی دست او بلند شود. این خُسران را، فدوی البته  بر نمی تابد و جبران می کند. لکن از اینها  که گذشته، واقعیت این است که مقام معظم رهبری، سلمه الله تعالی، از مظلومترین رهبران جهانست. با اینهمه، فدوی تاکنون  ندیده است که از زحمات طاقت فرسای ایشان، که با تاییدات  خداوند متعال و در ظّل توجّهات حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا روحی فداه، می رود که ملت بخاک و خُل خفته ی ایران را به سزای اعمالشان برساند، تاکنون تقدیری در خور بعمل آمده باشد. ذغال خوب، یعنی شکسته نفسی حضرتشان دراینمورد، البته بی تاثیر نبوده است.

به گزارش رسانه های دارالخرافه، پس از اینهمه سال، عاشق شیفته ای سرانجام سکوت را شکست و در غزلی شدیداً عاشقانه، مقام معظم رهبری را بیرحمانه ستود. این مشتاق دلسوخته، مرید و بندهء خاکسار، البته زن نیست بلکه،  جسارت است، رویمان بدیوار، مرد است. این دلباخته ی پاکباخته، کسی نیست جز غلامعلی حدّاد عادل، رئیس سابق مدرسه ءموش ها (مجلس شورای اسلامی – م) که خطاب به مقام معظم رهبری چنین سروده است:

ای دو چشمانت چراغ شام یلدای همه!

آفتاب صورتت خورشید فردای همه

ای دل دریایی ات  کشتی نشینان را  امید

وی نگاه روشنت فانوس دریای همه

ای بیان دلنشین ات بارش باران نور

وی کلام آتشین ات آتش نای همه

خنده های گاه گاهت خنده ی خورشید صبح

شعله ی لرزان آهت شمع شب های همه

قامتت نخل بلند گلشن آزادگی

سرو سرسبزی، سزاوار تماشای همه

گر کسی از من نشانی از تو جوید گویمش

خانه ای در کوچه باغ دل، پذیرای همه

لاله زار عشق یکدم بی گل رویت مباد

ای گل رویت بهار عالم آرای همه

گرچه فدوی خوف آن دارد که مقام معظم رهبری، مَدّه ظله العالی، را در موقعیت دشوار "یکدل و دو دلبر" قرار دهد، معذالک او نیز غزل خود را، که محصول عرقریزان روحش در مقابله با دلبری رقیب است، بشرح زیر تقدیم می کند. تا یار که را خواهد و میلش به که باشد! امید که مقبول طبع هنرپرور حضرتشان واقع شود. آمین  یارب العالمین :

ای رُخت  کابوس شبهای همه

کُند و زنجیر تو بر پای همه

ای که با اذن خداوند بزرگ

گشته ای حاکم به جان های همه

ای پس از آن هم گوارای وجود

خانمان و مال ومأوای همه

ایکه با داغ و درفش ات گشته ای

سرور و سالار و آقای همه

ای کبود از مهربانی های تو

پا و دست و پشت و آنجای همه!

ای شکسته از نشست بار تو

نردبان قد و بالای همه

آگهی ز اسرار، بسکه کرده ای

استراق سمعِ نجواى همه

دست و دل بازی و، جانا، کرده ای

خون مبسوطی به دل های همه

گرچه صد در صد دمکراتی، ولی

می کشی سیفون به آرای همه!

آنچنانی تو که سهل ممتنع

زین سبب گشتی معمّای همه

التفات تو فقط امروز نیست

داده ای ترتیب فردای همه!

در محبت های تو تردید نیست

کرده ای بی شبهه "توپا" ی همه!

 

کج فهمی

فدوی نمی داند که خوانندگان محترم ضد انقلاب تا کنون به این  نکته توجه داشته اند که با وجود در گذشت سی سال از انقلاب ایران ، هنوز برخی از مردم به خاک و خون خفته ی ایران  اسلامی، قادر به  درک فرمایشات داهیانهء مقام معظم رهبری  ُمدّه ظل العالی نمی شوند لکن بعضی دیگر به ُطرفة العینی ملتفت فرمایش ایشان می شوند؟ از این دو طایفه اگر نمونه بخواهید، در عبارات زیر ُمستتر است:

شهروندی گرامی به یکی از جراید دارُالخُرافه ُملتجی شده است که : «مسئولين آثار باستاني و ميراث فرهنگي كشورهايي مانند چين، مصر يا تركي آثار كشف شدهء جديد كشورشان را با افتخار به جهانيان معرفي و از آنها به بهترين وجه نگهداري مي نمايند در حالي‌كه در كشور ما بسياري از اخباري كه در اين مورد منتشر مي گردد مربوط به قاچاقچيان و گنج يابان مي باشد».

فدوی عرض می کند که حرفا میزنه قیصر، چشما میره کاسه ی سر! این چه فرمایشی است برادر شهروند؟ سارقین گرامی دقیقاً در جهت  اجرای منویات اعلیحضرت العظما سید علی خامنه ای،

سلمه الله تعالی، که به آثار باستانی مشتی خرابه اطلاق فرمود، گام برداشته و دارند آن خرابه ها

را برایتان برایگان جارو می کنند! حالا شما بجای تشکر انتقاد هم می کنید؟ ای ی ی ی ی..!

بقول آن بزرگوار :  یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت !

 

دور از انتظار

فدوی در مرور درد دل ها و شکایات مؤمنین، کثرالله امثالهم، گاه به مواردی برخورد می کند که لامحاله سرِ همه جایش اسفناج سبز می شود! و نمی داند که این گیس ها را این سی ساله کجا سفید کرده اند ؟ ملاحظه کنید:

«چرا بايد بعضي مسئولا‌ن ما در برابر اين همه بي احترامي، گستاخي و زياده خواهي اعراب ـ از عراق گرفته تا مصر و اردن ـ سكوت كنند؟ چرا در برابر ادعاهاي به حق تاريخي ما نسبت به بحرين كوتاه مي‌آييم و حتي از آنها دلجويي مي كنيم؟ مگر آنان در برابر ادعاهاي دروغين شان كه نسبت به جزاير سه گانه ما و يا جعل نام خليج فارس دارند از ما عذرخواهي كرده اند؟ دولت بايد بداند كه سياستمداري از نظر مردم ايران محترم است كه به جاي لبخند به دشمنان ايران در برابر آنان ترش رو باشد و به جاي فشردن دستانشان، آن را قطع نمايد».

فدوی، در پاسخ، عرض می کند: شما دیگر چرا برادر شهروند؟ حالا اگراین حرف ها از دهان یک ضد انقلابی ای، چیزی، در می آمد، می شد فهميد، اما آخر شما چرا؟ ما سال هاست که داریم خودمان  را صمیمانه پاره می کنیم ، لباس عربی می پوشیم، گل بر سر و قمه بر ملاج می کوبیم ، هرچه چراغ و، بقول عوام ، including ذخیره ی ارزی که بخانه روا بود ،پس از کسر پنجاه در صد  کارمزد خود ، در طبَق اخلاص نهاده  بحضور پر زور ماجراجویان عرب تقدیم کرده، هویّت از ملت مان بر گرفته، پادشاه مان خود را «کلب ِ آستان ِ» ایشان محسوب فرموده  و مردم همیشه در صحنه مان نیز، حال وآیندهء خود را شدیداً در یک مجلس ختم هزار و چهار صد ساله بباد داده، به امید آنکه سرانجام روزی برادران عرب سر لطف آمده و ما را هم جزئی از ُامّت اسلام عزیز منظور و از بيخ عرب محسوب فرمایند. آنوقت شما می گوئید: «چرا بايد بعضي مسئولا‌ن ما در برابر اين همه بي احترامي، گستاخي و زياده خواهي اعراب، از عراق گرفته تا مصر و اردن، سكوت كنند؟» ای ی ی... و باز هم  بقول آن بزرگوار: «یا رب مباد کس را ، مخدوم بی عنایت!»                                        

 

آن سوی باور

جمهوری اسلامی شکوهمند ما، مظهر عملیات محیّرالقوُل و مستبعد است؛ از طرح های تأمین امنیت اجتماعی (سلب امنیت اجتماعی ـ م) بگیرید تا تبدیل دانشگاه به گورستان. اکنون نام حضرت امام (ل)، که یاد گرامی اش لرزه بر اندام آدمی می اندازد، را بر يک جشنوارهء نهاده و اسم جایزه اش را گذاشته اند: «امام مهر بانی!»... يعنی، لطافت هم که می خواهند بخرج بدهند، سراغ شعر مادر مرده می روند . متولیّ قضیه، البته «نظامی» است (منظور نظامی گنجوی نیست ـ م) و انگیزه را نیز «پیشگیری از وقوع جرایم» ذکر می کنند! فدوی احتمال می دهد که برادران، شعر را با مرگ موش عوضی گرفته باشند! باری ـ اگر به عرایض فدوی باور ندارید، عین آیه را بنقل از خبرگزاری وا بسته ی مهر از کرمان ذیلاًً می آورد:

«سرگرد پریور عنوان کرد: برگزاری دو نشست تخصصی شعر و پژوهش اجتماعی، و نشست تعامل پلیس با شعرا، از جمله برنامه های این نشست است. وی گفت: موضوع پژوهش های ارسالی به دبیرخانه همایش شعر اجتماعی کرمان پیرامون شعر اجتماعی و در راستای پیشگیری از وقوع جرایم و فرهنگ سازی اجتماع است».

خلاصه، بقول آن شاعر ضد انقلاب:  «از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود!»

ضعلی الله التکلان وهو المستعان

کتبة الفقیر ـ فدوی

www.hazl.com

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630