از موج سبز تا موج سرخ، به سوی موج سپيد

حشمت طبرزدی

میرحسین موسوی و نیرو های همسوی او، زنان و مردان دوران موج سبز بوده اند. آن ها به هیچ وجه خود را برای رهبری موج سرخ آماده نکرده بودند. شاید گمان نمی کردند که مجبور شوند غسل شهادت بکنند و در مقابل  ولی فقیه و نیرو های تحت امر او قد علم نمایند. آن ها گمان می کردند که اگر پیروز انتخابات شوند زیر نظر ولایت فقیه اما در چارچوب همین قانون انجام وظیفه کنند. بار ها و بار ها در سخنرانی های میرحسین موسوی تاکید شد که او به نظام اسلامی و ولایت فقیه باور دارد و دلیل تایید او نیز همین بود. اما گویا سرنوشت، آن ها را در جایگاهی قرار داد که خود نمی پسندیدند...

(پيوند با فيلتر شکن>>>>)

یا سلطهء خونین کودتا یا نجات انقلاب

توده ای ها گزينهء ديگری نمی بينند

برگرفته از سايت راه توده

اين اقلیت که نقشی در انقلاب پنجاه و هفت نداشت و اساسا اختلافی با نظام شاهنشاهی نداشت مگر شریک شدن در غارت مردم، اکنون می‌خواهد پس از کشتار مردم و از دم تیغ گذراندن باقی مانده کادرهای مذهبی انقلاب پنجاه و هفت، سلطه فاشیستی برجامعه را تثبیت کرده و سپس برای تثبیت موقعیت جهانی خود به دامن امریکا پناه ببرد. این جان کلام است و بقیه شعارهائی که علیه امریکا و اروپا و بقول خود"انگلیس خبیث" میدهند، حتی اگر در این مرحله از سر سادگی و صداقت هم باشد، در ادامه این مسیر رنگ باخته و به تسلیم کشور به همان قدرت‌های خبیث ختم خواهد شد.

(پيوند با فيلتر شکن>>>>)

لباس شخصی‌ها؛ نیروهای فشار و کشتار

مسعود نقره کار

«لباس شخصی» ها نام امروزین گروه ‌های فشار و کشتار است. آنان از سازمان یافته‌ترین گروه‌های فشار و کشتار هستند که در ارگان‌های مختلف سرکوب شاغل‌اند. این دستجات نیمه‌نظامی در سپاه پاسداران، بسیج، وزارت اطلاعات و به ویژه در قوه‌ی قضاییه به کار گرفته شده‌اند و در شرایط معین تحت یک فرماندهی واحد برای ایجاد ارعاب و ضرب و شتم و کشتار مردم مورد استفاده قرار می‌گیرند. بسیاری از دگراندیشان و روشنفکران ایران در داخل و خارج از کشور به دست «لباس شخصی»ها، به طرز فجیع به قتل رسیدند.

((پيوند با فيلتر شکن>>>>)

ایرانیان خارج از کشور و چگونگی ياری به جنبش

هوشنگ معين زاده

در این اوضاع سرنوشت ساز، پرسش این است که ما ایرانیان برونمرزی چه نقشی می توانیم داشته باشیم؟ چه باید بکنیم تا هموطنانمان، ما را در کنار خود احساس کنند؟ چه باید بکنیم که این حرکت عظیم به هدر نرود و تلاش زنان و مردان بویژه دختران و پسران جوان ما بی نتیجه نماند؟ چه باید بکنیم که صدای واقعی و خواسته باطنی ملتمان به گوش جهانیان برسد؟ چه باید بکنیم تا سیاستمداران جهان تصور نکنند که مبارزه کنونی مردم ایران تنها بخاطر تقلب در انتخابات بوده، بلکه هدف آنها تغییر کلیت نظام است؟ چه باید بکنیم که این غول بی شاخ و دم جمهوری اسلامی را به گورستان تاریخ بسپاریم و شر آن را از سر مردم ایران و جهان کم کنیم؟ و مهمتر از همه اینکه در این اوضاع و احوال چه ها نباید بکنیم که مبادا این حرکت از مسیری که اکثریت مردم ایران می خواهند، خارج گردد؟

(پيوند با فيلتر شکن>>>>)

اعلاميهء ولی فقیه در اعلام مرگ جمهوریت

راوی: اسد مذنبی

ای ولی پرستان و ای مریدان رهبر! این انتخابات ثابت کرد که انتخابات هیچگاه به گروه خونی من و شما نمی خورد، چون انتخابات مخصوص جاهایی است که سیاستمداران چهار روز در مسند قدرت قرار می گیرند و اگر مردم نخواستند برکنار می شوند، انتخابات در جایی معنا دارد که آرای مردم معنا داشته باشد. انتخابات قبایی است که توسط مردم براندام سیاستمداران دوخته می شود. اما در جایی که  ولایت مطلقه فقیه حاکم است، خدا وکیلی، عبایی که توسط مردم دوخته شود به هیچ وجه به قامت رعنای رهبر جور درنخواهد آمد. به همین دلیل تصمیم گرفتم از امروز مرگ جمهوریت و ختم این بساط پر هزینه را اعلام نمایم. و اما دلایل بنده برای ختم جمهوریت نظام:

1- در قانون اساسی، خصوصاً در اصل یکصد و ده، صراحتاً همهء قدرت در ید با کفایت ما قرار گرفته و ما نیز مانند همهء رهبران با کفایت مرده و زنده ازاین قدرت برای کوبیدن میخ خود استفاده کرده ایم. اکنون از مخالفان خود می پرسم کجای این کار سوء استفاده از قدرت است؟ شرکتی با مسئولیت نامحدود بنام ما ثبت شده و ما هم مشغول بهره وری هستیم و این حسن استفاده است!

2- انصافاً درکجای جهان یک رهبری را سراغ دارید که اینهمه قدرت یکجا و با سینی تقدیم وی بشود و آن رهبر عظیم الشان ناز کرده و با عباراتی از این قبیل آنرا پس بزند که: چرا اینقدر زیاد، نه تو را بخدا یک ذره اش را بردارید، آخه این خیلی زیاده می مونه، کسی نیست بخوره، یه خورده اش رو خودتون بردارین، واسهء یه نفر خیلی زیاده، جا ندارم...

3- اینکه می گویند قدرت فساد می آورد، منظور قدرت هایی هستند که دسترسی به سردخانه ویخچال نداشته و در هوای آزاد هستند، در صورتی که قدرت مقام شامخ ولایت در جای بسیار خنک نگهداری و منجمد شده و به هیچوجه امکان فاسد شدن آن وجود ندارد.

4- در بسیاری از اصول قانون اساسی بصراحت می گویند که ولی فقیه حافظ جان و مال و ناموس کلیهء آحاد است، معنای اين سخن چیست؟ فکر می کنید، مثلاً، می خواسته اند پستانک بگذارند توی دهان ولی فقیه تا گریه نکند؟

در خاتمه باید بگویم اینجانب واقعا تا دیروز معنای انتخابات را نمی دانستم و از بس شنیده بودم که انتخابات چیز خوبی است، پراز املاح و ویتامین است، خب، ما هم طمع کرده و چند بار مزه آنرا چشیدیم بدون اینکه بدانیم چه .... می خوریم. و اعتقاد راسخ دارم که از روز اول احتیاجی به آرای مردم نبود اما چون دردام رفراندومی که خودمان پهن کرده گرفتار آمدیم بنابراین انتخابات موجب گرفتاری حکومت اسلامی شده است. ولی، همانطور که می گویند، جلوی ضرر را از هرجایی که بگیری منفعت است، و در امسال که آن را «سال الگوی مصرف» اعلام کرده ام از مسئولان می خواهم، بخاطر جلوگیری از اسراف، در انتخابات را گل بگیرند تا همه تکلیف خود را روشن بدانند.

و السلام و علیکم و رحمه الله و ـ برای ما که خیلی ـ برکاته  

(آرشيو با فيلترشکن)