بازگشت به خانه | فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان | پيوند به آرشيو آثار نويسنده در سکولاريسم نو آدرس اين صفحه با فيلترشکن: https://newsecul.ipower.com/2009/06/23.Tuesday/062309-Sohrabestaan-How-ther-were-killed.htm |
تير 1388 ـ جون 2009 |
آنها چگونه تیر خوردند؟
وبلاگ سهرابستان
بررسی تحلیلی چگونگی شهادت شهدای روز شنبه نشان میدهد که آنها توسط تک تیراندازان مورد اصابت تیر واقع شدهاند. هیچکدام از شهدا توسط اسلحهء معمولی هدف قرار نگرفتهاند. حال این سئوال مطرح میگردد که چرا از اسلحه مخصوص و افراF ویژهء تکتیرانداز استفاده شده است؟
آنچه دنیا شاهد آن است تظاهرات بسیار مسالمتآمیز مردم ایران است که حتی در آن شعاری بجز سکوت داده نمیشود، طبق قوانین ایران و قوانین بینالمللی امکان برخورد پلیس با چنین تظاهراتی وجود ندارد، کسی اجازه برخورد ندارد. حتی اگر نیروهای دولتی قصد برهم زدن تظاهرات را داشته باشند مراحل برخورد شامل سد کردن راه تظاهرکنندگان و بستن خیابان مسیر راهپیمائی و چند شاخه کردن آنها و نهایت تقسیم آنها بدستجات کوچک و نهایتاً پراکنده کردن آنها، استفاده از گاز اشکآور، و در صورت عدم موفقیت گاز اشکآور استفاده از فشنگ مشقی برای تبراندازی هوایی و سرانجام استفاده از گلوله پلاستیکی است. تحت هیچ شرایطی طبق قوانین موجود اجازه استفاده از فشنگ حقیقی وجود ندارد.
حکومت ایران نه تنها در همان گام اول از سلاح گرم استفاده نموده بلکه اين کار را توسط سلاح های نظامی ویژه تک تیراندازی که دارای برد زیاد و دوربین مجهز و امکان هدفگیری دقیق است انجام داده است. دنیا اکنون با این واقعیت تلخ مواجه شده است که دلیل استفادهء حکومت ایران از چنین سلاح پیشرفتهای بر علیه تظاهرات مردمی چیست؟
برای کسانی که حداقل آشنائی با سیستم حکومتی ایران را دارند کاملاً واضح است که فقط یک مقام در ایران امکان صدور چنین دستوری برای هدف قرار دادن مردم دارد، فقط جلاد حاکم که در رأس قوای مسلحه است میتواند چنین تصمیمی را گرفته و به نیروهای مسلح خود بگوید که آنها باید مردم را هدف قرار دهند. استفاده از سلاح های ویژه نشان میدهد که کشتار مردم با برنامه ریزی دقیق و با نیت اهریمنی ولی فقیه انجام گرفته است.
خبرهای متقن و قابل اطمینانی که از داخل حاکمیت میرسد حکایت از آن دارد که دستور رهبری برای کشتار وسیع و گستردهء تظاهرکنندگان و دادن درس عبرتی سنگین و وحشتناک به جامعه و خاموش کردن یکبارهء جنبش مردمی بوده است، در حالیکه زیردستان وی دستورش را با تعدیل اجرا نموده و تعداد شهدای روز شنبه در حدود دویست نفر است. پیکر بیشتر شهدا توسط خود نیروهای حکومتی ربوده شده ولی آنچه مسلم است حدود دویست نفر شهید است. اما این خواسته و دستور رهبری نبود، خواست وی کشتاری در حد وسیع بود تا بیکباره بتواند آتش را خاموش نماید.
رهبری حتی در نماز جمعه نیز کوشید نیروهایش را در بالاترین حد امکان تحریک نموده و احساسات آنها را برای انجام چنین کشتاری بسیج نماید. ولی براستی چرا وی باید در صدد کشتاری چنین وسیع باشد؟
بر خلاف آنچه رژیم همواره تلاش داشته با دستگاه های تبلیغاتی خود در ذهن مردم ایران و دیگر کشورها جلوه دهد که حکومتی یکدست و آهنین است، شدیدترین اختلاف ها در درون حاکمیت وجود دارد، بحدی که اگر این موج مردمی فقط برای دو هفته ادامه یابد اختلافات درون حاکمیت چنان بسرعت حاد خواهد شد که سقوط حکومت برگشتناپذیر خواهد بود. رهبری فقط یک گروه کوچک که تعداد آنها زیر ده نفر است را دارد که کاملاً سرسپرده و مطیع هستند، ولی بجز آنها سایر افراد سرسپرده و مطیع کامل نبوده و هر کدام تحلیل و نظر خود را دارند، قشر اخیر هر روز فاصلهاشان از رهبری بیشتر شده و صدای انتقادشان بلندتر میشود. رهبری از وحشت اینکه این صداها به بیرون رسیده و اختلافات درون حاکمیت علنی گردد حاضر است به هر قیمتی جنبش مردمی را سرکوب نماید و بهمین دلیل خواست او روز شنبه کشتاری وسیع و قاطع بود تا مردم را بیکباره و برای همیشه بخانه فرستاده و سپس در آرامشی که ایجاد میشود به تصفیهء گسترده در درون حاکمیت دست زده و نوکرانی که در این جریانات تا کمر جلویش خم نشدهاند را جایگزین نماید. گرچه رهبر ناقصالعقل این آرزو را با خود بگور خواهد برد. خامنهای میداند که زیر بار فشارهای بینالمللی نمیتواند مقاومت نماید و باید هر چه سریعتر اوضاع را در ایران تحت کنترل درآورد و بهمین دلیل وی بدنبال استفاده از الگوی چینی برای سرکوب مردم ایران برآمد.
دولت چین در سوم ژوئن سال 1989 مردم خواستار تغییر را در میدان «تیانآنمن» در شهر پکن با قوای نظامی مورد یورش قرار داده و بیش از بیست هزار نفر را قتل عام نمود و جنبش مردمی در چین را بطور قاطع و سریع خاموش نمود. دولت چین برای مدتی شماتت جامعه بینالمللی را بجان خرید و آرام آرام این موضوع بفراموشی سپرده شده و روابط چین با دیگر کشورها عادی گردید. اگر ناآرامی در چین ادامه مییافت و عملیات سرکوب مدت زیادی طول میکشید قطعاً دولت کمونیستی ساقط میگردید.
مشاوره روس ها هم به رهبر درمانده استفاده از الگوی چینی و کشتار انبوه یکباره و خاموش نمودن همیشگی صدای مخالفت در ایران بود. چنین موفقیتی، یعنی سرکوب یک مرحلهای جنبش مردمی ایران، میتوانست موقعیت متزلزل رهبری در میان حامیانش را نیز تحکیم نموده و حتی در درازمدت باعث موفقیت بینالمللی وی گردد. وی میتوانست بدنیا نشان دهد که با چه کسی طرف هستند. این حمام خون میتوانست جشن حنابندان آقا مجتبی بعنوان ولی فقیه بعدی و استمرار سلطنت سلسله خامنه ای باشد. آنچه برای رهبر شعور از دست داده قابل درک نیست این است که نیروهای نظامی ایران با نیروهای کور و ابله و خودفروش چینی فرق میکنند.
ما میدانیم که بسرعت و ظرف چند روز و با چند راهپیمائی به هیچ نتیجهای نخواهیم رسید، برای ما روشن است که استمرار این حرکت است که ما را به پیروزی خواهد رسانید. هر ایرانی که بخیابان بیاید، هر ایرانی که باتوم بخورد، و هر ایرانی که گلولهای شهیدش نماید شکاف های جدی درون حاکمیت را تشدید و تعداد بیشتری از فرماندهان و کارگزاران حاکمیت را از اردوگاه تاریکی حاکمیت، به جبهه نور و امید مردم جاودان ایران خواهد کشانید.
http://sohrabestann.blogspot.com/2009/06/blog-post_5646.html
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |