دربارۀ ما  |  تماس با ما  |  آرشيو روزانه |  فهرست کلی مقالات  |  فهرست موضوعی مطالب  |  آرشيو «کوتاه و گويا»  |  ويدئوها  |  کتابخانه اينترنتی | ماشين جستجو  | فيلترشکن

سال دوم ـ  شماره 558  ـ  چهار شنبه 27 خرداد 1388 ـ  17 ژوئن 2009  

 

===================== کوتاه و گويا  =====================

آیا می دانید که ما چرا و برای چه و چه کسی مبارزه می کنیم؟

نامه ای از ايران>>>

در ادامه ی اعتراض شکوهمندمان به هشدارهای زیر توجه کنید والا همه ی تلاش ما به هدر خواهد رفت و خون شهدای این جنبش بی نظیرمان که می رود ایران را سربلند کند پایمال خواهد شد. ١) آیا ما با احمدی نژاد مخالفیم؟  اگر پاسخ شما آری است، آنوقت وای به حالمان که احمدی را می برند ولی دیکتاتور دیگری را به جای او می گذارند. ما مطابق اساسی ترین شعارمان، یعنی «مرگ بر دیکتاتور» با دیکتاتوری مخالفیم: «چه شاه باشه، چه دکتر». ٢) ما برای چه برخاسته ایم؟  برای ریاست جمهوری آقای موسوی؟  اگر جواب شما آری است، بهتر است که دیگر مبارزه نکنید چون خود این طرز فکر به دیکتاتوری ختم می شود.  چون اشخاص ولو بهترین باشند می آیند و می روند و بسیاری هم هوا برشان می دارد و دیکتاتور می شوند.  ما برای استقرار بی چون و چرای دموکراسی  و منشور جهانی حقوق بشر مبارزه می کنیم.  موضوع یک بار پس گرفتن رای مان نیست. ما بایستی برای همیشه صاحب حق رای خود باشیم و این بدون داشتن دموکراسی واقعی بر مبنای اعلامیه جهانی حقوق بشر میسر نیست.  صحت این موضوع در دنیا ثابت شده.  در ضمن متوجه باشید که موضوع اجرای دقیق قانون اساسی نیست چونکه آنوقت می شود همین که شد! اگر این حرف را قبول ندارید پس قانون اساسی را نخوانده اید. اگر قانون اساسی را بخوانید متوجه می شوید که موضوع تغییر قانون اساسی است نه اجرای آن. ٣) رهبر ما در این اعتراض کیست؟  آقای موسوی یا آقای کروبی یا آقای خاتمی؟  اگر جواب شما یکی از این سه نفر یا هر سه است، ما مبارزه را باخته ایم. رهبر ما، خود ماییم، یعنی ملت ایران.  این افراد تا خواسته های ما را،  یعنی حق ما را برای تعیین سرنوشت خود به عنوان یک ملت تایید می کنند، موقتا نماینده ما خواهند بود.  این هر سه پرچمدار راه ما هستند تا زمانی که خواسته های ما را نمایندگی کنند.  منظور قدرناشناس بودن نیست، ولی این ماییم که با رای مان اینها را ساخته ایم نه آنها ما را.  پس فقط نگوییم «موسوی، حمایتت می کنیم»، بلکه در کنار این شعار و به دفعات بیشتر بگوییم «دموکراسی خواست ماست، حقوق بشر حق ماست» یا یک چیزی مثل این. در ضمن از کروبی هم گاهی حمایت کنید چون اولا دانشجویان با او هستند و دوما شهامتش از آنجاییکه حتی از حقوق هموطنان بهایی و خدانشناس هم اعلام حمایت کرده، قابل تحسین است. ٤) آیا با مذاکرات رهبر با آقای موسوی و احتمالا با آقای کروبی و یا رسیدگی شورای نگهبان به شکایات آقایان موسوی و کروبی مبارزه ما به آخر می رسد؟  اگر جواب شما آری است پس بدانید که این مذاکرات پشت پرده و ادعای رسیدگی به وسیله ی شورای نگهبان که اصلا حق نداشت  اول برای ما نامزدهای انتخاباتی تعیین و بعد هم انتخاب ساختگی احمدی نژاد را تایید کند، یعنی تعلیق دادن به محال و سر ما را گرم کردن تا سر و صداها بخوابد و دوباره جنایت کاری و اهمال شروع شود.  ما بایستی تا باطل شدن این انتخابات مقاومت و مبارزه کنیم. آنوقت، در یک انتخابات جدید نشان خواهیم داد که ما رییس جمهوری را انتخاب می کنیم که اراده ی ما را نمایندگی کند نه آنکه تدارکاتچی باشد.  در ضمن حضور خواهران در این اعتراض عظیم کمتر از برادران نبوده است، چرا یک زن نیز در انتخابات دوباره ی ریاست جمهوری شرکت نکند؟  هر گونه تبعیضی علیه هر ایرانی بایستی باطل شود. ٥) آیا وقتی که این جور بی رحمانه ما را می زنند و می کشند و شبانه به دانشجویانمان حمله می کنند، بایستی ما هم مقابله به مثل کنیم و دست به خشونت بزنیم؟  اگر جواب شما آری است که بدا به حال همه ی ما.  ما بایستی از خود دفاع کنیم و همدیگر را نجات بدهیم  و مثل روز دوشنبه به همدیگر بگوییم:  «نترسید، ما همه با هم هستیم».  اما بایستی با نیروهای سرکوبگر مقابله به مثل نکنیم.  رافت و عطوفت به خرج دهیم تا وجدانشان بیدار شود و به همقطارانشان در نیروهای انتظامی و بسیج و سپاه پاسداران بگویند که اینها برادران و خواهران ما هستند. در آخر بایستی به خاطر بسپاریم که ما مثل نسل پدران و مادران خود در انقلاب بهمن ١٣٥٧ می دانیم  که چه نمی خواهیم:  آنها شاه را نمی خواستند و ما هم مستبدان رنگارنگ حاکمیت کنونی را و ماشاالله یکی دو هم نیستند.  ولی بر خلاف آنها می دانیم که چه می خواهیم:  آزادی، دموکراسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر.  ما خود با خرد جمعی و مسوولیت پذیری رهبریم.  این بر عهده ی نسل ماست که به این خواسته ی تاریخی ملت ایران جامه ی عمل بپوشانیم و دنیا هم با ماست.     (آرشيو)

g

بیانیه ی جبهه ی دموکراتیک ایران

پیرامون حوادث اخیر و در بیان نظرات مشخص تشکیلاتی

این فقط یک مرحله از کار است. به باور ما باید از شرایط موجود استفاده کرد و خواهان نفی نظارت استصوابی و برگزاری یک انتخابات دموکراتیک،عادلانه و سالم بود.این مهم ممکن نمی شود مگر این که انتخابات از ابتدا تا پایان زیر نظر سازمان ملل متحد صورت بگیرد. اگر اپوزسیون به کمتر از این قانع شود بار دیگر گرفتار استبداد دینی از نوع مدرن ان خواهیم شد. سکولار دموکرات ها حق دارند در یک انتخابات دموکراتیک کاندیدای خود را برای رقابت، معرفی کنند و جبهه ی دموکراتیک ایران در این زمینه امادگی خود برای شرکت در انتخابات دموکراتیک را اعلام می کند.

بلند پروازی‌ها و سياست تحقير و ياس

خامنه‌ای از انتخابات دهم رياست جمهوری چه انتظاری داشت؟

مجيد محمدی

خامنه ای می خواست نخست مردم را به عرصه بياورد و بعد، با تغيير نتايج، آنها را مايوس کند تا دوباره هوس نکنند به فعالان سياسی تبديل شوند. در صورت اعتراض پس از اعلام نتايج نيز ده ها هزار نفر از اين جوانان بازداشت شده و با کتک خوردن در زندان‌ها و بازداشت گاه‌های غير قانونی و غير مشخص درسی برای عدم مشارکت سياسی در آينده به آنها داده می شد. لياقت جوانان ايرانی از منظر حزب پادگانی رهبری فعاليت در بسيج و همراهی با نيروهای وفادار به رهبری، اعتياد و بيکاری، يا مهاجرت به خارج کشور است.

از ورای دود

رامین کامران

اگر یک جناح بتواند رقبا را به قبول سیادت خود وادار کند، اقتدار خود رهبر هم که به هر صورت به نوعی بین جناح ها مانور می کند و تعادل خویش را حفظ می نماید، به خطر خواهد افتاد چون امکان اینکه پس از شکسته شدن کمر رفسنجانی یا احمدی نژاد بشود دوباره تعادلی بین جناح های بر جا مانده برقرار نمود بسیار کم است. خامنه ای، بر خلاف آنچه که برخی به وی نسبت میدهند، توان ریاست فائقه به سبک خمینی را ندارد و اگر بخواهد با قرار گرفتن در رأس جناح پیروز چنین نقشی را بازی کند، گور خود و نظام را خواهد کند. این نظام از اول هم قابلیت اینکه طرح توتالیتر خود را به درستی به اجرا بگذارد و در قدرت و جامعه یکدستی چشمگیر ایجاد کند، نداشت.

تغيير ساخت سياسی از طريق صندوق رأی ناممکن است

گفتگو با عباس عبدی

گفتگو‌گر: مهیندخت مصباح

من هیچگاه نگفته بودم که موسوی و کروبی برنده می‌شوند. همیشه عقیده داشتم که واقعی یا غیرواقعی، کسی غیر از احمدی‌نژاد نمی‌تواند از این ساختار بیرون بیاید. ما از طریق صندوق رای نمی‌توانیم تغییری در ساخت سیاست ایجاد کنیم. اما مشارکت کردم برای این‌که برای فرصت‌ها آمادگی داشته باشیم. برای این‌كه وقتی زمینه و توازنی ایجاد شد، مشارکت و نرمش سیاسی، ما را برای تعامل درست با ساخت قدرت، آماده کرده باشد. من همیشه گفته‌ام که از موضع اصلاح ‌ط‌لبی نمی‌توان وارد قدرت شد. اما تنها راهی که کسی می‌توانست رای بیاورد، اتخاذ موضع اصلاح ‌طلبانه بود.

 

© 2008 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630