 |
|
خرداد 1388 ـ جون 2009 |
|
|
|
خرداد 1388 ـ جون 2009 |
آدرس اين صفحه با فيلترشکن:
هشدار!
مراقب باشيد چه می کنيد!گودرز کیوان
از دید من، در انتخابات این دورهء ریاست جمهوری بی گمان گزینهء پنجم یعنی بایکوت انتخابات بهترین گزینه است. ولی می خواهم بگویم بیایید نترسیم از اینکه اگر رأی ندهیم، دوباره احمدی نژاد رأی بیاورد. درست است که او آدم زشتی است، باورها و کارکرد زشتی دارد و کارهای نادرستی هم انجام می دهد. ولی مطمئن باشیم اگر یک دورهء دیگر هم روی کار بیاید، وضع از اینکه هست بدتر نخواهد شد. از دید من ممکن است از برخی جهات بهتر هم بشود. اگر هم کسی بجز او برگزیده شود وضع از اینکه هست آنچنان بهتر نخواهد شد. همهء نامزدها عضو نهاد ضد مردمسالار تشخیص مصلحت نظام بوده اند یا هنوز هم هستند و همه در چهارچوب قانون اساسی کنونی و زیر دیدگاه های رهبر کار خواهند کرد. پس اگر زمانی مصلحت نظام با مصلحت ملت رودررو باشد که بسیار هم هست، بیگمان مصلحت نظام را برخواهند گزید. اینها برای این کار دست چین شده و قسم آنرا خورده اند. بنا براین هیچیک از آنها دلسوز این ملت نخواهد بود. پس دل به عوامل خود رژیم و تغییر از درون خوش نکنیم. با شرکت در رأی گیری تنها به مشروعیت بین المللی رژیم کمک خواهیم کرد. چیزی که بیتابانه بدنبال آن است تا خود را کمی از فشارهای بین المللی برهاند.
بیایید دست آوردهای دورهء احمدی نژاد را با دورهء اصلاحات دروغین بسنجیم. با نگاه نخست پیداست که اکنون دیگر از آن دستاوردهای دورهء اصلاحات با آن شور و هیجان چیزی برایمان نمانده. من از اینهم فراتر می روم و می گویم این اصلاحات دروغین دستاوردهای منفی هم داشته است. از جمله فرصت هایی که برای بازسازی و نیرومند تر کردن پایگاه ضد مردمی رژیم در اختیار آن قرار گرفت. از یکسو لابی جمهوری اسلامی در کنگرهء آمریکا و کشورها و نهادهای بین المللی دیگر، نیرومند تر و کاراتر شد و از سوی دیگر افسردگی سیاسی را نیز در دامان این ملت گذاشت که چند سال است در پی آن، دست و پای رژیم بازتر شده است. پس اگر دستاوردی بوده و بیگمان نیز چنین است، یا منفی است یا اگر هم مثبت بوده ماندگار و پایا نبوده و تنها رویهء رژیم را دگرگون کرده نه درونمایهء آنرا.
نمونه اینکه ما آزادی مطبوعات را بصورت نسبی در دوره ای گذرا دیدیم و خوشحال هم بودیم و این آزادی نسبی بسیار هم به چشم می آمد. ولی سرانجام چه شد؟ قانون مطبوعات سفت و سخت تر شد و از این پس دیگر هیچگاه مطبوعات به آزادی گذشته توان کار کردن نخواهد داشت. این چیزی است که چون ماندگار است، باید از آن ترسید، نه چهرهء زشت احمدی نژاد! این دستاوردهای منفی که کم هم نبوده اند یادگاری از دورهء اصلاحات دروغین ساختهء خود رژیم است! حکومت در زیر پردهء فریبندهء این اصلاحات خود را پنهان کرد، نقاط ضعف خویش را آرام آرام و در رویارویی با جنبش های شهروندی برآورد کرد و آنها را پوشش داد، لابی های خود را با بیگانگان نیرومندتر کرد و بدینگونه خود را بازسازی نمود.
اگر رژیم به یک ساختمان بمانَد که اسکلت و دیوار و نما دارد، باید بدانیم که اسکلت پوسیدهء آنرا قانون تشکیل می دهد. قانون این رژیم هم بر اساس شریعت اسلام پایه ریزی شده و چنانچه می دانیم، این قانون در بسیاری از نقاط آن، با حقوق بشر و انسانست و ملیت و حقوق شهروندی مردم رویاروست. در این چهارسالهء احمدی نژادی، این قانون در زیر پردهء اصلاحات پنهان نشد و دیگر هیچ کس و هیچ نهادی نگفت بگذارید دست نگه داریم تا ببینیم اصلاحات نتیجه می دهد یانه! ماهیت و جوهرهء رژیم پنهان نماند و به اصطلاح ظاهر و باطن آن همرنگ تر بود.
این آشکار بودن باطن رژیم منجر به زیر فشار قرا گرفتن آن از سوی بسیاری از نهادهای بین المللی مبارز در زمینهء حقوق بشر و همچنین جنبش های آزادی خواهی و حقوق شهروندی از درون شد. این فشارها دستاوردهایی هم داشته است:
- از جمله اینکه برای نخستین بار حقوق زنان مانند حق ارث و دیه و حقوق کودکان در نهادهای قانون گذاری مطرح شد و بدینگونه شریعت اسلام به عنوان قانون حکومتی زیر سؤال رفت.
- اعدام ها و سنگسارها زیر ذره بین رفت تا جایی که رئیس قوهء قضاییه وادار شد دستور دهد دادگاه ها در صدور حکم سنگسار و اعدام هرچند بصورت گذرا، دست نگه دارند و احتیاط کنند و بار دیگر شریعت اسلام در جایگاه قانون حکومتی زیر سؤال رفت.
- برای نخستین بار رانت خواری قانون مند زیر لوای شریعت اسلامی، بصورت آشکار در مجامع رسمی رژیم و بدست یکی از دست اندر کاران خودش مطرح و افشا شد.
این دستاوردها را دست کم نگیریم. جوهر رژیم همین قانون استبدادی و ضد سکولار شریعت اسلام است که آنرا پایدار نگه داشته. زیر سؤال رفتن رویارویی قانون مبتنی بر شریعت با حقوق بشر و انسانیت، روندی است که نخستین بار در دورهء احمدی نژاد آغاز شد و بی گمان اگر پیگیری شود دستاوردهای بزرگتری نیز برای ملت ایران در پی خواهد داشت. این دستاوردها تنها و تنها، در صورت آشکار بودن جوهر رژیم و آن فشارهایی که از درون و بیرون کشور به رژیم وارد شده، بدست آمده و خواهد آمد. بیایید اسکلت رژیم را هدف بگیریم نه اینکه رویهء آنرا با یک کاشی کاری تازه زیبا سازیم تا اسکلت پوسیدهء آن پنهان بماند.
این دستاوردها را که گران هم بدست آمده از دست ندهیم و بگذاریم اسکلت پوسیدهء رژیم آشکار باشد تا کسانی آنرا ببینند و به فکر دگرگونی ساختاری آن باشند. با ماله کشیِ مشکلات، رژیم زیر فشار قرار نمی گیرد و اصلاح تدریجی هم انجام نمی شود. درست به وارون، با آشکار بودن جوهر آن است که چنین می شود. برای تغییر ساختاری دل به عوامل خود رژیم خوش نکنیم. رژیم همهء راه ها و روزنه های دگرگونی ساختاری از درون را با زره قانون اساسی بازسازی کرده و بسته است. تنها و تنها این جنبش های شهروندی و نهادهای حقوق بشر در درون و بیرون از کشور هستند که فشار مؤثری خواهند داشت و رژیم را وادار به دگرگونی ساختاری در قانونهای مبتنی بر شریعت اسلام خواهند کرد. تنها این دگرگونی هاست که می تواند برای همیشه ماندگار باشد.
دل به دولت های کشورهای دیگر نیز خوش نکنیم که در بهترین حالت آنها بدنبال منافع ملت خویش هستند و اگر این منافع با رژیم جمهوری اسلامی رو در رو نباشد کاری به کار آن نخواهند داشت و اگر هم گاهی چنین باشد با رفتار آن کار خواهند داشت نه ساختار ضد حقوق بشری آن. حقوق بشر و فقر و اعتیاد و بیکاری و مشکلات مردم ایران کسی را در میان دولت مدارهای بیگانه نخواهد گزید چون، بنا به قانون های بین المللی، ربطی هم به آنها ندارد و گذشته از این اگر هم بگزد، نمی توانند اقدام عملی در برخورد با آن انجام دهند چون دخالت در امور داخلی کشورها شمرده می شود.
بر پایهء قانون های بین المللی تنها جنبش های شهروندی از درون و نهادهای حقوق بشری از بیرون چه وابسته به سازمان ملل و چه مستقل هستند که می توانند بر پایهء قانون های بین المللی وضعیت حقوق بشر در درون ایران را بازتاب دهند، نقد کنند و رژیم را زیر فشار بگذارند. آنها را همراهی و پشتیبانی کنیم. بی گمان سرانجام آن دگرگونی ساختاری قانون های رژیم خواهد بود. اسکلت آن! بیایید منافع درازمدت و ماندگار خود و آیندهء فرزندانمان را به آزادیهای فردی محدود و کوتاه مدت و گذرا، نفروشیم. بیایید فرصت بازسازی دوباره به رژیم ندهیم. به دنبال آرامش نسبی و گذرا نباشیم و از تنش هم نترسیم چون دگرگونی هیچگاه از دل آرامش پدید نمی آید و تنش پیش درآمد دگرگونی است.
بیایید نترسیم اگر رأی ندهیم و دوباره احمدی نژاد رأی بیاورد. چهرهء او از اسکلت پوسیده و جوهر رژیم زشت تر نیست! 15/3/2568 خ – 2009 م
آدرس اين صفحه با فيلترشکن:
https://newsecul.ipower.com/061009-Goodarz-Kevan-Boycott.htm
|
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |