پيوند به آرشيو آثار نويسنده در سکولاريسم نو
هم گرایی زنان آری، استفاده ابزاری از آرای زنان نه
شهلا عبقری
در فاصلهء چند روزی از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری هستیم و ستادهای انتخاباتی چهار کاندیدای انتصابی رهبر آن بازار تبلیغات را سخت گرم کرده اند تا هر چه بیشتر مردم متقاعد شوند که بايد روانهء حوزه های رای گيری شوند. در اين ميان، حضور گستردهء زنان در ستادهای انتخاباتی بسیار چشمگیر بوده و نشان دهندهء این حقیقت است که رژیم، دیگر بار، تلاش می کند تا با استفادهء ابزاری از زنان و مطالبات آنان، نتایج انتخابات را آنطور که می خواهد به پایان برد.
اگر به تاریخچهء انتخابات پیشین نگاهی بیاندازیم می بینیم که این اولین باری نیست که این چنین از زنان و مطالبات آنان استفاده ابزاری می شود. از انتخابات دورهء هفتم تا کنونی که در آستانهء انتخابات دهم هستیم، مطالبات زنان در شعارهای انتخاباتی ستادهای مختلف گنجانده شده اند. امتياز این گنجانده شدن مطالبات را، البته باید به پویایی و اعتلای جنبش زنان داد که در این سال ها توانسته است مطالبات زنان را در بطن جامعه به جریان بیاندازد تا کاندیدهای انتخاباتی، با وجود عجزشان در تحقق مطالبات، آنان را در شعار هایشان بیاورند.
در دورهء دهم، خواسته ها و مطالبات نه فقط در شعارها بلکه در برنامه های دو کاندیدای ریاست جمهوری (موسوی و کهروبی) آمده است، که این خود، باز نتیجه جنبش پیشرو زنان است که در طی دورهء چهار سالهء ریاست جمهوری احمدی نژاد به بالاترین نقطه اوج از فعالیت هایش رسید.
در عرصهء طرح های تبعیض آمیز و فضای اختناقی که دولت احمدی نژاد برای زنان بوجود آورد، «کمپین یک میلیون امضا» متولد شد. فعالان و کنشگران زنان، در این دوران، بسیار هزینه دادند و دستگیری، بی حرمتی، ضرب، شتم و زندان را متحمل شدند، و آبدیده تر از گذشته با پشت کار و استقامت هر چه تمامتر «کمپین»، این نیک نوزاد جنبش زنان، را تغذیه کردند و آن را پروراندند. کمپین یک میلیون امضا را می توان نقطهء عطفی در جنبش زنان خواند، زیرا که کمپین برای اولین بار جنبش زنان را از محدودهء خاص روشنفکری به عرصهء عمومی جامعه راند و تلاشی را در بوجود آوردن پیوند بین بخش روشنفکری زنان و تودهء زنان آغاز کرد. در این نقطهء زمانی بود که فعالان و کنشگران جنبش زنان به این اصل مهم رسیدند که جنبش زنان را پیوند با عموم زنان جامعه است که بقدرتی خواهد رساند که در توازن قدرت با حاکمیت قرار گیرند و بتوانند قوانین تبعیض آمیز و ضد زن جامعه را قابل تغیير گردانند.
وجود نشانه ها از خواسته ها و مطالبات زنان در برنامه های دو کاندید ریاست جمهوری دقیقاً بر اساس فعالیت های کمپین است؛ که در بطن جامعه آن اندازه جا پیدا کرد که این کاندیدا ها برای نشان دادن در باغ سبز و جلب نظر زنان ـ هر چند مختصر ـ بخشی را در برنامهء خود گنجانده اند. این کاندیداها خود نیز آگاهند که براساس قانون اساسی ایران که مبتنی بر قانون شریعت اسلامی است، رفع تبعیض های جنسیتی امکان پذیر نیست.
در تاریخ هشتم اردیبهشتماه، بیانیهای تحت عنوان «همگرایی جنبش زنان برای طرح مطالبات در انتخابات» بوسیلهء بخشی از فعالان جنبش زنان که در عرصههای گوناگون صنفی و اجتماعی فعالیت دارند منتشر شد که ائتلاف 37 گروه و حدود 700 فعال اجتماعی را اعلام می کرد. این بیانیه بیان می دارد که: «ما، گروهی از زنان و مردان ایرانی هستیم و امروز مصمم شده ایم به منظور ارائهء بخشی از مطالبات زنان سرزمین مان، با بهره گیری از فضای انتخاباتی، گردهم بیاییم... هدف ما طرح درخواست های بخشی از زنان کشورمان با کاندیداهای ریاست جمهوری است که چنانچه از سوی رئیس جمهوری آینده پیگیری شود می تواند به تدریج به تغییر وضعیت نابسامان زنان کمک کند».
سپس در خواست ها بدین ترتیب عنوان می شود:
1. پیگیری مجدانه پیوستن ایران به «کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان»؛
2. تلاش در جهت رفع قوانین تبعیض آمیز علیه زنان و به ویژه بازنگری در اصل 19، 20، 21 و 115 قانون اساسی، به منظور گنجاندن اصل برابری جنسیتی بدون قید و شرط.
شکل گیری هرگونه همگرایی و ائتلاف حرکت بسیار خجسته ای است. اینکه شبکه ها و نهاد های زنان عليرغم تمامی اختلاف ها و انتقادهای از هم بتوانند حول محور مشترکی برای قدرت بیشتر دو جمع شوند و از توان خود بیشتر بهره گیرند، نشانهء نزدیک شدن به مرحلهء بلوغی برای جنبش زنان است. نفس حرکت پیشرو است و جنبش زنان را می تواند به بجلو ببرد، اگر محور هم گرایی بدرستی انتخاب گردد.
اما در «همگرایی جنبش زنان برای طرح مطالبات در انتخابات» استفاده از فضای انتخاباتی برای طرح مطالبات زنان به کاندیداهای ریاست جمهوری پیشنهاد می شود که نگاهی به بالا دارد و بسیار مبهم و ناروشن است که چرا، بعد از تجربهء هشت سال دولت اصلاحات، هنوز این حرکت نگاه به بالا دارد و انتظار دارد که معجزه شود!
همان طور که در بالا اشاره شد، «کمپین یک میلیون امضا» با مبارزات زنان جان گرفت تا تودهء زنان جامعه نیروی عظیمی را برای تغییر قوانین تبعیض آمیز بوجود بیاورند. آیا این گامی به پس نیست که دوباره امید به دولتمندان ببندیم؟
آیا اگر این همگرایی برای استفاده از فضای انتخابات، حول همان محور کمپین، جلو می رفت تا زنان بیشتری را آگاه نماید و پیوند خود را با جامعهء عمومی گسترده تر و محکم تر نماید بازده بهتری برای جنبش زنان نمی داشت؟
دو تن از کاندید های ریاست جمهوری، قبل از اعلام طرح همگرایی، در برنامهء اعلام شده خود بطور مختصر و کلی گویی و با شرط و شروط به بخشی از مطالبات زنان اشاره کرده اند. این برنامه ها با وجود تلاش فعالین و کنش گران هم گرایی در ارائهء مطالبات زنان در دو ماههء اخیر همچنان بدون تغییر مانده و چیزی به آن اضافه نشده است. تا چه حد فعالیت های کنش گران همگرایی به ازدیاد آرای این دو کاندید کمک خواهند رساند سوال دیگری است که جای بررسی دارد!
آقای خاتمی، با استفاده ابزاری از آرای زنان، در دو دوره متوالی به قدرت رسید و پس از بقدرت رسیدن نشان داد که نه می خواهد و نه می تواند تبعیض جنسیتی را از قوانین ایران حذف کند.
زنان آزاده و مبارز ایران!
آقایان کروبی و موسوی نیز فقط به آرای شما برای بقدرت رسیدن احتیاج دارند و تا بر خر مراد سوار شوند همان کنند که آقای خاتمی کرد.
ارزش آرای خود را بدانید و نگذارید که از شما استفادهء ابزاری کنند.
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |