پيوند به آرشيو آثار نويسنده در سکولاريسم نو
همگرایی؛ طرح مطا لبات زنان یا فعالیتی سیاسی؟
گفت و گو با پروین اردلان
گفتگوگر: شیرین فامیلی
عکسها: آرش عاشورینیا
در تاریخ هشتم اردیبهشتماه و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، بخشی از فعالان جنبش زنان که در عرصههای گوناگون صنفی و اجتماعی فعالیت دارند، با انتشار بیانیهای تحت عنوان «همگرایی جنبش زنان برای طرح مطالبات در انتخابات» ائتلافی را اعلام کردند که استقبال سی و هفت گروه و حدود هفتصد فعال اجتماعی را به همراه داشت. به رغم آن و به دلیل پویایی که جنبش زنان در سالهای اخیر به آن دست یافته است، در هفتههای گذشته تعدادی از فعالان جنبش زنان با طرح انتقادها و نظرهایی درباره این ائتلاف، بحثهایی را در میان فعالان اجتماعی و مدنی برانگیختند. در اولین واکنشها پروین اردلان، روزنامهنگار و فعال جنبش زنان و از اولین اعضای کمپین یک میلیون امضا، در مطلبی تحت عنوان «به نام همگرایی، به جای کمپین» با اشاره به برخی مطالبی که فعالان همگرایی درمورد رابطه کمپین یک میلیون امضا با همگرایی جنبش زنان مطرح کرده اند، به نقد همگرایی پرداخت. پروین اردلان در گفت و گو با رادیو زمانه به سوالهایی در مورد انتقادهای خود از ائتلاف همگرایی پاسخ داد.
پرسش: خانم اردلان! انتقاد شما بیشتر متوجه کدام نظر و یا فعالیت همگرایی است؟
پاسخ: آنچه نقد مرا متوجه این قضیه کرده، این است که ما مسأله را تعمیم ندهیم، چون خیلی از اعضای همگرایی معتقد هستند همگرایی یک ائتلاف است که در یک مقطع زمانی شکل گرفته و برای هدفی پیش میرود و بعد هم تمام میشود و البته ممکن است از دل آن گروههای دیگری ایجاد شود.
اگر این ائتلاف بخواهد در این حد و برای طرح مطالبات زنان در انتخابات ریاست جمهوری شکل گیرد، ادامه دهد و بعد از انتخابات هم به کار خود پایان دهد، مشکلی نیست. ولی به نظر من اینکه بیاییم در فضای انتخاباتی و با سرعت، حرکتی را به یک حرکت دیگر سنجاق کنیم و بگوییم ادامه یکدیگر هستند، درست نیست.
خیلیها معتقد هستند هزینه کمپین بالا رفته، منفعل شده و دیگر نمیتواند فعالیتی انجام دهد، ولی من این مسأله را قبول ندارم. کمپین یک میلیون امضا سه سال پیش شکل گرفته و در این سه سال به صورت چهره به چهره و خیابانی برای ارتقای آگاهی حقوقی و ایجاد مطالبه فعالیت کرده است.
کمپین در این سه سال با همه افت و خیزها و با همه هزینهپردازیها موفق بوده است، چون میزان شناخت مردم از کمپین بسیار بیشتر شده و حداقل از هر چند نفر میتوانید یک نفر را پیدا کنید که کمپین را بشناسد و با بخشی از مطالبات آن آشنا باشد، آن هم دراین فقدان رسانهای.
در نتیجه کمپین یک حرکت دراز مدت است که به تدریج پیش میرود و ممکن است بعضی روزها افت کند و بعضی روزها بالا بیاید. قدرت این کمپین در رشد تدریجی حرکت افقی است و به عنوان مثال در فضای انتخاباتی شکل نگرفته که بخواهد ناگهان بالا و پایین برود. به نظر من کمپین آنقدر فعالانه عمل کرده که توانسته است طرح مطالبات محوری را در حوزه زنان به شدت بالا ببرد.
پرسش: شما بیانیه همگرایی را امضا نکردید و میتوان گفت با این حرکت مخالف بودید. چرا؟
پاسخ: یکی از بحثهای مطرح شده در همگرایی این است که تا کنون مطالبات به صورت حداقلی مطرح شده و ما میخواهیم مطالبات حداکثری را مطرح کنیم و زنان را به حوزههای سیاسی وارد کنیم و این یک نوع بلوغ سیاسی در حوزه زنان است.
به نظر من کار سیاسی با رویکرد سیاسی داشتن متفاوت است. اگر ما درباره کمپین و مطالبات حداقلی صحبت میکنیم، باید بگویم این خواستهها آنقدر تأثیرگذار بوده که توانسته رویکرد سیاسی در جامعه ایجاد کند، بدون اینکه برای یک هدف سیاسی حرکت کرده باشد.
پرسش: خانم اردلان! این رویکرد سیاسی را چگونه تعریف میکنید؟
پاسخ: وقتی با این همه محاکمه و بازداشت روبهرو میشویم، بحث مطالبات به مراجع قانونگذاری کشیده میشود و مقامهای مختلف را درگیر میکند و وقتی میتواند مجلس را تحت تأثیر قرار دهد، یعنی توانسته این مطالبهمحوری را به آن سطوح برساند و در عین اینکه فعالیت و خواست آن مدنی بوده، توانسته رویکرد سیاسی داشته باشد.
ما نیامدهایم کار سیاسی انجام دهیم که حالا بگوییم فعال سیاسی شدهایم. افرادی که بازداشت و زندانی شدهاند هیچ کدام نیامدهاند که فعالیت سیاسی انجام دهند، بلکه این نگاه حکومت است که از آن یک رویکرد سیاسی میسازد.
طرح این موضوع که اگر تا به حال برای حق طلاق یا چیزهای دیگر جنگیدهایم، خواستههایمان حداقلی و بیخاصیت بوده و اکنون در فضای انتخاباتی میخواهیم در قانون اساسی تغییر ایجاد شود و این خواسته حداکثری است و ما توانستهایم به بلوغ سیاسی برسیم، درست نیست و به نظر من این دو موضوع با هم متفاوت است.
پرسش: علت مخالفت شما با همگرایی، بیشتر به این دلیل است که فعالان همگرایی وارد یک حرکت سیاسی شدهاند؟
پاسخ: من وارد همگرایی نشدم چون فکر میکردم که مطالبات زنان در این چند سال خیلی خوب و به صورت عینی در جنبش زنان مطرح شده است و فقط به مطالباتی که در کمپین مطرح شده، محدود نمیشود. هر چند کمپین کار بزرگی انجام داد که مطالبه محوری را در حوزه زنان شدت بخشید و به جنبشهای دیگر نیز تسری داد و اگر نقش تعیین کننده در این موضوع نداشت حداقل نقش تأثیرگذار داشت.
ولی ریاست جمهوری یک آزمون است، یعنی عدهای از چندین فیلتر غیردموکراتیک مانند شورای نگهبان میگذرند و کاندیدا انتخابات میشوند و بعد ما میخواهیم از این افراد مطالبهمحوری کنیم، در حالی که جنس این کار با فعالیت ما درکمپین متفاوت است.
من میتوانم به عنوان یک کمپینی بروم به یک کاندیدای ریاست جمهوری بگویم که این بیانیه ما است. شما آن را امضا میکنی یا نه؟ کدامیک از این مطالبات را قبول داری؟ چرا امضا میکنی و یا چرا امضا نمیکنی؟ ولی دیگر نیازی نیست که من بیایم در زمانی که مطالبهمحوری به اوج رسیده و جنبشها در این چند سال به ویژه در دوران آقای احمدینژاد، با مقاومت خود توانستهاند جایگاه ویژه خود را پیدا کنند و مطالبهمحوری را در تمام فضاهای اجتماعی بگنجانند، مطالبات را مطرح کنم.
فکر میکنم حتی اگر همگرایی هم وجود نداشت، کاندیداهای ریاست جمهوری در برنامههای خود بحث زنان را مطرح میکردند و باید به سوالهای زنان پاسخ میدادند و میدانستند یکی از چالشهای جدی جامعه ما مطالبات زنان است. به همین دلیل همگرایی عقبتر از کاندیداهای ریاست جمهوری قرار گرفت.
http://zamaaneh.com/special/2009/06/post_781.html
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |