این ستاد های 88 ...
وبلاگ ديدار
فرار از احمدی نژاد و وضعیت بغرنج حاکم شده بر کشور دلیلی بود تا ماه ها قبل از شروع ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری، جوانان و دانشجویان به تنگ آمده تحت عناوین مختلف به گرد خاتمی حلقه بزنند؛ خاتمی که نه تنها خطاهایش بدلیل رفتار های فجیع احمدی نژاد دیگر به چشم نمی آمد بلکه از قِبل وی محبوبیتی زیادی هم بدست آورده بود. خاتمی به میدان آمد و صحبت ها و اعمال وی به ظاهر حکایت از تغییرات عمده در عملکرد آتی وی می داد. ستاد های 88 هم با همراهی جمع کثیری از جوانان ایرانی در سراسر کشور آغاز به فعالیت کرد به امید تغییر در وضعیت خفقان آور کشور...
اما انگار قرار بود که طرح دیگری رقم بخورد و حضور خاتمی تنها بهانه ای بود برای به میدان کشیدن و استفاده از این جوانان!
وی این بار نیز شمه ای دیگر از رفتار های نادرست خود را نشان داد تا بر همگان ثابت کرده باشد که اخلاق سیاسی در وی و هم پالگی هایش وجود ندارد. وی توافق پشت پرده با هاشمی و خامنه ای را به خواسته های خیل طرفدارانش ترجیح داد و حتی پا را از این هم فراتر گذاشت!
خاتمی که با بی تفاوتی به قول های خود و بی مسولیتی نسبت به کسانیکه که بخاطر او وارد میدان شده بودند کنار کشیده بود به ناگاه شعار حمایت از کسی را سر داد که نه تنها هیچ سرو سری با اصلاحات و اصلاح طلبی نداشت بلکه به اردوگاه اصول گرایان نزدیک تر می نمود چنانکه بعد ها حمایت جمع کثیری از اصول گرایان، رو حانیون دو آتشه و سپاهی ها از وی این مسئله را به اثبات رساند.
براستی کسی دیگر در قبیله اصلاحات نبود؟!
آقای خاتمی و طرفدارن تمامیت خواهش قبلاً نیز این رفتار های زشت و بدور از اخلاق سیاسی را در انتخابات دور نهم به نمایش گذاشته بودند که اگر سوء رفتارهای ایشان با کروبی یا هاشمی نبود شاید پدیده ای به نام احمدی نژاد شکل نمی گرفت.
وی با جمله “یا من یا میر حسین” تمامیت طلبی خود و اطرافیانش را بخوبی نشان داد. خاتمی که به فرصت سوزی، مماشات بی حد، تسامح و تساهل و پشت کردن به یاران شهره بود، گویی توهم رهبری اصلاحات را در سر داشت و اطرافیان وی نیز که پرونده هایشان برای همگان باز است نیز اصلاحات و اطلاح طلبی را بنام خود سند زده اند!
خاتمی از احساسات جوانانی که به حمایت از وی برخواسته بودند به راحتی سوء استفاده کرد و انان را، با اسم فرار از احمدی نژاد، به چاهی بنام میر حسین موسوی رهمنون کرد. و حتی اجازه تفکر و انتخاب را به آنان نداد، و خود را در آن حد دید که برای این جوانان تصمیم بگیرد!
وی با هماهنگی گروه هایی مانند جبهه مشارکت، که همیشه طالب سهم خود ولو اندک از قدرت بوده اند!، یک شبه میر حسین بیشتر اصولگرا را به عنوان نماد اصلاح طلبی معرفی کردند و وی را از فرش به عرش رساندند.
حال این جوانان با نشان های سبز سیدی! دنباله روی نواصلاح طلبی شده اند که پرونده اش آشکارا سرخ است. کسی که حتی در سخنان و بیانیه های خود دمی از آزادی و انسانیت نمی زند و مدام در حال تجدید بیعت با خمینی و خامنه ای و قانون اساسیی است که کرامت و آزادی مردم در آن لحاظ نشده است!
کسی که با رفتار های سردش با این جوانان پر شور آنان را تنها وسیله ای برای تبلیغات و جمع آوری رأی میداند!
جناب خاتمی با این زشت کاری سیاسی و جفایی که در حق دیگرانی که ماه ها قبل از وی اعلان حضور در انتخابات را کرده بودند کاری کرد که دودش تنها به چشم ملت و آزادی خواهان خواهد رفت و نفعش برای خود و حامیان دور مانده از قدرتش خواهد بود!
وای به روزی که این جوانان دوباره سرشکسته و مایوس شوند… همچنان که در 18 تیر …
وبلاگ ديدار:
http://bidaad.wordpress.com/2009/06/05/88setad/
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |