بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

خرداد   1388 ـ جون  2009 

 

چرا سکولاريسم نو سکوت می کند؟

تقی اراکی، مدرس دانشگاه تهران (نام مستعار)

 

گردانندگان محترم سايت سکولاريسم نو

          من، بعنوان يکی از خوانندگان پر و پا قرص سايت شما، که هر روز ناگزيرم با هزار شعبده بازی فيلترهای آقای احمدی نژاد را دور بزنم و خودم را به سايت مفيد و خواندنی شما برسانم می خواهم نکته ای را با شما در ميان بگذارم. من می دانم که سردبير نشريه، دکتر نوری علا، معتقد به تحريم (ببخشيد، بايکوت!) انتخابات رئيس جمهوری در ايران است؛ اما ـ در عين حال ـ می بينم که ايشان می کوشد سليقه اش را بر سايت سکولاريسم نو و خوانندگانش تحميل نکند و اجازه می دهد تا نظرهای موافق و مخالفت، تا حدودی به يکسان، در سايت منعکس شود.

          اما بنظر من، اين کافی نیست و  اگر قرار است نظرات موافقان شرکت در انتخابات هم بيايد لاجرم بايد نظر اشخاص در مورد کاهديداهای مورد نظرشان هم منتشر شود و داستان از دو گزينهء بايکوت يا شرکت خارج شود. بخصوص که با پيدايش تشکل «همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشری ايران» (که گويا فعلاً به علت اختلافات داخلی «رزمندگان جبههء ملی ايران» در غار اصحاب کهف شان، ماشين اش پنچر شده است)، می بينيم که طرح نظرات موافق و مخالف با آن در سايت شروع شده و دليلی برای طرح نکردن همين مسائل در مورد شرکت در انتخابات و رأی دادن به کانديدائی خاص نيز می تواند، بصورتی مشابه، وجود ندارد.

          بهر حال، چه آقای دکتر نوری علا و ديگر معتقدان به تحريم انتخابات بخواهند و چه نه، عدهء زيادی از ايرانيان، و بخصوص جوانان زير 25 سال، در اين انتخابات شرکت خواهند کرد و رأی شان هم ـ حتی به تصديق تحريم کنندگان ـ تعيين کننده خواهد بود. يعنی، تحريم کنندگان هم اين بار قبول کرده اند که رأی مردم تعيين کنندهء اصلی است و نه تصميم ولی فقيه و ريش سفيدان رژيم و، به همين دليل، امسال می گويند که «هرکس انتخاب شود فرقی نمی کند. من فکر می کنم اين قدم بزرگ به سوی پذيرفتن اين واقعيت است که رئيس جمهور بعدی را مردم از بين چهار نفری که از شورای نگهبان جواز گرفته اند تعيين می کنند؛ حتی اگر هر چهار نفرشان فتوکپی همديگر باشند؛ که نيستند، و حرف من در همين جا است.

          آيا سايت سکولاريسم نو، که در ايران و بخصوص جوانان داخل کشور دارای نفوذ کلام است، نبايد بگويد که اگرچه سردبير ما معتقد به تحريم هاست، اما اگر شما قصد داريد برويد و رآی بدهيد بهتر است به فلان کانديدا رأی بدهيد؟ آيا واقعاً به صرف اينکه «هر کس رئيس جمهور شود در قيد رهبر و شورای نگهبان خواهد بود» کافی است تا به «تفاوت» های کانديداها کلاً بی اعتناء بمانيم؟ اگر اين ها سر و ته يک کرباسند چرا برنامه های مختلف اعلام می کنند؟ (حتی اگر در اجرايش کم بياورند) چرا سکولاريسم نو که اينقدر روی مسئلهء تبعيض و بخصوص تبعيض جنسيتی انگشت می گذارد بايد با کروبی که از آزادی حجاب و منع چند زنی سخن می گويد همانگونه رفتار کند که با ميرحسين موسوی که بقول خانم شکوه ميرزادگی ـ می خواهد با پنبهء «فرهنگ مذهبی» سر ببرد؟ چرا خانم ميرزادگی که اين همه از حقوق زنان حمايت می کنند از سر اين نکات مهم در برنامهء کروبی بی تفاوت گذشته اند؟ آيا نشريهء شما نبايد به ترکيب همکاران و مشاوران کانديداها توجه کند؟ چرا وقتی کروبی برای نخستين بار از قبل از انتخابات معاون اولش را معرفی می کند و، در نتيجه، نوع کابينه ای را که خواهد داشت مطرح می سازد نبايد با ميرحسين موسوی مقايسه شود که با توجه به طرفداری مشارکتی های ورشکسته و مجاهدين انقلاب از آن ورشکسته تر و حمايت رسمی و اعلام شدهء حزب توده بميان آمده و خود را اصلاح طلب اصول گرا می خواند و حکم همان شتر مرغی را دارد که نه پرواز می کند و نه بار می برد؟

          دوستان! انصاف هم خوب چيزی است. ما چگونه بايد بخاطر اين فکر که هر که بيايد با ديگری فرقی نخواهد داشت بر اين واقعيت چشم بپوشيم که مزهء حکومت احمدی نژاد و کابيتهء سراپا دروغش را چهار سال است می چشيم و البته که می دانيم او زادهء بی عملی و تعلل و شعبده بازی های سيد خندان است؟ و، در نتيجه، خاتمی و موسوی و احمدی نژاد لازم و ملزوم تاريخی هم بوده اند؟ چرا به کروبی که رسماً صدور خواست «حکم حکومتی» را منوط به تقاضای رئيس جمهور می کند و تلويحاً می گويد که رهبر نمی تواند سر خود حکم حکومتی صادر کند توجه نمی کنيد و آن را با کرنش های آن دو ديگری که روز بروز بيشتر به دو روی يک سکه شباهت پيدا می کنند مقايسه نمی کنيد؟

          نشريهء شما يک نشريهء روشنفکری است. توده های مردم نه آن را می خوانند و نه اگر بخوانند چيزی از حرف هايش می فهمند. اما خوانندگان شما ـ عجيب نيست؟ ـ هم دانشجو و هم طلبهء حوزهء علمی هستند و آنها هستند که شما از طريق شان می توانيد بر خانواده ها و توده ها اثر بگذاريد. توده ای های کارکشته چنان صحنه ای آفريده اند که می خواهد طرفداری از ميرحسين را تبديل به يک ارزش فرهنگی و يک مد روشنفکری کند. شما اين بازی را بهم بزنيد و بگذاريد خوانندهء جوان شما بداند که ميرحسين نه تنها نماد روشنفکری و هنرمندی نيست بلکه صرفاً خادم امام و رهبر و احمدی نژاد خندان و مليحی است که در اولين قدم سنگ خود را واکنده و امضای خود را پای اتمی کردن ايران گذاشته و به ما وعدهء جنگی نابرابر و ايران ويران کن را داده که تنها چينی ها و روس ها در ميانه اش خود را به خليج فارس خواهند رساند.  

          من اين حروف نوشتم چنان که غير ندانست

تو هم، ز روی کرامت، چنان بخوان که تو دانی!

          با احترام

تقی اراکی، مدرس دانشگاه تهران (نام مستعار!)

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630

 

آزادی

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630