ریاست جمهوری و پرسش های بی پاسخ
نادر کاکاوند
درست در چنین روزهایی در خرداد 1376 بود که مردم میهنمان سرمست و شادمان از پیروزی بزرگی که در انتخاب محمد خاتمی به دست آورده بودند، منتظر روزهای بهتر برای ایران گرامی بودند.
بیشتر آنها با گمان اینکه با انتخاب خاتمی، «نه» ئی بزرگ به رژیم گفته اند و دهن کجی به روابط و ضوابط موجود در جامعه که به حد انفجار رسیده بود، نموده اند، به میدان آمدند.
وضعیتی که در آن روزها و پیش از دوم خرداد وجود داشت کمابیش شباهت هایی به اکنون میهن داشت. پس از برگزاری دادگاه میکونوس، محکومیت سران رژیم ایران در برلین، حکم جلب بین المللی که برای آنها صادر گشت و در اعتراض به این عمل زشت و زننده، اتحادیهء اروپا سفیران کشورهای خود را از ایران فراخواند، از نظر وضعیت اقتصادی دچار تحریم گشتیم و تا مدت ها روابط دیپلماتیک فقط در حد کاردار برقرار بود.
این سردی روابط تا پس از انتخابات دوم خرداد باقی بود و هنگامی که کشورهای اروپایی دیدند که رییس جمهور ایران با رای قاطع به این مهم دست یافته و مردم پشتیبان وی هستند، دیگر نیازی به پیگیری مجدانه حقوق بشر در ایران ندیدند! کشتار میکونوس را فراموش کرده! و در یک عمل هماهنگ، تمامی سفیران به جز سفیر آلمان با یک پرواز به تهران بازگشتند و سفیر آلمان که که کشتار رستوران میکونوس در آنجا رخ داده بود و دادگاه در آنجا برگزار گردیده بود به عنوان آخرین فرد به ایران بازگشت و مورد استقبال خاتمی قرار گرفت.
من در مقام داوری این مقوله نیستم و تاریخ باید پاسخگوی این حرکات و رفتارهای ایران و غرب باشد.
و اما پس از بازگشت سفیران به ایران، چه گذشت؟
خاتمی پس از معرفی کابینه به مجلس شورای اسلامی و انتخاب دو وزیر کلیدی خود – کشور و ارشاد اسلامی - از سوی مجلس که در دست اصولگرایان بود، به گفتهء خودش یکسره دچار کارشکنی می شد و بیشتر لوایحی را که برای تصویب میبرد از طرف آنها رد میشد.
همین دو وزیر نیز که بازوهای اجرایی وی در توسعه و گسترش جامعهء مدنی در ایران بودند با استیضاح مجلس به سرعت از کار برکنار شدند!
نتیجه کار چه بود؟
پس از پیروزی دوم که در انتخابات شوراهای شهر و روستا با کوشش مردم و گروههای دوم خردادی در اسفند 77 به دست آمد، خاتمی دوباره دست به دامن مردم گشت و با پیش کشیدن این موضوع که تا وقتی که مجلس یار دولت نباشد اصلاحات به پیش نمی رود و باید مجلس را به دست گرفت، مردم برای بار سوم به صحنه انتخابات آمده و با اکثریت مطلق به اصلاح طلبان رای داده که این مهم در بهمن 78 روی داد.
یعنی چیزی در حدود 2.5 سال از حکومت اولیه خاتمی به کشمکش با مجلس به درازا کشید و آشکارا هر ناکامی که به وجود می آمد را به کارشکنی مجلس ربط می دادند.
ولی این داستان در اینجا نیز پایان نیافت و برای ادامهء اصلاحات و عقیم نشدن آن، برای بار چهارم به درخواست اصلاح طلبان و خاتمی، مردم در خرداد 80 به پای صندوق های رای آمدند و باز هم چیزی در حدود بیست میلیون به وی رای دوباره دادند.
حاصل کار چه بود؟ داستان به کجا ختم گردید؟
پس از حدود 6 سال، در سال 82 که سیاسیون خارج از حیطهء گروه های دوم خردادی و دانشجویان، تاوان های سنگینی – ماجرای کوی دانشگاه در تیر 1378 و... - برای حمایت از دولت و در راستای به دست آوردن آزادی داده بودند، کم کم از دولت اصلاحات ناامید گشته و پروژهء عبور از خاتمی را مطرح کردند!
ماجرا به کجا انجامید؟
ماجرا به بی اعتنایی همین افراد به انتخابات 84 و پیروزی احمدی نژاد ختم گردید.
اما از این پیش مقدمه می خواهم در چند سطر پیش رو، گوشهء بسیار کوچکی از وضعیت حال حاضر ایران را بررسی کنم و در ادامه چند پرسش کوتاه را مطرح کرده و امیدوار هستم که کسانی از هم میهنان گرامی که دغدغهء میهن را دارند و این روزها به من و دوستان تحریمی، انواع ... روا می دارند، پاسخ داده و ما را از این حالت سر در گمی به درآورند.
1- وضعیت اجتماعی داخل ایران که پس از انتخاب احمدی نژاد به ریاست جمهوری، گشت های ارشاد – که یک نمونه از مشکلات حال حاضر اجتماع ایران می باشند - با شکل و شمایلی که کمابیش همه مردم با آن آشنا هستند، پدیدار شدند.
2- مساله تعلیق غنی سازی هسته ای که تصمیم های مربوط به آن در لایه های بالای رژیم گرفته می شود و رهبری نظام در آن دخالت مستقیم دارند و هیچ رییس جمهوری بدون اجازه از مقام های بالا که نظر آنها مبنی بر ادامه غنی سازی می باشد، در مذاکرات حاضر نمی گردد. و پرواضح است که از نظر اقتصادی به دلیل چهار دور تحریمی که از سوی شورای امنیت به ما تحمیل گردیده در وضعیتی قرار داریم که شاید یکی از حساس ترین روزهای تاریخ میهنمان را سپری می نماییم. تورم و بیکاری بالا نشانگر همین موضوع هست که همه مردم در جریان آن هستند و نیازی به دوباره گفتن آنها نیست.
3- از نظر وضعیت سیاسی نیز در دنیا در جایی قرار داریم که همه به سخنان ناسنجیدهء احمدی نژاد واکنش نشان می دهند که آخرین نمونهء آن در برگزاری کنفرانس حقوق بشر در سوییس بود که نمایندگان بیشتر کشورها پس از شروع سخنرانی وی و گفتارش در مورد یهودیان، سالن سخنرانی را ترک کرده و این اهانتی آشکار به هیات ایرانی بود! و کم نبوده اند از این دست برخوردها با وی که یکی دیگر از نمونه های مهم اینگونه یرخوردها، سخنرانی وی در دانشگاه کلمبیای آمریکا بود.
حال به طرح پرسش های خود از دوستان موافق رای دادن می پردازم:
1- با توجه به گفتهء جناب میرحسین موسوی در حدود دو ماه پیش، که «گشت های ارشاد را جمع می کنم» و پاسخ فرماندهان ارشد نیروی انتظامی به وی که رییس جمهوری در این مورد کاره ای نیست، آیا می توان به نیروی انتظامی در خدمت رییس جمهور و مردم، امیدوار بود؟
2- با توجه به تصمیم مسئولان رژیم مبنی بر ادامهء غنی سازی و حمایت میرحسین موسوی از این مقوله و ذکر این نکته که در صورت ادامه غنی سازی، تحریم ها به قوت خود باقی می مانند و احتمال گسترش آنها هر روز بیشتر و بیشتر می گردد، آیا می توان به بهبود وضعیت اقتصادی که یکی از دلایل بسیار مهم رکود فعلی آن، همین تحریم ها می باشند، امیدوار بود؟
3- با توجه به حمایت 211 نماینده مجلس شورای اسلامی که در روز چهارشنبه، 06/03/1388 از احمدی نژاد اعلان نمودند، آیا میتوان در صورت انتخاب یکی از کاندیداهای اصلاح طلب - میرحسین و یا کروبی - به تصویب لوایح پیشنهادی آنها در مجلس امیدوار بود؟ یا اینکه باز هم باید منتظر دست به دامن مردم شدن این رییس جمهور احتمالی برای مجلس آینده – همانگونه که خاتمی شد - بود و دو سال و نیم دیگر مردم را سر کار گذاشت؟
4- با توجه به سابقهء حکم حکومتی که در مجلس ششم دیدیم و تایید آن توسط همین جناب کروبی، که با اعتراض های گسترده اصلاح طلبان و آزادی خواهان روبرو گشت، در صورت برخورد مجدد این دو رییس جمهوری احتمالی با حکم حکومتی آیا می توان به پافشاری آنها بر لایحهء مورد نظر و ایستادگی در برابر رهبری امیدوار بود؟
پر واضح است که من در مورد مسائلی مانند انقلاب فرهنگی، کشتار 67 و... پرسشی مطرح نکردم، چون جواب هیچکدام از کاندیداهای اصلاح طلب به این مقوله ها روشن نیست و فقط در حال فرافکنی و به گردن این و آن انداختن، هستند!
با توجه به فراموشکاری دوستان اصلاح طلب، من پرسش های اساسی که داشتم را در قالب همین ها باقی می گذارم و همچنان امیدوار به دریافت پاسخ هستم.
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |
آزادی
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |