بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

خرداد   1388 ـ مه  2009 

پيوند به آرشيو آثار نويسنده در سکولاريسم نو

اصلاحات قورمه سبزی و چهره های انتخاباتی

نیک آهنگ کوثر

اصلاحات قورمه سبزی

چون هر چهار سال یک بار گروه‌های سیاسی و طرفدارانشان یکهو دچار تغییر رنگ می‌شوند که در کتب ماضی به «رنگ عوض کردن» تشبیه شده، امسال طرفداران میرحسین موسوی همگی سبز شدند.

میرحسین چون روشنفکر است و نقاش، رنگ سبز را بسیار روشنفکرانه انتخاب کرد تا مردم به سیادتش رای دهند نه به سیاستش. اصولا سادات سیاسی ایران، مخالف پوپولیسم هستند، مثل خاتمی که برای جذب آرای خواص روشنفکر شعار ''سلام بر سه سید فاطمی، خامنه‌ای، خمینی و خاتمی" را علم کرد. ظاهرا تا وقتی جمکران بازار دارد، شال سبز سیدی هم خریدار دارد.

شدت علاقه گردانندگان ستاد موسوی به رنگ سبز باعث شد هر جانور و موجود و هیولای سبزی را هم جذب ستاد خود کنند.

فعلا آقایان شرک و فرنکشتاین و تعداد زیادی قورباغه به رنگ سبز در ستاد رویت شده‌اند.

همچنین با وجود این که آیت‌الله خمینی، نظامی‌ها را از ورود به سیاست منع کرده بود، با چراغ «سبز» فرمانده کل سپاه به بخشی از بسیج که از ذکر مختصات آن به دلایل اخلاقی معذوریم، بسیجی‌های سبزپوش هم به ستاد انتخاباتی میرحسین پیوستند. سردار رشید رئیس امور بسیج ستاد میرحسین هم ضمن اینکه اعلام کرد "امام یک حرف‌های زده بود"، از پیوستن بسیجی‌ها به ستاد میرحسین استقبال کرد.

با عنایت به انواع سبزهای ستاد موسوی، رنگ کلی این ستاد از سبز قورمه سبزی به سبز شله قلم‌کاری تغییر یافته و البته رگه‌هایی از سبز کلم‌پلو شیرازی نیز در آن دیده می‌شود که تاثیر زیادی در بهره‌گیری از انرژی‌های جایگزین (بادی( در آینده خواهد داشت.

 

شیخ مهدی ۵۰ هزار تومانی سابق

شیخ مهدی کروبی معروف به موج سوار که روی موج اصلاحات سوار شد و تصادفا ملقب به شیخ اصلاحات گشت، کاندیدایی است که هیچوقت هیچ مسابقه‌ای را یا نبرده، یا اول نشده و یک مقداری همیشه عقب افتاده و چون به موفقیتش ایمان دارد، باز نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد.

چهار سال پیش مهدی کروبی که شب انتخابات پیشتاز بود از خوشحالی بیهوش شد و بعد از بیدار شدن انتخابات را باخت. علت این بود نفس مسیحایی نداشت که فقط در اختیار محمود احمدی‌نژاد بود که که چند میلیون نفر را زنده کرد که رفتند همانجاهایی که کروبی پیشتاز بود، باز هم رای دادند تا اینکه کروبی عقب افتاد.

کروبی استعداد شگرفی در تولید خنجر دارد و معمولا خنجرها را می‌دهد به زیردستانش تا از پشت به او خنجر بزنند. او سال‌ها دبیر کل مجمع روحانیون بود و وقتی نامزد انتخابات ۱۳۸۴ شد، یارانش از معین به جای او حمایت کردند، حتی خاتمی که به دعوت کروبی در سنه ۷۶ نامزد ریاست جمهوری شده بود.

بعد از خیانت زیردستان، قهر کرد و حزب اعتماد ملی را با عضویت یک نفر (خودش) راه انداخت و بعداً رانده‌شدگان از همه جا مانده را دعوت کرد چون حزبش دچار فقدان آدم حسابی بود.

اما با یتیم شدن سیاسی کرباسچی و مهاجرانی و جمیله کدیور و نجفی در کارگزاران، همگی به نوانخانه کروبی آمدند و کروبی هم از بی‌فرزندی سیاسی درآمد. بعدش هم ادواری‌های تحکیم و تحکیمی‌های ادواری را زیر بال و پر گرفت و آخر‌الامر، ایاز خاتمی، المعروف به ابطحی، را که موسوی را هندوانه سر بسته کهنه و پر از تخمه خوانده بود زیر عبای خود گرفت...

چهار سال پیش کروبی گفت ماهی ۵۰ هزار تومان می‌دهد به مردم و بچه مردم، امسال قیمت را برد بالا و گفت ۷۰ هزار تومان می‌دهد ... چون کلامش بسیار فلسفی بود، عبدالکریم سروش، افلاطون دوران، را عاشق خود کرد که سال‌ها بود کسی به او ماهی ۵۰ هزار تومان سهم نفتش را نداده بود و وقتی قیمت را بالا برد، استاد دچار قبض و بسط شدید شد و از شیخ مهدی شدیدا حمایت کرد.

 

دباغی!

دکتر عبدالکریم سروش که بعد از طرفداری از مهدی کروبی، حال شاگردان انقلاب فرهنگی‌چی خود را گرفته بود، بوسیله محمود دولت‌آبادی، عضو ستاد تبلیغات موسوی که تصادفا نویسنده هم هست سرزنش شد. دولت‌آبادی که همچون میرحسین موسوی از خوابی 20 ساله در غار که گویا دولت به او داده بود بیدار شده بود، سروش را عامل سرکوب دانشجویان و غیره خواند و عضویتش در شورای عالی انقلاب فرهنگی را شدیدا زیر سوال برد.

اما دکتر سروش که علاقه‌‌ی زیادی به گرفتن حال تمامی گافندگان جهان دارد و سابقه‌ای طولانی در قبض و بسط آنها داشته، محمود دولت‌آبادی را دچار مغضوبانه‌ی مقبوض کرد و دچار کوفتمان. محمود دولت‌آبادی بعد از این عمل سروش، دندان‌های مصنوعی‌اش را نیز از دست داد و فعلا قادر به تکلم نیست.

سروش البته پس از ضرب و شتم دولت‌آبادی، از وی پرسید که آیا می‌دانسته میرحسین موسوی از 30 سال پیش تا کنون عضو همان شورای کذا و کذا بوده؟

لازم به توضیح است که عارضه‌ی آلزایمر در ایران شدیدا شیوع پیدا کرده و علاوه بر میرحسین که از ماوقع دهه‌ی 60 بی‌خبر است، اعضای ستادش هم نمی‌دانند که دهه‌ی 60 نیز در تقویم وجود داشته است.

محمود دولت آبادی نیز احتمالا بعد از نوشتن یک کتاب سترگ که نامش را به خاطر ندارد، به خواب رفته بود و توسط ستاد قورمه سبزی بیدار شد و تا فهمید سروش نامی از کروبی حمایت کرده، نگاهی به سیبیل خود انداخت که دو برابر سیبیل سروش بود و او را به مبارزه فراخواند. در عالم روشنفکری البته اندازه سیبیل به اندازه میزان زردی آن، ناشی از رنگ مو یا دود بعضی چیزها اهمیت زیادی دارد.

سروش نیز در پاسخ پس از کشف یک نسخه‌ی قدیمی دیوان حافظ که مربوط به دوران سعدی علیه‌الرحمه بود، متوجه شد که در آن از محمود دولت‌آباد نامی به عنوان یکی از اصحاب «کف» ذکری شده. حاج فرج دباغ، پوست محمود دولت‌آبادی غارنشین را حسابی دباغی کرد.

 

محسن رضایی، کاندیدایی که نمی‌تواند به سازمان ملل برود

محسن رضایی که زمانی فرمانده کل «سپاه پاسداران» بود و در دهه‌ی ۶۰ از انقلاب حسابی مراقبت کرد و در دهه‌ی هفتاد مراقب حفظ ارزش‌های انقلابی در آرژانتین بود و پلیس بین‌الملل به خاطر یک فقره انفجار در «مرکز یهودیان بوئنس آیرس» برای او حکم جلب فرستاد، در صورت اشتباه دستگاه‌های رای شمار شورای نگهبان، باز نمی‌تواند به عنوان رئیس جمهوری به سازمان ملل برود و خاطره «هاله‌ی نور» محمود احمدی‌نژاد را تجدید کند.

بان کیمون دبیر کل سازمان ملل البته توصیه کرده که آقای رضایی به جای رفتن به مجموع عمومی، به یک مجمع دیگر در لاهه تشریف ببرند که احتمالا ممکن است از آنجا خوششان بیاید و همانجا ماندگار شوند.

محسن رضایی علاقه زیادی به جوانان دارد. در دهه‌ی شصت، جوانان خودی را روی مین می‌فرستاد تا خانواده‌شان از سهمیه شاهد آنان استفاده کنند و بروند سراغ آقای کروبی! به نظر می‌رسد آقای محسن رضایی ممکن است این ارتباط فراموش شده خود را با آقای کروبی تا روز انتخابات به نحوی دیگر مجددا برقرار کنند.

محسن رضایی همه‌ی جوانان را مثل پسرش دوست دارد و به علت همین نوع علاقه، پسر ایشان سال‌ها پیش از دست او به آمریکایی‌ها پناهنده شد. احتمالا می‌رود در صورت ریاست جمهوری نامبرده، میزان فرار مغزهای ایران در کتاب رکورد گینس ثبت شود!

از معجزات برادر محسن این بود که هیچوقت سر کلاس فوق لیسانس و دکتری نبود و پاراگرافی ننوشت، اما پایان‌نامه‌اش بر کامپیوترش نازل شد و پرینت بگرفت و نمره الف گرفت و فرستاد کمیته‌ی اقتصاد نوبل. اما کمیته اقتصادی نوبل پر است از بی‌دین‌های ماتریالیست، آیات اقتصادی نازل شده بر دکتر رضایی را دادند گاوهای سوئدی و آن گاوها جنون گاوی گرفتند.

با این همه مدرک دکترای محسن رضایی بر خلاف کردان جعلی نیست، فقط متن پایان‌نامه‌اش از آن بالاها آمده که ایرادی هم ندارد!

 

هالهء نور، پر

محمود احمدی‌نژاد که امیدوار بود اوباما از او در انتخابات ریاست جمهوری حمایت کند، هر چه صبر کرد خبری نشد و نمایندگانی فرستاد آمریکا که به جای کاخ سفید از دیزنی‌لند سردرآورند.

اصولا هر وقت از ایران نماینده‌ای راهی آمریکا می‌شود، فراموش می‌کند اصلا برای چه رفته ینگه دنیا. انتظار می‌رود محمود احمدی‌‌نژاد امسال در صورت شکست در انتخابات دیگر برای شارژ باتری هاله نور به نیویورک نخواهد رفت و بالای سرش گوش‌های میکی ماوس ظاهر خواهد شد که احتمالا از نمادهای معجزه هزاره سوم است.       ۵  خرداد ۱۳۸۸

 

http://www.gozaar.org/freeform.php?id=36&language=persian#19

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630