هشت گنبد
گنبد اول: وظایف ذاتی !
برادران، کثرالله امثالهم، این نیروی انتظامی زبان بسته را تا کنون به چه کارهائی که وا نداشته اند؛ از هجوم به سلمانی ها، لباس فروشی ها، دفاتر و شرکت ها، دستگیری سگ ها!، تعقیب شیطان پرستان! بگیرید، تا مبارزه با مردم (طرح های گوناگون ارتقا ء امنیت اجتماعی و روانی !) و غیره...
نیروی محترم انتظامی، متخلص به « ناجا»، از سوئی، از جانب ُامّت شهید پرور نیز آماج همه گونه عملیّات ایذائی و پارتیزانی است و نا گزیر است دائماً از خود دفاع کند که فدوی تا کنون نمونه هائی در این راستا ارائه کرده و مکرّر نمی کند؛ وهم از این روست که این نیرو بقول عوام confuse (به معنای انواع «گيجه»، همچون سرگيجه...) می شود و نمی داند که منظور اُمّت چیست و تکلیف او کدامست؟ فقرهء زیر از آن جمله است:
«...در پاسخ به مطلب موّرخهء ۸۷ /۶ /۱۲ آن روزنامه تحت عنوان "امنیت اجتماعی در درجه اول از سینماها شروع شود"، به اطلاع می رساند که فرماندهی انتظامی تهران بزرگ اعلام داشته در خصوص نوع پوشش آقایان وخانم ها در فیلم های سینمائی!، برعهده وزارت محترم وارشاد اسلامی می باشد! اما درخصوص پوشش آقایان و خانم هائی که برای دیدن فیلم به سینما می روند! مکاتبات و نظارت های لازم برنحوهء کار آنها در حال انجام می باشد»!
گنبد دوم: تکمله
و اما شهوت مقدس مؤمنین در ارتباط با ارشاد زنان به این راحتی ها فرو نمی نشیند، و در این راه از هر وسیلهء نا مربوط دیگری نیز برای اطفاء آن سود می جویند. گرچه بخش مهمی از توان نیروی محترم انتظامی بطور اختصاصی در این راه هدر می رود، معذالک مؤمنین، کثرالله امثالهُم، همواره در جستجوی راه های دیگری نیز هستند تا دقیقه ای از آزار ایشان غافل نباشند. این معنا از پاسخی که ادارهء راهنمائی و رانندگی، که اینگونه امور ظاهراً در شرح وظایف ذاتی او نیست، استنباط شد :
«احتراماً، پیرو نامه ...مورّخ 87-6-13 آن روزنامه تحت عنوان "لزوم پیشگیری از بدحجابی!"، به اطلاع می رساند این یگان علیرغم ماًموریت های متعدد و مهم محولّه، با جرائم و تخلفات مربوط به مظاهر فساد نیز با جدیت برخورد می نماید ، به نحوی که در هفت ماههء اول سال جاری با 1192 مورد از اینگونه جرائم و تخلفات برخورد و، ضمن توقیف خودرو، راننده نیز جهت اقدامات قانونی به پلیس امنیت عمومی و ادارهء اجتماعی اعزام گردید».
گنبد سوم: تغییر جنسیّت !
تلاش های خستگی ناپذیر حضرات آیات عظام و حجج اسلام، کثرالله امثالهم، در ساخت و پرداخت یک چهرهء کاملا غیر ایرانی، بعون الله، سرانجام، ببار نشست. مراتب البته به تأئید برادران عرب رسید و بقول عوامapprove (به معنی صدور اجازهء استعمال) شد. برای اینکه به عرض فدوی برسید، توضیحاً اضافه می کند که «یک روزنامهء چاپ عربستان، با همکاری خبرنگاران عرب، نظر شهروندان سه کشور عربستان، امارات متحدهء عربی و عراق را در مورد نقطهء ایده آل زندگی جویا شده است».
به موجب این نظر سنجی، اهالی عربستان و عراق مشهد را، و اهالی امارات تهران را در صورت مهاجرت بر خواهند گزُید. هماهنگی تیتر و محتوای نیز بخوبی رعایت شده و از این قرار است :«مشهد ـ قم ـ تهران کدامیک ایده آل اعرابند؟»
فدوی این پیشرفت و توفیق درخشان را به حضرت بقیة الله الاعظم، ارواحنا روحی فداه، مقام معظم رهبری، سلمه الله تعالی، و نیز ملت قهرمان ایران، به ترتیب قد، تبریک و تسلیت عرض می کند.
والله الموُفّق والمعین
گنبد چهارم: تیتر سازی
تیتر سازی هم مثل تابلو سازی، دندان سازی و... برای خودش یک حرفه است و کلّی مهارت، تخصّص و تجربه می خواهد. به این تیتر که دستپخت یک سایت مکتبی است نگاه کنید تا بعرض فدوی برسید :«ذبح یک اندیشمند شیعه در پاراچناری» !
در توضیح خبر نیز آمده بود که :«سید رضی شاه کاظمی، از اندیشمندان و وعّاظ شیعهء پاچناری و از کارشناسان ارشد آموزش و پرورش پاکستان، که صبح روز شنبه گذشته درحین عزیمت به محل کار خود توسط تروریست های یزیدی! ربوده شده بود، توسط این تروریست ها ذبح شده! و به شهادت رسید».
حالا که پنداری شهر شلوغ است، بهتر است فدوی هم تیتر خودش را بزند :«چاقو سرانجام دسته اش را بُرید!»
فاتحه َمعَ الصّلوات
گنبد پنجم: گرد گيری
«ملّی» از واژه هائی است که از همان فردای انقلاب شکوهمند مان، از سوی حضرت امام (ل) و نیز پیروان خط مالروی ايشان، نجس اعلام شد. با این همه برادران عندالزوم به سراغش می روند و پس از فوت کردن گرد وغبار سی ساله اش، با سریش اسلامی آنرا به چیز دیگری چسبانده، خرج می کنند و هزینه های کلان آن نیز، گفتن ندارد که، از جیب سوراخ ملّت بخاک و خون خفته، پرداخت می شود. به تیتر این خبر نگاه کنید :
«دبیر همایش کنگرهء ملی میرزا هاشم آملی در دیدار با آیت الله نورالله طبرسی، نماینده ولی فقیه در مازندران از انتشار تمبر یادبود آیت الله میرزا هاشم آملی خبر داد!»
فدوی نام میرزا هاشم آملی، که برادران دارند در ممالک محروسهء ایران بنامش سکّه می زنند را، برای نخستین بار است که می شنود، شما را نمی داند ...
گنبد ششم: موارد استعمال
فدوی تاکنون گمان می کرد که «عبا» فقط جنبهء تزئینی داشته و مصرف یا خاصیت دیگری ندارد؛ لکن از فرمایشات چندی پيش آیت الله صافی گلپایگانی، که در دیدار با مسؤلان سیاسی ـ عقیدتی ناجا ایراد فرمودند، دریافت که عبا بمثابهء چادر مؤمنات است و مصرف دیگری دارد که از اینقرار است :
«در بعضی دیدارها برخی بانوان درخواست دارند تا عبای مرا ببوسند!.. من به آنها می گویم چادر شما از عبای من مقدس تر است! و ارزشش بسیار بیشتر از عبای علما ست ».
گنبد هفتم: زیارت مجازی !
فدوی هنوز هم در نیافته است که مؤمنین گرامی، کثرالله امثالهم، از زیارت حقیقی احرام مطهر خاندان عصمت و طهارت، رضوان الله علیهم اجمعین، که به استناد اسناد وشواهد موجود، اگر خصم ایران و ایرانی نبوده باشند [که بوده اند] چه طرفی بسته اند که اینک از جیب سوراخ ملت بخاک و ُخل خفته، عِرض خود می برند و زحمت فدوی می دارند و موجبات «زیارت مجازی!» را هم با یکی ديگر از مصادیق بارز تهاجم فرهنگی، و با استفاده از دست آوردهای خاج پرستان، لعنت الله علیهم اجمعین، بصورت، بقول عوام، long distance (به معنی بعيد المسافه) فراهم کرده اند؟
بهر حال، فدوی، بموجب وظیفهء شرعی خود موظف است که این خبر میمنت اثر را به آگاهی مؤمنین سیّار و یا مأمور در بلاد کفر و زندقه برساند، تا بجای معصیت ناشی از بعد مسافت با استفاده از خطوط اینترنتی 24 مگا بایتی حرم مطهر رضوی را زیارت کنند.
فدوی، ضمن اعلام مراتب فوق، هر گونه مسؤلیتی در این باب که حضرت رضوان الله علیه دقیقه ای چند چارج می فرماید را، ُکلا ً و ُجزئا ً از خود سلب می نماید .
التماس دعا
گنبد هشتم: وایضا ً
فدوی تاکنون بر این باور بود که ماجرای " سُو" و " سوُ کشی" فقط ویژهء خاج پرستان و آن نیز محدود و منحصر به ممالک َمحروسهء امریک است، لکن در تأمّلات اینترنتی خود در یافت که اعراب نیز با این پدیده آشنا هستند و اخیراً مؤمنین مقیم ایران سابق را بقول عوام sue کرده و مطالبهء استرداد وجوه شرعیهء متعلقه از قبیل ُخمس نموده اند.
فدوی قاصم الجبارین را گواه می گیرد و، اگر باورتان نمی شود، جان مقام معظم رهبری، سلمه الله تعالی، را نیز ضمیمه می کند که اين خبر را از خودش در نیاورده بلکه عیناً از یک سایت مکتبی نقل می کند که «تعدادی از اهالی مصر که خود را بواسطهء رسیدن نَسَب شان به ائمهء شیعه «اشراف» می خوانند، در نامه ای به یک روزنامهء مصری، خواستار عذرخواهی شیعیان و دولت ایران بخاطر قتل امام حسین (ع ) شدند ! "
به قول سید قاسم (مش قاسم سابق ـ م)، دروغ چرا ؟ تا اعدام، آ.آ.آ.آ... با آنکه ُامّت شهیدپرور ایران اسلامی را در ایامُ الله چون شهادت ها، وفات ها، ضربت خوردن های اهل بیت عصمت و طهارت، صلوات الله علیهم اجمعین، و البته ماه های گرامی محرم و صفر که چیزی حدود نود درصد تقویم ما را تشکیل می دهد، همه ساله به ماتمکده ای بزرگ تبدیل و مصرف قمه و ِگل چندان بالا می رود که بنا گزیر باید از چین وارد کنیم، لکن بموجب برخی شواهدِ تاریخی، که از صفحهء 164 «سفینة البحار و مدینة الاحکام و آثار حسین بن علی، امام سوم شیعیان» تألیف حاج شیخ عباس قمی، ذیلا ً نقل می شود، فدوی این احتمال را چندان مستبعد نمی داند :
«ما از تبار قریش هستیم و هوا خواهان ما عرب و دشمنان ما ایرانی ها هستند. روشن است که هر عربی از هر ایرانی بهتر و بالاتر و هر ایرانی از دشمنان ما هم بد تراست. ایرانی ها را باید دستگیر کرد و به مدینه آورد، زنانشان را بفروش رساند و مردانشان را به غلامی اعراب گماشت».
زیاده عرضی نیست .
السلام وعلیکم و لا تفرقوا
الاحقر فدوی
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |