پيوند به آرشيو آثار نويسنده در سکولاريسم نو
محمود دولت آبادی در جمع حامیان میرحسین موسوی؟
بیچاره محمود دولت آبادی!
میرزاآقا عسگری . مانی
بازهم خیمه شب بازی انتصابات در منفورترین رژیم دنیای امروز برپا شده است. معرکه بگیران اسلامی در ایران، برای کسب حیثیت، پای برخی از «نویسندگان و شاعران و هنرمندان» را هم به معرکه کشانده اند. یکی از اینان نویسنده ی خوب معاصر آقای محمود دولت آبادی است که به مسجد تشریف برده و این بار در «جمع حامیان میرحسین موسوی» سخنانی ایراد کرده است. یکی از دوستان، لینک خبر را در تارنمای «سرو» برایم فرستاده است. جائی برای «اظهار نظر» داشت. چند خطی شتابزده نوشتم. چون به احتمال زیاد، این نظر در آنجا منتشر نخواهد شد، در اینجا می گذارمش در کنار سخنان آقای دولت آبادی.
آقای دولت آبادی دست طلب به سوی میرحسین موسوی (یکی از سرکوبگران و جنایتکاران رژیم) دراز کرده است. البته رژیم برای حرف ها و درخواست های امثال آقای دولت آبادی، تره هم خرد نخواهد کرد. اما از نام و اعتبار آنان برای مشروعیت خودش استفاده خواهد کرد تا بتواند راحت تر به غارت و کشتار و سرکوبش ادامه دهد. صائب تبریزی چه نیک سروده است که:
دست طلب چو پیش کسان می کنی دراز
پل بسته ای که بگذری از آبروی خویش!
***
و این هم یادداشت کوتاه من زیر آن خبر:
آقای محمود دولت آبادی گرامی!
ضمن تقدیر از برخی حرفهای درستتان ، چند پرسش از شما دارم :
شما می گوئید به قانون اساسی جمهوری اسلامی رأی داده اید. این همان قانونی است که ولایت مطلقه ی فقیه را مثل دوالپا بر شانه ی ملت ایران سوار کرده است. حقوق زنان و دگراندیشان را نفی کرده است. تشیع را حقیقت مطلق دانسته است. آزادی بیان را منوط به زانوسائی در برابر دین و مذهب حاکم کرده است و ... آیا شما آن قانون اساسی را با دقت خوانده اید و هنوز هم از تمامی بندهای آن جانبداری می کنید؟
شما از میرحسین موسوی که همچون بقیه ی کارگزاران جمهوری اسلامی در تمام جنایات رژیم اسلامی دست داشته است انتظار دارید حیثیت پایمال شده ی ملت ایران را برگرداند؟ او که خودش از پایمال کنندگان هستی و حیثیت مردم ایران است.
آیا حضور شما در ستاد انتخاباتی کروبی (در دور پیشین انتصابات رئیس جمهوری) و این بار در جمع حامیان میرحسین موسوی همانا به معنای خرج کردن و قربانی کردن نام یک نویسندهء خوب به پای جنایتکاران نیست؟
ای کاش در خانه می ماندید و فریاد می کشیدید :
من آنم که در پای خوکان نریزم
مرین قیمتی دُرَ لفظ دری را !
در آنصورت، باور کنید صدای شما در تالار بزرگ تاریخ، تاریخ روشنفکران و روشنگری می
پیچید .
بیچاره ملتی که حتا نویسنده اش جائی برای اظهار نظر ندارد مگر مسجد!
http://www.mani-poesie.de
http://iranbbb.org/42452.htm
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |