آرشيو  |  خانه  |   فهرست همهء مطالب به ترتيب نام نويسنده يا موضوع   |   پيوند به تقويم 1387  |   تماس    جستجو در سايت   |   English Section

 

=======================================================

سال دوم ـ شماره 502 ـ  چهار شنبه 2 ارديبهشت 1388 ـ  22 آوريل 2009

=======================================================

======================================================

رکسانا می خواست از ايران برود، من نگهش داشتم

بهمن قبادی

اگر سكوت كرده بودم به خاطر او بود، و حالا اگر حرف می زنم باز هم به خاطر اوست. به خاطر ركسانا صابری. نامزد، دوست و همراهم. دختری باهوش و با استعداد که برایم همیشه قابل تحسین بوده و هست. 31 ژانویه بود، روز تولدم. صبح تماس گرفت که برای تولدم می آید پیشم تا باهم برویم بیرون. نیامد... زنگ زدم به موبایلش. خاموش بود تا یکی دو روز نمی دانستم چه اتفاقی افتاده. به خانه‌اش رفتم و چون کلید خانه همدیگر را داشتیم به داخل رفتم ولی نبود... بعد از دو روز زنگ زد و گفت "منو ببخش عزیزم مجبور شدم برم زاهدان" و من هم عصبانی شدم که چرا به من نگفته؟ گفتم باور نمی‌کنم و دوباره گفت "ببخش عزیزم مجبور شدم" و گوشی تلفن قطع شد و منتظر تماس بعدی اش شدم و نزد و نزد.

=====================================================

فرهنگ ایرانی مسئول شکست دموکراسی نیست

گفتگو با میثاق پارسا

گفتگوگر: محمد تهوری

من فرهنگ را مساله‌ای جدی در برابر دموکراسی در این منطقه نمی‌بینم. فرهنگ چیزی است که رفتار انسان‌های یک جامعه را برای کوتاه مدت قابل پیش‌بینی می‌سازد. مثلاً ما می‌توانیم بگوییم مردم آمریکا این‌گونه عمل می‌کنند؛ در واقع رفتار مردم آمریکا را توصیف کنیم. فرهنگ علت رفتار مردم را بیان نمی‌کند. متاسفانه، برخی وجود دیکتاتوری در ایرانِ قرن بیستم را نشانه‌ی فرهنگ دیکتاتور پرست ایرانیان تعبیر می‌کنند؛ در حالی‌که دیکتاتوری نتیجهء شکست مبارزات مردم برای دموکراسی بوده است. اینکه از نتیجه بخواهیم عملی را تعریف کنیم، جواب درست را به دست نمی‌آوریم.

=====================================================

کليد آزادی ايران در دست ما است

امير سپهر

عده ای اين اصل نااصل را ملکهء ذهن پاره ای از هم ميهنان کم آگاه ما ساخته اند که گويا «سرنوشت ايران را بايد ايرانيان درون رقم زنند». اما، از ديد من، سرنوشت ايران را نه آن هفتاد و اندی ميليون هم ميهن ما در درون، بلکه همين ما چند ميليون گريختگان بايد رقم زنيم. يعنی اگر خرد و اراده داشته باشيم می توانيم رقم زنيم. اينکه "خارج نشينان نمی توانند برای ايران نسخه صادر کنند"، اصلاً همان سخن انحرافی و خواست رژيم جمهوری اسلامی است که بخش بزرگی از ما گريختگان هم با باور بدان، در اين جهان آزاد و با اين همه امکانات، دست روی دست گذارده و شاهد نابودی ميهنمان هستيم. از اين روی هم، روی سخن من در اين نوشته تنها با هم ميهنان خارج نشين است نه با مبارزان درونی.

======================================================

نقش اقوام ايراني در دمكراسي و مسئله بحث برانگيز فدراليسم

عبدالستار دوشوکی

اكثريت قاطع ايرانيان در مورد مسائلي نظير برابري حقوق زن و مرد، سكولاريسم، و مقولهء دمكراسي و غيره اتفاق نظر دارند. اما بحث در مورد حد و حدود حقوق اقوام ايراني و بخصوص مسئلهء فداراليسم و خودمختاري و يا خودگرداني بمثابه مكانيسم عملي و اجرائي يك سيستم اداري در يك ايران يكپارچه و دمكراتيك، براي بسياري از هموطنان مبهم و بعضاً مخاطره آميز بنظر مي رسد. در اين مقاله تلاش مي شود تا به زباني بسيار ساده اين موضوع تا حد امكان كالبد شكافي شده و بسياري از ابهامات و سوءظن ها رفع شوند.

===================== کوتاه و گويا  ====================

در معصيت شعر خوانی

«... از آنچه قباحت دارد و معصیت است هر کلامی است که شعر باشد، اگر چه منظور نباشد که مهیج شهوات نفسانی و لهو و یا هجو و هتک عرض باشد، و آیات و اخبار در مذمت اشعار بسیار است و همچنین است دربارهء قصص باطله. چنانکه در حدیث معتبر از حضرت رسول اکرم (ص) منقول است که شکم پر از چرک باشد بهتر از آن است که پر از شعر باشد... و نیز آن حضرت، صلی الله علیه و آله، فرمود که هر که یک شعر بخواند در شب جمعه یا روز جمعه، در آن شب و در آن روز بهره ای از ثواب نداشته باشد، و بر روایت معتبر دیگر فرمود در آن شب و در آن روز نمازش مقبول نگردد... و حضرت جواد (ع) از حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می فرمایند که عبادت ذکر حضرت علی (ع) است، و از علامات منافقان است بجای ذکر او نقل کردن قصه های دروغ از قبیل افسانه های مجوس و شاهنامه، و اختیار شنیدن آنها بر فضائل ما... و اما ضرورت دارد که مؤمن خاصآ در شب جمعه ترک کند خواندن شعر را ، زیرا که در حدیث صحیح از حضرت صادق (ع) منقول است که مکروه است روایت شعر برای روزه دار و در روز جمعه و در شبها، هر چند شعر حق باشد». (مفاتیح الجنان- باب دوم- فضیلت روزها و ماه ها). «کسی که میخواهد به مسجد برود مستحب است لباس قیمتی بپوشد و مکروه است خواندن شعر در مسجد، اگر نصیحت و مانند آن نباشد». (آیۀ الله خمینی- توضیح المسائل – مسئله 914)

(آرشيو)

 
 

© 2008 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630