 |
|||
|
|
|
|||
|
بحران ميدان، آزمون جغرافی و آزمايش علمی
حميدرضا رحيمی
یکی از اشکالاتی که «امت شهید پرور» با «دولت خدمتگزار» دارد کمبود و یا، بی تعارف بگویم ، فقدان اطلاعات است. این نارسائی، اغلب باعث می شود که دولت مکتبی دفعتاً گرفتار، و از تولید رایحهء خوش ِ خدمت، که افزون بر ایران اسلامی، دنیا را نیز برداشته است، غافل بماند. این ضعف را، البتّه بباور فدوی ، می شود به راحتی و با اطلاع رسانی بهنگام، و البته بسامان، برطرف کرد.
فدوی در توضیح بیشتر عرض می کند که یکی از وخیم ترین کمبود هائی که مدتی است در جامعهء اسلامی شکوهمند ما بروز کرده، و متوّلیان زحمتکش حکومت مقدّس جمهوری اسلامی را با معضلات جدّی روبرو کرده، و حتا ممکن است به سبک و سیاق دَُوَل ُمتجدّده با خطر سقوط کابینه روبرو کند، کمبود "میدان" است! (نخیر!.. منظورمان نان نیست. اینها جُز قافیه، رابطهء دیگری با هم ندارند).
تورّقی کوتاه در جراید شریفهء دارالخُرافه، به روشنی نشان می دهد که اُمّت شهید پرور به "میدان" بسیار بیش از "نان" علاقه دارند و هر بلائی که در اثر مُجاهدت های برادران خارجی بر سرزمین های دیگر نازل می شود، اُمّتِ همیشه در صحنهء ما بلافاصله تحت الحنک دولت خدمتگزار را، که شدیداً سرگرم هسته بازی است، گرفته و از او می خواهند که یک "میدان" به افتخار آن ماجرا نامگذاری شود!... لکن آنچه که امت شهید پرور و خداجو نمی داند اینست که افزون بر کلیّهء خیابان ها، خمینی( ل ) راه ها، کوچه پسکوچه ها، بُن بست ها و سوراخ ها و... کلیّهء میادین وطن اسلامی نیز مِلک ِطلق ِ شهدا ، حضرات آیات عظام و حجج اسلام و البته اهل بیت عصمت و طهارت، صلوات الله علیهم اجمعین، و توابع سببی و نسبی آن بزرگواران است و دولت مردمی، در این رابطه، با کمبود شدید "میدان " روبرو شده؛ تا آنجا که در جریان کشته شدن ماجراجوی گرامی، "عماد مغنیه"، بناگزیر تغییر نام یکی از میدان های موجود که نام ضدّ اسلامی «بهاران» را بر خود داشت، بسود آن بزرگوار در دستورکار خود قرار داد .
در جریان کفش پرانی "منتظرالزیدی" خبرنگار، در آن جلسهء مطبوعاتی کذائی در عراق، نیز دولت خدمتگزار با درخواست امت خداجو دائر بر نامگذاری میدانی بنا " کفش!" روبرو شد؛ حال آنکه، افزون بر آه، "میدان" نیز در بساط نداشت!
در اين ميان فدوی بیم آن دارد که بزودی مجلس محترم شورای اسلامی، یکی از وزرا را با استفاده از تکنیک سنتی فال قناری *، انتخاب و استیضاح و دولت خدمتگزار را برای چند مین بار با تشنّج و دست انداز جدّی روبرو کند.
نظر به اردتی که فدوی به حکومت مقدس جمهوری اسلامی، عموماً ، و مهندس الاسلام والمسلمین، رئیس جمهور محبوب، خصوصاً، دارد، پس از استخاره ای که بعون الله بسیار هم خوب آمد، طرحی را تهیه و با قید 6 فوریّت مستقیماً به بیت ریاست جمهوری تقدیم کرد. بموجب این طرح، دولت موظف می شود که، بدون نیاز به تصویب مجلس محترم شورای اسلامی، از محل تتمهء ذخیرهء
ارزی، تعداد معتنابهی "میدان" در اندازه های گوناگون، در هرجا که خواست، احداث و بعنوان «ذخیرهء ارضی» و بمنظور تأمین نامگذاری وقایعی از آندست که گفته آمد، نگهداری کند.
فدوی از خوانندگان متعّهد خود انتظار و بلکه تقاضا دارد که اختلافات نظری و عملی خود را عجالتاً کنار گذاشته و از طرح جامع و خدا پسندانهء وی قویاً پشتیبانی کنند.
آزمون جغرافی
درس تاريخ ملت قهرمان ايران، به شهادت خودش، هيچگاه تعریفی نداشته !و، شوربختانه، در نزديک به همهء آزمون ها، اگر آبرو داری کرده و نگوئيم «رفوزه»، دست کم تجديد شده و در پاره ای موارد نيز، با تبصره قبول شده است. جغرافيای ملت قهرمان ما هم، با آنکه اندکی آسانتر است، اما هنوز به آنجائيکه بايد نرسيده لکن قاصم الجبارين را شکر که کم کم دارد بهتر می شود...
در همين راستا، فدوی خبر شد که شماری از شهر وندان زخمی، با ذره بين روی نقشهء جغرافی افتاده و در بدر دنبال جائی بنام "سنت وينسنت" می گردند اما آن را پيدا نمی کنند! و حتا برخی ازجستجو های خود خسته و خشمگين شده، فرياد بر آورده اند که «آی!.. اين کشور کجاست و چه کسی آنرا کشف کرده تا برايش جايزه بدهم !..»
فدوی می خواست ابتدا پرسش فوق را، که پرسش خوبی نيز هست، به مسابقه بگذارد تا از آنجا، ميزان دانش جغرافيائی هم بندان را نيزحدس بزند؛ لکن با اندک تأمل دريافت که مسئلهء فوق مسئلهء چندان ساده ای هم نيست و حل آن جز از سوی دانشمندانی چون مهندس الاسلام والمسلمين احمدی نژاد، دامت تحريکاُته ، بقول خاج پرستان ـ لعنة الله عليهم اجمعين ـ «جيمی!»، و بقول خودمان "مخمل مقام معظم رهبری» بر نمی آيد.
باری، فدوی به پژوهش های فرسايندهء خود پيرامون این چيستان ادامه داد، و دريافت که يکی از هموطنان گرامی که از بهشت جمهوری اسلامی ِ اسلامی، البته عليرغم ميل باطنی خود، گريخته و در آلمان متوطّن شده، مطلب را کم و بيش دريافته و در تماسی با يکی از رسانه های دارالُخرافه اظهار داشته است :
«از آلمان تماس می گيرم. نوشته بوديد نخست وزير "سنت وينسنت" در پاسخ به اعتراض آمريکا گفته به نزديک کردن روابط خود با ايران ادامه می دهيم. مردم آنجا را نمی شناسند ولی فکر می کنم دو سه روز ديگر سر وکلهء اين نخست وزیر پيدا بشود و يک وام و پول کلانی از ايران بگيرد و برگردد . هميشه اينطور بوده ».
پس معلوم می شود که درس جغرافيای ما ضعيف بوده و چنين جائی، افزون بر وجود ِ خارجی، نخست وزير هم دارد!.. و نتيجهء اخلاقی ديگر اينکه، بوی کباب ِ دور ُبرد جمهوری اسلامی شکوهمند ما، که ناشی از داغ کردن تن ملت است، چندان در اقصی نقاط جهان پيچيده که نخست وزير آن سرزمين مهجور را نيز چهار نعل به وطن سابق کشانده است.
اما حسن ختام اين مقال، ادامهء ضجّه های آن هموطن خشمگين است که پرسيده بود :«اين کشور کجاست و چه کسی آنرا کشف کرده؟»" ايشان، در ادامه، نوشته است :«من جانبازی پنجاه و پنج در صدی ام. پنج سال است بمن حقوق نداده اند. اين ها را از کجا پيدا و کمک شان می کنند؟ اين پنج سال حقوق مرا بدهند. کسی نيست بگويد در طول اين پنج سال از کجا خورده ای؟ حتی من، که به جغرافيا علاقه دارم، اسم چنين کشوری را تا بحال نشنیده ام!»
بارک الله، بارک الله، برادر شهروند!.. بنظر می رسد که «دوزاری» شما، با آنکه شديداً کج بوده اما، سرانجام، افتاده است. شادباش های فدوی را بپذيريد.
آزمایش علمی!
فدوی همینطور چهارشاخ و، اگر بخواهد بدون سانسور بگوید، همین جور انگشت به ماتحت مانده بود که چگونه به اهل بیت عصمت و طهارت خیره سر خود ثابت کند که حجاب تنها راه رستگاری است که دفعتاً ایمیلی از بزرگواری رسید و این بنده را، به پیوست اهل بیت عصمت و طهارت او، از جهل مرکب بدر آورد. این ایمیل، اهل بیت عصمت و طهارت فدوی را، که از هوش و ذکاوت نه چندان بالایی برخوردار است، در باب حجاب متقاعد کرد، چه برسد به شما خوانندهء گرامی ضد انقلاب که از بهرهء هوشی سرشاری برخوردار هستید.
اگر هنوز مختصر شک و تردیدی در این باب دارید، به مطالب زیر که آن بزرگوار از سایت مقدسی استخراج و بجهت فدوی روانه کرده است و فدوی نیز آنرا عیناً استنساخ و بشرح زیر تقدیم می کند، توجه فرمایید:
«یک آزمایش ساده برای خواهران و بانوان گرامی: اول از همه یک مانتوی کوتاه و یک روسری کوچک را به تن کنید و سپس جلوی آینه بایستید و با چشم دل بخود بنگرید. سپس با یک چادر مشکی همین آزمایش را تکرار کنید. خوب. کدام بهتر است؟ مثل حیوان زندگی کردن و بد حجاب بودن یا منور شدن به نور حجاب و چون شاخهء گل یاسی از مرغزار عفت بودن؟ می بینید که به سادگی و از طریق علمی! می توان فهمید چرا چادر حجاب برتر است. لزومی به بحث و دعوا هم نیست! فقط یکبار این آزمایش را انجام دهید. همین! ما نمی گوئیم بدون دلیل و استدلال باید همه چیز را پذیرفت – همهء دستورات اسلام مبنای علمی و ریشهء منطقی دارد! همانطور که در مثال فوق دیدیم براحتی و با آزمایش های علمی! می توان به تک تک دستورات انسان ساز دین مبین ایمان آورد. بعضی افراد می خواهند با تعصب و با جر و بحث دیگران را براه راست هدایت کنند! غافل از اینکه بدترین ضربه را به اسلام می زنند!... کافی است انسان کمی منطقی باشد و از آزمایش های علمی! استفاده کند تا بتواند دیگران را هم به بهترین وجه هدایت کند. برای مثال، با یک شاخه گل شمعدانی می توان وجود خداوند را براحتی اثبات کند. کافی است فکر کنید که اگر نعوذ بالله خدایی وجود ندارد پس چه کسی این شاخه گل شمعدانی را آفریده؟ بله؟! همانطور که متوجه شدید تمام دستورات اسلام، از احکام اولیه تا جزیی ترین دستورات، را می توان با روش های علمی ثابت کرد. بیائید دست بدست هم دهیم و به دنیا ثابت کنیم...»
فدوی، و نیز اهل بیت عصمت و طهارت او، شیرفهم شدند،؛شما چطور؟
و من الله التوفیق
الاحقر- فدوی
مطلب را به بالاترین بفرستید:
|
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |
