زرتشت، آن که انسان و خرد او را می ستود
تورج پارسى
سخن از انسانى است كه در دور دست ترين نقطه ى تاريخ ايستاده اما در انديشه معاصر ماست !
او كسى است كه نخستين بار درست گوش كردن ،انديشيدن ، خرد ، گزينش آزاد راه و مسئوليت شخصى را مطرح ساخت ، سرودش نو آيين بود !
عصر او، عصر خدايان پندارى بود ، عصرى كه خشنودى خدايان راتنها با قربانى كردن چهار پايان و حتا انسان بايد به دست آورد. خدايان برده دارانى خود كامه بودند كه پيشكارانى زمينى داشتند ،
تكيه ى او بر خرد ، کرامت انسان و مسئوليت او، آهنگى تازه بود ، آهنگى كه در آن، انسان معنا داشت و بر همان معنا معتبر مى نمود !
در نگاه او انسان - زن و مرد - فرمانبر بی اراده و چشم و گوش بسته ای نيست ،چرا كه انسان مى انديشد ، مى پرسد و پاسخ مى خواهد .
او ستيز با تاريكى نكرد بلكه چراغ برافروخت تا ازقلمرو تاريكى بكاهد ، تاريكى كه مجالى گسترده دارد.
او باور داشت كه هر كس بايد باور خويش را به آزادكامى بپذيرد
او دروغ و اندوه را تباهى جهان و راستى را بهترين نيكى و خرسندى مى داند و بر اين پايه كار و كوشش با منش نيك را شادى ، آبادانى و روشنايى مي خواند
او انسان - زن و مرد - را رونده ، پويا ونوآور مى بيند به همين سبب با آموزش خود در انتظار سپيده دمى است كه با كوشش جمعى و خير همگانى جهان را خرم و همواره آبادان ببيند.
خواست او ساختن جهانى نو است ، تازه گرداندن جهان . زدودن كهنه گى و فرسودگى است كه آنهم از روى خرد و دانش و كوشش و كار سامان مى يابد اين اصل آنچنان از اهميت برخوردارست كه چندين و چند بار برآن تكيه كرده است
او برانگيزاننده انديشه است، تاانسان - زن و مرد - در تبلور انديشه به آزادگى برسد .
به همين سبب او در انديشه جارى است و اين قلم او را جاودانه مى داند و زادروزش را در يكايك واژگانش مى بيند واژگانى كه در پرتو منش نيك جهانى زايا و بارور آرزو مى كنند
فرخنده است او كه : نه كشت و نه فرمان كشتن به كس داد.
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |