نقش حجاب در تشديد فعاليت های اجتماعی زنان!(*)
طنزی از «تلخ نویسی ها» ی لقمانعلی
خانم دستجردي، كه زمانی نمايندهء مجلس در ميان مردم تهران بودندف راجع به موقعيت زن در جامعه ي اسلامي مي فرمايند كه پيش از ظهور اسلام، « مكاتب يونان و روم زن را عنصري طفيلي مي دانستند كه شيطان اورا به وجود آورد» و « تاريخ سياسي و اجتماعي كشورهاي صنعتي امروز هم نشان مي دهد كه زنان در اين كشورها تا صد ده، بيست سال پيش از كمترين حقوق فردي و اجتماعي محروم بوده اند» در حاليكه پيامبر اسلام زن را به « صورت عملي» در صحنه هاي گوناگون وارد نمود و « با عنايت به رفتار اسلامي با همسران پايه گذار ديدگاه جديدي در مورد زن گرديد[3]. «به سخن ديگر، زنان غربي هنوز كه هنوز است نمي توانند به طور قانوني از اين مواهب اسلامي بهره مند شوند و طبيعتا ديدگاه جديد در باره ي آنان مصداق ندارد. از ديدگاه اسلام، «زن مسئول رشد قواي انساني است و نيز مسئول حفاظت از سرمايهء زن بودن خويش است».
و اما، سرمايهء زن بودن، يعني پروپاچه و سر وسينه و كپل و باسن .... كه البته بايد طبق قوانين مقدس حجاب پوشيده بماند. ولي غربي ها كه زن هاي شان سرمايه اي ندارند كه به حفظ آن مكلف باشند و حتي اگر تتمه ناچيزي هم باشد به حفط آن باور ندارند و به همين خاطر است كه « در رسانه هاي گروهي خود با زن آن مي كنند كه حتي بهائم هم از تظاهر به اين گونه اعمال در ملاء عام ابا دارند».
البته نظر دقيق حاجيه خانم براي راقم اين سطور روشن نيست ولي تا آن جا كه مي داند بهائم «اهل تظاهر به اين گونه اعمال» نيستند يا اهل عملند و يا اين كه براي اينكه پروار بشوند، به همت آدمها، نا توان از عمل [فعلا به اين كار نداريم كه حاجيه خانم چرا از آن رسانه ها استفاده كرده است چون اگر نكرده باشد از كجا مي داند كه غربي ها از اين كارها مي كنند!] و اما، با اين تفاصيل چرا زنان غربي درصد مشاركت بيشتري در امورات اجتماعي دارند؟ اگر بر اين گمان باطليد كه اين مسئله به آزادي و يا بازبودن نسبي جامعه بستگي دارد، صددرصد اشتباه مي كنيد و فريب رسانه هاي استكباري را خورده ايد. « فشار شرايط اقتصادي و اجبارهاي معيشتي است كه زنان نگون بختي را كه فرصت پيشرفت از آنان دريغ شده است، بدين گونه به خود بيگانگي مي كشاند» [اين جمله را باصداي بلند، سه بار مطالعه بفرمائيد تا حسابي شيرفهم بشويد]. ما، يعني خانم دستجردي، « يقين راسخ داريم كه توجه و عنايتي كه اسلام به زنان دارد بيش از عنايتي است كه به مردان دارد».
قبول نداريد؟ اجازه بدهيد فقط چند نمونه سردستي بدهم:
- در اسلام، اگر مردها خودشان را بكشند، نمي توانند چند تائي شان مشتركا شوهر يك زن باشند ولي زنها از اين موهبت الهي بر خوردارند. آن وقت مجسم كنيد كه سهم هر كدام از كارخانگي كمتر مي شود. مي توانند به بچه هاي يكديگر شير بدهند. و از آن مهمتر، هر مشكل و مسئله اي كه داشته باشند مي توانند با يكديگر درددل كرده و پشت و پناه همديگر باشن.
- براي رعايت رفاه زنها، از مشاغل طاقت فرسا و تنش داري مثل قضاوت، وزارت، و رياست جمهوري معاف شده اند.
- براي تشويق شمارهء بيشتري از زنان به كار و فعاليت اجتماعي، به ازاي هر مردي كه شهادت بدهد، ادارات موظفند كه دو زن را به عنوان شاهد استخدام نمايند و امكانات اشتغال براي زنها بيشتر مي شود.
- در صورت متاركه، مسئوليت نگه داري از بچه ها تا سن 7 سالگي كه دردسري ندارد و راحت است با زنهاست وپس از آن كه دوران سخت و آزاردهنده شروع مي شود، مسئوليت به مردها واگذار مي شود.
- در ايران اسلامي، براي رعايت حال خانم ها كه دچار از خود بيگانگي نشوند فقط « 18 درصد از زنان كشور ما همگام مردان در ادارات دولتي و بخش هاي فرهنگي، كارگري و سياسي خدمت مي كنند».
- در حاليكه مردان مي توانند همديگر را بزنند و لت و پار كنند ولي وقتي تنبيه زنان لازم مي شود، شوهران نبايد زنان را محكم كتك بزنند. يعني بايد سيلي يا مشت را كه بالا مي برند با مهرباني و عطوفت پائين بياورند چون « نوازش لطيف زن مرهم زخم همسر در خانه و عواطف واحساسات او محور محبت و گرماي خانواده است» و نبايد مخدوش شود.
- زنان از انجام كارهاي شاقي هم چون مهندسي معدن و مهندسي راه و ساختمان معاف شده اند. به عوض كارهاي بي دردسر و پردرآمدي چون « پرستاري و مامائي و تخصص و جراحي زنان و زايمان... كلا در اختيار زنان است».
- براي حفظ زنان از آلودگي هاي جوامع غربي، زنان ايران اسلامي نمي توانند از بورسيه خارج از كشور استفاده كنند.[4]
- چون «حجاب خود بزرگترين دليل برصحه نهادن فعاليت اجتماعي زنان است» و چون «خداوند متعال براي ايفاء اين رسالت سنگين و حفظ حياتي ترين ويژگي زن حجاب را براو واجب نموده است»، و چون خداوند متعال بر فعاليت اجتماعي مردان صحه نگذاشته، چون اگر مي گذاشت مي بايستي حجاب را براي مردان هم واجب مي نمود، پس روشن مي شود كه توجه و عنايت اسلام به زنان بيش از عنايتي است كه به مردان دارد.
*********
در اين ميان، رئيس سابق قوه قضائيه، آيت الله يزدي، كه از نطق كوبنده خانم دستجردي خبر ندارد و ظاهرا نمي داند كه اسلام چه عنايت عظيمي به زنان دارد، اظهار اميدواري كرده كه در آينده با «بهره گيري از تجارب مفيد دادگاه هاي مدني خاص نسبت به تنگناهاي قانوني در خصوص حقوق زنان كشور گامهاي ارزنده و عملي و موثري برداشته شود[8]».
دروغ چرا بگويم؟ من اين « اميدواري» را با شك و ترديد نگاه مي كنم. آيت الله يزدي، از كدام تنگناهاي قانوني سخن مي گويد؟ تنگناهاي قانوني، آنهم براي زنان، و آنهم در جمهوري اسلامي ايران؟ من كه باور نمي كنم.
اين « گام هاي ارزنده و عملي و موثر» هر چه هستند، بالاغيرتا، راجع به حجاب كاري نكنيد چون مگر غير از اين است كه « حجاب خود بزرگترين دليل بر صحه نهادن فعاليت اجتماعي زن است»؟ اگر مي خواهيد « حقوق» پرستاران و ماماها و متخصصين و جراحان زنان و زايمان را زياد بكنيد، خوب زياد بكنيد، ما كه بخيل نيستيم ولي به حجاب دست نزنيد چون ممكن است به فعاليت اجتماعي زن لطمه بخورد كه براي جمهوري اسلامي خوب نيست.
پانويس ها
[*] اين مطلب مال سال 2005 است اما، بنظر ما، هنوز بيات نشده!
[1] به نقل از رسالت، اول اردبيهشت 1372، ص 5. در اين نوشتار، به غير از آن چه بطور مستقيم نقل شده است، مسئوليت بقيهء مطالب با نويسنده اين يادداشت است. عبارات داخل دو كمانه [ ] همه جا از نويسنده است.
[2] وقتي پس از 21 سال مجلس ششم كوشيد از قرن 12 به 13 ميلادي قدم بگذارد و ممنوعيت اعزام دختران به خارج را لغو كند، آيت الله مكارم شيرازي به تقليد از شبه امام خامنه اي در نامه اي به مجلس از حضرات خواست كه ديگر از اين شكرهاي زيادي نخورند. رئيس «خيلي اصلاح طلب مجلس ششم» هم، اگرچه مدعي شد كه نامهء آيت الله آنقدرها كه مطبوعات مي گويند، دستور حكومتي» نبوده، ولي ايشان هم با لغو ممنوعيت موافق نيستند.
[3] همان، ص6
http://loghmanali.blogspot.com/2005/01/blog-post_25.html
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |