بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

بهمن   1387 ـ فوريه  2009 

پيوند به آرشيو آثار نويسنده در سکولاريسم نو

به مناسبت سی امین  سالروز انقلاب

شهلا عبقری

 

سی سال از انقلاب ایران سپری شده  و امروز وقتی به آن دور دست ها یعنی به دوران انفلاب نگاهی می اندازم، می بینم که دلایل بیشماری جاده انقلاب را صاف کرد که از چشم بسیاری پنهان بود.  شرایط  بوجود آمده که منجر به  انقلاب ایران شد محصول عوامل و رویدادهای سالیان دراز پیش از آن است و نمی توان وقوع  انقلاب را به سادگی توضیح داد. معمولا انقلاب ها باید جهش به جلو باشند، اما انقلاب ایران جامعه را به عقب برد و شاید براحتی بتوان گفت که ایران را ٣۰۰ سال از سیر تحول وترقی  دور انداخت.

 بیاد می آورم آنزمان را که  پای رادیوی موج کوتاه در این سر دنیا، خبرها را لحظه به لحظه دنبال می کردم، شوق عجیبی در دل داشتم و می پنداشتم که اگر شاه برود جامعه ایران به سرعت نردبان ترقی و پیشرفت را یکی بعد از دیگری طی خواهد کرد.

 آن زمان همچنان، بمانند امروز، با دخالت  روحانیون در حکومت و سیاست مخالف بودم و بارها نیز نظرم را در جلساتی که با دانشجویان داشتیم ابراز می داشتم. در جلسات ما، دانشجویان با نظرات مختلف سیاسی شرکت می کردند و من اکثراً با دانشجویان انجمن اسلامی در این مورد به صحبت می پرداختم و سوالم این بود که پس از به قدرت رسیدن خمینی چه خواهد شد و محتوای حکومتی که ما داریم به سوی آن می رویم چیست؟

در جلسات معمولاً سعی می شد که به این بحث ها دامن زده نشود و اعتقاد غالب این بود که در درجهء اول خمینی باید به قدرت برسد و سپس بقیه موارد  درست خواهد شد. فکر می کنم بسیاری از ما در بحبوحهء انقلاب ابن چنین می اندیشیدیم و بسیار ساده انگارانه به قشر روحانیون و ریشه ای که آنان در جامعه ایران داشتند نگاه می کردیم. من هم  گاهی اوقات این شبهه برایم بوجود می آمد که شاید واقعاً در مقطع انقلاب کافی است که شاه برود و خمینی بیاید تا دروازه ترقی برایمان گشوده شود.

اين روزها به این مساله بسیار می اندیشم که چگونه من لاییک، که به هیچ وجه دخالت دین را در حکومت قبول نداشتم ، خطر به قدرت رسیدن خمینی را آنطور که باید نمی دیدم و  ته دلم  باور نداشتم که خمینی  بتواند روزی بر جامعه ایران حکومت کند؟ آنچه که اندیشیدن در این مورد برایم روشن ساخته این است که من و من نوعی در بطن جامعه ای مذهبی پرورش یافته ایم و مذهب در زوایای وجودمان ریشه دارد.

در دوران پیش از انقلاب، شاه همیشه دین اسلام را در جامعه تحکیم کرد و به هیچ وجه سعی نکرد که دین را  به یک مساله حصوصی تبدیل کند. در مدارس، فقه اسلامی تدریس می شد، از رادیو و تلویزیون و بسیاری از رسانه های ارتباط جمعی برای تبلیغات اسلامی استفاده می شد. بودجه های کلان برای روحانییون در نظر گرفته شده بود و...  بنا براین در دوران شاه جامعهء ما به شدت در بطن خود مذهبی بود و عجیب نخواهد بود که ما، که محصولات آن جامعه هستیم، از درون به غایت مذهبی باشیم.

 هنوز هم بسیاری از ما نحوهء تفکر مذهبی داریم و با همان نحوه تفکر مسایل را تجزیه و تحلیل می کنیم. رخنهء دین در اعماق وجودمان آنچنان قوی است که حتی  پس از  به قدرت رسیدن حکومتی سکولار در فردای ایران تلاش در زدودن تفکر مذهبی باید در جامعه ادامه یابد تا نهایتاً به جامعه ای لاییک دست یابیم.

22 بهمن 1387

 

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630