پيوند به ديگر نوشته های نويسنده در سکولاريسم نو
نقدی بر گزارش دیدهبان حقوق بشر
در مورد آزادی بیان و تجمع در مناطق کردنشین
ايرج مصداقی
«ایران: آزادی بیان و تجمع در مناطق کردنشین» گزارشی است ۳۲ صفحهای که از سوی دیدهبان حقوق بشر به تاریخ ۹ ژانویه ۲۰۰۹ منتشر شده است. ه
http://www.unhcr.org/cgi-bin/texis/vtx/refworld/rwmain/opendocpdf.pdf?reldoc=y&docid=496757af2
گزارش دیده بان حقوق بشر ضمن اشاره به تظاهرات ۹ ژوئیه ۲۰۰۵ مردم مهاباد که «نیروهای امنیتی با بیرحمی اجتماع را برهم زدند» تأکید کرده است که گزارش حاضر «سرکوب مداوم تلاشهای فعالین کرد برای استفاده صلحآمیز از حق آزادی بیان و تجمع و تضییع حقوق اقلیت کرد توسط دولت ایران را از زمان این وقایع بررسی میکند»
با این حال انتشار گزارش مزبور نگرانیهایی را در میان بخشی از فعالان حقوق بشر که با موضوع نقض حقوق بشر در مناطقکردنشین ایران آشنا هستند ایجاد کرده است. قصد نگارنده تحلیل جامع گزارش مذکور که به روشنی میتوان به ناآگاهی، عدم برخورداری از تجربه و تخصص و ارادهی لازم تهیه کنندگان آن پی برد، نیست.
آنچه در این نوشته مد نظر من است نپرداختن دیده بان حقوق بشر به موضوعات اصلی در گزارش، برخورد گزیشی با مسئله نقض حقوق بشر و فعالان حقوق بشر در ایران است که متأسفانه اعتبار یک سازمان بینالمللی را مخدوش میکند. وگرنه از زاویههای مختلف و از جمله انگیزههای سیاسی تهیه کنندگان این گزارش که تلاش کردهاند جانب یکی از جناحهای حاکمیت را بگیرند گفتنی زیاد است.
با صرف کمترین وقت، انرژی و هزینه و تنها با مراجعه به سایتهای اینترنتی که نگارنده شتابزده انجام داده است میتوان به موارد بسیاری دست یافت که «دیدهبان حقوق بشر» با داشتن سازمانی عریض و طویل، پس از سالها تحقیق به آن نرسیده است!
نگاهی اجمالی به گزارشهای منتشر شده در ارتباط با کردستان و نقض حقوق بشر در این منطقه موارد بسیاری را پیش روی مان قرار میدهد که در گزارش «دیدهبان حقوق بشر » نیامده است. آنچه در پی میآید در واقع مشت نمونه خروار است که عجولانه تهیه شده است و مطمئناً کاستیهای زیادی دارد.
پژوهشگر گزارش دیده بان حقوق بشر روزبه میرابراهیمی خبرنگار سابق روزنامه ی اعتماد ملی و سایت روزنا و از همکاران سایت «روزآنلاین» است. در گزارش مزبور در باره مسئولان تهیه گزارش آمده است:
«روزبه میرابراهیمی مشاور در بخش خاورمیانه و آفریقای شمالی سازمان دیده بان حقوق بشر، پژوهشگر این گزارش بوده است. مشاور دیگر از همین بخش که خواستار مخفی ماندن نامش شده است این گزارش را تدوین کرده است. جو ستورک، معاون مدیریت بخش خاورمیانه و آفریقای شمالی، و لپن لوین، مدیر برنامه، بر محتوای گزارش نظارت کرده اند. کلایو بالدوین، حقوقدان ارشد نظارت حقوقی را برعهده داشت و برنت جینوتا، همکار دفتر خاورمیانه و آفریقای شمالی در تولید گزارش یاری رساندند. »
در نسخهی فارسی این گزارش که حاوی غلطهای املایی و انشایی زیادی است و حتا نام سوژههای مشهور مانند فرزاد کمانگر، روناک صفازاده، مسعود بارزانی و ... نیز در آن به درستی ذکر نشده و اسامی عجیب و غریبی در مورد نشریه روژههلات ذکر شده (که نشاندهنده عدم توجه لازم دیده بان حقوق بشر است)، متأسفانه هیچ اشارهای به وجود بیش از یکصد زندانی سیاسی در زندانهای کردستان که بسیاری از آنها به خاطر فعالیتهای مدنی، دانشجویی، سیاسی و شرکت در تجمعات و اجتماعات دستگیر شدهاند، نشده است.
-در این گزارش اشارهای به ۱۲ زندانی کرد که با خطر اعدام مواجه هستند و تعدادی از آنها در هیچ فعالیت خشونتآمیزی شرکت نداشتهاند، نشده است. قابل ذکر است که دو نفر از محکومین به اعدام عدنان حسن پور و هیوا بوتیمار روزنامه نگار و فعال مدنی هستند.
عدنان حسن پور ۲۵ ساله خبرنگار هفتهنامه آسو و عبدالواحد (هیوا) بوتیمار ۲۹ ساله همکار نشریه انجمن زیست محیطی سبزچیا دو روزنامهنگاری هستند که در بهمن و دی ماه سال ۱۳۸۵ به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی»، «جاسوسی» و «محاربه» محاکمه و به اعدام محکوم شدند که بعدها از سوی دیوان عالی کشور حکم اعدام آقای حسنپور تائید و حکم آقای بوتیمار نقض شد.
در فروردین ماه ۱۳۸۷ نیز دادگاه مریوان مجددا حکم اعدام عبدالواحد (هیوا) بوتیمار تأیید کرد که با اعتراض وکلا این پرونده مجدداً به دیوان عالی ارجاع شده است. عدنان حسن پور در زندان مرکزی سنندج و هیوا بوتیمار در زندان مرکزی مریوان بسر میبرند. این دو نفر همچنین جایزه مطبوعات آزاد روزنامه نگاران ایتالیا را دریافت کردهاند.
در گزارش دیده بان حقوق بشر آمده است که این دو نفر به خاطر فعالیتهای روزنامه نگاری با محدودیت و پیگرد قضایی مواجه شده است.
در اخبار آمده است که حبیبالله لطیفی دانشجوی حقوق دانشگاه ایلام و همکار انجمنهای فرهنگی "چیا" ، "شاهو" و "ژیانه وه" در سطح شهر سنندج قربانی انتقامجویی حجت الاسلام موسوی، نمایندهی ولی فقیه در کردستان شده و پس از دستگیری و تحمل شکنجههای وحشیانه به اعدام محکوم شده است. طبق اخبار و اسناد منتشر شده «در سال ۱٣٨٣ طرحی از سوی موسوی به شورای شهر، شهرداری و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شهر سنندج تحویل داده شد که شامل دو بخش اصلی بود: اول زمین واقع در زیر و اطراف "پل ملا ویسی" در مرکز شهر سنندج به نمایندگی ولی فقیه در استان واگذار شود. دوم؛ باید منازل مسکونی اطراف حسینیه و نمایندگی ولی فقیه تخلیه شده و این خانه ها به نمایندگی ولی فقیه واگذار شوند. این طرح با موافقت ارگان های مربوطه در شهر سنندج واقع شده و عملیات اجرایی کردن طرح آغاز می شود. در مرحله ی اجرای بخش دوم این طرح که مربوط به تخلیه ی منازل مسکونی اطراف نمایندگی ولی فقیه در استان بود، مشکلاتی بوجود آمد. یکی از این مشکلات برخورد اجباری با ساکنین این منازل بود، طوری که صاحبان آنها تهدید به بازداشت می شدند. منزل پدری حبیب الله لطیفی در نزدیکی بیت موسوی قرار داشت و باید تخلیه می شد. اما این کار با مقاومت هایی از سوی خانواده ی حبیب الله لطیفی و شخص وی همراه شد. در نتیجه نامبرده چندین بار تهدید و حتی بازداشت شد. در آخرین مورد از بازداشت ها تهدید شده بود که در صورت مقاومت بیشتر با بازداشت طولانی مدت و حتی اعدام مواجه می شود. از سوی دیگر حبیب الله لطیفی به مقاومت خود در برابر این بی عدالتی ادامه داد و در نتیجه آخرین بار که بازداشت شد، آزاد نگردید تا اینکه حکم اعدام وی صادر شد. »
http://www.melliun.org/hambast/ha08/08/16hoghugh.htm
انور حسین پناهی در سال 86 بازداشت و در سال ۸۷ به اعدام محکوم شد. دادگاه انقلاب سال گذشته براي آزادي او قرار وثيقه 80 ميليون توماني صادرکرد که چون خانواده قادر به پرداخت آن نبود او در زندان ماند. اهالي منطقه به خصوص شهرستان دهگلان و تمام دهستان و روستاي قوروچای امضاي چهار هزار نفر را جمع آوري كردهاند. به گفته شاهدان گناه او فقط تبليغات فرهنگي در ميان مردم بوده است. اشرف تنها برادر وی که کمپین حمایت از او را اداره میکرد، در ماه اکتبر سال گذشته در تصادف مشکوک جان سپرد. طبق اخبار رسیده وی به جای برادرانش که در کردستان عراق هستند مجازات میشود.
http://www.iranpressnews.com/source/043350.htm
http://www.tahieh.net/index.phtml?tsk=read&id=26
- در گزارش مزبور هیچ پاراگراف مستقلی به قتل بیرحمانهی دانشجوی حقوق ابراهیم لطفاللهی که در بازداشتگاه وزارت اطلاعات سنندج و در زیر شکنجه کشته و جنازهاش بدون اطلاع خانواده به خاک سپرده شد اختصاص داده نشده است. تنها در یک پارگراف مربوط به گروهها و گردهمآییهای مذهبی آمده است ایوب گنجی «در ژانویه ۲۰۰۸ پس از سخنرانی در نماز جمعه سنندج که در آن از دولت به خاطر رد صلاحیت کاندیداها در انتخابات مجلس انتقاد و مرگ ابراهیم لطفاللهی در بازداشت را محکوم کرده بود، ناگهان ناپدید شد. »
- این گزارش هیچ اشارهای به سرکوب فعالین کارگری و به ویژه افرادی چون محمود صالحی رئیس سابق انجمن صنفی کارگران خباز که به خاطر فعالیتهای سندیکاییشان تحت فشار قرار گرفتهاند، نکرده است. ظاهراً از دید تهیه کنندگان گزارش برخلاف موازین بینالمللی و حقوق بشری و کنوانسیونهای مربوطه تلاش برای برخورداری از آزادی تشکل جزو آزادی بیان محسوب نمیشود!
عفو بینالملل در گزارشی به تاریخ ۶ ژوییه ۲۰۰۷ در مورد وضعیت محمود صالحی گزارش کرده است:ه
«محمود صالحی، فعال اتحادیه ای که از 9 آوریل در زندان به سر می برد به شدت بیمار و از مراقبت پزشکی تخصصی مورد نیاز محروم است. عفو بین الملل اعتقاد دارد که محمود صالحی زندانی عقیدتی است و صرفاَ به دلیل اِعمال مسالمت آمیز حق خود در آزادی بیان و آزادی تشکل در رابطه با تظاهرات اول ماه مه 2004 و فعالیت های مسالمت آمیز اتحادیه ای در باز داشت به سر می برد.
محمود صالحی سخنگوی کمیتۀ تشکیلات برای استقرار اتحادیه ها، رئیس سابق اتحادیۀ کارگران نانوای سقز، و عضو بنیانگذار کمیتۀ هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری است. او پس از تظاهرات مسالمت آمیز برای بزرگداشت اول ماه مه 2004 همراه با 6 فعال اتحادیه ای دیگر دستگیر شد. همۀ آنان بعداَ با سپردن وثیقه در همان ماه آزاد شدند. در نوامبر 2005 محمود صالحی به 5 سال زندان و سه سال تبعید داخلی در شهر قروه در شمال غرب استان کردستان محکوم گردید. طبق آنچه گزارش شده دادستان در محاکمۀ محمود صالحی، فعالیت های اتحادیه ای او را همچون مدرک جرمی به ضدش به کار برده و از ملاقاتش با مقامات کنفدرانس بین المللی اتحادیه های آزاد کارگری (ICFTU) در آوریل 2004 ، اندکی پیش از تظاهرات اول ماه مه [2004] سخن گفته است. محکومیت صالحی در دادگاه تجدید نظر تغییر کرد اما پس از محاکمۀ مجدد در 11 نوامبر 2006 در دادگاه انقلاب سقز به 4 سال زندان به جرم «توطئه اقدام به ضد امنیت ملی» طبق مادۀ 610 قانون مجازات اسلامی محکوم شد. به دنبال تقاضای تجدید نظر، که آخرین استماع آن در 11 مارس [2007] صورت گرفت، محکومیت او به 1 سال زندان [قطعی] و سه سال زندان تعلیقی کاهش یافت.»
http://www.etehadbinalmelali.com/HTML/11_7_07/afo_bainalmelal.htm
برهان دیوارگر و جلال حسینی دو تن دیگر از فعالان کارگری و اعضای انجمن صنفی کارگران خباز بودند که به خاطر شرکت در تظاهرات و فعالیتهای سندیکایی بازداشت شده، بارها تحت بازجویی قرار گرفتند و عاقبت به زندان محکوم شدند.
گزارش میتوانست همچنین به دستگیری شیث امانی و صدیق کریمی اشاره کند:
«شیث امانی کارگر کارخانه نساجی کردستان و یکی ار بنیان گذاران "اتحادیه سراسری کارگران ایران" توسط دولت جمهوری اسلامی زندانی شده است.
شیث امانی نماینده کارگران کارخانه نساجی کردستان درچند دوره اعتصاب و اعتراض دسته جمعی برای کسب دستمزدهای معقوقه علیه اخراج کارگران درنساجی کردستان بوده است. شیث امانی نماینده ومدافع کارگران در هیئت حل اختلاف درمراجع اداری و قضایی استان کردستان بود. شیث امانی ازطرف نیروهای امنیتی به خاطر شرکت دراعتراضات کارگری و برگزاری روز اول مه روزجهانی کارگر درسال 87 به همراه دوازه نفر دیگر ازکارگران بازداشت شد. بعد ازدوماه شکنجه و زندانی شدن با قید وثیقه اززندان آزاد شد. شیث امانی ابتدا در دادگاه بدوی به اتهام برگزاری مراسم روز کارگر به دو سال و شش ماه زندان محکوم شد که با اعتراض در شعبه تجدید نظر سرانجام حکم ایشان به شش ماه حکم قطعی زندان، دویست هزارتومان وجه نقدی و بیست ضربه شلاق محکوم شد. روزچهارم اردیبهشت 87 هنگام مراجعه ایشان به محل دادگاه سنندج برای پیگیری پرونده اش شیث امانی توسط نیروهای انتظامی دستگیر و روانه زندان گردید.»
http://www.iran-telegraf.com/2008/04/post_2398.html
صدیق کریمی عضو هيات مديره اتحاديه سراسری کارگران اخراجی و بيکار ايران، است که به خاطر فعالیتهای سندیکایی به تحمل دو سال و نیم زندان محکوم شده است.
گزارش همچنین اشارهای به دستگیری ۱۱ فعال کارگری در سنندج که به تجمع غيرقانونی و اخلال درنظم عمومی متهم شدند نکرده است.
- در این گزارش هیچاشارهای به زندانی بودن روزنامه نگاران مسعود کردپور و بهمن توتونچی که به ترتیب هشت ماه و سه ماه از دستگیریشان میگذرد نشده است. در حالی که دستگیری کردپور انعکاس بینالمللی نیز داشته است، رادیو فردا در این مورد گزارش داد:
«ماه گذشته گزارشگران بدون مرز با انتشار بيانيه اى خواهان آزادى مسعود كردپور شد که در تاريخ ۱۷ مرداد ماه توسط ماموران امنيتی و در منزل مسكونى اش در شهر بوكان بازداشت و به زندان اين شهر انتقال يافت.
گزارش ها حاکی است که ماموران امنيتى پس از سه هفته، او را به زندان مهاباد منتقل كردند.
مسعود كردپور در تاريخ ۱۷ شهريور از سوى دادگاه انقلاب اسلامى مهاباد به «تبليغ عليه نظام از طريق مصاحبه و گفت و گو با رسانه هاى بيگانه» متهم شد.
در جلسه تفهيم اتهام وى، وكيل مدافع او حضور نداشت.
مسعود كردپور ۳۷ ساله، موسس بنياد دمكراسى و حقوق بشر كردستان ، سال گذشته نيز به اتهام تحريك معلمان به عدم حضور در كلاس هاى درس و همچنين مصاحبه با رسانه هاى خارج از كشور، به شهرستان تكاب (در استان آذربايجان غربى) تبعيد شده بود. »
http://www.radiofarda.com/Article/2008/10/16/f4_Kordpor_kurd_journalist_jail.html
هرچند در مصاحبه با رویا طلوعی نام نگین شیخالاسلامی و حساسیت رژیم نسبت به او آمده است اما در هیچ کجای گزارش دیدهبان حقوق بشر اشارهای به دستگیری و موارد اتهامی خانم شیخالاسلامی که انعکاس وسیعی در نشریات و سایتهای خبری یافت، نشده است.
در گزارش اشارهای به بازداشت انور ساعد چاشمی عضو شورای سردبیری هفته نامهی لغو امتیاز شدهی کرفتو در شهریورماه نشده است.
با وجود آنکه گزارش اسامی دهها تن از روزنامهنگاران کرد را که به تعبیر دیدهبان حقوق بشر با «محدودیت» و پیگیرد قضایی! مواجه شدهاند ذکر کرده است اما در مورد سرنوشت غالب سوژهها سکوت کرده است.
دیده بان حقوق بشر یک صفحه از گزارش خود را به دادگاه بهرام ولدبیگی اختصاص داده است که تنها به جریمه یک صد هزار تومانی محکوم شده است در حالی که میتوانست به سوژههایی اشاره کند که با دستگیری و بازجویی و زندان مواجه شدهاند.
برای مثال کاوه جوانمرد روزنامه نگار سنندجی یکی از کسانی است که تنها نامش به عنوان روزنامهنگاری که با محدودیت و پیگیری قضایی مواجه شده آمده است، در حالی که وی با زندان و تبعید مواجه شده است:
«تبعيد کاوه جوانمرد روزنامه نگار سنندجی به زندان مراغه
روز گذشته کاوه (داوود) جوانمرد روزنامه نگار سنندجی و خبرنگارهفته نامه کرفتو، از زندان سنندج به زندان مراغه تبعيد شد .
کاوه جوانمرد که از سوی دادگاه انقلاب سنندج به اتهام همکاری با يکی از احزاب اپوزيسون ، به تحمل دو سال حبس و تبعيد به زندان مراغه محکوم شده بود، حدود يکسال است که در زندان سنندج تحمل حبس می نمايد.
گفتنی است نامبرده در پرونده ای ديگر نيز، به اتهام اقدام عليه امنيت ملی محکوم به تحمل دو سال حبس شده ، که اين حکم اخيراً از سوی ديوان عالی کشور نقض و به دادگاه تجديد نظر استان کردستان ارجاع شده است.»
http://www.rsf-persan.org/spip.php?article16429
گزارش میتوانست به اخبار دادگاه سعید ساعدی و اجلال قوامی که هر دو به زندان محکوم شدهاند و (همچنان پروندهشان در ارتباط با اتهام محاربه و ... باز است) انعکاس گستردهای در مطبوعات داشت اشاره کند.
- در این گزارش به موضوع بازداشت و موارد اتهامی و محکومیت به زندان خانم فاطمه گفتاری مادر یاسر گلی اشارهای نشده و تنها از وی به عنوان فاطمه گلی یاد شده است که به خاطر فرزندش بازداشت شده است.
مجموعه فعالان حقوق بشر در ۱۰ شهریور ۱۳۸۷ گزارش کرده بود که:
«فاطمه گفتاري ، مادر دانشجوي زنداني ياسر گلي ، دبير کميته مادران صلح و آشتي کردستان و همچنين عضوانجمن زنان آذرمهرکردستان براي اجراي حکم قطعي سه ماه زندان خود بازداشت و به زندان مرکزي سنندج منتقل گرديد. خانم گفتاري در دي ماه سال گذشته به اتهام فعاليت تبليغي برعليه نظام بازداشت و مدت 40 روز را در اداره اطلاعات شهر سنندج و زندان اين شهر به سر برد و نهايتاً با قيد وثيقه آزاد گرديد. اين فعال مدني داراي سه پرونده مفتوح است. در خرداد ماه سال جاري نامبرده در دادگاه اوليه محکوم به 8 ماه حبس تعزيري گرديده بود که سرانجام حکم صادره در دادگاه تجديد نظر به 3 ماه حبس تعزيري تقليل يافت. پس از تائيد نهايي حکم به اجرا گذارده شد و خانم گفتاري روز جاري به زندان مرکزي سنندج منتقل گرديد .» وی همچنین دارای پرونده باز دیگری است که در آینده به آن رسیدگی خواهد شد.
در این گزارش به مشکلات خانم زینب بایزیدی اشارهای نشده است و تنها در لیست افرادی که در ارتباط با سازمان حقوق بشر کردستان با مشکل مواجه شده و پرونده باز دارند از ایشان نام برده شده است. در حالی که او یکی از مشهورترین موضوعات نقض حقوق بشر در طول سالهای گذشته در کردستان بوده است و یکی از موارد اتهامی نامبرده انتخاب نام کردی برای فروشگاهش بوده است.
«بر اساس گزارش منابع خبری ايران، مهدی حجتی، وکيل خانم بايزيدی، گفته است: دادگاه تجديد نظر، حکم چهار سال زندان و تبعيد زينب بايزيدی به زنجان را تاييد کرده است. خانواده زينب بايزيدی گفته اند که اتهام فرزند آنها، انتخاب نام کردی برای فروشگاه خود و همچنين فعاليت در کمپين يک ميليون امضاء است. خانواده وی به سايت کانون زنان ايرانی گفته اند: «بارها اداره اطلاعات و همچنين داره اماکن نيروی انتظامی از زينب خواستند که اين نام را از سردر مغازه اش بردارد. اما به دليل اينک "زيلان" يک نام کردی ثبت شده در ادارات ثبت احوال است و يک نام غير قانونی نيست، زينب با اين خواسته آنها مخالفت می کرد. بهانه نيروهای اطلاعات و اداره اماکن نيروی انتظامی مهاباد برای تغيير نام مغازه زينب اين است که به باور آنها، اين نام يکی از اسامی مورد استفاده گروه پژاک است و می تواند نشانه يک رمز باشد.» خانم بايزيدی بايد حکم حبس خود را در زندانی خارج از استان آذربايجان غربی سپری کند. »
http://www.soszeynab.com/8706.aspx
- در ارتباط با انجمنهای دانشجویی و فعالیتهای آنان برای خالی نبودن عریضه در بخشی که به این موضوع اختصاص داده شده تنها به اتحادیه دانشجویان دمکرات که توسط دانشجویان دانشجویان کرد در دانشگاه سنندج پایه گذاری شده و شعباتی در دیگر دانشگاهها دارد اشاره کرده است و در ذیل آن به دستگیری یاسر گلی اولین دبیر این اتحادیه اشاره کرده است. اما کنکاشی در رابطه با سرنوشت او انجام نگرفته است. در حالیکه بنا به اخبار انتشار یافته یاسر گلی ظاهراً به ده سال زندان و تبعید به بافق محکوم شده است.
یاسر گلی تنها فرد دستگیر شده در ارتباط با فعالیتهای اتحادیه دانشجویان دمکرات نیست.
فرشاد دوستي پور(نماينده اتحاديه در دانشگاه همدان) و سهراب كريمي(نماينده اتحاديه در دانشگاه تهران) و محمد صالح ايومن(از اعضاي فعال اتحاديه) نیز دستگیر و مورد آزار و اذیت قرار گرفتند.
بیشترین سختگیریها در چند سال گذشته در ارتباط با فعالیتهای دانشجویی در مناطق کردنشین وجود داشته که انعکاسی در این گزارش ندارد.
برای نمونه در حد اشاره نیز به موضوع دستگیری هدایت غزالی و صباح نصری دو فعال دانشجویی که در سنندج دستگیر و به شدت مورد شکنجه قرار گرفته و به تهران منتقل شدند، نشده است. اخبار دستگیری و شکنجهی این دو نفر انعکاس وسیعی در سایتهای خبری و گزارشات سازمانهای بینالمللی حقوق بشری پیدا کرده است.
«صباح نصری و هدایت غزالی دو دانشجوی کرد که از 7 ماه پیش در بازداشت نیروهای امنیتی به سر می برند همچنان در بلاتکلیفی به سر می برند. این دو دانشجوکه در ابتدای بازداشت و تحت شدید ترین فشارها در زندان سنندج به سر می بردند، در ادامه روند بازجویی ها به تهران منتقل گردیدند. این دو پس از 2ماه که در بند 209 زندان اوین تحت بازداشت قرار داشتند مجددا به زندان سنندج انتقال داده شدند. در حال حاضر این دو دانشجوی زندانی برای بار دوم به زندان اوین انتقال یافته اند.
شنیده ها حاکیست که انتقال مجدد صباح نصری و هدایت غرالی به زندان اوین بنا به اعلام عدم صلاحیت دادگاه سنندج در رسیدگی به پرونده آنان صورت گرفته است و پرونده مربوطه نیز به همراه دانشجویان در بند به تهران ارجاع داده شده است.
پیشتر اعلام شده بود که خانواده این دو دانشجو از طرف مقامات اداره اطلاعات سنندج به منظور عدم پیگیری وضعیت نامبردگان به شدت تحت فشار قرار گرفته و حتی در طول زمان بازداشت خبر خود کشی هر دو دانشجو را در بازداشتگاه به اطلاع پدر صباح نصری اطلاع داده بودند!
صباح نصری دانشجوی دوره ی کارشناسی ارشد رشته علوم سیاسسی دانشگاه تهران و مدیر مسئول نشریه دانشجویی "روژامه" می باشد و هدایت غزالی دانشجوی کارشناسی رشته روانشناسی دانشگاه طباطبائی تهران و از اعضای هیات تحریریه این نشریه می باشد. هر دو دانشجو در اعتراض به بد رفتاری بازجویان و بلا تکلیفی خود به مدت 2 هفته دست به اعتصاب غذا زده بودند. بازداشت این دو دانشجو همواره مورد اعتراض شدید دانشجویان کرد بوده است به طوری که در مراسم بزرگ 16 آذر امسال، دانشجویان کرد به طور گسترده خواستار آزادی بدون قید و شرط آنها شده ، و مجامع بین المللی حقوق بشر را در ارتباط با وضعیت وخیم دانشجویان زندانی و دیگر زندانیان سیاسی در کردستان خطاب قرار دادند.»
http://kurdistannet.blogspot.com/2008/02/blog-post_09.html
و یا
" خضر رسول مروت"، دانشجوی رشته ادبیات دانشگاه ارومیه ، ساکن روستای کرد نشین" تالاو" از توابع شهرستان میاندوآب آذربایجان غربی و همچنین "سالار یاره" ساکن همان روستا، هنگام بازگشت از روستای همجوار "روستای حاجی حسن"، مورد اصابت نیروهای تحت فرماندهی سپاه پاسداران قرار گرفته ؛ و به شدت زخمی شده اند.
به گزارش خبرنامه بوعلي سينا، نیروهای مزبور پس از تیراندازی از انتقال آنان به بیمارستان خودداری کرده و صبح روز پنج شنبه هر دو فرد را به مکان نامعلومی منتقل کرده اند اما تا کنون و علی رغم مراجعات مکرر خانواده هایشان ، تاکنون از وضعیت سلامتی و سر نوشت ایشان خبری در دست نیست و این امر موجبات نگرانی فزاینده فعالین مدنی را فراهم آورده است. "خضر رسول مروت" دانشجو و فعال اعمال حق زبان مادری از چند سال پیش سمت تدریس زبان کردی را در "بنیاد سوما" که تنها موسسه قانونی متصدی آموزش زبان کردی در کردستان است،عهده دار میباشد.
http://basunews.com/post-686.aspx
همچنین اتحادیه دانشجویان کرد خبر داد:
« محمد صالح ایومن دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه تهران و از جمله چهار دانشجوی کورد بازداشت شده مورخ 18/9/1386 دانشگاه تهران بوده که در جریان برپایی مراسم روز دانشجو توسط نیروی امنیتی بازداشت و روانه زندان اوین گردید که پس از تحمل 92 روز بازداشت با قرار وثیقه 80 میلیون تومانی از زندان آزاد گردید. لازم به یاداوریست که جلسه دادگاهی محمد صالح ایومن دانشجوی فعال کورد به صورت غیر علنی و بدون حضور هیئت منصفه و در پشت درهای بسته برگزار گردید. بر اساس حکم صادره این فعال داشجویی به علت شرکت در تجمع 18 آذر 86 به مناسبت روز دانشجو و اقدام علیه امنیت ملی از طریق فعالیت تبلیغی علیه نظام به 4 سال زندان محکوم گردید.»
http://peshmergekan.eu/index_a.php?id=3169
در این گزارش تنها به توقیف نشریه دانشجویی «هارف» اشاره شده است که مطمئناً املای آن صحیح نیست و معلوم نیست منظور تهیه کنندگان گزارش چه نشریهای بوده است! در حالی که تنها در یک یورش ۶ نشریه دانشجویی توقیف شدند:
«در تازه ترين يورش ها عليه مطبوعات در غرب کشور، مسئولين دانشگاه اروميه در يک اقدام کم سابقه 6 نشريه دانشجوئي دردانشگاه اين شهر را توقيف کردند.
فصل نامه "مانيشت"، گاهنامه "هه ناران"، فصل نامه "تريفه"، که نشرياتي کردي ـ فارسي بودند به همراه سه نشريه آذري ـ فارسي به نام هاي "اويانيش"، "ياشيل" و "کشاورز جوان" در چند روز گذشته به اتهام دامن زدن به مسائل قومي، ترويج افکار چپ، تضعيف حکومت اسلامي و اقدام عليه امنيت ملي توقيف شدند. قبل از اين در دانشگاه اروميه دو نشريه ديگر به نام هاي"زيلان" و "روژانو" توقيف شده بودند. »
http://www.kordazad.blogfa.com/8508.aspx
نشریه دانشجویی «طاق بستان» که در دانشگاه رازی کرمانشاه و با مدیر مسئولی« اشکان مسیبیان» منتشر میشد، از سوی «علی بیدمشکی پور» رییس کمیته ی ناظر بر نشریات دانشجویی این دانشگاه، توقیف شد.
نشريه ي دانشجويي "ده نگ" که توسط عده اي از فعالان دانشجويي کرد در دانشگاه کردستان چاپ و منتشر مي شد یکی دیگر از این نشریات است که به محاق رفت.
گزارش میتوانست حتا به توقیف نشریات دانشجویی کرد زبان در دانشگاههای دیگر ایران که در مناطق کردنشین نیستند نیز اشاره کند. برای مثال تریفه یکی از این نشریات بود که در دانشگاه مازندران توقیف شد.
طبق اخبار منتشر شده «در کرمانشاه نشريه "چرو" با فشار مستقيم نماينده نهاد رهبري در دانشگاه توقيف و لغو امتياز و در دانشگاه شيراز نشريه "وريا" به مدت يک سال توقيف شد.»
گزارش میتوانست از جمله به مشکلات دانشجویان کرد در دیگر دانشگاههای کشور بپردازد . برای مثال در مصاحبه با سلیمان محمدی یک نمونه از این مشکلات آمده است:
«اولین برخورد مدیریت جدید در دانشگاه علامه، عدم مجوز انتشار به ویژه نامه وقایع تابستان 84 کردستان (پس از چند ماه دوندگی و ارسال طومار 600 امضایی به وزارت علوم) برخوردها کم کم آغاز شد، عدم مجوز تشکیل کلاس آموزش زبان کردی در دانشکده علوم اجتماعی و ارتباطات علی رغم ارسال طومار چند صد امضایی ... حدود 27 ماه از تقاضای مجوز برای نشریه ای کردی- فارسی از سوی سلیمان محمدی در دانشکده ارتباطات می گذرد»
http://www.kurdishstudents.net/showArticle.aspx?articleid=243
- هیچ اشارهای از سوی دیده بان حقوق بشر به اعتصاب گسترده زندانیان سیاسی و مدنی کرد نشده است در حالیکه اخبار این اعتصاب انعکاس وسیعی در رسانههای عمومی پیدا کرد و حتا واکنش نمایندگان پارلمان اروپا از جمله خانم "فلکناس اوجا" "پائولو جسیکا" را برانگیخت. در حمایت از این اعتصاب تجمعات گستردهای در شهرهای کردستان برگزار شد که باعث دستگیری و ضرب و شتم تعدادی از شرکت کنندگان شد.
گزارش از شش نشریه آشتی، روژهلات، دیدگاه، آسو، پیام کردستان و پیام مردم به عنوان نشریات توقیف شده نام برده است. ظاهراً دیدهبان حقوق بشر تحولات بعدی در ارتباط با این نشریات را دنبال نکرده است. چرا که از سه نشریه آشتی، روژهلات و دیدگاه رفع توقیف شد.
نشریه آشتی که صاحب امتیاز و مدیر مسئول آن برهان لهونی رییس سابق «سازمان اموراقتصادی ودارایی کردستان» است در دادگاه از توقیف درآمده و سردبیر آن به صدهزارتومان جریمه محکوم شده است.
نشریه روژهلات که گزارش از توقیف آن نام برده نیز با حکم دیوان عالی کشور دوباره به سردبیری محمد علی توفیقی اجازه انتشار یافت. اما هفته گذشته دوباره توقیف شد.
نشریه دیدگاه در توقیف نیست و همچنان به انتشار خود ادامه میدهد.
اما در گزارش متأسفانه اشارهای به بسته شدن نشریه کرفتو به مدیر مسئولی لیلا مدنی که انعکاس گستردهای در رسانه های فارسی زبان داخلی و خارجی یافت نشده است. آکو کردنسب و کاوه جوانمردی دو روزنامه نگار این نشریه قبلاً به تحمل زندان و تبعید محکوم شده بودند.
همچنین اشارهای به توقیف نشریه «هاوار» پرتیراژ ترین نشریه کردی نشده است. این نشریه با انتشار دو عکس از ماموستا گنجی با عنوان «قبل از دستگیری و بعد از دستگیری» باعث بروز ناآرامیهایی در سطح شهر سنندج شده بود.
http://www.kurdnews.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=120&Itemid=103
در این گزارش هیچ اشارهای به مشکلات حقوقی که برای سید هاشم هدایتی مدیر مسئول این نشریه به وجود آمد نشده است:
«سید هاشم هدایتی مدیر مسئول دوهفته نامه هاوار از سوی شعبه سوم دادگاه انقلاب سنندج احضار شد.اتهام هدایتی اعلام نشده است اما امتیاز هاوار 20 اسفند 86 از سوی هیات نظارت برمطبوعات در تهران لغو شد. »
http://www.kurdnews.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=448&Itemid=103
هیچ اشارهای به محکومیت هفت نفر از اهالی بانه که در تجمع اعتراضی نسبت به کشته شدن ۳ بانهای توسط نیروی انتظامی شرکت کرده بودند نشده است.
«در 5 فروردین اسامی محکومان هفت تن از اهالی بانه انتشار یافته است : 1- صديق امين نژاد 2- سامان رسوليان 3- عبدلاه رنجبري 4- كاوه حسني 5- محمد بهرامي 6- رستگار مسگري 7- محمد امين قادري که در سلسه اعتراضات و تجمعات مردمی تاریخ 19/1/84 شهر بانه دستگیر و سپس با قید وثیقه آزاد گشته بودند. این عده در شعبه اول دادگاه انقلاب سنندج تحت عنوان اقدام علیه امنیت ملی ، اخلال در نظم عمومی و شرکت در تجمع غیرقانونی محاکمه و هر یک به یکسال حبس تعزیری و دو سال حبس تعلیقی محکوم شده اند.»
http://enghelabe-eslami.com/tajavojz-be-hoghogh/694_tajavoz_be_hoghogh.htm
در گزارش اشارهای به دستگیری و محکومیت ۲۰ شهروند کرد نشده است:
«در این گزارش هیچ اشارهای به دستگیری و محکومیت ۲۰ شهروند کرد به خاطر فعالیتهای مدنی و سیاسی نشده است. افراد فوق به خاطر اعتراض به قتل شوانه قادری دستگیر و به حبس محکوم شدهاند. محمد صدیق کبودوند در این رابطه در مصاحبه با رادیو فردا میگوید:
در شهرهای قروه و دهگلان 14 نفر از شهروندان این دو شهر احضار شده اند به دادگاه انقلاب شهر سنندج در روز 19 شهریور دادگاهی شدند بدون حضور وکیل. 13 نفر از این احضارشدگان هر کدام به 3 و یا 4 ماه حبس محکوم شدند که 4 نفر از این افراد اهل شهر قروه هستند و 9 نفرشان دهگلانی هستند. محمد شریفی، طالب میرزایی، طالب میثمی، میکائیل امینی اهل قروه اند و 9 شهروند دهگلانی عبارتند از: حبیب الله محمدی، علی طهماسبی، شمس الله منصوری، مسعود امینی، هوشنگ بهمنی، عزیز خالدی و حسن فریدون مفاخری و نفر چهاردهم به نام منصور مروتی؛ ایشان یک فعال مدنی اهل دهگلان اند که به یک سال و نیم حبس تعزیری محکوم شده است. ... ۶ نفری که در کرمانشاه دادگاهی شدند اهل شهر نودشه یک شهر کوچک در استان کرمانشاه اند، اینها سال گذشته دستگیر شدند و پس از 3 و 4 ماه بازداشت و زندانی شدن با قرار وثیقه آزاد شده بودند. کاوه انوری، خالد رسولی، وریا کریمی، هیوا نوری، وطن عبادی، ژیان کامکار از جمله این افرادند. این 6 جوان متهم هستند به فعالیت سیاسی و تبلیغ برای احزاب کرد. اینها در روز 22 شهریور ماه در دادگاه انقلاب شهر کرمانشاه دادگاهی شده اند و هنوز حکمی که برای اینها صادر شده اعلام نشده است. »
http://insannorg.accounts.combell.net/article.aspx?fld=peshu&id=139
در ارتباط با محدودیت و فشار بر فعالان مذهبی در کردستان هیچ اشارهای به بازداشت چند روحانی کرد از جمله ماموستا سیفالله حسینی و حسین حسینی در مهرماه ۱۳۸۶ که انعکاس گستردهای در سایتهای خبری پیدا کرد نشده است:
«عصر روز شنبه 7 مهرماه1386 هجري شمسي مطابق با 17 رمضان 1428 هجري قمري دو تن از علماي برجسته اهل سنت كردستان در جوانرود به نام ماموستا سيد سيف الله حسيني مدرس و امام جماعت مسجد «خاتم الأنبياء» و ماموستا سيّد حسين حسيني مدرس و امام جماعت مسجد « حضرت حمزه» توسط نيروهاي اطلاعات و امنيت دستگير و روانه مكان نامعلوم شده اند؟!؟
بنابه گزارشهاي رسيده از جوانرود عصر روز شنبه 17 رمضان مأموران امنيتي با يورش به منزل اين دو شخصيت مذهبي اهل سنّت و برهم زدن كتابخانه و اثاثيه منازلشان آنان را با شيوه بي حرمتانه وغيراخلاقي دستگير و روانه بازداشت نموده اند.»
http://www.islamkurd.com/home/p2_articleid/84
لازم به ذکر است که دو روحانی مزبور «به ترتيب به دو سال وچهار ماه زندان وشش سال تبعيد و ده ماه زندان و چهار سال تبعيد محکوم شدهاند»
این گزارش همچنین اشارهای به دستگیری روحانی کرد حسن زارعی نکرده است:
ایوب گنجی روحانی اهل سنت و امام جماعت مسجد قبا در شهرک بهاران سنندج به همراه چند روحانی دیگر این شهر، بامداد روز جمعه از سوی مأموران اداره اطلاعات کردستان بازداشت شدند.
ایوب گنجی روحانی ۲۶ ساله و «حسن زارعی» از روحانیون معترض استان کردستان محسوب میشوند که بارها در سخنرانیهای خود به سیاستهای مذهبی و قومی جمهوری اسلامی انتقاد کردهاند.
http://zamaaneh.com/news/2008/04/post_4559.html
همچنین هیچ گزارشی در مورد دستگیر شدگان در ارتباط با «ایمانداران مجاهد کردستان» نیست:
در همین حال یک منبع آگاه در استانداری کردستان با تأیید خبر بازداشت چند روحانی اهل سنت این استان، علت اصلی دستگیری آنان را ارتباط «سازمانیافته» با جریانهای «سلفیگری» در کردستان اعلام کرد.
این منبع که حاضر نشد نامش فاش شود، همچنین از بازداشت چند روحانی مرتبط با جریان «ایمانداران مجاهد کردستان» که آقای گنجی رهبری آن را بر عهده دارد، خبر داد.
http://zamaaneh.com/news/2008/04/post_4559.html
این گزارش در زمینه ایجاد محدودیت برای سازمانهای غیردولتی هیچ اشارهای به لغو اعتبار انجمن ژیار کرمانشاه در خرداد ۸۷ نکرده است:
«اعتبار فعاليت انجمن "ژیار" کرمانشاه از سوی سازمان ملی جوانان –شاخه كرمانشاه- و با استناد به دستور مديركل امور اجتماعی سازمان ملی جوانان كشور لغو گرديد. اين حكم بدون دريافت هيچگونه تذكر و اخطار كتبی يا شفاهی قبلی و بدون ارائهی هرگونه دليل مستند و مكتوبی مبنی بر انجام تخلف از سوی اين انجمن صادر گردیده و تنها به بهانهی عدول از خطوط قرمز فعاليت تشكلهای زيرمجموعهی سازمان ملی جوانان و تحت عنوان مبهم "برقراری ارتباطات سياسی" طی نامهای از سوی رئيس سازمان ملی جوانان كرمانشاه به اطلاع دبير انجمن ژيار رسيده است.انجمن "ژيار" كه از جمله تشكلهای مدنی فعال در شهر كرمانشاه میباشد و در ماه گذشته نيز پنجمين مجمع عمومی سالانهی خود را برگزار نمود.این انجمن در طول مدت فعاليت خود در زمينههای اجتماعی و فرهنگی همواره در جايگاه سازمانی غيرسياسی و غيرانتفاعی در چارچوب قوانين ناظر بر فعاليت تشكلهای غيردولتی ـ مردمنهاد وابسته به سازمان ملی جوانان عمل كرده است. »
http://www.advarnews.us/humanright/7251.aspx
همچنین در گزارش مزبور اشاره ای به توقیف فعالیت "موسسه فرهنگی سوما" در استان های کردنشین نکرده است. در حالی که این مؤسسه در راستای آموزش زبان های محلی فعالیت دارد.
"سوما" باسابقه ترین و تنها موسسه در زمینه آموزش زبان کردی در چهار استان کردنشین ایران بود؛ اما اجازه فعالیت آن لغو گردید.
http://www.mjkorg.com/findex.htm
هرچند گزارش تأکید کرده است که :
«دیده بان حقوق بشر با 13 نفر فعال و نویسنده کرد در ایران، اروپا و آمریکای شمالی از طریق تلفن، پست الکترونیک، و چت اینترنتی مصاحبه کرده است. سازمان دیده بان حقوق بشر این افراد را پس از مشاوره با روزنامه نگاران برجسته و فعالان، در مناطق کردنشین ایران و براساس تجربه کاری سازمان در این مناطق برگزید.»
اما لااقل شهرام رفیعزاده یکی از منابع گزارش و همکاران سایت «روزآنلاین» نه تنها فعال و یا نویسنده کرد نیست، بلکه بر اساس سوابقی که موجود است تا روزی که در ایران بوده فعالیتی در زمینهی حقوق بشر و یا مسائل کردستان نداشته و مسلماً در کشور کانادا نمیتواند اشرافی به موضوع تخصصی فوق داشته باشد.
همانطوری که در گزارش دیدهبان حقوق بشر تأکید شده، منابع این گزارش «پس از مشاوره با روزنامه نگاران برجسته و فعالان، در مناطق کردنشین ایران و براساس تجربه کاری سازمان در این مناطق برگزیده» شدهاند.
هرچند گزارش نامی از «روزنامهنگاران برجسته و فعالان، در مناطق کردنشین ایران» نبرده است (به سادگی میتوان حدس زد افراد مزبور چه کسانی هستند،) اما روشن است اولین چیزی که مدنظر داشتهاند، برخورد گزینشی با فعالان حقوق بشر در ایران بوده است.
تهیه کنندگان این گزارش آگاهانه و تعمداً تلاش داشتهاند تا بخشی از فعالان حقوق بشر در ایران را مورد سانسور قرار داده و نامی از آنها نبرند.
گزارش مزبور در حالی از کنار «مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران» به سادگی گذشته است که این مجموعه در سال گذشته متجاوز از ۲۰۰ خبر در ارتباط با نقض حقوق بشر در کردستان ایران انتشار داده است که غالباً مورد استفاده بنگاه های خبرپراکنی رادیو و تلویزیونهای فارسی زبان مثل بی بی سی، رادیو فردا، صدای آمریکا، تلویزیون صدای آمریکا، رادیو دویچه وله، رادیو فرانسه و سایتهای اینترنتی در داخل و خارج از کشور بوده است. این در حالی است که گزارش بیش از ۲۲ بار از سامان رسول پور و شهرام رفیع زاده (همکاران روزآنلاین) و آسو صالح به عنوان منبع و کسی که مورد مصاحبه قرار گرفته یاد کرده است.
مقایسه بالا تنها به این منظور انجام گرفته شده است که از حق ضایع شده «مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران» که زیر تیغ نیروهای امنیتی و قضایی رژیم قرار دارند دفاع کرده باشم.
حتا در گزارش دیدهبان حقوق بشر هنگامی که از مصاحبه با احمدباطبی یاد میشود، اشارهای به این واقعیت نمیشود که وی سخنگوی خارج از کشور «مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران» است.
متأسفانه هیچ اشارهای به تلاشهای افراد وابسته به این «مجموعه» برای راهاندازی کمپین برای نجات جان فرزاد کمانگر و برپایی تجمعات اعتراضی در کردستان در ارتباط با محکومیت حکم اعدام فرزاد کمانگر نشده است.
در حالی که این تجمعات در خارج از کشور و شهرهای مختلف کردستان به دعوت این «مجموعه» برگزار شده و تعدادی از افراد به خاطر آن دستگیر شدهاند.
در این گزارش هیچ اشارهای به برخورد نیروهای نظامی و انتظامی با مردم کامیاران و سنندج که به حمایت از فرزاد کمانگر تجمع کرده بودند نشده است.
«دو تن از اعضاي مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران به نامهاي سما بهمني (از بندرعباس) وحبيب بهمني (بندرعباس ، دانشجوي دکتري داروسازي) به همراه سه تن از همکاران فرزاد کمانگر و معلمان کامياراني به نامهاي حسن قرباني، کاوه رستمي ،احمد قرباني صبح روز جاري در حد فاصله شهر کامياران و يکي از روستاهاي محل تدريس سابق فرزاد کمانگر ناپديد گرديدند . ساعاتي بعد تني از اين افراد طي تماسهايي کوتاه خبر از بازداشت خود توسط نيروهاي امنيتي و انتقال به بازداشتگاه اطلاعات سنندج دادند.
شايان ذکر است دو عضو مجموعه از مسافت دور تنها بر اساس رسالت انساني و اجتماعي خود جهت شرکت در تجمع سنندج مورخه 29/4/87 در منطقه کردستان حضور يافته و پس از پايان تجمع بنا به خواست مجموعه و جهت تهيه گزارشي در رابطه با نقض حقوق بشر در کردستان در منطقه باقي ماندند . اين افراد همراه با سه فرهنگي مذکور جهت تهيه گزارش مربوطه عازم يکي از روستاهاي محل تدريس آقاي کمانگر بوده اند که در ميانه راه ناپديد گرديدند. ضمناً کودک 8 ساله اي به نام جاويد کمانگر نيز در بين دستگيرشدگان مذکور وجود داشته است که ساعاتي پيش آزاد گرديده است ، نامبرده به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته است به طوريکه آثار ضرب و شتم بر روي بدن وي قابل مشاهده است.
پنج فعال مدني مذکور اکنون در وضعيتي مبهم و در بازداشتگاه اداره اطلاعات شهر سنندج به سر ميبرند ، افراد فوق خارج از چارچوب مسالمت و قانونگرايي فعاليتي نداشته اند و نفس عمل به وظيفه اجتماعي و انساني افراد نبايد موجب سلب امنيت آنان را فراهم آورد.»
http://www.f-kamangar.hra-iran.org/page115.html
سما بهمنی به سه سال حبس تعلیقی محکوم شده است.
بی توجهی «دیده بان حقوق بشر» به فعالان و گزارشگران اصلی نقض حقوق بشر در ایران، حاکی از بیاطلاعی این سازمان نسبت به تحولات داخل کشور و اتکای بیمورد به منابع غیر متخصص و غیر متعهد است.
با چه توجیهی میتوان پذیرفت در یک گزارش سازمان حقوق بشری اشارهای به یکی از اصلیترین منابع گزارشهای نقض حقوق بشر در مناطق کردنشین ایران نشود؟
حذف جریانهایی همچون «مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران» و کم اهمیت و بیاعتبار جلوه دادن فعالیتها و گزارشهای آن، اثرات مخرب و غیرقابل جبران خود را خواهد گذاشت.
برداشت رژیم از این نوع گزارشها این خواهد بود که سازمانهایی از قبیل «مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران» که بار اصلی گزارش های نقض حقوق بشر در ایران را به عهده دارند از پشتوانه و اعتبار بینالمللی برخوردار نبوده و مورد توجه سازمان های حقوق بشری بینالمللی قرار ندارند. رژیم این حرکت را به عنوان چراغ سبزی از سوی این سازمانها برای ازدیاد فشار روی این مجموعه خواهد دید.
از سوی دیگر تأثیر منفی این نوع برخورد را بر روی فعالان حقوق بشر و از جمله فعالان این «مجموعه» که بدون چشمداشت و با تحمل فشارهای طاقت فرسا و در زیر تیغ رژیم جمهوری اسلامی به گزارش نقض حقوق بشر در ایران میپردازند، نمیتوان دور از نظر داشت.
این فعالان وقتی متوجه میشوند با وجود خطر دستگیری و بازداشت و شکنجه و آزار و اذیت دائمی رژیم هیچ اشارهای به فعالیتهای آنان در گزارشهای سازمانهای حقوق بشری بینالمللی نمیشود، حتماً دلسرد و آزرده میشوند و این به ضرر تمامی کسانی است که حقوق اولیهشان در ایران نقض میشود.
امیدوارم «دیده بان حقوق بشر» با قبول مسئولیت و پذیرش اشتباهاتش جبران مافات کرده و گزارشی دقیق و همه جانبه در مورد مناطق کردنشین ایران تهیه کند چرا که این گزارش روح سرکوب حاکم بر مناطق کردنشین ایران را نمیرساند.
30 دی ماه 1387
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |