پيوند به ديگر آثار نويسنده در سکولاريسم نو
تلویزیون، تأثیر چندانی در کاهش تنشهای سیاسی کردها ندارد
عرفان قانعیفرد
گفتگوگر: فرنگیس محبی
دولت ترکیه از روز پنجشنبه، اول ژانویه ۲۰۰۹ اولین شبکهی تلویزیونی به زبان کردی را راهاندازی کرد که با تصویری از پرچم ترکیه و سرود ملی این کشور آغاز شد ـ اقدامی که تغییر سیاست دولت ترکیه در قبال اقلیت کرد این کشور به حساب میآید. رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه ابراز امیدواری کرد که پخش برنامههای متنوع تلویزیونی برای حداقل چهارده میلیون کرد ساکن در این کشور به زبان کردی مفید باشد. برای بررسی این موضوع با عرفان قانعیفرد، پژوهشگر تاریخ سیاسی خاورمیانه و زبانشناس گفت و گو کردهام. (فرنگیس محبی)ه
پرسش: چرا دولت ترکیه به فکر راهاندازی شبکهی تلویزیونی برای کردها افتاده است؟
پاسخ: در حال حاضر، ترکیه نوع نگرش خود را نسبت به کردها تعدیل کرده و سعی کرده مثل ایران و عراق به فکر تجدیدنظر، ولو اندک، در مورد تغییر نوع نگاه امنیتی اش نسبت به مسألهی کردها و ایجاد نوعی آشتی فرهنگی با آنها باشد. به گمان من ضرورت فعلی جامعۀ کردهای ایران و عراق موجب این تغییر سیاست شد که شواهد تاریخی هم در این باره داریم.
پرسش: فکر میکنید ترکیه از این موضوع به عنوان بهانهای برای پیوستن به اتحادیهی اروپا استفاده میکند؟
پاسخ: این فقط در حد یک نقد سیاسی است که در ترکیه میگویند، ولی این حالت در ترکیه پدید آمده است که ملزم به حرمت نهادن به بخشی از جامعه، برای استفاده از پتانسیل استعدادهای آن و حفظ امنیت و آرامش در آن منطقه است. طبعاً پیوستن به اتحادیه اروپا مستلزم این دو نکته خواهد بود. در ترکیه زبان کردی، جزئی از هویت آن کشور است و نمیتوانند مثل دوران جمهوری آتاتورک، به شیوهی غیر قابل انعطاف با آن برخورد بکند. برای کردهای ترکیه بهترین فرصت است که در این زمینهسازی فرهنگی در به رسمیت شناختن هویت خودشان نهایت تلاش را بکنند؛ بتوانند بر پایهی فرهنگ آزادی و رها از نگاه محدود ناسیونالسیت کار خودشان را پیش ببرند و در ذهن گروههای حاکم بر صحنهی سیاسی ترکیه، اتهامهای دوران کمونسیتها مثل تجزیهطلبی، اقدام علیه امنیت ملی و غیره را از بین ببرند. در واقع اجازهی استفاده ابزاری از مسألهی قومیت را به حکومت مرکزیشان ندهند و نوع نگاه را تلطیف بکنند.
پرسش: در ترکیه خواست آموزش به زبان کردی در سال ۲۰۰۲ با مخالفت شدید دولت روبهرو شد. در سال ۱۹۹۱ هم مجلس ترکیه ممنوعیت زبان کردی را لغو کرد، چرا در ایران و عراق این سیاست نبوده است؟
پاسخ: میتوان گفت بعد از جمهوری مهاباد در سال ۱۹۴۵، حکومت ایران مزاحمتی برای ادبیات، شعر و موسیقی کردی پدید نیاورد، حتی بعد از دوران جمهوری مهاباد، معتمد وزیری، آهنگ کردی را در تهران با ارکستر رادیو اجرا میکرد. پس از انقلاب ایران میبینیم که حکومت تداومی برای ترویج زبان، شعر و موسیقی کردی در ایران نداشته است و کردها هنوز یک کتاب دربارهی آموزش زبان کردی در شورای تألیف وزارت علوم به ثبت نرساندهاند تا بتوان زمینهی تدریس زبان کردی را فراهم کرد. همانطور که کتابهای دکتر اردلان، رخزادی، خرمدل و غیره دربارهی نثر و زبان کردی منتشر میشود، عرصه برای این زمینه در ایران فراهم بوده است. هنوز این مسأله در دانشگاه به تدریس نرسیده است ولی در عراق وضعیت به مراتب از کشورهای دیگر بهتر است. اما در ترکیه میبینیم که دو دانشگاه استانبول و آنکارا هم رشتهی زبان و ادبیات کردی را برای جذب دانشجو آماده کردهاند. فقط در سوریه است که هنوز آن سیاست متوهم و خودکامه وجود دارد.ه
پرسش: چه زمانی این نوع نگاه نسبت به فعالیت فرهنگی کردها در ایران یا عراق درست شد؟
پاسخ: در عراق سابقه 70 ساله داریم . به قول همسلی ستیفن لونکریک ، مسئولان عراقی در ژانویه 1939 بخش کردی ایستگاه رادیویی عراق را افتتاح کردند در حالی که مدتها از تاسیس رادیو در عراق میگذشت. افسران کرد در تاسیس ان رادیو نقش حائز اهمیتی داشتند. محمد امین زکی و توفیق وهبی در ترجمه اخبار انگلیسی به کردی سهیم بودند. بسیاری از مردم کرد عراق، هواخواه نازی و هیتلر بودند و آلمان را دوست داشتند. در هنگام جنگ هم بریتانیا، برای اقدام علیه پروپاگاندای نازی ها در کردستان جنوبی، در فلسطین یک ایستگاه رادیویی افتتاح کرد بنام رادیو "حیفا" که برنامه ای کردی پخش میکرد و توفیق وهبی هم که در ان ایام افسری کرد بود به آنها یاری میرساند. در بغداد هم انگلیسیها نشریهای کردی ، به نام "ده نگی گیتی تازه" منتشر میکردند. آن ایام کردها میتوانستند از فرصت به وجود آمده استفاده کنند و به جای ناسیونالیسم کور، بسترسازی فرهنگی بکنند که نکردند. رادیویی در تبریز بود که 15تا 20 دقیقه به کردی برنامه پخش میکرد و حتی وقتی که جمهوری مهاباد از بین رفت و جماعت بارزانی به باکو رفتند این رادیو به کردی و آذری و فارسی برنامه داشت که" دکتر سلطان اتروشی" یکی از گویندگان، خبرهای مربوط به مهاباد را پخش میکرد. درسال 1946 به بعد رادیو صدای باکو به کردی سرود ای رقیب و ناسیونالیستی دیگر و... را پخش کرد و بعد از قیام مهاباد برای حفظ روحیه ناسیونالیستی کردها مرتب پخش میشد. در سال 1945 و تا 1958 هیچ نوع قیام مهمیدر کردستان رخ نداد. حزب هیوا کم کم رو به اضمحلال رفت و دراین ایام شیخ محمود هم از تبعید بازگشت و هیچ رهبر کرد شاخصی وجود نداشت و ملا مصطفی بارزان هم در قفقاز بود که خود را برای حمله ای دیگر آماده میکرد . پس هدف نفوذ در اذهان عمومی برای اعمال سیاست قوای سیاسی خارجی بود.
اما در ایران ، سابقه 50 ساله داریم . هرچند این سیاست حکومت ایران بود اما باید مدیون 2 نفر باشیم . یکی کامران بدرخان و دیگری عیسی پژمان، سرهنگ ستاد در ساواک ، که اتفاقا سنندجی بود. پس از سال های 1958 و 1960 در ملاقاتی که شاه ایران با دکتر بدر خان استاد کرسی زبان کردی دانشگاه سورین در پاریس داشت در واقع آن نوع نگاه را تلطیف کرد که شواهد تاریخی آن وجود دارد. طبق خاطرات پژمان، بدرخان از پژمان میخواهد که «برای نشانه حسن نیت دولت ایران نسبت به کردها، اجازه انتشار یک روزنامه به زبان کردی را صادرکند و چهار نفر کرد زبان که در دادگاه های نظامی ایران محکوم به مرگ شدهاند، مورد عفو پادشاه قرار گرفته و از زندان آزاد شوند. سپس روزنامهای به نام «کردستان» با صاحب امتیازی ومدیریت مرحوم بدیعالزمان که کرد زبان و از علما معروف کردستان بود، همچنین با همکاری صمیمانه تعدادی از نویسندگان کرد زبان از جمله مرحوم دکتر محمد صدیق مفتیزاده و با بودجه و پشتیبانی ساواک چاپ و منتشر شد. این روزنامه که به همه کشورهایی که کردها در آن مقیم بودند فرستاده می شد آنقدر متنوع و جالب بود که هر شماره آن در عراق به یک دینار (20 تومان آنوقت) فروش میرفت. برای جلوگیری از تبلیغات وتحریکات کردهای عراقی و سایر کردها در کشورهای اروپایی بر ضد دولت ایران در مورد سیاست اتخاذ شده، نسبت به کردها، یک ربع ساعت برنامه کردی رادیوی تهران به یک ساعت ارتقاء داده شد و در شهرهای مهاباد و رضائیه و سنندج و مشهد نیز برنامههای کردی رادیوئی تأسیس گردید. پس از تأسیس تلویزیون در ایران، برنامههای هنری رقص و آواز کردی هفتهای یکبار و به مدت یک ساعت اجرا میشد. این گونه اقدامات اثر بسیار مطلوبی در مناطق مختلف کردستان ایران و سایر کشورها گذاشت و از عطش تحریکات و تبلیغات آنها علیه دولت ایران کاست. و حتی این اقدامات وسیلهای شده بودند که ساواک در برخورد با کردهای عراقی بتواند حسن نیت دولت ایران را نسبت به کردها بازگو و از هر موضوعی، شمهای از اینگونه اقدامات را برخ آنها بکشد».
و بعد ساواک رادیوی صدای کردستان را برای پارت دمکرات کردستان عراق از آلمان خریداری و تاسیس کرد و اکنون پس از گذشت 70 سال در عراق و 50 سال در ایران ، ترکیه تازه به همان سیاست بدرخان رسیده است که وی را در سال 1930 در جریان فعالیت سیاسی خویبون از ترکیه اخراج کرده بود. در حکومت ترک همه روزنامه های کردی تعطیل و همه فعالیت های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی کردی را قدغن بود و مجموعه ای از قیام های پراکنده و خونین رخ دادو بنا به خواست مصطفی کمال هزاران کرد کشته شدند و صدها روستاها به ویران شدند. شاید امروز، آرزوی کامران بدرخان و احسان نوری پاشا به تحقق پیوست .
پرسش: به نظر شما اهمیت این تلویزیون به زبان کردی از سوی دولت ترکیه و اهمیت ایجاد رسانه برای هویتهای قومی و اقلیتهای قومی مختلف در منطقه تا چه حد در کاهش تنشهای سیاسی تأثیر دارد؟
پاسخ: تأثیر خواهد داشت ولی نه به معنای واقعی کلمه، چون در واقع در منطقهی کردستان نگرش، نگرش سیاسی است و فرهنگ، ابزاری در دست سیاست برای محدود کردن است. چه در ایران، چه در عراق و چه در خارج از این دو، تلویزیون کردی را از سال ۱۹۹۰ به این طرف داریم و تأثیر آنچنانی در سیاست کردها نداشته است. فقط نقش اطلاعرسانی را داشته است، به نظر من، اگر مبنا و پایهی فرهنگی داخل جامعه درست بشود در سیاست آنجا تأثیرگذار خواهد بود. صرفاً تلویزیون و ماهواره، آن هم تلویزیون دولتی تأثیر نخواهد گذاشت.
برگرفته از سايت «راديو زمانه»:
http://zamaaneh.com/Mohebbi/2009/01/post_118.html
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |