پيوند به ديگر نوشته های نويسنده در سکولاريسم نو
توهين
به «سرود ِ ملّي ايران»
عقابعلي احمدي
در روز 13 آذرماه 1387، در یک نشست که برای دیدار با بازنشستگان کشوری برگزار شده بود، «مسئولان دولتی و مجلسیي ِ حاضر در مراسم دیدار با بازنشستگان، در اعتراض به پخش سرود «ای ایران، ای مرز پرگهر» در آغاز این مراسم جلسه را ترک کردند. سایت خبری «عصر ایران» با اعلام این خبر نوشته: «این میهمانی که فرصتی بود تا بازنشستگان به طرح مشکلات خود با نمایندگان دولت و مجلس بپردازند، به دلیل خروج اعتراضآمیز وزیر رفاه و نمایندگان و دیگران مسئولان دولت به هم خورد و به درگیری لفظی بین بازنشستگان انجامید.»
در کتاب سرگذشت موسیقی ایران، نوشتۀ روحالله خالقی دربارۀ سرود «ای ایران» چنین آمده است:
«دکتر حسین گل گلاب، سرایندۀ سرود "ای ایران"، دربارۀ انگیزۀ سرودن آن میگوید هنگامی که سربازان روسی، انگلیسی و آمریکایی، ایران را اشغال کرده بودند (جنگ بینالملل دوم)، در سال 1323 یک روز او از خیابان هدایت (در سعدی شمالی) رد میشده است و ملاحظه میکند که یک سرباز آمریکایی مشغول کتکزدن یک بقال ایرانی است. دکتر گل گلاب خیلی عصبانی و ناراحت میشود. انجمن موسیقی ملی در همان خیابان هدایت (محلۀ ولیآباد) بود که گل گلاب هم به قصد رفتن به آنجا از آن خیابان رد میشد. او میگوید: "وقتی به انجمن رسیدم، خالقی مرا دید و گفت: چرا ناراحتی؟ قضیّۀ کتکخوردن بقال را از سرباز آمریکایی بازگو کردم. خالقی هم خیلی متأثرشد. این انگیزهای شد که آهنگی بسازم و من شعرش را تهیه کنم. حاصل آن همکاری، سرود «ای ایران، ای مرز پرگهر» است که در تقویت روحیّۀ ایرانیان در آن دوران تأثرانگیز خیلی لازم بود".
«گفتنی است که سرود دیگری که در آن شرایط دکتر گل گلاب با آهنگی از خالقی ساخت، سرود "آذربایجان" بود که تحت ِ تأثیر ِ اشغال ِ آن منطقه توسّط ِ قشون ِ روسیۀ شوروی ساختهشد و بارها اجرا شده است.
«باری، آهنگ سرود با آن همه اثر موجب شد که وزیر فرهنگ هیأت نوازندگان را به مرکز پخش صدا فرستاد تا صفحهای از آن ضبط و همه روزه از رادیو تهران پخش شود. [من] چه قبل و چه بعد از آن، سرودهای دیگری هم ساختهام، ولی هیچکدام آن اثر را نداشته است. زیرا موقع برای پیدایش چنین سرودی مناسب بوده است و سرود و آهنگی مطبوع واقع میشود که در موقع مناسب و با شرایط موافق از طبع جاری شود که این شرایط در موقع ساختن آهنگ و گفتن شعر سرود «ای ایران» کاملاً جمع بوده است.
«شرایط چه بود؟ قشون خارجی در کوچهها با کبر و نخوت میگذشتند. آزادی و استقلال واقعی از دست رفته بود. سربازان آمریکایی در خیابانها از زور مستی و خوشی تلوتلو میخوردند. ملت فقیر و ناتوان ایران از مشاهدۀ این احوال انگشت تحیّر به لب گرفته بودند و مردم متمدّن غرب را با حیرت مینگریستند. نوکران اجنبیپرست هم به نام وکیل و وزیر بر این صحنه میخندیدند و خم به ابرو نمیآوردند و کام خود را شیرین میساختند.» (پايان نقل قول)
توهین
عبدالرضا مصری و همراهان دولتی و مجلسیي ِ او
به سرود ملیي ِ ایران، چند پرسش را پیش میآورد:
١. آیا او سرود «ای ایران» را پدیدهای ضدّ ِ جمهوری اسلامی میداند؟
٢. آیا او تفاوت سرود ِ ملی و "سرود ِ نظام ِ سیاسی" را نمیداند؟
٣. آیا او سرود «ای ایران» را نشانهای از دستگاه شاهنشاهی و پدیدهای مربوط به پیش از جنبش بهمن 1357 میداند؟
٤. آیا عبدالرضا مصری شهروند ایران نیست و توقع داشته است كه سرود ملی مصر یا عربستان سعودی را در آن مراسم پخش کنند؟!
این پرسشها از آنجا پیش میآید که این وزیر و همراهان او به خود زحمت ندادهاند دلیلی برای این کار ارائه کنند؛ و ناگزیر برای روشنشدن مسئله باید به حدس و گمان متوسل شد.
چنان كه گفته شد، سرود «ای ایران»، سرود استقلال ایران است و برای پاسْداشت ِ سربلندیي ِ آن در برابر ِ اشغالْگرانی که در جنگ تحمیلیي ِ دوم – آن زمان که شاید عبدالرضا مصری هنوز به دنیا نیامده بود – سروده شده است.
در پاسخ به پرسش دوم باید یادآوری کرد که دستگاه فرمانرواییي ِ ایران تا پیش از بهمن ١٣٥٧، سرودی داشت به نام «سرود شاهنشاهی»؛ اما در آن زمان هم کسی به خود جرأت نداد به سرود «ای ایران» توهین کند.
«سرود ملی» مربوط به همۀ اعضای یک ملت است و به طور طبیعی، اعضای یک ملت بدان دلبستگی دارند. به یک معنا، «سرود ملی» تجلّیگاه آرزوها، ستایشها و دل نگرانیهای یک ملت دربارۀ کشور خود است. در مقابل «سرود نظام سیاسی» در کشورهایی که هواداران نظام سیاسی، نظام مورد علاقۀ خود را بالاتر از کشور و ملت میدانند، پاسخی است به احساسات هواداران آن نظام و نه الزاماً همۀ شهروندان آن کشور.
توجه به این معنا در ایران، که سرنوشت آن در دورهای طولانی از پیروزی، شکست، مقاومت و باز پیروزی، گذشته است، اهمیّتی بیشتر مییابد. امروزه به هنگام نواختهشدن سرود نظام کنونی، همۀ شهروندان – حتی شهروندان خارج از نظام – به احترام، برمیخیزند؛ چون این سرود را نمایندۀ بخشی از ایران و نشانهای از کشور خود میدانند.
در پاسخ به پرسش سوم، باید گفت کار نظامهای سیاسی «ادارۀ کشور» است. برای روزگاری دراز، ایرانیان شیوۀ پادشاهی و شاهنشاهی را برای ادارۀ کشور خود برگزیده بودند. در 30 سال پیش، ایرانیان نظام جمهوری اسلامی را بر جای دستگاه فرمانرواییي ِ پیش نشاندند. پیش از 1357، ایرانیان موحّد بودند و بیشترین ایشان، مسلمان. در آن زمان، زندگی مادی و معنویي ِ ایرانیان دارای عناصر بسیاری بود از جمله دین و اسلام. با جنبش بهمن 1357، «ادارۀ کشور» به اسلامگرایان سپرده شد و نه «وظیفۀ مسلمان کردن ایرانیان».
در
پاسخ به پرسش چهارم باید گفت، اگر عبدالرضا مصری، ایرانی نیست، چگونه در ایران به
وزارت رسیده است؛ و اگر ایرانی است، به کدام حق به سرود استقلال ایران توهین کرده
است؟ این روشن است که یک وزیر، مسئولیّتی بسیار سنگینتر از یک شهروند عادی در کار
نگاهبانی از نمادهای یک کشور- ملت و یک فرهنگ دارد. این بیمسئولیّتی و تکبّر او و
همراهانش از کجا ریشه گرفته است؟
ایرانیان، منتظر ِ عذرخواهیي ِ رسمیي ِ عبدالرضا مصری و همراهان او هستند. این که
این عذرخواهی پذیرفته خواهد شد یا نه، چیزی است که آینده آن را نشان خواهد داد.
با بازبینیي ِ روند ِ ٣٠ سالۀ کوچکْشماریي ِ ایران و خوارْداشت ِ احساسات ِ ملّی گرایانه، آهسته آهسته، زمان آن میرسد که هر ایرانی در میهن یا دور از میهن، از خود بپرسد سهمش در شکلگیریي ِ وضعیّت کنونی چیست؟ دیگر این که از ایران، چه چیز ِ آن را میخواهد؟ آیا وظیفهای در نگاهبانی از ایران و سربلندی آن دارد؟ هممیهنان خود را «مُدّعی» میانگارد یا «همراه» خود میداند. و پرسش مهمتر: در گزینش ِ ناگزیر، میان ِ ایران و گروه ِ سیاسیي ِ خود، کدامیک را برخواهدگزید؟
برگرفته از سايت «روزنامك»
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |