بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

آذر   1387 ـ دسامبر 2008  ـ

 

پيوند به ديگر آثار مربوط به نويسنده در سکولاريسم نو

چه زمانی از «دروغ گفتن به خودمان و دیگران»

دست برخواهیم داشت؟

فرهاد جعفری

چند ماهی هست که روزی دو، سه یا حتا چهار یادداشت را شروع می‌کنم اما نیمه‌کاره رهاشان می‌کنم. چون از خودم می‌پرسم: «چه فایده؟! چه اثری دارد؟!». این است که امورز پوشه‌ای دارم که دارد از یادداشت های نیمه‌کاره و ناتمام، لبریز می شود. که هر روز کلی از وقتم را هم می‌گیرند اما هیچوقت کامل و منتشر نمی‌شوند.

از این وضعیت؛ خسته شده‌ام و به تنگ آمده‌ام.

دو سه ماهی هست که هر روز، ضمن وبگردی‌های روزانه‌ام؛ هر خبری که محتوی آماری باشد که از «منابع رسمی دولتی» و «توسط حاکمان»، اینجا و آنجا، اظهار یا منتشر می‌شود را جمع‌آوری می‌کنم. به این هدف که در انتهای کار، بتوانم طی یادداشتی تحلیلی، تصویری نسبتا کامل و جامع از نقشه‌ی اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی و اجتماعی کشورمان را ترسیم کنم و بگذارم در برابر داوری شما. این است که پوشه‌ی دیگری هم به اسم «آمارها» دارم که آن هم در حال لبریز شدن است!

از آمار تاسف‌بار «افزایش 150 درصدی دستگیری دختران فراری در سالجاری» بگیرید تا آمار دردناک «زنان متاهل یا مطلقه‌ی به فساد کشیده شده». از آمار «زندانیان به نسبت جمعیت» بگیرید تا آمار تعجب‌آور «ممنوع‌الخروج‌ها». از آمار حیرت‌آور «مجردهای شهر تهران» بگیرید تا آمار« 8/98 درصدی صادرات متکی به نفت». از آمار «افزایش 170 درصدی مصرف داروهای مخدری چون ترامادول در بین دانشجویان» بگیرید تا آمار «زاغه‌نشینی و حاشیه نشینی شهرها». از آمار «سانحه‌خیزترین خط هوایی دنیا» بگیرید تا آمار «بی‌اعتمادی 70 درصد تهرانی ها به محاکم دادگستری». از آمار «10برابر بودن انتشار اسکناس در ایران» بگیرید تا «مصرف سالانه 300 میلیارد تومان آنتی بیوتیک در ایران«و  ....ده‌ها آمار عجیب و غریب دیگر. که هرکدام‌شان کافی ست تا سرت را بکوبی به دیوار.

اما آماری که دیروز دیدم و ذخیره کردم؛ به نوعی از همه «دردناک‌تر» بود و بهم متذکر شد که: «بی‌فایده است. نوشتن و گفتن بی‌فایده است. حاکمان، گوشی برای شنیدن ندارند و نسلی که ساخته‌اند، وسیله‌ای برای فهمیدن ندارد!»د

[«هاجر تحریری نیک صفت» رئیس پژوهشگاه تعلیم و تربیت آموزش و پرورش، با اشاره به دو آزمون بین المللی «تیمز» و «پلز» گفت: ایران در دروس ریاضی و علوم و همچنین سواد خواندن و نوشتن؛ رتبه های آخر را در بین کشور های جهان به خود اختصاص داده است.  طرح های «تیمز» و «پلز» از جمله پژوهش هایی است که ایران در آن شرکت داشته است.  وی طرح «تیمز» را بررسی وضعیت دانش آموزان در دو درس ریاضی و علوم در پایه های چهارم و سوم راهنمایی و «پلز» را بررسی سواد خواندن و نوشتن عنوان کرد و با اشاره به اینکه ایران در این آزمونها که هر 4 سال و 5 سال یکبار بین 30 کشور دنیا برگزار می شود شرکت می کند اظهار داشت: جهش ما در این دو آزمون محسوس نیست و هنوز زیر میانگین هستیم. رئیس پژوهشگاه تعلیم و تربیت درباره رتبه ایران در دو آزمون تیمز و پلز جایگاه مشخصی را عنوان نکرد و تنها به این مثال بسنده کرد که اگر به طور مثال 30 کشور در این آزمون شرکت کرده باشند رتبه ایران 29 و یا 28 است. اما در اجرای این آزمون، رتبه‌ی نخست را به خود اختصاص داده].

معنای اینکه دانش‌آموزان ایرانی در میان 30 کشور، رتبه‌ی 28 را از حیث «سواد خواندن و نوشتن» کسب کرده‌اند؛ آنقدر روشن هست که نیازی به توضیح این نکته نداشته باشد که نظام آموزشی کشور، نظامی ورشکسته است که مدت‌ها پیش سقوط کرده اما کسی صدای سقوطش را نشنیده.

اما معنای اینکه کشورمان در سال‌های گذشته «رتبه‌ نخست از حیث اجرای دقیق ومنظم این آزمون» را کسب کرده چیست؟! جز اینکه «گوشی برای شنیدن، چشمی برای دیدن و هوشی برای فهمیدن و اراده‌ای برای تغییر موجود نیست؟!». در چنین شرایطی؛ نوشتن و تذکر دادن و انتقاد کردن؛ کاری جز «آب در هاون کوبیدن» است؟!

***

امروز، برخوردم به مطلبی در مورد سانسوری که امسال در کتاب «مطالعات اجتماعی» دوره‌ی دبیرستان صورت گرفته است. جالب بود:

1) «اگر بخواهيم آسيب هاي نظام سياسي را رتبه بندي کنيم، در راس آنها بايد از عدم مشروعيت نظام سياسي ياد کرد که بخشي از آسيب هاي ديگر معلول اين آسيب هستند. بخشي ديگر نيز از آن جهت آسيب شناخته مي شوند که مشروعيت نظام را از بين مي برند».

2) «...در نظام قانوني، مردم از طريق انتخاب نماينده، قدرت را به افراد واگذار مي کنند. اما اين واگذاري براساس قاعده و قراري انجام مي شود. به عبارت ديگر قبل از اينکه قدرت به افراد واگذار شود، بايد قانوني باشد که مشخص کند چه کسي مي تواند قدرت را به دست گيرد، چه کسي مي تواند نماينده انتخاب کند، حقوق مردم کدام است که بايد توسط حاکم رعايت شود، حقوق فرد يا افراد حاکم بر مردم چيست و...»

3) «...تا زماني که حاکمان به اين ميثاق وفادار باشند، حکومت آنها مشروعيت دارد اما زماني که به آن ميثاق پشت کنند، حکومت آنها مشروعيت خود را از دست مي دهد. براي نمونه در صورتي که قانون اساسي (ميثاقي که هر ملتي آن را پذيرفته است) مقرر کند که مردم از هر قوم و قبيله يي که باشند از حقوق مساوي برخوردارند، اما حکومت در عمل ميان اقوام تفاوت قائل شود، اين امر پايه يي خواهد بود براي عدم مشروعيت نظام سياسي. يا اگر در ميثاق عمومي پذيرفته شده باشد که بايد پنج مجتهد جامع الشرايط بر تصويب قوانين نظارت داشته باشند اما حکومت از تحقق آن جلوگيري کند (چنان که در مورد رژيم گذشته چنين بود) موجبات عدم مشروعيت حکومت فراهم مي شود.»

4) «...نيز اگر قانون مقرر کرده باشد که احزاب، جمعيت ها، انجمن هاي سياسي و صنفي و... آزادند؛ مشروط بر اينکه اصول استقلال، آزادي، وحدت ملي، موازين اسلامي و اساس جمهوري اسلامي را نقض نکنند، اما حکومت از تشکيل آنها با اين شرايط جلوگيري کند يا به گروه هايي که داراي چنين شرايطي نيستند اجازه فعاليت بدهد، مشروعيت خود را زير سوال برده است».

5) «...هنگامي که حکومتي مشروعيت خود را از دست بدهد، مردم ديگر خود را موظف به اطاعت از آن نمي بينند و در نتيجه حکومت براي اجراي احکام خويش بايد به زور تکيه کند. مردم حکومت را از آن خود نمي دانند و خود را از حکومت جدا و بيگانه تلقي مي کنند و...»

سانسور کننده‌ی چنین جملاتی، از چه چیز واهمه داشته است؟! اینها که مطالبی کاملاً آشکار و بدیهی‌ و منطبق بر قانون اساسی کشور است. نیست؟!

ضمن آنکه چه چیز او را نگران می‌کند وقتی که دانش‌آموزانی و نسلی تربیت کرده که از حیث خواندن و نوشتن و فهمیدن، در بین 30 کشور، «بیست و هشتم» و «بیست و نهم»اند؟!

***

مهم نیست هواخواه نظام سیاسی باشیم یا منتقدش. پرسش این است که چه زمانی از «دروغ گفتن به خودمان» دست برخواهیم داشت؟!

برای من که کافی ‌ست هرچه به خود دروغ گفتم و پنداشتم «موثرم. به قدر یک نفر موثرم».د

خودم را خسته می‌کنم. هیچ چیز در هیچ چیز کارگر نیست. باید نشست و تماشا کرد که چطور زیر آفتاب واقعیتی که دوست نداریم آن را ببینیم؛ مضمحل می‌شویم و می‌پوسیم.

برگرفته از سايت نويسنده، «گفتمگفت»:

http://www.goftamgoft.com/note.php?item_id=412

 

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630