نوبت بعدی، احمدی نژاد؟
حسين باستانی
تجربه وزارت و برکناري آقاي کردان، نمونه اي آشنا از يک رفتار شناخته شده در جمهوري اسلامي ايران است: تن دادن به تغيير در بدترين زمان و با پرهزينه ترين روش قابل تصور.
اين رفتار، تاکنون بارها و بارها تکرار شده و هر بار، خسارات جديدي به بار آورده است. سالگرد يک نمونه تاريخي آن، از قضا مصادف بود با آخرين روز مسووليت آقاي کردان: اشغال سفارت آمريکا. اقدامي که در پي وقوع آن، حکومت ايران انواع و اقسام ميانجي گري ها را - چه از طرف دولت هاي دوست تهران و چه از طرف ميانجيگران بين المللي معتبر- رد کرد و سرانجام، براي آزادي گروگان ها به معامله اي تن داد که ما به ازاي آن، به روي کار آمدن ريگان، به عنوان ضد ايراني ترين رئيس جمهور قابل تصور در کاخ سفيد بود. نمونه مشابه ديگر، جنگ هشت ساله بود که همين چند هفته پيش سالگرد آغاز آن در کشور برگزار شد. جنگي که در پي آن، نه فتح خرمشهر، نه فتح فاو، نه صدور قطعنامه 598، و ... منجر به قبول آتش بس توسط تهران نشدند. تا آن که سرانجام، وقتي صادرات نفتي قطع و توان دفاعي و اقتصادي کشور به کلي تخريب شده بود، آمريکا اسکله ها و ايرباس را زده بود و ارتش صدام در آستانه ورود مجدد به خوزستان قرار داشت، تهران به اين نتيجه رسيد که اکنون، بهترين (تنها) وقت ممکن براي قبول آتش بس است!
از اين نمونه ها، در سه دهه اخير بسيار داشته ايم. و البته داستان آقاي کردان و هزينه شدن محيرالعقول دولت نهم براي دفاع از ايشان نيز، نه آخرين نمونه نخواهد بود و نه به لحاظ اهميت، اتفاق برجسته اي در ميان موارد مشابه خود به حساب مي آيد. در اين فقره هم، زماني که رئيس جمهور مي توانست با پشتيباني نکردن از يک ادعاي دروغ ژست عدالتخواهي و برخورد با تخلف را بگيرد (آن هم در کابينه اي که عوض شدن وزرايش اصلاً اتفاق کم سابقه اي نبود)، به دفاع "تمام قد" از دارنده يک مدرک جعلي پرداخت. وقتي به او پيشنهاد شد خود با اين تخلف برخورد کند، ابتدا جاعل بودن وزير خود را منکر شد و سپس، اساساً مدرک تحصيلي را "ورق پاره" دانست. زماني که حاميان دولت پيشنهاد کردند که وزير متخلف خود استعفا دهد نيز، باز با پشتگرمي به رئيس جمهور بود که مقاومت کرد... وقتي هم ماجرا تا مرحله افشاي جعلي بودن فوق ليسانس و ليسانس وزير بالا گرفت، پاسخ رئيس جمهور آن بود که خيلي از مديران ديگر هم مدارک تقلبي دارند. حتي وقتي رسوايي چک هاي 5 ميليوني پيش آمد و مع ذالک مجلس راستگرا آخرين تلاش خود را براي تفاهم با رئيس جمهور به خرج داد، وي نه تنها حاضر به شرکت در جلسه مشترک با روحانيون مجلس نشد، که استيضاح را مخالف قانون دانست و از قهر خود از حضور در چنين جلسه "غيرقانوني" اي خبر داد. در واقع، موضع رئيس جمهور، تا دقيقه 90 چنان بالا بود که برخي را به انديشه برده بود شايد او دارد با پشت گرمي به " حکم حکومتي اي، چيزي، چنين مصمم وزير خود را به مجلس استيضاح مي فرستند.
اما واقعيت، متفاوت از اين گمان بود: امداد غيبي اي در کار نبود و اظهارات آقاي کردان در جلسه استيضاح نيز، تشکيل مي شد از تعريف داستان هايي در حد اينکه تا حالا نگفته بوده ولي حالا رو مي کند که جانباز شيميايي است، که آن قدر آدم خوبي است که روز آنلاين نوشته وي "تروريست" و "طرفدار حکومت آخوندهاست"(1)، که زنش مريض است و بچه هايش به خاطر پدرشان ناراحتند، که جلسه اش با رييس ستاد کل نيروهاي مسلح را مخفيانه ضبط کرده و مي تواند براي همه پخش کند تا بفهمند جلسه به ضرر او نبوده ... و از اين قبيل. اظهاراتي که يک به يک، با اعتراض، تمسخر يا تکذيب نمايندگان مواجه شدند و سرانجام نيز با برکناري سريع وزير کشور، معلوم نشد اين همه ايستادگي دولت بر روي فردي که که پشتوانه بيش از 45 رأي مثبت مجلس را نداشت، بر مبناي چه تحليلي صورت گرفته بود.
اکنون، ماجراي استيضاح، در شرايطي پايان گرفته که دولت آقاي احمدي نژاد، بر سر يک سرسختي قابل اجتناب، شديدترين شکست سه سال خود را، نه از اصلاح طلبان يا ميانه روهاي داخل حکومت، که از جانب موتلفان سابق و فعلي خود متحمل شده است. وي بر سر غائله اخير، نه تنها بسياري از متحدانش را گله مند و خشمگين ساخته، که زمينه ساز بزرگترين حجم افشاگري هاي مستند و حيثيت سوز عليه دولت نهم در سطح افکار عمومي شده و از آن بدتر، دولت خود را در آستانه احتياج به رأي اعتماد مجدد از مجلسي چنين نامهربان قرار داده است.
رفتار از موضع بالاي رئيس جمهور با مجلس بر سر ماجراي کردان، به وضوح ناشي از اشتباه محاسبه سنگين رئيس جمهور در زمينه "قابل دفاع بودن" وزير کشور خود بود. اشتباه محاسبه اي که احتمالا، از احساس پشت گرمي بيش از حد رئيس جمهور به حمايت هاي بي دريغ نهادهاي عالي نظام و اميدواري به استفاده از اين پشت گرمي براي غلبه بر چالش حيثيتي ايجاد شده به سر وزير کشور (سابق) نشأت مي گرفت.
اما سرنوشت عبرت آموز چالش اخير، ابهامي مهم را پيش روي همان نهادهاي ارشدي که رييس جمهور براي کنترل - مجددد - منتقدان خود به آنها اميد بسته بود، قرار مي دهد: آيا دفاع بي قيد و شرط مقام هايي در حد رهبر جمهوري اسلامي از آقاي احمدي نژاد، به سرنوشتي مشابه با سرنوشت وزير کشور جنجالي اين دولت نخواهد انجاميد؟ به بيان ديگر، آيا همان طور که آقاي کردان، از ظرفيت هاي لازم براي حمايت رييسش بي بهره بود، آقاي احمدي نژاد هم از ظرفيت هاي لازم براي برخورداري از حمايت بي دريغ مافوق خود بي بهره نيست؟
می توان فهمید که تا این لحظه، اراده شخص اول حکومت، به هر دلیل، بر آن تعلق داشته که آقای احمدی نژاد سیاستمدار مؤثرتر و تواناتری در پیشبرد اهداف مورد نظر رهبری نظام است و بنابراین ضرورت دارد مورد حمایت همه جانبه قرار بگیرد. این نکته نیز قابل فهم است که رهبری، با وجود رفتارهای غیر معمول رئیس جمهور، تا کنون صلاح دیده است تا برای حفاظت آقای احمدی نژاد از دشمنان و رقبایش، در صورت لزوم از جایگاه خود نیز مکرر مایه بگذارد.
اما سوال مهم آن است: آیا آقای احمدی نژاد نيز حداقل زمينه هاي لازم براي برخورداری نامحدود از این حمایت را دارد؟ آیا استعداد پایان ناپذیر رييس جمهور در ایجاد تنش ها و دشمنان جدید و جدیدتر (حتی در ميان درونی ترین حلقه های اصولگرايان) به هیچ مقامي امکان حمايت از وي در دراز مدت را مي دهد؟
مقام های ارشد نظام قاعدتاً بهتر از کسان ديگر می دانند که برای برکناری احمدی نژاد، کافی است در انتخابات بعدی، نهادهای حکومتی برای کنترل انتخابات به نفع وي وارد عمل "نشوند". بهتر نیست اين مقامات آقای احمدی نژاد و رقباي اصول گرايش را، همان طور که خود وي ديروز در مورد وزير کشورش عمل کرد، به حال خود واگذارند؟
به راستي، آيا مقام هاي ارشد جمهوري اسلامي، اين توان را در خود مي بينند که تا پنج سال ديگر، مستمرا براي دفاع از چنين رييس جمهوري هزينه شوند؟ آيا قرار است کنار رفتن آقاي احمدي نژاد هم، نمونه اي جديد از "تن دادن به تغيير در بدترين زمان و با پرهزينه ترين روش قابل تصور" باشد؟
(1) ظاهرا حتي اين يکي ادعاي آقاي کردان هم کذب است، چون جستجويي در مطالب دو ماه
گذشته نشان مي دهد که چنين تعابيري در مورد ايشان، هرگز در "روز" چاپ نشده است!
برگرفته از سايت «روز آن لاين»:
http://www.roozonline.com/archives/2008/11/post_9922.php
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |