اعلام نگرانی در باب سرنوشت دانشگاه
نامه سرگشاده گروهی از دانشگاهیان
پس از انتشار دو نامه از سوی اقتصاددانان، یکی با عنوان نامه اقتصاددانان طرفدار بازار آزاد و دیگر تحت عنوان نامه 53 نفر از اقتصاددانان نهادگرا، اینبار نوبت جامعه دانشگاهی کشور بود که طی نامهای از سیاستهای علمی و دانشگاهی سه سال گذشته دولت نهم اظهار نگرانی کنند. نامه «اعلام نگرانی در باب سرنوشت دانشگاه و توسعه علمی کشور» توسط 109 نفر از اعضای برجسته و شناخته شده هیات علمی دانشگاههای کشور امضا شده است که در میان این امضا ها نامهای آشنایی همچون مصطفی معین و جعفر توفیقی (وزیران علوم در دوران اصلاحات)، هادی خانیکی، محسن کدیور، تقی آزادارمکی، هادی طایفه، رضا فرجیدانا، علی پایا، حمیدرضا جلالیپور، ناصر فکوهی و... به چشم میخورد. آنان در سه محور درباره سیاست دولت احمدینژاد هشدار دادهاند. دانشگاهیان کشور در این نامه از تضعیف بنیانهای برنامهای و ساختاری توسعه علمی ابراز نگرانی کردهاند، نسبت به دگرگون کردن فرهنگ و کارکردهای دانشگاه هشدار دادهاند و سیاستهای دولت که منجر به کاهش مشارکت استادان و دانشجویان شده است را مورد نقد قرار دادهاند. اما نکته مهمی که این دانشگاهیان را بسیار نگران کرده آن است که با سیاستهای فعلی دولت که بهزعم آنان حاصل فاصله گرفتن از تفکر کارشناسی و مرجعیت دانشگاه در زمینه توسعه پایدار، عادلانه و دموکراتیک است، شکاف میان نخبگان و حاکمیت دامن زده شود. دانشگاهیان تاکید کردهاند تداوم این رویهها دانشگاه را به کانونی یک بعدی، تکصدایی و ناتوان از پاسخگویی به نیازهای گسترده و مسائل پیچیده توسعه همهجانبه تبدیل خواهد کرد. دانشگاهیان در این نامه اشاره کردهاند دولت سیاستهای برنامه چهارم توسعه را معلق کرده است. در این نامه پیشبینی شده بود دانشگاهها به عنوان نهادهایی مستقل از امتیازات لازم برای توسعه آموزش و توسعه سرمایه انسانی برخوردار باشند؛ امری که با گسترش تصدیگری دولتی و نادیده گرفتن استقلال دانشگاهها و کاهش اختیارات هیاتهای امنا، در محاق رفته است. به این ترتیب به روایت دانشگاهیان در حال حاضر دانشگاه به سازمانی تابع، منفعل و نیازمند دخالت دستگاههای دولتی و تحت قیومیت نهادهای غیرعلمی بدل شده است. در این روند باز به تعبیر امضاکنندگان نامه، نادیده گرفته شدن هشدارهای دانشگاهیان موجب به حاشیه رانده شدن دانشگاهها و نخبگان، زوال سرمایه اجتماعی و آسیبپذیری جامعه ایرانی در سطوح ملی و بینالمللی شده است. امضاکنندگان همچنین درباره عواقب کمتوجهی به ضرورت آزادی علمی در فعالیتهای آموزشی و پژوهشی و ایجاد محدودیت در نقد علمی دیدگاهها، سیاستها و برنامههای موجود هشدار دادهاند. نامه 109 دانشگاهی را باید نشانهای از پویایی جامعه مدنی ایرانی و حساسیت آن در برابر سیاستهای سهساله گذشته دولت نهم تلقی کرد.
(روزنامه کارگزاران، گروه اندیشه، متین غفاریان)
مقدمه
این بیانیه به عنوان گزارش جمعی از اعضای هیات علمی از وضعیت کنونی دانشگاهها و پارهای نگرانیها در مورد بیتوجهی به گسترش زمینههای فرهنگی و ساختاری توسعه علمی کشور و عدمپایبندی به قانون برنامه چهارم درخصوص استقرار «توسعه مبتنی بر دانایی»، به دانشگاهیان و مردم فرهیخته ایران تقدیم میشود. این بیانیه همچنین هشداری است به مسوولان در مورد گسترش سطحی نگری و نگاه غیرنظاممند، و اتخاذ روشهای تبلیغاتی در ارائهء آمار و اطلاعات علمی، و تمرکزگرایی از طریق نادیده گرفتن ضرورتهایی چون ارتقای کیفیت آموزشی و پژوهشی، افزایش مشارکت دانشگاهیان، تقویت ارزشهای حرفهای و علمی. این نوشتار همچنین بیانگر دغدغههایی است در مورد عدم رعایت حریم و استقلال علمی دانشگاه، کاهش منزلت دانش و دانشمندان و برخوردهای بعضا امنیتی که آرامش فکری و ذهنی دانشگاهیان را با مخاطره مواجه ساخته است. در این گزارش رخدادها و روندهای نگرانکننده مربوط به وضعیت دانشگاهها و توسعه علمی کشور در سه محور زیر بیان میشود: 1) تضعیف بنیانهای برنامهای و ساختاری توسعه علمی، 2) دگرگونسازی فرهنگ و کارکردهای دانشگاه و 3) کاهش مشارکت استادان و دانشجویان.
تضعیف بنیانهای برنامهای و ساختاری توسعه علمی
1 - در برنامههای توسعه سوم و چهارم، دانشگاهها به عنوان نهادهای مستقل و برخوردار از اختیارات لازم به رسمیت شناخته شدهاند و میباید زمینههای توسعه آموزشی و پژوهشی خود را به منظور پیشبرد مرزهای دانش و توسعه سرمایه انسانی برای پاسخگویی به نیازهای کنونی و ساختن آینده کشور فراهم کنند. اما گسترش تصدیگری دولتی، نادیده گرفتن استقلال دانشگاهها و کاهش اختیارات هیاتهای امنا، دانشگاهها را به واحدهای ناکارآمد تبدیل کرده و آنها را با محدودیتها و مشکلات زیادی در ارتقای کیفیت و پیشبرد برنامههای آموزشی و پژوهشی خود روبهرو کرده است.
2 - برنامههای سوم و چهارم توسعه، فرصتی تاریخی برای رشد متوازن بخشهای علمی و اقتصادی کشور فراهم کرده و مسوولیت بهرهبرداری مناسب از آن را به عهده وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به عنوان نهادی اندیشهساز و چابک برای توسعه علوم و فناوری گذاشته است. اما متاسفانه برخلاف جهتگیری این برنامهها، در سالهای اخیر اتخاذ سیاستهای تصدیگرایانه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری باعث تضعیف اصلیترین وظیفه آن در سیاستگذاری و برنامهریزی کلان توسعه علمی شده است.
3 - واگذاری برخی از وظایف و اختیارات وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به طیفی از نهادهای گوناگون موجب ساختارزدایی و غیرنهادینه ساختن فرآیندهای توسعه علمی و از همگسستگی در مدیریت کلان نظام علم و فناوری شده و پویایی و انسجام لازم برای توسعه علمی را به مخاطره انداخته است.
دگرگونسازی فرهنگ و کارکردهای دانشگاه
1 - در حال حاضر دانشگاه به مثابه سازمانی تابع، منفعل و نیازمند دخالت دائمی دستگاههای دولتی تحت قیمومیت نهادهای غیر علمی تلقی میشود. این رویکرد به تضعیف بنیانهای علمی و دگرگونسازی فرهنگ و کارکرد دانشگاه به عنوان نهاد مستقل علمی و مولد اندیشه خلاق و نقاد و اثرگذار بر روند توسعه کشور انجامیده است.
ک 2 . کاهش نقش دانش و ظرفیتهای کارشناسی در ساماندهی امور جامعه به امری نگران کننده تبدیل شده است. نادیده گرفتن هشدارهای دانشگاهیان در زمینههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، موجب به حاشیه راندهشدن دانشگاهها و نخبگان، زوال سرمایه اجتماعی و آسیبپذیری جامعه ایرانی در سطوح ملی و بینالمللی شده است.
3- ک 3 . کمتوجهی به ضرورت آزادی علمی در فعالیتهای آموزشی و پژوهشی و ایجاد محدودیت در نقد علمی دیدگاهها، سیاستها و برنامههای موجود، نقش دانشگاه را در آفرینشهای علمی، روشنگری اجتماعی و پشتیبانی محققانه و اندیشمندانه از برنامههای توسعه تضعیف کرده است.
4 - ا 4. افزایش دسترسی به آموزش عالی از سیاستهای مهم کشور به ویژه در طول برنامههای سوم و چهارم توسعه به شمار میآید، ولی گسترش بیرویه جمعیت دانشجویی بدون تامین منابع و امکانات کافی در سالهای اخیر کیفیت آموزش عالی را به مخاطره انداخته است.
5 - فقدان مشارکتهای سازمانیافته دانشگاهیان و نهادهای علمی، تحقیقاتی و آموزشی در سیاستگذاری، تعیین اولویتها و تخصیص اعتبارات پژوهش و فناوری، به توزیع ناشفاف این اعتبارات و کاهش اثربخشی پروژههای تحقیقاتی انجامیده است.
6 - کاهش حمایت از انجمنهای علمی، تخصصی و حرفهای و ایجاد محدودیت برای آنها، باعث کاهش مشارکت این نهادها در فرآیندهای مشاوره و تصمیمسازی و گسترش مشارکتهای غیرنهادمند شده است.
کاهش مشارکت استادان و دانشجویان
1 - بازنشسته کردن استادان ممتاز و نخبه کشور و ایجاد محدودیتهای اداری و سیاسی به ویژه در علوم انسانی و اجتماعی، موجب محروم ماندن دانشگاهها از استادان برجسته، صاحب فکر و مستقلی شده است که سالها باعث افتخار و انگیزش دانشجویان بودهاند.
2 - بر مبنای تجربیات دانشگاههای برتر، مدیران سطوح مختلف دانشگاهی از یکسو باید با مشارکت اعضای هیات علمی تعیین شوند و از سوی دیگر فضای دانشگاهها در برابر تحولات روزمره از ثبات و پایداری نسبی برخوردار باشند. در سالهای اخیر کمتوجهی به نقش و نظر دانشگاهیان در انتخاب مسوولان ردههای مختلف دانشگاهی به کاهش انگیزش و بهرهوری اعضای هیات علمی انجامیده و نقش دانشگاه در فرآیندهای گسترش پویایی و ثبات در جامعه را تقلیل داده است.
3 - برخلاف سنتهای رایج دانشگاهی، جذب اعضای هیات علمی، از مقولهای تخصصی و اداری مستقل و در صلاحیت گروههای آموزشی و نهادهای درون دانشگاهی به یک پدیده پیچیده، متمرکز و حتی خارج از اختیار وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تبدیل شده است.
4 - برخوردهای امنیتی و انضباطی با تشکلهای قانونی و منتقد دانشجویی و به تعطیلی کشاندن و تصرف فضاها و امکانات آنها و صدور احکام محرومیت از تحصیل برای فعالان دانشجویی، فضای دانشگاه را دچار رکود و بینشاطی کرده و مشارکت دانشجویان را در فعالیتهای فرهنگی و سیاسی کاهش داده است.
5- اعمال انواع سهمیههای جنسیتی، منطقهای، بومی و خاص در آزمونهای سراسری و محروم ساختن بعضی از متقاضیان تحصیلات تکمیلی با عنوان دانشجویان ستارهدار، برخی از متقاضیان برتر را از انتخاب رشته موردنظر خود یا اساسا از ورود به دانشگاه محروم ساخته است.
ادامه
این روند موجب سلب اعتماد عمومی به فرآیندهای سنجش علمی دانشجویان بر مبنای رقابت
استعدادها و همچنین موجب کاهش امید به آینده در میان جوانان میشود.
پیامدها و انتظارات
نظام اجرایی کشور با فاصله گرفتن از تفکر کارشناسی و مرجعیت دانشگاه در زمینه توسعه پایدار، عادلانه و مردمسالار، شکافهای تاریخی بین نخبگان و حاکمیت را دامن میزند. در جامعه ایران، بر مبنای مطالعات دهه گذشته، دانشگاه از جایگاه معتبر اجتماعی و دانشگاهیان از بالاترین سطح اعتماد مردم برخوردار میباشند؛ اما روندها و رخدادهای نگرانکننده مورد اشاره، پیامدهای مخاطرهآمیزی در تضعیف منزلت دانشگاه به عنوان کانون تولید و اشاعه اندیشه خلاق، نقاد و توسعهگرا به همراه دارد. تداوم این رویهها، دانشگاه را به کانونی یکبعدی و تکصدایی و ناتوان از پاسخگویی به نیازهای گسترده و مسائل پیچیده توسعه همهجانبه تبدیل خواهد کرد. نخبگان علمی و دانشآموختگان دانشگاهی در شرایط محرومیت از مشارکت در فرآیندهای بهسازی جامعه، یا فاقد انگیزه و بهرهوری میشوند یا چارهای جز مهاجرت نمییابند. کاهش انگیزش یا مهاجرت حاملان اندیشه و دانش از کشور، جامعه مستعد ایرانی را از بصیرتها و نقدهای عالمانه این نخبگان فکری در جهت پاسخگویی خردمندانه به نیازها و چالشهای پیش رو محروم میسازد.
امضاکنندگان زیر، این بیانیه را به عنوان سندی از نگرانیها و هشدارهای خود در باب
سرنوشت دانشگاه و توسعه علمی کشور منتشر و قضاوت در مورد محتوای آن را به عموم مردم
به قشر فرهیخته و علاقهمندان به دانش، دانشجو و دانشگاه واگذار میکنند؛ اما
همچنین امیدوارند مسوولان ذیربط با مشکلات و نگرانیهای موجود برخورد شایستهای
داشته و در جهت رفع این نگرانیها اقدامات سازندهای را در پیش گیرند. بر این اساس،
از دستاندرکاران انتظار میرود که به جای دنبال کردن شیوههای غیربرنامهای،
متمرکز و غیرمشارکتی کنونی، به تقویت دستاوردهای چشمگیر کشور به ویژه در دهه گذشته
در زمینه توسعه علوم و فناوری و استقلال دانشگاهها بپردازند و بهخصوص سازوکارهای
موثر در توسعه علمی پایدار همچون تقویت فضای مناسب فعالیتهای علمی و آزادی اندیشه
نقاد و خلاق در بین استادان و دانشجویان را بیش از پیش مورد توجه قرار دهند.
امضاکنندگان
دکترعباس بهرام، دکتر عزیز الله تاجیکاسماعیلی، دکتر سیدحسین سراجزاده، دکتر علیرضا مرادی، دکتر عباس منوچهری، دکتر سعید معیدفر، دکتر ناصر فکوهی، دکتر نعمتالله فاضلی، دکتر حمیدرضا جلاییپور، دکتر حسن محدثی، دکتر ابراهیم صالحیعمران، دکتر یعقوب موسوی، دکتر احمد افشار، دکتر سیدمحمد توکلی، دکتر حسن آقائی، دکتر مهدی کشمیری، دکتر محمدجواد منعم، دکتر مقصود فراستخواه، دکتر محمدامین قانعیراد، دکتر روزبه معینی، دکتر سیدحمید فتحی، دکتر مصطفی کریمیاناقبال، دکتر علی محدث، دکتر جواد شکراللهیمغانی، دکتر محمدباقر منهاج، دکتر مصطفی معین، دکتر جعفر میلی منفرد، دکتر رضا فرجیدانا، دکتر فخرالدین دانش، دکتر فرهاد درویش، دکتر سیداحمد معتمدی، دکتر عبدالرضا افتخاری، دکتر ناصر بورجردیان، دکتر اسدالله رضوی، دکتر عبدالحمید ریاضی، دکتر حسین عسگریانابیانه، دکتر مرتضی میرمحمد رضائی، دکتر اسماعیل قافلهباشی، دکتر محمدشفیع صفاری، دکتر عبدالجواد احمدی، دکتر علیاصغر سلطانی، دکتر سیدابوالحسن نائینی، دکتر مسعود البرزی، دکتر محمدرضا رازفر، دکتر عباس عباسی، دکتر مسعود شمس بخش، دکتر مهدی قمشی، دکتر محمدعلی وحدت، دکتر محمدرضا آقاابراهیمی، دکتر محمدعلی ناصری، دکتر ابراهیم واشقانیفراهانی، دکتر جعفر کامبوزیا، دکتر اکبر خیاط، دکتر رحیم عبادی، دکتر سیدناصر هاشمی، دکتر علی پایا، دکتر محمدهادی خوشتقاضا، دکتر مسعود صفاییمقدم، دکتر برات قبادیان، دکتر علیرضا ربیعی، دکتر محمدرضا تاجیک، دکتر جعفر توفیقی، دکتر یوسف ثبوتی، دکتر سیدصفدر حسینی، دکتر هادی خانیکی، دکتر فرهاد رحمتی، دکتر عبدالله رمضانزاده، دکتر محمدتقی صالحی، دکتر مجتبی صدیقی، دکتر غلامرضا ظریفیان، دکتر محمد ستاریفر، دکتر ناصر شمس، دکتر ابراهیم شیری، دکتر محمدجواد رسائی، دکتر علی قنبری، دکتر رضا سمیعزاده، دکتر جلال بختیاری، دکتر محسن کدیور، دکتر محمودرضا بهبهانی، دکتر غلامعلی منتظر، دکتر محمود مهرمحمدی، دکتر اقافخر میرلوحی، دکتر ابراهیم قاسمینژاد، دکتر تقی آزادارمکی، دکتر علی شکفتهراد، دکتر پرویز احسانزاده، دکتر حسن حاجقاسم، دکتر علی شکوریراد، دکتر بهروز وحیدی، دکتر رضا صراف، دکتر غلامرضا مرادی، دکتر سیدحسین حسینیان، دکتر محسن بهشتیسرست، دکتر حسن رئیسیان، دکتر ذکرالله محمدی، دکتر سیدعلی محمدموسوی، دکتر نصرالله عسکری، ذکتر صفر فضلی، دکتر حسین ایمانیه، مهندس سیدمحمدحسین پرویننیا، مهندس بهروز صحابه، دکتر سیدحسین صادقی، دکتر رضا افضلزاده، دکتر وحید احمدی، دکتر جلال بختیاری، دکتر ابوالحسن ریاضی، دکتر محمدعلی ادریس، دکتر محمدمهدی سالاریراد و دکتر سیدعلی میرحسنی.
http://www.kargozaaran.com/ShowNews.php?34776
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |