NewSecularism-Article-........

هر ساله بيش از صد و پنجاه هزار ايراني تحصيل کرده مهاجرت مي‌کنند

دکتر منصور کبکانيان، معاون وزير علوم، در سخناني در اجلاس جهاني "علم و فناوري در جامعه" در کيوتوی ژاپن با عنوان "خروج مغزها و نخبگان و لزوم اتخاذ ترفندهاي جهاني براي مقابله با آن"، گفت: در آمارهاي غير رسمي، اين آمار حدود 250 ميليون نفر ذکر مي‌شود.

معاون پژوهشي وزير علوم، تحقيقات و فناوري، به نمونه خروج نخبگان از ايران اشاره کرده و افزود: آمار کلي خروج ايرانيان از کشور و اقامت در ساير نقاط جهان در سال 2001 ميلادي، بين 2 تا 7 ميليون ذکر شده است که اين رقم بين 1 تا 2 درصد آمار جهاني در اين زمينه و 3 تا 10 درصد جمعيت ايران است.

کبکانيان، با بيان اين که اکثر اين ايرانيان، صاحبان سرمايه، فن آوري و موقعيت اجتماعي ويژه هستند، گفت: براي نمونه 46 در صد از اين افراد داراي تحصيلات عالي، 42 درصد داراي توانايي هاي علمي - فني بالا و 22 درصد آنان صاحبان شرکتهاي بزرگ تجاري، کارخانه‌هاي صنعتي، بيمارستان، ورزشگاه و ... هستند.

به گفتهء کبکانيان، ميانگين درآمد ايرانيان مقيم خارج از کشور 55 هزار دلار در سال است که بالاتر از ميانگين درآمد شهروندان آمريکايي يعني 35 هزار دلار مي باشد.

بر اساس آمار صندوق بين المللي پول و بنابر تحقيقي که در سال 2003 ميلادي، بر روي 61 کشور انجام شد، ايران بالاترين آمار خروج مغزها را در بين کشورهاي در حال توسعه به خود اختصاص داده است. معاون وزير علوم خاطرنشان کرد: بر اساس اين آمار ، هر ساله بيش از 150 هزار ايراني تحصيل کرده، به خارج از کشور مهاجرت مي‌کنند که بيشتر آنها در آمريکا مستقر هستند، 90 نفر از 125 نفر دانش آموزي که در سه سال گذشته (مرجع سال 2002) در المپيادهاي جهاني رتبه کسب کرده‌اند، هم اکنون در دانشگاه ‌هاي آمريکا تحصيل مي‌کنند.

کبکانيان هزينهء فرار مغزها براي جمهوري اسلامي ايران را بسيار بالا عنوان کرد و افزود: بر مبناي قيمت هاي سال 2002 ميلادي اين رقم سالانه حدود 50 ميليار دلار برآورد شده است.

اخيراً همايشي با حضور آيت الله جنتی، دبير شوراي نگهبان، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي و جمعي از معاونان و نزديکان احمدي نژاد برگزار شد که اگرچه قرار بود مجالي براي طرح اهداف و برنامه هاي ستاد دهه فجر در بهمن سال جاري باشد، اما به تريبوني انتخاباتي تبديل شد تا طي آن نه تنها دولتمردان سخنراني هاي تندي را در دفاع از احمدي نژاد ايراد کنند، بلکه احمد جنتي، حامي پرنفوذ احمدي نژاد که نقش تعيين کننده اي در انتخابات آينده دارد، در حمايت از وي سنگ تمام بگذارد.

جنتي که بالاترين صندلي شوراي نگهبان را در تصاحب خود دارد، بخش عمدهء اظهاراتش در اين همايش را به عمده ترين انتقاد از احمدي نژاد اختصاص داد. دبير شوراي نگهبان که در چند هفته اخير از تريبون نماز جمعه تهران به دفاع از عملکرد اقتصادي دولت پرداخته، اين بار تريبون همايش مسوولان ستادهاي دهه فجر انقلاب را مغتنم شمرد و، با ارائه ليستي از «دلايل تورم»، از مردم خواست تورم را به گردن شخص خاصي نياندازند و از سوي ديگر به مردم توصيه کرد در انتخابات مراقب افرادي که تنها در «ظاهر» به انقلاب باور دارند باشند.

وي که در اين مراسم در کسوت يکي از مسوولان ستاد دهه فجر و در جمع وزرا و معاونان احمدي نژاد سخنراني مي کرد، ضمن دفاع از احمدي نژاد و حمايت تلويحي از وي در انتخابات سال آينده، گراني هاي زمان جنگ را يادآور شد و از مردم خواست به جاي توجه به کساني که گراني ها را «القا» مي کنند نگاهي به کشورهاي جنگ زده همسايه انداخته و قدردان امنيت کشور باشند.

جنتي اظهار داشت؛ «مشکل گراني وجود دارد و هر کس بتواند براي حل آن کمک کند بر او واجب است و هيچ کس از اين قضيه معاف نيست و نبايد اين مشکل به گردن کسي انداخته شود بلکه علما، دانشگاهيان، صنعتگران، تجار، کارفرمايان، کارگران و همه در رابطه با گراني مسوولند.

جنتي سپس از مردم خواست اين مقطع را تحمل کنند چرا که، به گفتهء وي، «اين مقطع مانند يک بيماري است که بايد دوره اش تمام شود و اگر آن دوره تمام نشده باشد هر اقدام فوري ممکن است وضع آن را بدتر کند».

دبير شوراي نگهبان افزود؛ عده يي وقتي مي بينند تورم در کشور وجود دارد همين را به بهانه تبديل مي کنند چون مي دانند تورم با 70 ميليون نفر سر و کار دارد و اگر بتوانند از آن بهره گيري کنند در همهء اقشار جامعه يارگيري کرده اند و جمع زيادي را به نظام بدبين کرده اند و اين تفکر را القا مي کنند که انگار بايد وضعيت تغيير کند و در اصل نظام دگرگوني ايجاد شود و آنان اين گونه القا مي کنند که نظام اسلامي بيش از اين توانايي ندارد و نمي تواند براي مردم رفاه به وجود آورد.

جنتي خاطرنشان کرد که بايد به اين ابهامات جواب داده شود و همه باور کنند که در زمان جنگ نيز کمبودها و گراني هايي وجود داشت اما با استقامت مردم و حمايت آنان خطرها دفع شد و نظام ايستاد و امروز هم جنگ به اشکال مختلف ادامه دارد و تا زماني که در اين نظام دم از خدا، عدالت و ظلم ستيزي زده شود جنگ هم خواهد بود.

جنتي در پايان اظهاراتش به مردم نويد داد که «آيندهء خوبي» پيش روي ايران قرار دارد و «مردم بايد باور کنند خدا از کشور حمايت مي کند».

آشنایی زن و مرد در خیابان یا دانشگاه منجر به طلاق می‌ شود!

آیت الله جعفر سبحانی، از روحانیون بلند پایهء جمهوری اسلامی، در دیدار با عبدالله جاسبی، رییس دانشگاه آزاد، از طرح تفکیک دانشجویان دختر و پسر دفاع کرده و گفته است: «تفکیک کلاس های درسی دختران و پسران اگر چه پر هزینه باشد ولی باید اجرایی شود که این امر در اتقای تقوای دانشجویان موثر خواهد بود».

آقای سبحانی همچنین از طرح بومی‌سازی پذیرش دانشجو در دانشگاه دفاع کرده و گفته است:‌ «اجرای طرح بومی ‌سازی دانشجو، باعث حفظ عفاف و حجاب می‌شود و این مسئله باید به صورت دستور العمل و بخشنامه درآمده و دانشگاه ها موظف به پذیرش دانشجویان ساکن در آن محل شوند».

به گفتهء این استاد حوزهء علمیه قم، دانشجویانی که برای تحصیل وارد شهرهای دیگر می شوند نمی توانند فرهنگ خود را با شهر محل تحصیل خود تطبیق دهند. برای همین بومی کردن دانشگاه ها برای حفظ تقوای دانشجویان موثر خواهد بود.

طرح گزینش دانشجویان بومی که امسال بر اساس مصوبه ای شورای عالی انقلاب فرهنگی اجرا شد، اعتراض های گسترده ای در پی داشت. بر اساس این مصوبه 65 درصد حجم پذیرش دانشجو در دانشگاه ها به صورت بومی انجام می شود.

از نظر معترضان، وزارت علوم با اجرای طرح بومی گزینی باعث شده که داوطلبان شهرستانی با وجود دارا بودن رتبه های بالا نتوانند در دانشگاه های معتبر قبول شوند.

در پی اعتراض شرکت کنندگان کنکور به روش "بومی گزینی"، سازمان سنجش ظرفیت تعدادی از دانشگاه های تهران را افزایش داد و مجلس نیز ده درصد به ظرفیت دانشگاه های معتبر اضافه کرد. این طرح به دلیل داشتن بار مالی به تائید شورای نگهبان نرسیده و قرار است مجلس مجدداً آن را بررسی کند.

از نظر مجلس، اجرای طرح "بومی ‌گزینی" دسترسی دانشجویان نخبه به دانشگاه‌های برتر را کاهش داده و برای همین باید تغییراتی در این طرح صورت بگیرد تا معایب آن به حداقل برسد.

آقای سبحانی همچنین بالا بودن میزان طلاق در ایران را معلول آشنایی زن و مرد در دانشگاه دانسته و گفته است:‌ «اگر ازدواج ‌های امروز منجر به طلاق می‌ شود به دلیل آشنایی زن و مرد در خیابان یا دانشگاه است در حالی که ازدواج به طریق سنتی و قدیمی استحکام بیشتری دارد»

این استاد حوزهء علمیه قم به رئیس دانشگاه آزاد توصیه کرده در اداره دانشگاه ها موازین اسلام مد نظر قرار گیرد.

شخصی که بارها به سخنان بی پايه و اساس و پرت وپلاگويی های يکی از اهالی محل انتقاد و اعتراض کرده بود، در سفر به حج و هنگام طواف کعبه، خطاب به خدا گفت: «پرورگارا، از انتقادها و اعتراض هايی که به فلانی کرده ام توبه می کنم و قول می دهم که ديگر درباره او چيزی نگويم». در همين حال شخصی از پشت دست روی شانه او گذاشت و پرسيد: «قبله کدام طرف است؟» شخص مزبور وقتی به سمت سؤال کننده برگشت متوجه شد که همان آدم پرت وپلاگوی محله شان است، بی آنکه جواب او را بدهد رو به آسمان کرد و گفت: «خدايا، می بينی که من تقصيری ندارم! خودش زمينه را فراهم می کند!»

آقای رحيم مشايی، معاون رياست محترم جمهوری و رئيس سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری، که چندی قبل با اظهار نظر غيرمسئولانه و ضد ارزشی خود دربارهء دوستی مردم ايران با غاصبان و آدمکشان صهيونيست، اعتراض های فراوانی را در ميان ملت های مسلمان و انقلابی در داخل و خارج کشور برانگيخته بود و نهايتاً نيز با دخالت رهبر معظم انقلاب و ضمن تقبيح اظهارات وی از سوی معظم له، اعتراض ها فروکش کرده و غائله خاتمه يافت، اخيراً در جشنوارهء برترين های صنعت گردشگری، و در حالی که دعوت شدگان در انتظار شنيدن راه کارهای توسعهء اين صنعت و عبور از مشکلات پيش روی بودند، سخنان سخيف ديگری بر زبان آورده است که نه فقط هيچ ربطی به موضوع جشنواره نداشته بلکه تأسف آور، تعجب برانگيز و بسيار مشکوک و مرموز به نظر می رسد.

مشايی در بخشی از سخنان خود گفته است: «ملائکه مرتب در عرصهء کشور در حال پرواز هستند... پس اين همه قدرت، شجاعت و جسارت از کجا می آيد؟ و اين همه قلب های استوار و محکم چه طور شکل می گيرد؟ برای همان فرياد، شعر، ترانه و سرود فرشتگان است... من اعتقاد دارم که کمک به صنعت گردشگری مثل نماز و روزه می ماند... من معتقدم حضور کورش در ايران اتفاقی نيست و يکی از سرمايه گذاری های خداوند است..!»

در وجود، حضور و تردد ملائکه نه فقط در ايران که در همه جای جهان کمترين ترديدی نيست، ولی سؤال اين است که اولاً؛ حتی اگر مقصود وی بيان يک واقعيت باشد، اين سخنان چه ربطی به صنعت گردشگری دارد؟ و ثانياً؛ مگر آقای مشايی – نستجير بالله - از پيامبران، امامان و يا اولياءالله است که تردد فرشتگان را می بيند؟ سرود آنها را می شنود؟ و...؟! به يقين، آقای مشايی پيامبر و امام نيست، هست؟! ممکن است گفته شود که ايشان از «اولياء الله» است، آنهم از جمله اولياء الهی که به خاطر رفعت مقام معنوی و رسيدن به مراتب والا و بالای عرفانی، حضور و تردد فرشتگان را می بيند و سرود آنان را می شنود و..! که به قول بزرگان بايد گفت: «آنان که می بينند نمی گويند و آنها که ادعا می کنند، ژاژ می خايند و ياوه می سرايند»... البته از جناب مشايی بعيد نيست که ادعا کند فرشتگان را می بيند!! و برای اثبات ادعای خود از ديگران بخواهد مانند ايشان به بالاترين درجات معنوی و اولياء الهی برسند تا خود ببينند و سخن وی را تاييد کنند!! از کسی پرسيدند وسط زمين کجاست؟ جواب داد همين جا که من ايستاده ام. قبول نداری، متر کن!...

و اما درباره اظهارات اينگونهء آقای مشايی ـ که مانند اعتماد آقای رئيس جمهور به ايشان، تمامی ندارد! ـ نکتهء درخور توجه ديگری نيز در ميان است. و آن، اين که از کجا معلوم آقای مشايی خدای نخواسته، هرچند ناآگاهانه و ناخواسته، درپی ايجاد خدشه در باورهای انقلابی و اسلامی نباشد؟! اين احتمال جدی تر از آن است که ناديده گرفته شود.

اي آقا يک موقعي هزاران نفر از مردم مشتاق، به ويژه جوانان آگاه و روشنفکر و طلاب انقلابي، را با تفکرات اصيل اسلامي آشنا مي ساختي و درس نهج البلاغه شما از شور و حال ديگري برخوردار بود ، گويا پرتوي از نهج البلاغه شما تکثير و دست به دست مي چرخيد و از طرف ديگر يک موقعي همين جوانان درس حقيقت و مبارزه را از محضر شما مي آموختند . اي آقا براي يکبارهم که شده سراغ آن جزوه ها رفته اي؟ آيا تا به حال حتي يک بار هم شده آنها را مطالعه نموده ايد؟ آيا تا به حال خارج از محدوده قدرت و موضع قدرت به درون خود نگريسته اي؟

از موقعي که بر اريکهء قدرت سوار شده اي هم معنويات را، هم نهج البلاغه را، هم سيرت را، هم بصيرت را رها کردي و دو دستي به قدرت و ادامهء امپراطوري خود چسپيدي. و از آن موقع به بعد همه را دشمن خطاب کردي، پس گرفتي، پس کشتي، گاه بستي، گاه هراسان شدي، گاه ترسيدي و لرزيدي، گاه تمجيد نمودي، گاه سست شدي، گاه هم غريدي، و گاه امان ندادي ،

اين بار فرزندان همان جوانان که درس مبارزه و حقيقت را از محضرت آموختند به شما و دستگاه شما نه مي گويند و بار ها هم گفته اند. نه گفتند نپذيرفتي، نه گفتند پايين نيامدي، نه گفتند سرکوب کردي، نه گفتند زندان کردي، نه گفتند محروم کردي، نه گفتند موانع سر راهشان گذاشتي، مجلسيان نه گفتند تو حکم حکومتي دادي، بعضی هاشان را روانه زندان کردي، نه گفتند نظارت استصوابي را سخت و سختتر کردي، کارگران نه گفتند تو راه خشونت برشان گرفتي، بيکارشان نمودي، دانشجويان نه گفتند ـ آن هم بارها و بارها ـ تو برعکس بله شنيدي، عکست را پاره کردند و زير پا له کردند، تو ـ بدون اينکه بخواهند ـ عفوشان نمودي، زندانشان هم نمودي، نه گفتند خوارشان کردي، نصيحت از تو نخواستند، نصيحتشان کردي ...

تاريخ اين سي ساله نشان مي دهد، و به خوبي هم نشان مي دهد، که بر اين ملت يک سيستم پوسيده و غير پاسخگو حکمراني مي کند و اين سيستم براي بقاي خودش، به دليل عدم پشتيباني قشرها و لايه هاي مختلف جامعه ايران، سعي دارد و سعي مي کند غلظت آمريت را بالا ببرد. پس گاه آشکار مي کشد، گاه در خفا، گاه با وسائل گرم مي کشد، گاه با سرد، گاه گاهي هم ترور را در دستور قرار مي دهد. گاه هم به وسيلهء جرثقيل مي کشد. گاه شهروندان را اوباش مي خواند و مي کشاند، زمان ديگري شهروندان را مرتد مي خواند و مي کشاند، گاه هم محارب، گاه هم اشرار و...

و همان شهروندان البته و صد البته به بهترين نحو پي برده اند که سيستم ولايت مدارانه ولايت فقيه و دولتي که از درون آن شکل مي گيرد توان حل معضلات و مشکلات کوچک و بزرگ آنها را ندارد، سال ها پيش فهميده اند که سيستم حاکم غير دموکراتيک است، درک کرده اند که سيستم حاکم خيال می کند کاريزماتيک است.. .

پس اي آقا ! تازيانه به دريا زدن نه کار سختي است و نه کار بزرگي است و نه نياز به جشن و پايکوبي دارد.

مگر نه اينکه کتف مردم راسوراخ مي کنيد؟ مگر نه اينکه در مرام شما زنده به گور کردن محترم و عزيز است؟ مگر نه اينکه آقا محمد خان کرمان را به شهر کورها تبديل کرد؟ شما هم آرزوتان آن است که روزي ايران هم به کشور کورها و کرها تبديل شود.

بازگشت به خانه

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

بازگشت به خانه