بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

مهر   1387 ـ   سپتامبر  2008  

 

راز ماندگاری جنبش دانشجویی

مرتضی سیمیاری
 

جامعهء ایران در برزخ سنت و مدرنیته گرفتار است. این گرفتار شدن باعث گردیده كه در طول تاریخ جریان‌ها و گروه‌های تاثیرگذار دچار بدفهمی در تعیین موقعیت زمانی، جایگاه مكانی، ساختار تشكیل‌دهنده، استراتژی و عمل گردند. لذا در گذر زمان تجربیات مشابه و بعضا بدون ثمره را به جامعه وارد كرده‌اند. این جریان‌ها گاهی مقهور ایده‌های وارداتی شده‌اند و گاهی نیز دچار حركات انتحاری می‌گردند و در پس‌زمینه عملكرد آنها جز خشونت و انشعاب و انحلال عایده‌ای برای جامعه نداشته‌اند. برزخ سنت و مدرینته گاهی نیز بازیگران صحنه را، به سویی برده كه در سناریو و مرامنامه‌ شان دست برده و نحوهء عمل خود را به شكل نامطلوبی تغییر داده‌اند. این‌گونه تصور از نقش و عملكرد آنها باعث گردیده كه بالانس جامعه ایران بین روشنفكران و مجموعه طبقه متوسط دموكراسی آور جنبه سیاسی داشته باشد. بر همین روال است كه جنبش دانشجویی ایران با پذیرش نقش پیشتازی در مسیری قدم نهاده است كه هیچگاه برای آن تعریف نشده است. اینگونه پذیرفتن نقش‌های اجتماعی باعث گردیده كه تمامی احزاب و گروه‌ها و جنبش‌های پیشرو روی خط عدم كامیابی مستمر و خوشنامی مقطعی قرار بگیرند. زیرا پارادایم‌های خوشنامی در مواجهه با حوزهm عمومی دائما متغیر می‌باشد، اینگونه می‌شود كه برخی احزاب و جریان‌ها با وجود خسارت فراوانی كه دیده‌اند نه كامیاب بوده‌اند و نه در اذهان عمومی جایگاه محكم و موثری پیدا كرده‌اند.

خوشنامی منقطع جنبش دانشجویی

ساختار اجتماعی ایران در طول تاریخ تحت تاثیر سه عامل قبیله، مذهب و صنف بوده است كه در مقاطع مختلف ملیت با آنها پیوند خورده و باعث حفظ ساختار دولت گردیده است، با وقوع انقلاب صنعتی تعامل سه ضلع فوق تحت تاثیر تولید مولد همگون با حكومت‌های امنیتی گردیده است اینچنین تركیبی در تضاد با نحوه عمل دانشگاه‌ قرار می‌گیرد. دانشجو با داشتن استقلال مالی، شور جوانی و آرمان نمی‌تواند با این ساختار انعطاف پیدا كند لذا در درون خود روحیه مخالفت را پرورش می‌دهد اما در درون ایران چون دانشگاه ارتباط موثری با بافت اجتماعی پیدا نمی‌كند تعارض با قدرت در آن، رنگ و بوی موثرتری می‌گیرد. زیرا نمی‌تواند خواسته‌ها و نیازهای خود را در درون جامعه مطرح كند و به بهره‌برداری برساند. در درون ایران قدرت برای حفظ ثبات خود سنت را هم‌رای با خود می‌كند لذا كامیابی جنبش دانشجویی در همگونی با نیروی تولید مولد و نیروی نظامی مستقل نهادهای اجتماعی می‌باشد. این تركیب سه مزیت اساسی دارد اول آنكه سنت در عدم تعامل با روشنفكری و جریان‌های راهبردی اگر نسبت به حاكمیت شورش پیدا كند، به تغییرات اساسی و بنیادی می‌رسد، اما در ادامه همان نهادهای سنتی زمینه استبداد را فراهم می‌كنند. ولی تعامل بافت اجتماعی و طبقه متوسط حامل دموكراسی به این سیكل ناقص خط پایان می‌دهد. مزیت دوم آن است كه چنین تركیبی، زمینه ثروت و سازمان را برای طبقه متوسط فراهم می‌كند، تحلیل ساده برونشتاین بیان می‌كند كه شكل‌گیری طبقه متوسط در حد فاصل طیف سرمایه‌دار و بخش اجتماعی ماندگاری را برای طبقه متوسط فراهم می‌كند چنین ساختاری باعث می‌شود تعامل با دولت بدون براندازی و هزینه‌سازی زمینه دموكراسی در جامعه را پدید آورد بر این اساس جنبش دانشجویی ایران اگر در ادامه عملكرد سنتی خود پافشاری كند دائما در تقابل با دولت دچار هزینه‌سازی می‌گردد اما نتیجه‌ای حاصل آن نمی‌شود و این كنش و واكنش تنها خوشنامی مقطعی را حاصل‌كار جنبش دانشجویی در ایران می‌كند. مزیت سوم پیوند اجتماعی آن است كه راهكار مناسبی در دوره انفعال برای رسیدن به دوره دموكراسی می‌باشد.در واقع طرح مسئله اجتماعی برای جامعه منفعل و سرخورده از عملكردهای سیاسی آن را تبدیل به جامعه اثرگذار تولیدكننده می‌كند این جامعه می‌تواند نیروی لازم برای گردش ایده‌‌های متفاوت را در جامعه فراهم آورد.
 

تجربه كره‌جنوبی

دانشجویان كره با دیدگاه نخبه‌گرا علت سقوط حكومت ری، پارك چانگ هی و چان دون هوان بوده‌اند اما با این وجود نتوانسته بودند دموكراسی پایدار را در كره‌جنوبی فراهم آورند و در نهایت در طی پنج دوره متوالی برای ایجاد قانون اساسی دموكراتیك به تشكیل سازمان اتحادملی رسیدند؛ سازمانی كه سیاستمداران، مذهبی‌ها، كارگران و فقرا را به یكدیگر پیوند می‌داد.

دوره اول : در این دوران جنبش دانشجویی كره دوران ضعف خود را سپری می‌كرد و مجال تشكیل سازمان‌های گسترده در جریان دانشجویی گرفته می‌شد لذا اهداف دانشجویان در سیر انتزاع یا آرمان قرار می‌گرفت، به‌عنوان مثال دانشجویان بحث خودمختاری دانشگاه را مطرح می‌كردند در این دوران توسعه اقتصادی كره به سرمایه‌داری انحصاری وابسته بود لذا تحرك جنبش دانشجویی‌ها فاشیستی را جانشین كرد.

دوره دوم:در این دوره فدراسیون ملی انجمن‌ها تشكیل شد ضربه اساسی به این فدراسیون ملی اختلافات نظری ایدئولوژیك در مورد تحلیل‌های انتزاعی بود كه در دو گروه پرچم كه معتقد به مبارزات گام‌به‌گام قانونی و گروه ضدپرچم كه معتقد به تشكیل سازمان پیشتاز بود ایجاد شد.

دوره سوم:در این دوره اختلافات درونی حاصل از تفكر انتزاعی زمینه تشكیل نیروی پیشتاز را فراهم آورد كه نوع تفكرات آنها باعث جدایی مردم از آنها گردیده بود.

دوره چهارم:در این دوره برای حل مشكل عدم بازتاب عملكرد اجتماعی كمیته مبارزه ملی علیه امپریالیسم و فاشیسم ایجاد شد كه براندازی دولت فاشیستی در دستور كار این سازمان بود اما اختلافات در تعیین مرز توده‌ها باعث گردید دو گروه كمیته مبارزه دموكراتیك ملی كه سربازان، كارگران و دهقانان را توده می‌دانست و كمیته مبارزه علیه امپریالیسم كه فقط كارگران را توده می‌دانست تشكیل شود. با وجود چنین اختلافات انتزاعی حضور در عرصه اجتماعی بارزترین پیشرفت در جنبش بود. دانشجویان و فارغ‌التحصیلان وارد بخش صنفی گردیدند و با حضور فعالان صنفی در صحنه كار میزان فعالیت سیاسی را گسترش می‌دادند. تجربه كره نشان داد كه فعالیت‌های افراطی و خشونت‌طلب و انتزاعی و پیشتاز زمینه جدایی مردم از عملكرد دموكراتیك گردیده بود.

دوره پنجم: دانشجویان متوجه گردیدند فعالیت‌های چریكی و خشونت‌بار پیشتاز با اقبال كم مردمی روبه‌رو است لذا خواسته‌های دانشجویی جنبه صنفی پیدا كرد نقش سازمان پیشرو و ایدئولوژیك كمرنگ شد و بار حمایت مردمی گسترش پیدا كرد. اما میزان انتقادات براندازان از جنبش دانشجویی بیشتر شده تجربه ایدئولوژی‌های رادیكال باعث شده بود كه گروه‌ها در عرصه روشنفكری خوشنامی پیدا كنند اما كامیابی موثری نداشته باشند زیرا استراتژی موثر و تاكتیك سازنده را نتوانسته بودند تعیین كنند.
 

تجربه جنبش دانشجویی در انتزاع و آرمان

تجربه انجمن‌های اسلامی نشان می‌دهد كه با آرمانی شدن به اختلافات بر سر نحوه عملكرد می‌رسند. مسئله اساسی آن است كه آرمان داشتن باعث می‌شود افراد ایرادگیر شوند البته اگرچه آرمان پرهزینه است اما چون وارد فاز اجرا نمی‌شود پس كم‌دردسر است. در واقع اتمسفر جریان روشنفكری در ایران حاشیه را به متن ترجیح می‌دهد. ایده‌آلیست‌های ایران در تراژدی تبدیل ایده‌آل به ایده همواره سرگردان هستند و آینده نامشخص و هدف نهایی متعالی دارند اما انتزاع‌گرایان همواره در راه رسیدن به اهداف فاجعه می‌سازند در سال 51 تا 54 تسویه و تغییر مانیفست سازمان مجاهدین ناشی از ایجاد مسیرهای راهبردی انتزاعی در درون انفرادی‌های اوین بوده است. آرمان نیازمند تاكتیك برای رسیدن به اهداف و انتزاع نیازمند استراتژی مشخص و واحد در اجرا می‌باشد، انتزاع‌گرایان در طول تاریخ ایران در حد فاصل لیبرالیسم و سوسیالیسم در رسیدن به دموكراسی در ایران مانده‌اند. لذا كلی‌نگر شده و به باید و نباید تغییر استراتژی رسیده‌اند. محصول فكری انتزاع‌گرایان فاقد بازده می‌باشد لذا زود از بین می‌رود و محصول فكری آرمان‌گرایان بدون مصرف می‌باشد. این نحوه عمل‌گرایی ‌آنها باعث شده كه این جریان‌ها بعد از خروج از دانشگاه بی‌اثر شوند لذا دوره فعالیت سیاسی آنها محدود می‌شود آنها رغبتی برای حضور در نهادهای مدنی را ندارند و همواره مایل به قدرت هستند و چون فاقد سازمان استراتژی و ثروت مبلغ می‌باشند زودفرسوده می‌شوند و جامعه ما نیروی صادق پرانرژی و موثر خود را به راحتی از دست می‌دهد. پیوند دانشگاه و روشنفكری با بخش اجتماعی هر دو جریان را سرحال می‌كند اجتماع را تحرك می‌دهد و روشنفكری را تاثیرگذار می‌كند. راهكار چنین پیوندی تعریف گفتمان مشترك بین این دو بخش می‌باشد؛ گفتمانی كه دانشگاه را در حد فاصل بین بخش روشنفكری و اجتماعی قرار دهد. این ساختار نباید حالت خطی شكننده به خود بگیرد بلكه باید ارتباطی لایه‌به‌لایه خارج از تجربه ماركسیستی بین اجتماع دانشگاه و روشنفكری ایجاد شود این تجربه از سوی امام صادق تجربه‌ای موفقیت‌آمیز بوده است. خروج از حاكمیت به حركت در مسیر جامعه مدنی و تاسیس كانون وكلا كه كار دفاع از اصناف و مردم را در مقابل حاكمیت داشت پایه‌گذار مكتبی گردید كه بعد از فاصله چند قرن نیازمند بازخوانی آن می‌باشیم در حالی كه تجربه سربداران و چریك‌های فدایی خلق تجربه پرفرازونشیب سرشار از آرمان صداقت عشق ولی فاقد ثمره بوده است.
 

جنبش دانشجویی حوزه مطالبات

تجربه چهار ساله حضورم در انجمن‌های اسلامی و دفتر تحكیم وحدت نشان می‌دهد مطالبات حوزه دانشگاه صنفی می‌باشد البته باید گفت: بین حوزه‌ دانشگاه و جنبش دانشجویی تمایز وجود دارد، جنبش دانشجویی ایران دفتر تحكیم وحدت در شعارهایی كه می‌دهد رونمایی اجتماعی دارد ولی ماهیت این شعارها كاملا سیاسی است. در واقع تجربه دیده‌بانی جامعه مدنی به تقویت آن ختم نمی‌شود بلكه با یك‌سری مبارزات گسترده همسویی پیدا می‌كند كه نمونه آن در سه دوره اول ارتقای جنبش دانشجویی كره جنبش دانشجویی تركیه و كشورهای جهان سوم نیز موجود بوده است. در سایه جامعه مدنی فضای هیجانی با شعارهای روزمره شناور ایجاد می‌شود كه با فشار امنیتی دوران فعالیت سیاسی را كاهش می‌دهد. نكته مهم آن است كه تا زمانی كه نسیم ثبات سیاسی فراهم نشود بایستی كه مطالبات صنفی اجتماعی بارزتر گردد. لذا نقطه ثقل فعالیت دانشجویی در ایجاد دولت دموكراتیك در مفاهیم صنفی و اجتماعی باید نمایان شود. امروز دیگر نمی‌توان نقش كلی انتزاعی یا آرمانی برای جامعه كشید زیرا الگو‌های اخلاقی و معیشت از اهمیت بالایی برخوردار است. البته تجربه نشان می‌دهد میل به انتزاع یا آرمان زمینه سركوب را فراهم می‌كند و سركوب هم شانس انتخاب سیاسی را بر دانشجویان بالاتر می‌برد لذا راهبرد دموكراسی كمرنگ‌تر می‌شود و سیكل ناقص از آرمان به سركوب ایجاد می‌گردد. این نكته كلیدی باید همواره مورد توجه قرار بگیرد كه جنبش آوانگارد نمی‌تواند رهبر بدنه اجتماعی خود شود زیرا هیچگاه مشخص نیست كه بدنه بتواند رفتار رهبران را تحمل كند. این صورت مسئله باعث می‌شود كه به راحتی متوجه شویم كه چرا برخی احزاب شورای مركزی مادام‌العمر دارند.
 

جنبش دانشجویی و رهبری جنبش اجتماعی

احساس رهبری جنبش اجتماعی توسط جنبش دانشجویی در اثر نقش بیشتر اجتماعی آن می‌باشد، این بدفهمی در اثر دو دیدگاه ایجاد شده است. اینكه عده‌ای در سیكل ناقص حضور در ساختار قدرت سعی كرده‌اند با انتقال بار هزینه‌پردازی، نقش پیشتازی را به این جریان القا كنند و دیدگاه دوم نقش پراتیك جنبش دانشجویی می‌باشد، نكته مهم آن است كه، سه بحران مهم جنبش دانشجویی یعنی بحران هویت، بحران استراتژی و بحران اثربخشی با پذیرش چنین نقشی بیشتر رنگ پیدا می‌كند. جنبش اجتماعی اگر گرایش اجتماعی پیدا كند، اما در اتخاذ راهبرد به نفع اجتماعی عمل نكند، دچار توهم در ارائه راهكار می‌گردد.
 

جنبش اجتماعی و تجربه تحقق دموكراسی در خارج از چارچوب قدرت

معضل دموكراسی در جامعه ما همیشه پابرجاست، اگر جریانی بخواهد در مقابل قدرت قرار بگیرد نیازمند آن است كه، سازمان و ثروت را كنار ایدئولوژی و تاكتیك قرار دهد. طبقه متوسط ایران فاقد چنین فاكتورهایی می‌باشد. لذا قدرت‌هایی كه مقابل این طبقه حامل دموكراسی قرار می‌گیرد قدرت فراوانی دارد لذا قانونی رفتار نمی‌كند. و به سمت شبه مدرن مایل می‌شود و دولت رانتیر با ضریب امنیتی بالا را فربه می‌كند. در چنین شرایطی ورود به قدرت توسط روشنفكران و دانشجویان معادله‌ای می‌سازد كه طرف بازنده آن، از پیش مشخص می‌باشد. اما چون در ایران ترس از تغییر موضع وجود دارد همواره در دو سر طیف ورود به قدرت یا براندازی آن نوسان می‌كند بدون توجه به گزینه سوم كه می‌توان خارج از دولت با فشار نهادهای مدنی ساختار و ضابطه‌های دولت را قانونمند كرد. اما عملكرد مواجه با قدرت به تشكیل دولت قانونمند ضربه می‌زند زیرا خاصیت ارگانیك در تشكیل یك دولت قانونمند كه توسط نهادهای مدنی كنترل می‌شود را بی‌ثبات می‌كند.
 

بزنگاه تاریخی برای تقویت جامعه مدنی

یكی از نقاط پراشتباه جریان دموكراسی‌خواه در ایران آن است كه به جای قرار گرفتن در بستر اجتماعی در مصدر سهم‌خواهی از دولت خود را تقویت می‌كند. تجربه ناكام امیركبیر، مصدق و مهندس بازرگان برای اصلاح از درون چارچوب باید این فرصت را بدهد كه به گزینه تقویت حوزه عمومی برسیم. در دوره انفعال اجتماعی ضرباهنگ روشنفكری خاصیت تخریبی دارد، امیرپرویز پویان در جزوه رد تئوری بقا به توجیه نیروی آوانگارد برای آگاهی توده‌ها می‌رسد كه حاصل آن می‌شود كه عملا فدائیان در دوره‌ای كه نیازمند حضور در بستر اجتماعی بودند در زندان به مجادله بر سر سیر تحولات تاریخی برسند در حالی كه در همان دوران علی شریعتی از تغییر فرهنگی و ایجاد گفتمان اجتماعی دفاع می‌كند و براساس پارادایم‌های دوره اول و دوم روشنفكری به نوسازی می‌پردازد و عملا این گفتمان بر دل مردم می‌نشیند چنین تجربیاتی باعث می‌شود كه دوره انفعال باعث غافلگیری جریان روشنفكری نشود. روشنفكران ایران معمولا معتقد به این جمله می‌باشند كه مردم ایران به ‌شدت غافلگیركننده عمل می‌كنند چنین تصوری ناشی از عدم آگاهی از بافت اجتماعی مردم می‌باشد در واقع جدایی و ایجاد شكاف عمیق بین روشنفكری و جریان اجتماعی باعث می‌گردد بستر عینی‌گرایی جای خود را به توهم پیشتازی بدهد نكته جالب‌تر آن است كه مواجهه با قدرت برای جریان روشنفكری آن را در سیكل استبداد به دوران نیم‌بند دموكراتیك گرفتار می‌كند. در واقع حاكمیت برای حل مسئله حضور رقیب در میدان رقابت دولت فراگیر سیال را به عنوان رقیب با این جریان وارد عرصه می‌كند كه نمونه آن توسعه حزب دموكرات قوام در مقابل دولت ملی دكتر مصدق و حزب رستاخیز می‌باشد. حزب رستاخیز در جزوه فلسفه انقلاب ایران از ماهیت ریشه‌كن شدن طبقه در ایران می‌گوید در واقع برای حذف جریان دموكراسی‌خواه مستقل از قدرت احزابی با رونمایی مردم سالار مبارزه سهمگینی را علیه طبقه متوسط در ایران آغاز می‌كند. در واقع چنین دولت‌هایی راست نظامی‌گرا را انعطاف و سیالیت می‌دهند تا در بزنگاه‌هایی كه پروژه حضور در قدرت برای روشنفكران مطرح است اینچنین دولت‌هایی زمینه سركوب را فراهم آورد و جریان روشنفكری نیز با تز جدایی از بستر اجتماعی و پیوند خوردن با بخش‌های غیرشفاف سیاسی به این جریان كمك فراوانی می‌كند و خود را نیز در مرحله حذف شدن و نوسان استبداد و شبه‌مدرن قرار می‌دهندامید است این طرح مسئله زمینه مباحثات بیشتررا از سوی فعالان فعلی و پیشین و نیز دانشجوییان و روشن فکران این مرز و بوم بر انگیزاند.

https://newsecul.ipower.com/

برگرفته از سايت «ادوار نيوز»:

http://www.advarnews.us/article/7981.aspx

بازگشت به خانه

 

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630