از چاه جمکران تا تونل «سرن» و آن نور کذائی
شاهین فاطمی
در سراسر تاریخ ایران هرگز نسلی چون امروز در این درجه تضاد با دنیای روز نزیسته است. دلایل تشدید این تضاد آشکار است. از سویی هرگز در تاریخ زندگی بشریت، علم و تکنولوژی همانند سی سال گذشته جهش نکرده است؛ از سوی دیگر، دقیقاً طی این سی سال جامعه، علم، سیاست و جهانبینی حاکم بر کشور ما بیش از یکصد سال به عقب برگشته است. در حالی که این واقعیت از روز روشنتر است، انطباق تاریخ و نوع حوادث متضاد در ایران و جهان باعث میشود عمق فاجعه برای ناظران آسانتر قابل فهم شود.
در دو گوشۀ دنیا، در زمان واحد، دو حرکت در دو جهت مخالف در شرف تکوین است. یکی در اعماق آسمانها و قلب اتمسفر در جستجوی اکتشافات جدید برای بهبود زندگی مردم و دیگری در آن دیگر گوشۀ جهان، با استفاده از همه امکانات مدرن برای سوق دادن مملکت و مردم به اعماق چاه جمکران در جستجوی امام زمان.
هفتۀ پیش، دستگاه دهمیلیارد دلاری آزمایش انفجار بزرگ برای ردیابی تئوری معروف Big Bang در مورد پیدایش زمین و کائنات در نزدیکی مرز فرانسه و سویس آغاز به کار کرد. دانشمندان علم فیزیک که از هشتاد کشور گوناگون در این آزمایش مشارکت دارند معتقدند که جهان هستی در حدود پانزده میلیارد سال پیش با پدیده بیگ بنگ یا انفجار بزرگ پا به عرصۀ وجود نهاده است و آنگاه پس از چندهزارم ثانیه ستارگان ثابت و سیار پدید آمدهاند و سرانجام با گسترش کهکشان، کره زمین ایجاد شده است. اما همه این مطالب هنوز فرضیات است. انجام موفقیتآمیز این آزمایش ممکن است درستی یا نادرستی این فرضیه را بهثبوت برساند. نحوۀ استفاده از این تأسیسات و تونل بیست و هفت کیلومتری را برای افراد غیر متخصص چنین توضیح میدهند: با کمک ماشینهای تعبیهشده در این تونل بهتدریج شعاعهای حاوی ذرات پروتن (از هستۀ اتم) با سرعت نزدیک به سرعت نور از دو انتهای این تونل بر یکدیگر تابیده خواهد شد. در نتیجه برخورد بین این دو اشعه، انتظار میرود حرارتی ایجاد شود که مقدار آن تا هزار میلیارد درجه سانتیگراد تخمین زده شده است. حرارت ناشی از این برخورد که بر اثر بههم کوبیده شدن اشعههای پروتن ایجاد شده است به ایجاد نقطۀ سیاهی میانجامد که دارای غلظت فوقالعاده است. بهعلت این غلظت استثنائی، نیروی جاذبهای ایجاد میشود که در نتیجه آن همه چیز در محیط اطراف نقطۀ سیاه به درون آن بلعیده و جذب خواهد شد و این همان سیاهچال معروف است که در تئوری رایج دانشمندان فیزیک زمین Geophisics از آن گفتگو شده است. البته سیاهچال ایجاد شده در این آزمایش، هم از نظر حجم و هم از نظر مدت زمان آنقدر ناچیز و کوتاه است که تضمین دادهاند خطری ایجاد نکند.
با این وجود، تعدادی از دانشمندان معترض، معتقدند که این آزمایش خطرناک است و احتمال دارد سرانجام همه کره زمین را ببلعد! دامنۀ این ترس آنقدر بالا گرفته است که آنها در دادگاههای آلمان و آلاسکا با طرح شکایت، خواستار پیشگیری از این آزمایش شدهاند. از سوی دیگر، اکثر دانشمندان معتقدند که کشفیات ناشی از تجربۀ این ماشین هیولا میتواند به گشودن راههای تازه در جهت دست یافتن به منابع بیکران انرژی منجر شود. از این رو، در کنار انگیزۀ کنجکاوی بشر برای دست یافتن به اسرار کائنات، دستیابی به منابع بیانتهای انرژی نیز ازجمله دلائل انجام این آزمایش است. در مورد امکان دستیابی به منابع جدید انرژی، تذکر این نکته لازم است که تاکنون بشر توانسته است با شکستن اتم، به انرژی هستهای دست پیدا کند.
آنچه این آزمایش در جستجوی آن است برعکس شکستن اتم که fission نام دارد، در پی وصل کردن اجزای اتم یا fussion است. این همان فعل و انفعالی است که پیوسته در خورشید به وقوع میپیوندد و همۀ نور و انرژی جهان را تأمین میکند. اگر روزی بشر بتواند موفق به تکرار این فعل و انفعال در روی زمین بشود مسألۀ انرژی و کمبود آن برای همیشه حل شده است.
مؤسسهای که مسؤولیت انجام این آزمایش را دارد مرکز اروپایی تحقیقات هستهای خوانده میشود که مخفف آن به زبان فرانسه CERN است. این مرکز تا کنون علاوه بر انجام این آزمایش، دو خدمت بزرگ هم به علم و صنعت IT یا Information Technology کرده است.
اولین خدمت آن کشف استفاده از World Wide Web یعنی همان W.W.W. است که شما برای استفاده از اینترنت به آن نیازمند هستید. این اکتشاف زمانی انجام گرفت که یکی از متخصصان جوان انگلیسی مرکز CERN بهنام Tim Bernes Lee برای مکالمه با دیگر دانشمندان از طریق اینترنت به کشف متد W.W.W. نائل آمد.
دومین خدمت به بشریت ناشی از این آزمایش که آن هم از نتایج زحمات دانشمندان CERN است، متصل کردن یکصد و شصت کامپیوتر بسیار بزرگ در سراسر دنیا برای بهرهبرداری از میلیاردها میلیارد اطلاعاتی است که هر لحظه از این آزمایش حاصل میشود. از آنجا که هیچ کامپیوتری با چنین ظرفیتی نه وجود دارد و نه امکانپذیر است، آنها توانستهاند همۀ این یکصد و شصت سوپرکامپیوتر را آنچنان به هم متصل کنند که همه با هم مانند یک کامپیوتر بسیار بسیار بزرگ به بررسی این دادهها بپردازند. اهمیت این کار از آنجا ناشی میشود که تا کنون کسی نتوانسته بود به چنین پیشرفت بزرگی دست یابد.
در عین حال، در آن سوی جهان، ملت را با چاه جمکران و مسأله ظهور و معجزههای امام زمان سرگرم کردهاند و رئیس جمهور مملکت با کمال پررویی در دفاع از مهملات خود میگوید: کسانی که دیگر حتی هالۀ نور را هم نمیبینند، خداوند را از محاسبات سیاسی خود کنار گذاردهاند. وی نهتنها از اظهارات عوامفریبانه و شرمآور خود طلب پوزش نمیکند بلکه در مقام دفاع از ادعاهایی همانند هالۀ نوری که وی را هنگام ایراد سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل در بر گرفت و یا نقش امام زمان در موفقیت سخنرانی او در دانشگاه کلمبیا، برآمده است.
او در دفاعیهای که از خود در تارنمای اختصاصیاش انتشار داده است چنین مینویسد: دو فرهنگ سیاسی وجود دارد؛ یکی سیاستمدار و دیگری حقیقتمدار. او خودش و آیتالله خمینی را حقیقتمدار میداند: یک سو سیاستمداران بوده و خواهند بود که تنها بر مدار سیاست و قدرت و چرتکهاندازیهای عادی و مادی تحلیل میکنند و تصمیم میگیرند. آنان هیچوقت و هیچگاه دست خدا و مدیریت الهی را نمیبینند و هرگز، حتی هالهای از نور عنایت خدا را که در عصر خمینی عزیز بر این ملت باریدن گرفت، مشاهده نمیکنند.
بهنوشتۀ وی، این گروه از سیاستمداران واقعگرا منکر تدبیر الهی و دست غیب خدا در عرصۀ انقلابند و درست مثل ماتریالیستهای عالم، حضور خدا و حجت خدا را در تحولات عالم و سیر تاریخ بشر انکار میکنند و ای کاش فقط انکار میکردند، به مسخره میگیرند و نیشخند میزنند.
احمدینژاد گروه دیگر سیاستمداران را حقیقتمدار نامیده و خودش و خمینی را ازجمله این نوع سیاستمداران حقیقتمدار معرفی میکند. وی سرانجام در وبلاگش نتیجه میگیرد: هرچه هم قسیالقلب باشیم، نمیتوانیم هالههای نور خدا را منکر شویم. هرکس نمیبیند به کوری خود اعتراف کرده است. معلوم نیست آیا آقای احمدینژاد هرگز داستان لباس امپراتور را خوانده است یا کسی برایش تعریف کرده است؟
در همان دنیایی که دانشمندان برای دستیابی به آخرین اسرار طبیعت عمر خود را سپری میکنند در میهن ما مردی رئیس جمهور است که به طور یقین یا دیوانه است یا احمق و در هر دو صورت ملت ایران بازنده است. درد ما ناشی از حماقت و یا جنون احمدینژاد نیست. اشکال کار در آنجاست که این حکومت با تحویل دادن این نوع اراجیف، در این عصر و زمانه، توانسته است سی سال در قدرت باقی بماند. هرچند هم ما نیروی سرکوبگر نظام را مهم و مؤثر تصور کنیم باز یک سؤال اساسی باقی میماند و آن مربوط میشود به مردم ایران و فرهنگ حاکم بر این جامعه. درد ما احتمالا از فاجعۀ جمهوری اسلامی و احمدینژاد عمیقتر است و بخشی از گناه اسیر جهل و نادانی ماندن این ملت بر گردن حکومتهای پیش از جمهوری اسلامی است. قصور آنها در توسعۀ فرهنگ مدرن و علم و دانش در میان تودۀ مردم، به جمهوری اسلامی این امکان را داده است که از آب گلآلود ماهی بگیرد.
پاریس، 11 سپتامبر 2008 ـ كيهان لندن
برگرفته از سايت اطلاعات:
http://ettelaat.net/08-september/news.asp?id=31885&=Iran
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |