نگاهی به اهداف اساسی تجدد خواهی در ایران در دو قرن گذشته
متن سخنرانی(*)
حسن مکارمی
hassan.makaremi@haras-nationaux.fr
ز عمر برخورد آنکس که در همه کاری نخست بنگرد، آنگه طریق آن گیرد
(حافظ : قصیده شمارۀ ٣)
١ـ خلاصه رسمی طرح مطالعاتی
اهداف راهبردی در دستیابی به تجدّد در ایران از دیروز تا امروز
اروپائیان در سده های پیش از هجدهم از امکانات فرآهم آمده در دوران انقلاب صنعتی: تسهیلات تردد و امنیت، گسترش روابط فرهنگی، پیشرفت دانش و شناخت آدمی از پیرامون خود، سود جستند. اینان در طول بحثهای طولانی مستقیم و غیر مستقیم و از راه ارتباط نخبگان خویش "اهداف راهبردی" جامعه ای نوین را پخته کرده و آنها را در قالب اعلامیه حقوق بشر، اصول لائیسیته، جدائی دین از حکومت، پرنقش ساختن نقش رسانه ها ... متبلور ساختند. و متفکرین، روشنفکران، صاحبان قلم با سودجوئی از فضای آزادی قلم این مفاهیم را به اعماق جامعه بردند و آنها را همه گیر کردند.
طی قرون نوزده و بیست، این اهداف راهبردی پخته شده شناخته شده و پذیرفته شده سرمشق کارکِرد این جوامع قرار گرفتند و بر اساس آنها "ابزارهای کاربردی" برای رسیدن به اهداف فوق بتدریج، اختراع شده، امتحان شده و عمومیّت یافتند : چون نمادهای قانون اساسی، مجالس قانونگزاری در سطوح ملی و محلّی، رفراندم، سندیکاها، قانونی ساختنِ انجمن ها و احزاب.
جوامع دیگر بتدریج با این تحوّل بزرگ آشنا شدند و هرکدام بر پایۀ گذشته و موقعیّت خویش در مقابل آن موضع گرفتند. ایرانیان از راه مستقیم شناختِ فرهنگِ فرنگ (فرانسه) یا غیر مستقیم قفقاز، هند، مصر و ترکیه با دنیای تازه آشنا شدند. حاصل این آشنائی تدریجی، در حرکت پای گیر نظام مشروطۀ سلطنتی از ١٩٠٦، قانون اساسی متمم ان متبلور شد. پس از این تاریخ، با فراز و نشیب هائی حرکت مدرنیزه شدن ایران ادامه یافت، اگر چه سرعت، مسیر، کیفیت و کمیّت آن تغییر یافت.
در طی این مدت (مراحل آشنائی، بکارگیری، همه گیر شدن) اندیشمندان و نمایندگان تفکرات و جهان بینی های گوناگون ایرانی تلاش در "مدرنیزه" کردن این برخوردها کردند. مردم نیز در مقابل جنبه های عملی این برخورد، خواسته های خویش را چه در زندگی هر روزه و چه از طریق حضور مستقیم یا غیر مستقیم خویش بیان داشتند. در این میان تفکّر در اهداف راهبردی حرکت به سوی تجدّد به گونه ای به رونوشت برداری از ابزارهای سیاسی، اقتصادی، فنّی ... از غرب منتهی شد. اهداف راهبردی حرکت غرب نه حلاجی شد، نه درک شد و نه با موقعیّت و وضعیّت ما تطبیق داده شد.
حاصل آنکه در طی دو سده تلاش، در کش و قوس بالا و پائین رفتن ها و از طریق چند حرکت متبلور، (انقلاب مشروطیت، جنبش ملی شدن نفت، قیام بهمن ١٩٧٩)، جامعۀ ایران نتوانست مسیر مشخص و بالارونده ای را از تجربه های خویش نشان دهد. در یک نگاه سریع ترازنامۀ این حرکت بهیچ وجه پاسخگوی آنهمه تلاش نیست.
چرائی این ترازنامۀ شوربختانه؛ نه چندان مثبت را می توان در فراموشی اصل مهم حرکات اجتماعی دانست : تفکر، اختراع و همه گیر کردن "اهداف راهبردی تجدد" برای جامعه ایران
تلاش ما
برآنست که از طریق بررسی اندیشه های متفکرین و حرکات و رفتارهای اجتماعی، سیاسی،
اقتصادی، فرهنگی ... در طی این دوران، ترازنامه ای از حضور "اهداف راهبردی تجدّد در
ایران" نشان دهیم. این ترازنامه را با همتای غربی مقایسه کنیم، تا بتوان بطور اجمال
طرحی برای چگونگی تهیّه و همه گیر کردن "اهداف راهبردی" برای ایران امروز را مطرح
کنیم.
٢ـ چگونگی این سؤال ـ چه هر تحقیق با سؤالی آغاز
میگردد ـ ب
چگونه است که مردمان سرزمین ایران که در سال ١٩٠٦ توانستند فرمان مشروطیت را به امضاء برسانند و یکی از اولین مجالس قانونگزاری جهان را در خارج از دنیای صنعتی برپا دارند (پیش از روسیه، پیش از چین، پیش از کلیه کشورهای اسلامی، هند، کشورهای آفریقائی) و اصل تفکیک سه قوّه را عملاً در قانون اساسی گنجانده و قدرت اجرائی دولت را از نماد سلطنت و قوّه قضائی را از نماد روحانیت جدا سازند، مطبوعات را به رکن چهارم مشروطیت تبدیل کنند، دولت را در مقابل مجلس پاسخ گو سازند، بیکباره در قانون اساسی ١٩٧٩، عملاً و بطور کلی همه دست آوردهای خود را از دست دادند. و قانون اساسی دوّم در ایران، در تحت پوشش کامل "ولایت مطلقه فقیه"قرار گرفت. بگونه ای که انتخاب ریاست قوه قضائیه، فرماندهان امنیّتی و نظامی به گونه ای مستقیم و انتخاب کلیه دست اندرکاران دیگر، با واستگی شورای نگهبان عملاً در دستان ولیّ فقیه متمرکز گشت.
طرح این پرسش که بی گمان ذهن بسیاری از مردم فرهیخته را بخود مشغول داشته است، نه به این گونه و به شکلی مستقیم، بلکه در قالب طرحها و مطالعات گوناگون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
روشی که در
این طرح مطالعاتی مورد نظر ماست، بیشتر نگاهی است به چگونگی شکل گیری اهداف تجدّد
در ایران در دو قرن گذشته، از ابتدای آشنائی ایرانیان با اروپا تا سال ١٩٧٩.
آگاهی لازم را به ابعاد مهم این پرسش داریم، لیک در مدلیزه ساختن یک پدیده بعمد،
تعداد ابعاد را کم می کنیم تا بتوانیم به نتایج نسبی و موقتی برسیم و بهتر بنگریم.
بی شک می بایست نتیجه این بررسی را با توجه به ابعاد دیگر مطالعه و بررسی، به قالب
نسبیت خویش بازگرداند. این ابعاد بطور بسیار خلاصه چنین اند:
- اقتصادی:
. تولید
. مالی
. ساختاری
. تجارت
- سیاست بین المللی، منطقه ای، ملی
- فرهنگی:
. سنت
. مذهب
. تعلیم و تربیت
- "روانی – اجتماعی" : پرخاشگری اجتماعی – تولید و قدرت روانی
- سازماندهی – تولیدی
- ساختار جمعیتی و سیر آن
- رشد صنعتی و فن آوری در جهان و در منطقه
در این بررسی و با محدود کردن دامنه و بعد و عمق این پرسش وسیع چند نکته را در نظر داریم :
١ـ شروع بیداری ایرانیان را حدود سالهای ١٨٠٠ با اولین جنگهای ایران و روسیه قرار می دهیم.
٢ـ مطالعه خود را به ١٩٧٩ و تصویب قانون اساسی دوم ختم میکنیم.
٣ـ به اهداف عمده، objectifs stratégiques می پردازیم و از ورود به جزئیات می پرهیزیم. چون نگاهی از دور به تغییرات بیش از ١٥٠ سال.
٤ـ در این بررسی و برای مشاهدۀ دقیق تر، اهداف عمدۀ تجدّد، سمت و سو و به عمل کشیده شدن آنها، تلاش داریم که از ورود به تفسیر و تعبیر و قضاوت دربارۀ تغییرات سیاسی، نقش افراد، احزاب، گروهها، اوضاع و تغییرات عمده منطقه ای و جهانی خود داری کنیم. گرچه بخوبی واقفیم که همه این عوامل نقش های اساسی در چگونگی شکل گیری تاریخ ما و تاریخ جهان داشته اند.
اما از آنجا که روابط پیچیده و بیشمار همۀ این عوامل نمیتواند، در یک تحقیق جای بگیرد و هرکدام نیازمند مطالعات گوناگون و فراتر دیگری است، تنها در روش ما و در مطالعۀ ما سیر تحول این اهداف مشاهده میگردند. چون مطالعه در اهداف عمدۀ کارخانۀ تولید اتوموبیل طی یک قرن، بی گمان در تولید اتوموبیل های گوناگون در طی یک قرن کارگران، مهندسان، مدیران و نیروهای متخصص انسانی نقش اساسی را بازی کرده و شرایط زندگی و تاریخ منطقه در کار روزانه آنان تأثیر داشته است. بی گمان حرکات عمده سیاسی، اقتصادی، اختراعات و اکتشافات، پیشرفت علم و فن پردازی، در شکل گیری مدل های گوناگون اتوموبیل مؤثر بوده اند. بی گمان بالا و پائین زندگی زمامداران، مشکلات اقتصادی، بحران های بازار و بالا و پائین رفتن ارزش نفت و انرژی، ... در تولید نقش اساسی داشته است ولی ورای همه این متغیّرها و جدا از همه این عوامل، می توان به سیر تغییر محصولی این کارخانه که همان اتوموبیل است پرداخت و به آنها نگاهی از دید اهداف راه بردی انداخته و مثلاً این سؤال را پاسخ داد که چگونه کارخانه ای که هدف اولیه اش ساختن اتوموبیل برای خانواده های متوسط بوده است، در یک قرن بعد تنها اتوموبیل های گران قیمت تولید می کند و بیشتر به تولید اتوموبیل پاکیزه می پردازد.
به گونه ای دیگر در بررسی ما، اهداف راه بروی تجدّد چون محصول تولیدی همان کارخانه و جامعۀ ایران چون کارخانه فرض شده اند. این نگاه تنها می تواند ما را متوجه فرایند تازه ای کند، که از آن پرسشهای اساسی تر در زمینه های جامعه شناختی، روان شناسی اجتماعی، اقتصادی، توسعه، توسعه فرهنگی و اقتصادی بیرون آید.
تذکر این نکته پیش از شروع ارائه بحث بسیار مهم است که دوستان برای ساعتی، خود را مقید به این کنند که قضاوتها و علائق و تفسیرها و تعبیرهای خود را در زمینه های سیاسی و ایدئولوژیکی به حالت خواب موقت درآورند و پس از نتیجه گیری این بحث اگر آن را مفید یافتند، به نقد دقیق بینش پر ارزش خود بکشانند و همگان را مستفیذ کنند.
به گونه ای
دیگر روش ما چون معماری است که به یک بنای تاریخی می نگرد. برای درک چرائی انتخاب
ها در برپائی یک بنای تاریخی از تمامی داده های ممکن سود می جوئیم. نقشه های
گوناکون بنای تاریخی را تهیّه میکنیم، کاربردها و کارکردها را دوباره بررسی می
کنیم. با توجه به موقعیّت زمان و مکان و داده های فنی، نیازها و امکانات تلاش می
کنیم اهداف اساسی از ساخته شدن بنا، اهداف کاربردی، شاخص های موفقیّت و یا عدم
موفقیّت چگونگی اجرای بنا، مشکلات احتمالی و خطاهای ممکن را بیرون آورده و از این
راه، از گذشته چراغی برای راه آینده بسازیم.
٣ـ تعریف تجدّد (modernity-
modernité - گرفتاری طولانی تولید می کند که مشکل می
توان از چنگ آن خلاص شد).
• آیا تجدّد رونوشت مطابق اصل جوامع اروپائی – آمریکائی است چنانکه : ما باید از
نوک پا تا فرق سر فرنگی شویم. این تجدّد معادل مفاهیم westernalization,
occidentalisation است.
- آیا تجدّد، اصول بنیائی لائیسیته، سکولاریسم، جدائی دین از دولت است؟ میدانیم که
این تعریف کافی نیست چه در بسیاری از جوامع اصولاً دین در جامعه نقش کمرنگی دارد و
بهرحال بشکل طبیعی از دولت جداست.
- آیا تجدّد، توسعه افتصادی و گسترش فرهنگی، رفاه فردی است که آنها را با واحدهای
اندازه گیری می توان سنجید و امروز خوشبختانه شاخص های فراوانی چه بوسیله سازمانهای
بین المللی، بویژه سازمان ملل و یا بانک های بین المللی یا سازمانهای غیر دولتی
وجود دارد که کم و بیش موقعیّت جوامع را از این نظر چه با خود آن جوامع در طول زمان
و چه مقایسه بین جوامع روشن می کند.
- آیا تجدّد، اجرای هر چه بیشتر و بنیانی اعلامیه جهانی حقوق بشر است؟ در این پرسش
نیز ابعاد گوناگون این اعلامیه نمیتوانند برای همه جوامع از اهمیّت یکسانی برخوردار
باشند و جنبه نسبی اجرای مفّاد گوناگون این اعلامیه در جوامع گوناگون و اعصار مختلف
نمیتواند از یک اهمیّت برخوردار باشد.
- آیا تجدّد، نمادینه شدن "دولت – ملت" در یک فضای جغرافیائی فرهنگی است، با برسمیت
شناختن شهروند با حقوق ویژه و الزامات ویژه.
باز هم برای
ساده تر کردن بحث و سرعت بخشیدن به آن در مطالعه خود تعریف قابل لمس و قابل اندازه
گیری زیر را پیشنهاد می کنیم :
• حضور دولت – ملت با مرزهای شناخته شده و امن شناخت شهروند و حقوق اولیه او.
- حداقل سلامتی جسمی و روانی
- حداقل دسترسی به فرهنگ و آموزش
- حداقل پوشش و غذا و مسکن
- حداقل رعایت ارزشهای فرهنگی و شیوۀ زندگی
- حداقل عدالت و داوری مستقل و بی طرف در رابطه بین شهروندان، شهروندان و دولت
یکی از تعاریف رایج "مدرنیته" در دنیای شرکتهای خصوصی و علم سازماندهی و بازاریابی، همان تعریف بسیار ساده و قابل لمس: مدرن یعنی آنچه که "مُد" است و آنچه که مردم بدنبال آن می روند. آنچه که تازگی دارد و مورد استقبال قرار می گیرد، جای خویش را باز کرده است. اگر بپذیریم که امروزه مردم جهان، آرزوی زندگی مرفّه، سلامتی نسبی، استفاده از آب لوله کشی، برق، امکانات آموزشی و تفریحی، در فضای امن، با امکان دسترسی به رشد اقتصادی – اجتماعی و سیستم قضاوت عادلانه ای را دارند، چندان راه غلطی نپیموده ایم.
٤ـ نگاهی به اهداف استراتژیکِ تجدد:
اهداف استراتژیک (راهبردی)، و تشخیص و شناخت و تعیین آنها در هر زمینه ای کاری است سهل و ممتنع که امروزه در مرز میان علم و هنر و تجربه قرار دارد. شناخت اهداف استراتژیک هم نیاز به شناخت دقیق جزئیات در ابعاد گوناگون تأثیرگذار بر میدان عملکرد این اهداف دارد و هم نیازمند قدرت فوق العادۀ خود رها کردن از دام این جزئیات و پرواز و اوج گرفتن و آینده نگری است. واژۀ استراتژ که در زبان یونانی بمعنی ژنرال و فرمانده نظامی بوده است، امروز در سطح وسیعی و در محدوده های سیاسی، نظامی، صنعتی، اقتصاد ... بکار میرود.
در بیان
اهداف عمدۀ تجدّد و تمایلات گوناگون مردم ایران و متفکرین ما از بدو آشنائی ما با
این پدیده، مکاتب و گرایشهای گوناگونی شکل گرفته اند. این مکاتب در گویش های مردمی
خود را براحتی نشان می دهند:
- ما باید از کف پا تا به فرق سر فرنگی شویم.
- می بایست به اصل خود رجوع کنیم
- تنها راه اتحاد مسلمانان در مقابل یورش "دیگران" است
- باید به دوباره سازی ایران بزرگ بازگشت و احیای زبان فارسی و ...
- تنها راه تجدّد از راه سازندگی و تولید کار و رونق اقتصادی می گذرد
- تنها راه آموزش است و رشد فرهنگ
گروهی نیز در
مقابل اختلاف بزرگ و حفره عمیق عدم توسعه و کشورهای توسعه یافته به افسردگی فلسفی و
اجتماعی دچار شده اند و می شوند. و یا اساساً باور خود را در قالب : «نسل ما نسلی
است (dégénéré)
و این فرصت کوتاه زندگی را به خودت برس» از دست می دهند. و یا همان عبارت نقل شده
از طرف یکی از پادشاهان قاجار پس از بازگشت از سفر فرنگ را آویزۀ گوش می کنند: «اگر
آنها به جلو رفته اند ... ما هم عقب نرفته ایم.» به گونه ای دیگر، آنچه که از اهداف
استراتژیک دو قرن گذشته در مورد حرکت جامعۀ خود در ذهن باقی می ماند در چهارچوبهای
زیر خلاصه می شوند:
- رونوشت برداری تمام و کمال از غرب
- بازگشت به خود و استفاده از آنچه که هستیم. (هویت گرائی)
- به هر گونه و بهر حال ما باخته ایم و کار از دست ما خارج است و هیچ درمانی نیست و
از همه بدتر دچار تئوری توطئه دائم هستیم
- بکارگیری مدلهای موفق دیگر در راه تجدّد
در این میان به سراغ یکی از اسناد معتبر جنبش مشروطه خواهی و تجدد، که همان کتاب
"یک کلمه" مستشار الدوله برویم که در سال ١٨٧١ نوشته شده است و بعنوان یکی از منابع
اصلی روشنگری و حرکت انقلاب مشروطه شناخته می شود.
بطور اجمال مستشارالدوله، راز و رمز تجدّد را در داشتن قانون، نوشتن و توزیع و اجرای آن می داند. و با مقایسه قانون اساسی فرانسه با مفاد قرآن و اصول سلطنت، جای جایِ کتاب، همۀ این سه مبنا را همآهنگ می خواند. راز نجات جامعه و پیشرفت را نیز در همین یک کلمه میداند، قانون. پیش از بررسی یکایک ١٩ اصلی را که بقول او اصول "کبیره و اساسیّه" در توضیح مختصری، مستشارالدوله در مورد قانون اساسی فرانسه می نویسد: «... چندی اوقات خود را به تحقیق اصول قوانین فرانسه صرف کرده و بعد از تدقیق و تعمق همۀ آنها را بمصداق "لا رحب و لا یا بس الا فی کتاب مبین" با قرآن مجید مطابق یافتم. وی سپس به گونه ای به "روح دائمی کودها" که به گمان ما همان، اهداف استراتژیک یا پایه ای قانون اساسی اشاره می کند و آنها را در نوزده ماده خلاصه می نماید واضافه می کند: «اگر ما تجسس و تفحّص در اجرای کودهای فرانسه بکنیم اطناب بی منتها و کار بیهوده و بیحاصل است زیر که قوانین دنیویّه برای زمان و مکان و حال است و فروع آن غیر بر قرار است یعنی فروع آنها قابل التغییر است.» بطور خلاصه مستشارالدوله که چنان مجذوب "قانون" است، از یکسوی آنها را بعنوان "مدل" و "الگو" می داند و فروع آن را قابل تغییر می شمرد. می توان استنباط کرد، که او به مفهوم اهداف استراتژیک آشنائی داشته است.
قانون اساسی
مشروطیت و متمم آن، چندان دور از همان ١٩ اصل مورد نظر مستشارالدوله نرفتند، و اگر
چه در مذاکرات مجلس اجتماعیون – عامیون گاه به مسئله بزرگ مالکان اشاره کردند ولی
این مهم مورد توجّه قانون گذار قرار نگرفت. خود اجتماعیون – عامیون نیز در افکار
خود تجدید نظر کدند و بقول ملک الشعرا بهار در کتاب تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران:
صفحه ٩٧ : از مشروطه تا جمهوری – ادوار مجالس قانونگذاری در دوران مشروطیت:
«اجتماعیون – عامیون شکل تکامل یافته (شعبۀ ایرانی جمعیت مجاهدین) بودند که در سال ١٣٢٢ قمری در مشهد برپا شده بود. این جمعیت خود شعبه ای از اجتماعیون، عامیون باکو بحساب می آمد. پس از استقرار مشروطیت در نظامنامۀ جمعیت مجاهدین تجدید نظر گردید و خود را اجتماعیون – عامیون نامیدند. با آنکه کمیتۀ مرکزی اجتماعیون در باکو قرار داشت و مرامنامۀ آن می بایست توسط کمیتۀ مرکزی دیکته می گردید، معذلک در برنامه های این جمعیت با برنامه های کمیتۀ مرکزی باکو تفاوتهائی دیده می شود. به نظر می رسد سعی در این شده است که مسائل حساس مذهبی و تقسیم املاک را با احتیاط بیان کند، مثلاً برنامۀ باکو درخواست آزادی مذهب نموده ولی در برنامۀ مشهد فقط اشاره شده که هدف مقدّس مجاهدین پیشرفت اسلام است. »
پس از شروع بیداری ایرانیان، بدون شک و با اتفاق نظر مورخان و جامعه شناسان، انقلاب مشروطه را می توان بزرگترین حادثه ای دانست که درهای تجدّد را بر روی ایرانیان گشود و در زندگی اجتماعی مردم ایران تأثیری همه جانبه و عمیق برجای گذاشت.
برای بهتر
دیدن، اوضاع ایران و آنهم از دور، چه در اینجا تنها اهداف استراتژیک تجدّد مورد نظر
ماست، سه نوع جدول زیر را پیشنهاد می کنیم.
١ـ جدول سیاسی که تنها بذکر تغییرات سیاسی می پردازد
٢ـ جدول عمده تغییرات اجتماعی
٣ـ جدول رسمیّت یافتن عوامل تجدّد – مدرنیزاسیون (توسعه!)
جدول ١
فتحعلیشاه پس
از آغا محمد خان قاجار به تخت شاهی نشست ١٧٩٧
حملۀ روسها به قفقاز ١٨٠٣
پیمان گلستان ١٨١٣
یورش عباس میرزا ولیعهد به قفقاز ١٨٢٥
پیمان نامۀ ترکمنچای ١٨٢٨
مرگ فتحعلیشاه ١٨٣٤
محمد شاه به سلطنت رسید ١٨٣٤
مرگ محمد شاه ١٨٤٨
شروع سلطنت ناصرالدین شاه ١٨٤٨
سفر اول 5 ماه ١٨٧٣
قتل ناصرالدین شاه توسط میرزا رضای کرمانی ١٨٩٥
سلطنت مظفرالدین شاه ١٨٩٥
مرگ مظفرالدین شاه ١٩٠٦
سلطنت محمد علی شاه ١٩٠٦
محمد علی شاه به سفارت روس پناهنده شد ١٩٠٩
سلطنت احمد شاه ١٩٠٩
سلطنت رضا شاه ١٩٢٥
سلطنت محمد رضا شاه ١٩٤١
٢٢بهمن ١٣٥٧ ١٩٧٩
جدول ٢ ـ عمده تغییرات و حرکات و جنبش های اجتماعی
تحریم تنباکو
و لغو امتیاز آن از طرف شاه ١٨٩١
دستگیری میرزا رضا و چند تن از اعضاء حوزۀ بیداران تهران ١٨٩٣
واگذاری انحصار گمرک شمال به مدت 75 سال به روسیه ١٨٩٩
اعتراض بر علیه عین الدوله و باز بودن پیش از حد دست مسیو نوز از مسائل گمرکات ١٩٠٥
اعتراض به ویران کردن گورستان و ساخته شدن بانک استعراضی روسی ١٩٠٥
جنگ روس و ژاپن گران شدن قند، چوب زدن سید هاشم قندی به امر علاء الدوله حاکم
تهران، اعتراض آقایان طباطبائی - بهبهانی ١٩٠٥
تحصن در شاه عبدالعظیم: برکناری عین الدوله، علاءالدوله، مسیو نوز، و بنیاد کردن
عدالتخانه ١٩٠٥
بست نشینی در سفارت انگلیس ١٩٠٦
امضاء فرمان مشروطیت ١٩٠٦
افتتاح اولین مجلس شورای ملی ١٩٠٦
قانون اساسی با
۵۱
ماده به امضاء مظفرالدین شاه رسید ١٩٠٦
تصویب متمم قانون اساسی (مشروط تصویب پنج مجتهد) ١٩٠٧
به توپ بستن مجلس توسط سیاخوف و به دستور محمد علی شاه و شروع استبداد صغیر ١٩٠٨
ورود قوای روس و انگلیس به ایران
خروج نیروهای روس از ایران ١٩١٧
قرارداد وثوق الدوله (نخست وزیر) با انگلیس و چیرگی اینان بر منابع مالی و نظامی
ایران - عدم پذیرش این پیمان توسط احمد شاه ١٩١٩
کودتای سوم اسفند ١٢٩٩ رضا خان ١٩٢١
فرمان کشف حجاب ١٩٣٥
اشغال ایران توسط روس و انگلیس ١٩٤١
غیر قانونی اعلام کردن حزب توده ١٩٤٨
مجلس مؤسسان - افزایش امتیازات شاه ١٩٤٩
کودتای بر علیه دولت مصدق ١٩٥٣
لایحۀ اصلاحی قانون اصلاحات ارضی ١٩٦١
رفراندم ١٩٦٢
دور اول اصلاحات ارضی
دور دوم اصلاحات ارضی
دور سوم اصلاحات ارضی ١٩٦٨
افزایش قیمت نفت ١٩٧٣
٢٢بهمن ١٣٥٧ ١٩٧٩
جدول ٣ ـ جدول رسمیت یافتن عوامل تجدد - مدرنیزاسیون
سرهنگ دارسی
و شماری از افسران انگلیسی برای تعلیم سپاهیان عباس میرزا به آذربایجان آمدند
اولین چاپخانۀ ایران توسط میرزا زین العابدین تبریزی ١٨٢٢
اولین روزنامه چاپ شد. (کاغذ اخبار
newspaper)
١٨٣٧
اولین نقشۀ تهران ١٨٤١
افتتاح دارالفنون ١٨٥٢
افتتاح مریضخانۀ دولتی (چهارصد بیمار) ١٨٥٢
اولین خط تلگراف - میان باغ لاله زار و ساختمان تلگراف خانه ١٨٥٨
تشکیل قوای نظمیه (پلیس) ١٨٧٨
تشکیل قوای قزاق ١٨٧٨
خط تلفن داخل دربار ١٨٨٤
کارخانۀ برق کوچک و محدود ١٨٩٧
کارخانۀ برق تهران ١٩٠٠
ورود سینما و 1903 اولین سالن سینمای عمومی ١٩٠٠
خرید اولین اتوموبیل توسط مظفرالدین شاه ١٩٠٠
مجلس اول: تأسیس بانک ملی - جدائی دین از دولت - مسئولیت دولت در مقابل مجلس
١٩٠٦-١٩٠٨
۱۴دی
ماه ۱۳۰۰
تشکیل قشون متحدالشکل ١٩٢١-١٩٤٠
مرزهای مطمئن
از بین رفتن ملوک الطوایفی
وزارت دادگستری
ساختار، راه و پل و راه آهن
نام فامیلی، تبدیل سال شمار به شمسی، بزرگداشت بزرگان علم و هنر و ادب ایران، لباس
متحدالشکل
نظارت به اوقاف، برقراری امتحان برای طالبان ورود به حوزۀ علمیه، جدائی دین از دولت
دموکراسی - احزاب - روزنامه ها - گسترش رسانه ها ١٩٤١-١٩٥٢
صنعت مونتاژ - تلویزیون - رادیو - تلفن - جاده ١٩٥٣-١٩٦١
مدارس و بهداشت و خانه عدالت و راه روستائی ١٩٦٢-١٩٦٨
توسعه صنعت وابسته، توسعه دانشگاه و راهها، یکپارچگی نظام شاهنشاهی، عدم دخالت مردم
در سیاست ١٩٦٩-١٩٧٦
***
با بررسی و
دقت در این سه جدول مشاهده خواهیم کرد که:
- تا ١٩٢١ نه در عمل و نه در حرف سخنی عمده و جامعی فراتر از مفاد قانون اساسی ١٩٠٦
در مورد تجدّد شنیده نمی شود
- از ١٩٢١ تا ١٩٤١ ؛ نقش "دولت – ملت"، عمده می شود دولت و مرزها امنیت و ارتش،
دستگاه اداری و قضائی، آموزش یکسان در شهرها، عمده ساختارها، راه و راه آهن و مسئله
برداشتن حجاب و بازگشت آن ولی از حقوق فردی در مقابل آزادی بیان و احزاب و ... خبری
نیست
- از ١٩٤١ تا ١٩٥٣؛ یکنواختی اهداف اولیه زمان قبل برای شهرنشینان، بهمراه امکان
پیدایش احزاب، نشریات، انجمن ها. افکار گوناگون تجدّد برای اولین بار گسترش تمام می
یابد در شهرها.
- از ١٩٥٣ الی ١٩٦٢ ؛ رشد تدریجی تجدّد غیر از مسئله آزادی های سیاسی – اجتماعی در
شهرها.
- ١٩٦٢-١٩٦٨؛ اصلاحات ارضی
برای اولین بار اهداف تجدّد به روستاها و کوه و دشت و عشایر میکشاند و دومین حرکت
بزرگ را در اجتماع ایران از نظر اهداف تجدّد ایجاد می کند. مالکیت زمین و جنگل و
مرتع از دست مالکین، بزرگ مالکین و خوانین بیرون می آید. بتدریج آب لوله کشی، راه
روستائی، مدارس روستائی، بهداشت در روستا و بین عشایر مطرح میگردند. با دوران کوتاه
و کم رنگ آزادی های سیاسی.
- از ١٩٦٨-١٩٧٨؛ از یکسو سیر مهاجرین روستائی به اطراف شهرهای بزرگ صورت می پذیرد و
از سوی دیگر توسعه صنعتی و خانه سازی و راه سازی ... و افزایش دانشگاه و مدارس در
شهرها ادامه می یابد دوران کم رنگ آزادی های سیاسی از بین می رود و عملاً نظام
شاهنشاهی، حزب واحد رستاخیز و تعبیر مبانی تاریخ به اهداف تجدّد اضافه می شود.
با استفاده از آمارهای ارائه شده در کتاب جغرافیای جمعیت ایران، دکتر جوان، به چند نکته در مورد مهاجرت پس از سالهای ١٩٦٢، از روستا به شهر توجه کنیم. (برای حفظ امانت تاریخها را به همان هجری شمسی که در متن کتاب است، می آوریم).
مشاهده می شود که از نظر مطالعه اهداف "استراتژیک تجدّد" از فاصله سالهای ١٩٠٦ تا ١٩٦٢، دو حادثه و اتفاق و واقعۀ اجتماعی که عمیقاً در زندگی مردم ایران اثر پایه ای گذاشته اند. یکی انقلاب مشروطیت است و دیگری اصلاحات ارضی. هر دو نقل قول از همان کتاب است.
ص ١٢٢ :«کاهش جمعیت روستائی در دهۀ ٥٥ـ٤٥ نسبت به ده های ماقبل و مابعد خود بیشتر بوده است به طوریکه اختلاف درصد دهۀ مزبور با دهه های دیگر ٩٫٢ درصد در قبال ٦٫٥، ٧٫٧٢، ٦٫٨ درصد می باشد. در مقابل بیشترین میزان مهاجرت از نواحی روستائی به شهری نیز در همین دهه بوده است. این امر مسلماً بازگو کنندۀ افزایش مهاجرت روستائیان به شهرها در دهۀ ٥٥ـ٤٥ در نتیجۀ تحولات اجتماعی و اقتصادی در سطح کشور بعد از اصلاحات ارضی، ترویج مناسبات سرمایه داری بوده است.»
ص ٣٠٧ :«...بدیهی است سرعت شهرنشینی هم بعد از تثبیت وضعیت اصلاحات ارضی و از هم پاشیده شدن ساختار اقتصادی و اجتماعی نواحی روستائی و متعاقب آن جابجائی های جمعیتی شروع می گردد.»
٥ ـ 5 ـ برای اینکه
بتوانیم نگاهی دقیق تر بر اهداف استراتژیک تجدد بیاندازیم، تغییرات جمعیتی عامل مهم
و بنیانی دیگری را وارد بحث می کنیم
طبق آمار در پیش از انقلاب مشروطیّت، ٢٥٪ جمعیت ایران شهرنشین و ٧٥٪ روستائی
یاعشایر بودند که از این رقم ٦١٪ به گونه ای یا بروش کوچ نشینی یا نیمه کوچ نشینی
زندگی می کردند. به عبارتی دیگر ساکنین امروز ایران با حسابی سرانگشتی با سه یا
چهار نسل با درصدی نزدیک به هفتاد و پنج در صد به فرهنگی شفاهی، روستائی،
عشایری باز میگردند. منابع آمار ارائه شده: جغرافیای جمعیت ایران، تألیف جعفر جوان
١٣٨٠
به جدول زیر توجه کنید: نمایندگان مجلس، و درصد نمایندگانی که مالک بوده اند، و نیز
درصد نمایندگانی که پدرشان مالک بوده است.
تا ١٩٦٣، از نمایندگان، دهقانان و عشایر و قوانین که بنفع روستائیان بوده است
خبری نیست
در ١٩٥٢، لایحۀ ازدیاد سهم کشاورزان و سازمان کشاورزی، ٢٠ درصد از سهم مالک
را گرفته و ١٠ درصد به زارع و ١٠ درصد را به صندوق تعاون (عمران وتعاون) اهداء می
کند
درصد مالکان در مجلس شورای ملی
تاریخ درصد
مالکان در مجلس شورای ملی درصد نمایندگانی که پدرشان مالک بوده است
1 ٢تیر ١٢٨٧ - مهر ١٢٨٥ ٢١ ١٨
2 ٣دی ١٢٩٠- ١٠ تیر ١٢٨٨ ٣٠ ٢٩
3 ٢٣آبان ١٢٩٤- ٢٠ اسفند ١٢٩٣ ٤٩ ٣١
4 ٣١خرداد ١٣٠٢ - ١تیر ١٣٠٠ ٤٥ ٣٥
5 ٣٠بهمن ١٣٠٤ - ٢٢بهمن ١٣٠٢ ٤٩ ٤٦
6 ٢٦تیر ١٣٠٧ـ ١٩ تیر ١٣٠٥ ٥٠ ٤٧
7 ١٤آبان ١٣٠٩ـ ١٤مهر ١٣٠٧ ٥٥ ٣٩
8 ٢٤دی ١٣١١ - ٢٤آذر ١٣٠٩ ٥٨ ٤٩
9 ٢٤فروردین ١٣١٤ - ٢٤اسفند ١٣١١ ٥٥ ٤٣
10 ٢٢خرداد ١٣١٦ - ١٥ خرداد ١٣١٤ ٥٣ ٤٢
11 ٢٧شهریور ١٣١٨ - ٢٠شهریور ١٣١٦ ٥٨ ٤٤
12 ٩آبان ١٣٢٠ - ٣آبان ١٣١٨ ٥٨ ٤٤
13 ١آذر ١٣٢٢ - ٢٢آبان ١٣٢٠ ٥٩ ٤٢
14 ٢١اسفند ١٣٢٤ - ٦اسفند ١٣٢٢ ٥٧ ٤٣
15 ٦مرداد ١٣٢٨ - ٣٠تیر ١٣٢٦ ٥٦ ٤٨
16 ٢٩بهمن ١٣٣٠ - ٢٠بهمن ١٣٢٨ ٥٧ ٤٤
17 ٢٨آبان ١٣٣٢ - ٧اردیبهشت ١٣٣١ ٤٩ ٤٢
18 ٢٦فروردین ١٣٣٥ - ٢٧اسفند ١٣٣٢ ٦٠ ٤٦
19 ٢٩خرداد ١٣٣٩ - ١٠خرداد ١٣٣٥ ٤٩ ٥٧
20 ١٩اردیبهشت ١٣٤٠ - ٢اسفند ١٣٣٩ ٥٥ ٦١
21 ١٣مهر ١٣٤٦ - ١٤مهر ١٣٤٢ ١١ ٤٩
22 ٩شهریور ١٣٥٠ - ١٤مهر ١٣٤٦ ٦ ٤٤
23 ١٦شهریور ١٣٥٤ - ٩شهریور ١٣٥٠ ٥ ٣٢
24 ١٦بهمن ١٣٥٧ - ١٧شهریور ١٣٥٤
در ١٩٥٥، قانون سازمان عمرانی کشور از ازدیاد سهم کشاورزان می گوید که در مکانهائی
که سهم زارع کمتر از ٥٠ درصد محصول است، ١٠ درصد دیگر از درآمد خالص مالکانه به
برزگر می رسد.
***
• چند نتیجه
گیری کوتاه و سریع:
- با وجود تذکر سوسیال دموکراتها : اهداف عمده تجدّد در ایران در سالهای ١٩٠٦ تنها
برای ٢٥٪ مردم تهیه شد و بقیه مردم بحساب نیامدند.
- تا سال ١٩٦٢ تغییرات بسیار اندکی در اهداف تجدّد برای اکثریت مردم ایران، ساکنان
روستا و عشایر داده شد و مسیر طی شده همان اجرای این اهداف بشکلی نه کلی و معتبر و
اساسی، بلکه ناقص ولی برای همان ٢٥ الی ٤٥ درصد بوده است
- از سال ١٩٦٢ اهداف عمده تجدّد شهرنشینان اجتماعی به مناطق غیر شهرنشین میرسد،
بسیار دیر و چون بسیار سریع در فاصلۀ ٦ سال این اهداف صورت می گیرد بسیار عجولانه
بشکلی که ساختار کلی تولید یکباره در هم می شکند و اکثریت مردم ایران بدون اینکه
جایگزینی داشته باشند به تجدّد هل داده می شوند.
و نتیجه آنکه
بنیان و
ساختار تولیدی اکثریت مردم ایران در فاصلۀ کوتاهی از هم پاشیده می شود.
بعبارت دیگر آنچه می بایست، بتدریج ولی هماهنگ از ١٩٠٦برای کلیه مردم صورت گیرد؛ تا
١٩٦٢ برای اقلیت رخ داد و اکثریت مردم وقتی متوجه شدند که دیگر همه چیز شکسته شده
بود
(*) طرح مطالعاتی در قالب مرکز مطالعات دیپلماسی و استراتژی – پاریس
این سخنرانی در چهارم آوریل ٢٠٠٨، از طرف انجمن فرهنگ ایران در مرکز آندره مالرو
پاریس برگزار گردید.
http://www.ayandeh.com/page1.php?news_id=4488
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |