حساسيت جمهوری اسلامی نسبت به کار تشکيلاتی
بهمن احمدی امويی
چرا ايرانی ها نمی توانند کار گروهی انجام دهند. اين ناتوانی در تمام عرصه های زندگی ما ايرانی ها گسترده شده است . از کار در يک کار گروه تحقيقاتی گرفته تا در يک موسسه ساختمان سازی و تا حضور در يک جمعی که می خواهد فعاليت های اجتماعی ، حقوق بشری و حتی سياسی انجام دهد . در تمام اين فعاليت ها توان ،انرژی و استعداد اين کار گروها هر روز تحليل می رود ، ضعيف می شود و سرانجام به يک شخص واحد با کمترين اثرگذاری ممکن ختم می شوند. تقريبا هر روز در هر جمع ايرانی شاهد انشعاب هستيم . شرکت های ساختمانی به يک شکل انشعاب دارند، نهادهای اجتماعی به شکل ديگری و احزاب سياسی هم به نوعی ديگر . اما آنچه در همه اين ها مشترک است کمرنگ شدن تمام فعاليت ها و ميزان اثرگذاری آنها است . برای همين کمتر شرکت فعال و بزرگ با سابقه بيش از ۵۰ سال در ايران می توان سراغ کرد و کمتر نهاد مدنی و سياسی با سابقه ای طولانی وجود دارد. جامعه شناسان اين فرايند را به استبدادی بودن و استبدادی شدن فرهنگ ايرانی ها نسبت می دهند.
شکل گيری اين فرايند را می توان در جامعه امروز مشاهده کرد و به عنوان يک کلاس درس چگونگی استبدادی شدن جامعه و فرهنگ آن را بررسی کرد .
جمهوری اسلامی به عنوان يک نظام سياسی که در بيشتر مواقع خوی استبدادی خود را به مردم ايران نشان داده دو خط قرمز مشخص دارد: " شخص اول مملکت ، ايت الله خامنه ای" که کمترين انتقاد و مخالفت نسبت به ايشان تحمل نمی شود .دومی هرنوع "کار جمعی " است .يعنی به نظر می رسد جمهوری اسلامی حساسست زيادی نسبت به هرگونه کار تشکيلاتی و جمعی دارد و همواره سعی می کند مانع هر کاری که در يک ساختار تشکيلاتی و سازمان يافته صورت می گيرد، بشود. حتی اگر اين کار تشکيلاتی و سازمانی جمع شدن تعدادی درويش در خانگاه و انجام مراسم راز و نياز با پروردگار باشد و يا برگزاری نماز عيد فطر توسط جمع محدودی از ملی – مذهبی ها ."
برای جلوگيری از سازمانی و تشکيلاتی کار کردن ،معمولا نظام های استبدادی راه های مشخص و تکراری دارند که البته تداوم عمر اين نظام های پی در پی، شرايط را به نفع انها رقم زده است.
شايعه سازی در حول شخصيت افراد و نيروهای موثر در اين جريان ها به گونه ای که خود اعضای اين سازمان ها وتشکيلات نيز آن را باور و باز توليد می کنند، ابتدايی ترين و در عين حال موثرترين شيوه انشعاب سازی و کوچک کردن جريان های سازمانی و تشکيلاتی است. حوزه های مالی و اخلاقی مهمترين عرصه های جريان پرونده و شايعه سازی است . پس از آن تقويت درگيری های درونی اين تشکيلات به بهانه هايی چون قدرت طلبی، غير دموکراتيک رفتار کردن و ناتوانی مديريتی توسط عمده افراد حاضر در اين سازمان ها محور اختلاف افکنی و ممانعت از انجام کار است.
در اين مرحله شاهد تشکيل جريان ها ، باند ها و جناح های متعدد در درون اين سازمان ها هستيم . با تشکيل اين باندهای متعدد، ديگر کار نظام استبدادی با اين سازمان پايان می يابد ،آنها خود را کنار می کشند ، به نظاره می نشينند و نابودی آن را لحظه شماری می کنند . در مقابل اين حملات، علاقه مندان به انجام کار تشکيلاتی و سازمانی برای جلوگيری از انشعاب و رواج بحث های بی پايه و اساس که قرار است مانع انجام هر کاری شوند ، چاره را در کنار گذاشتن باندهای ايجاد شده در حاشيه هر کدام از افراد سازمان می بينند .
در نهايت اين دور باطل تشديد شده و سرانجام يا سازمان نابود می شود و جز پاره هايی جدا افتاده چيز ديگری از آن وجود ندارد و يا اينکه آنقدر درگير مسائل جزيی و پيش پاافتاده می شود که وقتی به پشت سرنگاه می کنند کاری انجام شده را کمتر می توان يافت .
نگاهی به جنبش دانشجويی، کارگری، زنان، فعالان اجتماعی و سياسی و حتی رفتارهای روزنامه نگاران در دو سه سال اخير به خوبی شکل گيری اين فراين پيچيده استبدادی را نشان می دهد.
يکی ديگر از دستاوردهای اين روال و نظام اختلاف افکنی و پرونده سازی، جلوگيری از ايجاد فرهنگ کار، نوآوری و خلاقيت است . بهره وری نيروهای اجتماعی در اين حالت بسيار اندک و بواسطه پراکنده شدن تقريبا فاقد انرژی لازم برای ايجاد تحول اساسی و متناسب با کار انجام شده ، در جامعه است . در مقابل به هر ميزان که خوی استبدادی نظام کمتر شود کار و نواوری بهتر خود را نشان می دهد . مرور ۱۰ سال گذشته و شادابی سازمان ها و نيروهای اجتماعی در دوران اصلاحات هشت ساله خاتمی و آنچه در زمان آحمدی نژاد بر آنها رفته به خوبی مويد اين فرضيه است.
برگرفته از وبلاگ نويسنده:
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد: و يا مستقيماً در اينجا: ای - ميل شما (در صورت تمايل به دريافت پاسخ لازم است!)
لطفاً از افزودن تصوير در اين ای ميل خودداری کنيد چرا که انتقال آن بدين وسيله ممکن نيست. Your message: : پيام شما
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |