بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

تير 1387 ـ   ژوئيه  2008

 

احمد باطبی و حکایت آن اسلحهء عریان

نصور

 

این عکس برای اولین بار منتشر می شود و به هیچ عنوان بیانگر خشونت یا تشویق به اعمال خرابکارانه نمی باشد. احمد باطبی برخلاف سابقه ی سیاسی اش مخالف هرگونه حرکت نظامی یا پوپولیستی برای احقاق حقوق اجتماعی و سیاسی است. او دانش آموخته ی جامعه شناسی و عکاس می باشد. ما نیازمند آن هستیم که احمد باطبی را دور از هیاهوی رسانه های موافق و مخالف و فقط بعنوان یک فعال حقوق بشر تحلیل کنیم. یک تحلیل بی طرفانه و ساده به جوانی که سالها در زندان بوده است و هرگز از آرمانهایش دست نکشیده، به یقین راه تازه ای را به روی همه ی ما باز می کند که از شاهراه عقلانیت و میانه روی خواهد گذشت.

 

از کنج خانه ها و کتابخانه هامان، از میان دود سیگار کافه های روشنفکری مان سر بلند می کنیم، تا بدانیم امروز روز چندم از چندمین ماه کدام فصل سال است. برای خودمان دور 18 تیر را توی تقویم کاغذ گلاسه با خودکار قرمز علامت می زنیم تا برایش مرثیه ای، تحلیلی، یادمانی بنویسیم که زنده بودنمان را در رسانه های کاغذی و سایبر  به اطلاع چند نفری که مثل ما و مخاطب ما هستند برسانیم...

برای جذب مخاطب و ژورنالیستی کردن اثرمان هم عکس جوانی که پیراهنی خونین را بدست گرفته است تا داد خون همکلاسی اش را به دادگاه چشمهای جهان ببرد، را بالای نوشته مان درج می کنیم و سیگاری آتش می زنیم و خودمان را به خلوت بی انتهای بی مصرفمان می بریم و هنوز و همچنان یک روشنفکر پاستوریزه باقی می مانیم.

احمد باطبی داستان فرار بزرگش را برای همه ی ما تعریف کرد ولی دل نگه داشت و از جوانی برباد رفته اش هیچ نگفت. بیشتر همداستانان او  را در پشت تلویزیون دیدیم که بر کرده هاشان اظهار ندامت کردند و خیلی پیشترها بازگشتند اما او با آن غروری که خوب می شناسم حسرت شنیدن یک آخ را بر دل کسانی گذاشت که خون عزت ابراهیم نژاد را بر زمین ریختند و جنازه ی اکبر را در بهت همه ی ما که ادعای مبارزه داشتیم، به گور سرد خاطرات جنبش ناکام دانشجویی سپردند.

احمد باطبی بی شک پس از عباس امیرانتظام، برجسته ترین زندانی سیاسی پس از انقلاب است که همه ی جهان، مبارزات ما را در راه تحقق دموکراسی و آزادی و پایه گذاری نافرمانی مدنی با حکایت پیراهن خونین او می شناسند. احمد باطبی و همسرنوشتانش همچون بهروز جاوید تهرانی، مهرداد لهراسبی و اکبر محمدی نماینده ی طرز تلقی منحصر بفردی در مبارزه هستند که حافظه ی تاریخ آنان را بعنوان سربازان ملت معرفی می کند. سربازانی که اسلحه و خاکریز نداشتند اما با اسلحه زندان مواجه شدند.

یادم می آید که پیش از رفتنش از سر دوستی و  صمیمیتی که بین ما بود به او گفتم که مواظب خط بندیهات باش. تو با .. و .. فرق می کنی و احمد در جواب گفت: «ملت عاشق که خط و ربط ندارد...» و او رفت و حتی در مینه ی سفرش مجبور شد برخلاف میل باطنی اش در برابر خطراتی که برایش ایجاد کرده بودند، برای دفاع از خودش اسلحه بدست بگیرد. این اسلحه که نماد تصمیم تازه ی احمد برای مبارزه است محصول جامعه ایست که هنوز جوانان خودش را باور ندارد و حاکمیتی که نمیخواهد از سهم آزادیشان چیزی بدانها بدهد...

دغدغه ی رفتن او نه کار نه تجارت و نه زندگی بود او فقط برای آرمانی رفت که حنجره اش آنرا فریاد می کرد. او برای رفتنش دست به دامان کسی نشد و پیشنهاد هیچ دسته، گروه یا کشور خاصی را نپذیرفت.

...

.. و ما گفتیم که « من و تو حق داریم که به اندازه ی ما هم شده با هم باشیم» اما خودمان نخواستیم که با هم باشیم و ققنوسهای ما تنهای تنها همه ی جوانی شان را در آتش سوزاندند تا ما امروز دور خط قرمز 18 تیر برای اعتبار خویش مرثیه بنویسیم.

18 تیر 78 یک دهه پیش تمام شد. بهروز و مهرداد و احمد و اکبر و عزت و ... همه ی آنهایی که قبای خفت و زبونی جمعی را از تن بیرون کردند هم هر چه توانستند دادند و اکنون ما مانده ایم و کاغذ ها و وبلاگهایمان که سند بیداری ما هستند.

احمد باطبی رفت و اکنون به یک چه باید کرد بی هیچ لکنت و ترسی نیاز است و به یک پاسخ بی هیچ محافظه کاری.

 

برگرفته از سايت جديدالتأسيس «خبرگزاری 18 تير»:

http://18tir1378.com/Maghalat/Ahmad%20Nasur.htm

 

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

و يا مستقيماً در اينجا:

ای - ميل شما (در صورت تمايل به دريافت پاسخ لازم است!)

 

 

لطفاً از افزودن تصوير در اين ای  ميل خودداری کنيد چرا که انتقال آن بدين وسيله ممکن نيست.

Your message:             : پيام شما

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630