کهنگی، کوله بار نیم قرن جنبش دانشجویی
فرزاد پورمرادی
هنگامی که نخستین کلنگ ساخت و توسعه آموزش عالی توسط پهلوی ها زمین زده شد و دانشگاه خوب یا بد، متناسب با بافت و توسعه شهرها گسترش می یافت، هیچ کس بدرستی فکر نمی کرد که اینهمه تلاش، زدن کلنگ بر تاروپود ساختاری بود که در 57 بساط حکومت چند ده ساله اش فرو ریخت ـ خود زنی خود خواسته ای که تا فروپاشی، دیوار کوتاهی از پذیرش ها شده بود .
پهلوی ها هر چه دروازه های دورتر را نیز برای توسعه و ارتقای علمی ایران گشودند بهتر از ویرانی خود ندیدند. بورسیه رفتگان فرنگ به مخالفانی تشکیلاتی بدل شدند و دانشجویان مرفه که با بالاترین اعتبار و پذیرش حاصل از روابط بین المللی حکومت وقت، در آمریکا و اروپا پذیرفته می شدند، فدراسیون، کنفدراسیون و انجمن های! انقلابی تشکیل دادند و بخش مهمی از ارتباطات داخلی یک انقلاب را فراهم نمودند .
مأموریت جنبش دانشجویی بدینجا پایان نپذیرفت و با ریزش نظام پادشاهی در ایران در فکر تسخیر خاک دیگران برآمد و سرزمین هایی که بنای علمی آینده را در فکرش کاشت، نشانه رفت و از دیواری به اندازه یک دیوار! بالا رفت تا سال ها انتخاب، انتصاب و بودجه های بی شمار را در انجمن های اسلامی و دفتر تحکیم تضمین نماید و دو دهه در هم زبانی با ساختار حکومتی جدید که پای در بیست سالگی خود می نهاد کوتاهی نکرد . آسمان پنداری و سکوت و پذیرش هر چه گویی، مشخصات این دودهه برای او بود .
کمتر از نیم قرن ( 16 آذر 32 – 18 تیر 78 ) جنبش دانشجویی قدمتی با کوله باری از کهنگی را بر دوش خود داشت و اگر فضایی به وسعت غرب برای حضور و فعالیت در اختیارش بود و از آن ارتزاق می کرد ، از زبانی با لکنت شرقی برخوردار بود و هرچند خود را مدافع آزادی معرفی می کرد اما تا نهایت همراهی با اقتدار و همپیوستگی با آن پیش تاخت و از منابع مادی و انسانی حکومت بهره جست .
18 تیر ؛ اما ، بنای نوینی از حرکت دانشجویی است که در کمتر از یکدهه ، دیگر خاستگاهش را در 16 آذر جستجو نمی کند و خود را نیز تنها خاستگاه آزادی و دموکراسی نمی پندارد ؛ بلکه ، برای خود مسیری جدید را تعریف کرده که جدای از مسیر دموکراسی خواهی ملت ایران نیست . آنچه در توان دارد می کند نه آنچه دوست دارد .این صدای امیدبخشی است که نه با دیوار کسی کار دارد و نه در اختیار دستگاهی دولتی و حکومتی و یا اپوزیسیونی بی برنامه و در راه مانده است . اصلاح طلبان بسیار کوشیدند جریانات دانشجویی را در ذیل اهداف و برنامه های خود تعریف کنند و از آن بهره های فراوان بردند ؛ اما ، هنگامیکه دریافتند این جنبش تمایلی به همراهی با آنان ندارد آنگاه به فکر انشقاق و تفرقه در میان آن افتاد .
بمانند 18 تیر دیگر زبان و سخن دانشگاه در خیابانی بی نام و نشان نیست که هم سرکوب شود و هم شماتت . رهبرانش نیز در فرد خلاصه نمی شوند ؛ بلکه ، فوران انسان هایی است که بسیارند . اعتراضات دانشگاه تربیت معلم و دانشگاه زنجان نشان داد که می توان با مبارزات و با هم بودنی مدنی نتیجه بخش بود حتی اگر از خیابان دست شست . ایندو نمونه های عینی این نگرش و عملکرد موفق جدید در جنبش دانشجویی است . هر چند باید گفت دانشگاه در این یکدهه از محدودیت های علم ستیزان بی بهره و در دستگیری و اذیت و آزار و پرونده سازی آنان در امان نبوده است.
در چنین وضعیت جدیدی ، این جنبش هر چه بیشتر باید در نهادینه ساختن مفاهیم حقوق بشری با توجه به گستردگی ارتباط و گستره توزیع جمعیتی بکوشد و نباید جاده صاف کن جریان های سیاسی خارج از دانشگاه که همیشه و همواره این فضا را برای درگیری ها و سهم خواهی سیاسی خود به ابزاری بدل کرده بودند باشد . این اشتباهی است که حتی در سالیان اخیر نیز در موارد بسیاری شاهد آن بوده ایم . حرکت نوین دانشجویی باید بداند که همراه و پشتیبانی جز خود ندارد و در بزنگاه های سخت و خطرناک همه او را تنها گذاشته و ناکامی های خود را به آن حواله داده اند . نباید بر طنابی چنگ زد که پوسیده و نتایج پوسیدگی آنرا در زندگی روزمره مردم می بینیم.
ادامه راه با کوله باری سنگین و ناتوان و در تضاد با آرمان و خواست های دموکراسی خواهی ملت ایران ناممکنی بی سرانجام است. پیوند دانشگاه با دموکراسی و حقوق بشر یک ضرورت و نیاز آبادانی و توسعه فردای ایران است که می بینیم در حال رشد و گسترش در لایه های گوناگون جنبش دانشجویی است.
برگرفته از وبلاگ نويسنده:
http://fpourmoradi.blogspot.com/
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد: و يا مستقيماً در اينجا: ای - ميل شما (در صورت تمايل به دريافت پاسخ لازم است!)
لطفاً از افزودن تصوير در اين ای ميل خودداری کنيد چرا که انتقال آن بدين وسيله ممکن نيست. Your message: : پيام شما
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |