گره کور همهء احزاب؟
(نقدی بر جمعه گردی ها)
محمد ابراهیم مشایخی
این دومین بار است که در نقد مقالات استاد عزیز آقای نوری علا مطلبی می نویسم . اولین مطلب در رابطه با مقاله ای بود در خصوص " وحدت " که ایشان آنرا مسموم کننده دانسته بودند. این بار لازم دانستم در مورد مقاله شان تحت عنوان " گره کور احزاب مذهبی" توضیحاتی بعرض برسانم که بی ارتباط با مطلب اول هم نیست .
آنجه من را وادار به نوشتن این مطلب میکند وجود تناقضاتی ست که بخش های مختلف مقاله را در بر گرفته است. البته در هر مقاله ای که ایشان خواسته اند بر آنچه آنرا »سکولاریسم نو» نامیده اند تاکید بسیار کنند دچار اینگونه تناقضات شده اند. بهر حال برای جلوگیری از اطاله مطلب به بعضی از آنها اشاره میکنم .
در جایی می فرمایند: "مگر آیا کار سیاست، کاری علمی و مدنی نیست ؟" در جایی دیگر اظهار م یدارند: "حزب سیاسی وسیله ایست برای رسیدن به ماشین قدرت". و باز می آورند که: "هیچکس نباید از قدرت سیاسی- نظامی استفاده کرده و ارزشها و هنجارهای خود را بر بقیه مسلط سازد".
باید گفت بلی، سیاست باید کاری علمی و مدنی باشد؛ ولی اگر علمی و مدنی شد دیگر نمی تواند هدفش بدست گرفتن قدرتی باشد که بخواهد ارزش ها و هنجارهای خود را به دیگران تحمیل کند. چرا که اگر چنین کند دیگر آن را یک سازمان علمی و مدنی نمی نامیم . پس، کاری که نخبگان علمی و دلسوزان جامعه باید بکنند اینست که برای علمی کردن سیاست بکوشند تا اگر چنین شد دیگر هیچ ایدوئولوژی غیر علمی نتواند سکان سیاست را در دست گیرد و خود را بر دیگران تحمیل کند.
یکی از مشخصه های بارز علمی بودن، عاری بودن از تناقض است؛ و اگر سعی کنیم صحت و حقانیت هر ادعایی را با همین معیار علمی بسنجیم به آسانی می توان حق و یا نا حق را از هم جدا کرد . این روش را نه تنها در مورد سیاست بلکه در هر مورد، از جمله موضوع ادیان و مذاهب، هم بکار گرفت . اگر عقیده دارید که احزاب مذهبی و احیانا قومی در تعریف خود دچار تضاد هستند، باید در مورد اینگونه تضادها از آنها توضیح خواست تا یا نسبت به بر طرف کردن آن اقدام کنند و یا همینکه مردم از وجود تضاد در عقاید آنان با خبر شدند و همه چیز شفاف شد دیگر به آنها روی خوش نشان نخواهند داد.
و چون صحنهء سیاست فقط در فضای آزاد و شفاف مفهوم پیدا می کند و اقبال مردم است که به احزاب سیاسی قدرت می بخشد، اگر رقبا و مدعیان "راه بهتر"، نسبت به روشن کردن ذهن مردم بکوشند دیگر لزومی ندارد که احزاب و سازمان های سیاسی دچار برخوردهای ناصحیح بین خود شوند. حتی در رابطه با خود ادیان و مذاهب هم همین روش را می توان بکار برد.
ممکن است گفته شود که ادیان و مذاهب بر پایه های علمی بنا نشده اند. فرض کنيم که چنین باشد، ولی روش پذیرش مردم و قبول دین از طرف مردم می تواند و باید روشی علمی و خالی از تضاد باشد. از آنجا که پذیرش دین بر اساس ایمان آوردن به آن است، بعبارت ديگر، هیچکس با مشاهدهء تضاد در اصول و فروع دین به آن دین ایمان نخواهد آورد .
ولی لازمهء این کار آن است که همه روش ها علمی و عاری از تضاد باشد. مثلاً، هر وقت شما می فرمایید: "هر دینداری که به سکولاریسم معتقد میشود باید، با حفظ مذهب خود، از حزب سیاسی مربوطه کنار بگیرد و در صفوف سکولارهای برای آزادی و عدالت و رفاه همگانی مبارزه کند" خود این مطلب پر از تناقض است. چگونه یک فرد مذهبی که معتقد به حفظ مذهب خود است می تواند چنین کاری بکند؟ اگر او معتقد باشد که حزب خودش به دنبال آزادی و عدالت و رفاه نیست شاید قبل از اینکه شما از او بخواهید از حزبش جدا خواهد شد. اصلاً اگر شما معتقدید که آدم مذهبی و دیندار دچار تناقضات "گاه واقعی و گاه مصلحتی" هست، چگونه اجازه می دهید تا به صف مبارزه شما وارد شود؟!
شما در این مقاله نوک حملهء خود را متوجه مذهبیون غیر روحانی، و به تعبیر خودتان "ضد روحانیون معتقد به حضور مذهب در حکومت" کرده اید که بیش از حد وقت شما را تلف کرده اند. ظاهراً، دیگر مطمئن شده اید که روحانیون، با توجه به "گل هایی" که کاشته اند، دیگر لازم نیست طرف مبارزه قرار گیرند و کارشان تمام است. و این "غیر روحانیون" هستند که باید از شر آنها هم راحت شد. ولی اگر شما به کار علمی بپردازید و با روش علمی تضاد های موجود در هر گونه سازمان مذهبی را روشن کنید، دیگر فرقی بین روحانی و غیر روحانی احساس نخواهید کرد. بیایید در راه بکار گیری یک روش علمی سنجش حقانیت و صحت روش، کوشش کنیم تا همه چیز بر آن اساس مورد ارزیابی قرار گیرد. شاید در این خصوص بهتر بتوان همه را کنار هم آورد و زودتر به راه حل مشکلات رسید.
نمی دانم شما از کدام روش علمی استفاده کرده اید که به این نتیجه رسیده اید که "آزادی ِ" مورد نظر مثلاً «نهضت آزادی» برای استقرار حکومت اسلامی ست، ولی منظور مصدق "آزادی های مبتنی بر قانون اساسی و کوشش برای احیا و استمرار آنها بود ". مگر نهضت آزادی ها مخالف اهداف مصدق هستند؟ و یا آنجا که از شریعتی نقل قول آورده اید که: "بخاطر تقدس آزادی باید دشمن را تحمل کرد زیرا در دیکتاتوری عدالت طلبی فریبی بیش نیست"، همهء آن کلمات زیبا، مانند تقدس آزادی و نفی دیکتاتوری، را رها کرده اید و چسبیده اید به کلمه "تحمل" و آنرا هم طوری معنی کرده اید که در هیچ فرهنگ لغتی یافت نمی شود! فرهنگ معین، تحمل کردن را "طاقت آوردن، صبر کردن، شکیبا بودن، قبول رنج و مشقت کردن و رنج کشیدن" معنی کرده است. حالا شما بر چه اساسی مب فرمایید که: "ما این واژه را وقتی بکار می بریم که در مسند قدرت قرار داریم اما بجای سرکوب او را تحمل میکنیم " ؟ مگر ما حالا در مسند قدرت هستیم که داریم همه چیز را تحمل میکنیم ؟ شمشیرهامان هم که (اگر داشته باشیم) از بس با هم شمشیر بازی کرده ایم کند شده اند! البته اگر کار علمی انجام دهیم دیگر نه نیازی به شمشیر خواهیم داشت و نه مخالفین خود را دشمن بحساب می آوریم .
در میان مذهبیون کسانی هستند که مدعی اند کارشان علمی است و استدلال هایشان هم بر اساس علم است . چرا از ادعای آنها استقبال نمیکنید و آنانرا به چالش علمی نمیطلبید ؟
سکولاریسم را به یک معنی و آنهم بطور موقت می توان پذیرفت؛ به این معنی که: "با توجه به اینکه پذیرش ادیان و مذاهب و سایر ایدوئولوژی های اینچنینی از طرف مردم، مبتنی بر روش های علمی نبوده و با تعصبات و خرافات غیر علمی مخلوط شده اند، تا زمانی که صحت و سقم آنها با روش های علمی ثابت نشده باشد، نباید در قوانین و تصمیمات حکومتی دخالت داده شوند ". و در این میان لازم است مطالعات دقیق علمی، بگونه ای هماهنگ در مورد هر گونه ایدوئولوژی انجام شود تا دیگر کسی دچار "فریب خوردگی نشود و در این دامچاله ها هم نیفتد".
بیایید همهء مدعیان کار علمی را دور هم جمع کنید و بر روی یک روش علمی سنجش حق و نا حق توافق شود تا دیگر غیر علمی ها نتوانند همه را معطل بگذارند و بنام ارزش های پسندیده بدنبال امیال و مطامع خود باشند.
بهر حال، بسیاری در پی کشف حقیقت و یافتن راه هایی برای ادارهء بهتر امور هستند و این مهم از راه احتجاج و مباحثه و همفکری میسر میگردد.
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد: و يا مستقيماً در اينجا: ای - ميل شما (در صورت تمايل به دريافت پاسخ لازم است!)
لطفاً از افزودن تصوير در اين ای ميل خودداری کنيد چرا که انتقال آن بدين وسيله ممکن نيست. Your message: : پيام شما
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |