روز واقعه، روز ملی همبستگی زنان ایران
پرتو نوری علا
عنوان "روز واقعه" برای نامیدن روز ۲۲ خرداد ۱۳۸۴ از هر لحاظ پُر معنی و حاوی ی اخبار ویژه ای است. روزی که زنان ایران با آگاهی و شناخت، نه تنها برگ زرّینی به تاریخ جنبش زنان ایران افزودند که آغاز کننده حرکتی ملی و عمومی گشتند. روزی که در تاریخ جنبش های زنان جهان، به عنوان حرکتی آگاهی دهنده و همه گیر و روشن و مشخص با تمام خصوصیات حرکت های عملگرا شده است.
تجمع زنان در ۲۲ خرداد سال ۸۴ و ۸۵ در خیابان و در برابر دیدهء همه گان، درعین مسالمت آمیز بودن، از آگاهی، جرأت و اراده مصمم زنان ایران برای به دست آوردن حقوق انسانی شان خبر می داد. «تغییر قوانین تبعیض آمیز علیه زنان»، حضور زیاد زنان و مردان ِ برابری خواه در این تجمعات مسالمت آمیز، و حملهء بیرحمانهء گروه های سرکوب حکومت، ضرب و شتم زنان و مردان، و دستگیری ی برخی از ایشان در برابر چشم همه گان، نشانگر چگونگی ماهیت رژیم سیاسی ایران بود که حتی رفتار و عملکرد در چارچوب قوانین کشوری خود را نيز برنمی تافت و از یک تجمع ساده مسالمت آمیز که در همان چارچوب خواستار رفع تبعیض علیه زنان بود هنگامهء "ضدیت با امنیت کشور" را برپا کرد.
اعضاء "کمپین یک میلیون امضاء" بعد از آن که به این حقیقت تلخ پی بردند که حکومت، به آنان حتی اجازۀ برپایی ی یک تجمع مسالمت آمیز برای اعلام بیانه شان را هم نمی دهد و آنان را سرکوب و دستگیر و زندانی می کند، سرانجام در سال 1385 تصمیم گرفتند تا با فعالیت کاملاً آشکار، با اعلام این که نه قصد و نه توان ِ براندازی ی رژیم را دارند و نه مخالف اسلام اند، به میان مردم، بویژه زنان بروند و با گوش کردن به مشکلات آنان، با یافتن دردهای مشترکشان، با زبانی ساده آنها را با حداقل ِ حقوق انسانی شان آشنا کنند. کمپین ضمن آگاه کردن زنان و مردان جوان از اهمیت برابری زن و مرد، از آنان می خواهد در صورتی که خواهان تغییر قوانین تبعیض آمیز علیه زنان هستند، اعلامیه کمپین را امضاء کنند. امضاء اعلامیه عملی نمادین و سمبلیک برای نمایش گستردگی ی آگاهی میان زنان و مردان کشور.
اهمیت کمپین در این است که اعضاء آن، فقط از قشر اِلیت جامعه نیستند، بحث ها در اتاق های دربسته و برای خودی ها گفته نمی شود. روشنی و شفافیت و آشکار بودن کار، توانسته مردم را با هر میزان سواد و آگاهی به این حرکت، جلب کند. مردم برای نخستین بار بدون وحشت از رژیم، با اعضاء کمپین ارتباط برقرار کرده و با گذاشتن امضاء در پای اعلامیه کمپین، خود را شریک و همراه نهضتی می بینند که حقوق انسانی ی زنان را می طلبد. اهمیت این اقدام را نمی توان دست کم گرفت. زندگی ی اکثر اعضاء کمپین، چه زن و چه مرد، در خطر است. شغل و کار خود را از دست داده اند، بدون دلیل و با اتهامات واهی دستگیر و راهی ی زندانها شده اند و اگر هم آزادند با پرداخت وثیقه های سرسام آور است. اما هنوز سخت کوش با اعتقاد به راه خود، فعالیت می کنند. امروزه بسیاری از مراکز معتبر جهانی، حقوق بشر و نهضت های فمینیستی، کمپین یک میلیون امضاء را می شناسند و حمایتش می کنند.
تعلق گرفتن جایزۀ جهانی اولاف پالمه به خانم پروین اردلان، یکی از فعالان کمپین، نشان دیگری از اهمیت تشکیل کمپین یک میلیون امضاء است.
برخی از کسانی که مخالف کمپین یک میلیون امضاء هستند معتقدند:
* اعضاء کمپین هیچگونه آگاهی ی ریشه ای به زنان نمی دهند. حال آن که آنان موظف اند علل تاریخی ی عقب ماندگی زن و ستمی که بر او میرود و راه های مبارزه با آن را به زنان بیآموزانند.
* اعتراض کمپین محدود به تغییر چند قانون است که برای تعویض آنها هم مجبورند دست به دامن مراجع دینی شوند و از آنان فتوا بگیرند. حال آن که باید خواهان تغییر تمام قوانین، بدون کمک دولتی ها شد.
* لیست یک میلیون امضاء، در غایت به روی میز مسئولان قضایی رژیم اسلامی می رود و تصمیم نهایی را آن ها خواهند گرفت.
مخالفان کمپین چنین نتیجه گیری می کنند که حرکت کمپین حرکتی سازشکارانه است که تنها عمر رژیم اسلامی را تداوم می بخشد. مخالفین، تنها راه رسیدن به آزادی زن را در برخورد رادیکال و از طریق انقلاب سوسیالیستی و براندازی ی بورژوازی و جامعه سرمایه داری می دانند. یعنی اگر جامعه از طریق انقلاب تغییر کند، وضع زنان نیز بهبود خواهد یافت.
آنچه نقل به مضمون آمد، می تواند از زاویۀ نگاه مارکسیست ها، و از زاویۀ نگاه فمینیست های چپ، -البته اگر جامعه ایران را جامعه ای بورژوایی ی یا سرمایه داری بدانیم- درست و منطقی باشد. اما باید در نظر داشته باشیم که نگاه فمینیست های چپگرا، یکی از ده ها نگاه و راه و روش برای رسیدن به آزادی ی زن است. تاریخ دو صد سال اخیر در غرب نشان می دهد که نهضت های فمینیستی برخلاف سایر ایسم ها، برای رسیدن به "آزادی زن"، تنها از یک روش معین سود نبرده اند. از گذشته تاکنون، هر گروه و دسته فمینیستی بر حسب امکانات و شرایط خود از حقوق زنان دفاع کرده اند. بعضی ها رسیدن به این هدف را در حرکتی انقلابی می بینند و برخی هم در حرکتی تدریجی و بطئی. طبیعی است چون فعالیت اعضاء کمپین زیر سلطۀ رژیم اسلامی است (و تا همین جا هم خود را با شاخ گاو درانداخته اند) حرکت هاشان هم محتاطانه و هم محدود باشد.
در درون کمپین هم همه زنان از یک عقیده و نظر برخوردار نیستند، اما هدف و راه مشترک دارند. بسیاری از جوانان چپ دانشجو و غیردانشجو هم آنان را حمایت می کنند. و این خود نمونه بسیار خوبی برای درآمیختگی ی عقاید گوناگون برای رسیدن هدفی معین است. به نظر من مردم هوشیارتر از آنند که درست و غلط را ندانند. مردم از کار درست استقبال می کنند.
برگرفته از وبلاگ نويسنده:
http://www.noorialapartow.blogfa.com/post-113.aspx
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |